سرویس تاریخ جوان آنلاین: استاد سیدجلالالدین آشتیانی از فلسفهورزان نامدار دینی در دوران ما به شمار میرود. با این حال و بر اساس اسناد، حیات او از سیاستورزی نیز خالی نیست و او در دوران حضور در حوزه علمیه قم که همزمان با نهضت ملی است، از تعامل با این رویداد تاریخی غافل نبوده است. اثری که هماینک به معرفی آن میپردازیم، مجلدی دیگر از «خاطرات مستند» استاد ارجمند آیتالله سیدهادی خسروشاهی است که به استاد آشتیانی اختصاص یافته که طی آن، از کنشگری سیاسی آن مرحوم نیز سخن به میان آمده است. این بخش از خاطرات مستند نیز بنا به عادت مألوف استاد خسروشاهی، همراه با اسناد و روایات روشنگر تاریخی است که میتواند محقق را از اتقان مطالب آسودهخاطر گرداند. مؤلف ارجمند در دیباچه این اثر، درباره موضوع آن چنین آورده است: «نسخهای از حدیث روزگار که سلسله خاطرات مستندِ اینجانب به شمار میرود، درباره فیلسوف مجهولالقدر معاصر، استاد بزرگ سیدجلالالدین موسوی آشتیانی است که به آغاز دوران تحصیلی بنده در قم مربوط میشود. این دوران همزمان با شکست نهضت ملی صنعت نفت بود و روی برداشتها، باورهای سیاسی، تبادل نظر و بررسی مسائل فلسفی و علمی و بهرهگیری از استاد در این زمینه به مسائل سیاسی روز و حوادث نیک و بد حوزهها کشیده شد و حتی در دوران سفر تحصیلی استاد به نجف و یا سفر این بنده به تبریز همچنان ادامه یافت که محصول آن مکاتباتی بود که به عمل آمد و طبق معمول متأسفانه نسخهای از نامههای بنده در اختیارم نیست و فقط بخشی از نامهها یا پاسخهای استاد جلال از حوادث روزگار در امان مانده است که در این رساله ضمن پرداختن اجمالی به شرح زندگی و آثار استاد سیدجلالالدین آشتیانی برای ثبت در تاریخ عیناً نقل و درج شده است. البته این اثر میتواند نشاندهنده نوع اندیشه قشر متفکر و آگاه حوزه علمیه قم در باره حوادث سیاسی پس از حادثه موسوم به کودتای ۲۸ مرداد و راه چارهجویی آنها برای پیشرفت کشور و بهبود اوضاع تلقی شود. در واقع استاد جلال آشتیانی در آن برهه از زمان همزمان با ارتباط مقبول و موقعیت خاص در بیت مرجعیت- آیتالله بروجردی- و تحصیل و تدریس در حوزه و بحث و تلاش در دایره علوم اسلامی، بهویژه عرفان و فلسفه در مسائل سیاسی روز هم به نحوی دخالت و نقش داشته است که البته این موضع و این مرحله در زندگی ایشان مورد توجه اغلب سیرهنویسانی که درباره استاد جلال مقاله یا کتابی نوشتهاند قرار نگرفته و فقط یکی از پژوهشگران با استناد به نوشتهها و نامههای ایشان به اینجانب به این بُعد از زندگی ایشان هم اشاراتی کرده که قابل تقدیر است.
البته استاد جلالالدین آشتیانی بعدها به علت لو رفتن دستخط ایشان توسط بعضی از دوستان ملیگرا در مورد نظریه منفی آیتالله بروجردی راجع به شاه و بازداشت موقتش از بازیهای سیاسی اهل سیاست! ناراحت شد و ضمن کنارهگیری از این جریانات رسمی خود به فکر تأسیس یک نهاد سیاسی مستقل برای گردآوری افراد صالح و ادامه مبارزه در شکل معقول و منطقی بود که در یکی از نامههایش به اینجانب بهطور مشروح بدان میپردازد، ولی متأسفانه توفیقی در این باره حاصل نشد.
به هر حال این نوشتار اشاراتی به زندگی، آثار و فعالیتهای علمی و سیاسی استاد جلال، بهویژه همکاری و نظریه او درباره نهضت مقاومت ملی و جمعیت متاع دارد که اینجانب نیز به نحوی با هر دو جریان ارتباط داشتم و در آن راستا فعالیتهای ویژهای انجام میدادم که به گوشههایی از آن در خاطرات مستند خود اشارههایی کردهام.»