جوان آنلاین: از همان لحظه ورود، جوی خاص و متفاوت به چشم میخورد، چهره دانشآموزان از شادی و هیجان میدرخشد و شور مشارکت در نگاهشان موج میزند. این هیجان بهویژه در میان آنها که رشته تربیتبدنی را انتخاب کردهاند، بیشتر نمایان است، گویی هر کدامشان نه فقط در حال شرکت در یک رویداد ورزشی، بلکه در تجربهای فراتر از آن قدم برمیدارند.
المپیاد ورزشی در این مدرسه، برخلاف تصور رایج از مسابقات صرفاً فیزیکی، یک مراسم آموزشی و فرهنگی است، جایی که هر غرفه آن، دریچهای به دنیایی بزرگتر و نوآورانهتر باز میکند. از هوش مصنوعی و فناوریهای نوین در ورزش گرفته تا مباحثی همچون تغذیه سالم، سلامت روان و کارآفرینی، همه در کنار هم جمع شده تا نشان دهند، ورزش فراتر از مسابقه، رکورد و قهرمانی است.
همقدمی ورزش و دانش
در قلب این رویداد کسانی هستند که با انگیزه و تلاش، المپیاد ورزشی درون مدرسهای را به فرصتی بینظیر برای یادگیری و رشد تبدیل کردهاند، از جمله خانم کریلی، دکترای بیومکانیک و یکی از چهرههای پرانرژی و الهامبخش این مراسم که با شور و اشتیاق فراوان در حال مهیا ساختن مقدمات برنامه است. او با بیان اینکه «ورزش فقط مسابقه دادن و قهرمان شدن نیست، بلکه میتواند پلی باشد به سوی آیندهای روشنتر» به «جوان» میگوید: «این بچهها دارند مهارت و دانش کسب میکنند، اما مهمتر این است که یاد بگیرند چطور این دانش را به فرصت تبدیل کنند، چطور از آن در زندگی و حتی کسب درآمد بهره ببرند. به نظر من المپیاد ورزشی درونمدرسهای بستر خوبی برای این یادگیری است.»
در اینجا همه چیز به دست خود دانشآموزان طراحی و ساخته شدهاست. گردانندگان مراسم هم، خود آنها هستند. روی دیوارها، برگههایی چسبانده شده که حاصل تحقیقات بچههای تربیتبدنی است. آنها با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، اطلاعاتی درباره زبان بدن، مدیریت اضطراب ورزشکاران و آسیبهای رایج در رشتههای مختلف جمعآوری کردهاند. این بچهها با کمک خانم کریلی تمام تلاششان را کردند تا به شرکتکنندگان در این برنامه نشان دهند که ورزش فقط فعالیت جسمی نیست، بلکه علمی پیچیده و چندوجهی است که نیازمند آگاهی، دانش و مهارتهای نوین است.
تفاوتها را ببینیم
سالهاست که نظام آموزشی کشور تلاش میکند همه دانشآموزان را در قالبهایی یکسان جای دهد، قالبهایی که اغلب بر پایه نمره، انضباط و عملکرد ظاهری بنا شدهاست،، اما واقعیت این است که کودکان و نوجوانان، هرکدام با ویژگیهای شخصیتی، تواناییها و چالشهای خاص خود، نیازمند رویکردی متفاوت هستند. نادیده گرفتن این تفاوتها، نهتنها مانع شکوفایی استعدادها میشود، بلکه میتواند آسیبهای جدی روانی و اجتماعی به همراه داشتهباشد.
در المپیاد ورزشی درونمدرسهای نوشیروان، این تفاوتها نهتنها دیده شده، بلکه به رسمیت شناخته شدهاند. خانم کریلی، دکترای بیومکانیک و مسئول علمی این رویداد، با نگاهی دقیق به نیازهای متنوع دانشآموزان میگوید: «دانشآموزانی که با اختلال توجه و تمرکز مواجهند، معمولاً در کلاسهای سنتی، نادیده گرفته میشوند. این در حالی است که میتوان با معرفی فعالیتهایی مانند طنابزنی، تنیس روی میز، دارت و سایر ورزشهای مهارتی، به آنها کمک کرد تا هم انرژی خود را تخلیه کنند و هم تمرکزشان را تقویت نمایند.» او ادامه میدهد: «در کنار این گروه، دانشآموزانی نیز هستند که شخصیتهای درونگرا دارند و تمایل چندانی به تعاملات اجتماعی یا فعالیتهای گروهی نشان نمیدهند. برای این دسته نیز میتوان از رشتههای ورزشی گروهی بهره گرفت تا به تدریج وارد فضای مشارکت شوند و به تعادل روانی و اجتماعی برسند.»
کریلی با تأکید بر ضعفهای ساختاری نظام آموزشی کشور، توضیح میدهد: «در بسیاری از مدارس، همه دانشآموزان در چارچوبی واحد قرار میگیرند، چارچوبی که با قواعد از پیش تعیینشده، تفاوتهای فردی را نادیده میگیرد. در حالی که کودکان و نوجوانان کاملاً متفاوتاند. نمیتوان با یک فرمول واحد، استعداد همه را شکوفا کرد.»
او یکی از دلایل این غفلت را کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه تربیتبدنی و مشاوره میداند: «در اغلب موارد، تنها زمانی که یک کودک دچار مشکل حاد رفتاری یا روانی شود، به مراکز مشاوره ارجاع داده میشود. آنهم در شرایطی که تراکم بالای جمعیت در کلاسها، امکان ارائه خدمات خاص را برای مربیان بسیار دشوار کردهاست.»
برای مقابله با این چالش، خانم کریلی راهکاری عملی پیشنهاد میدهد: «میتوان از دانشآموزان توانمندتر برای آموزش همکلاسیهایشان استفاده کرد. با گروهبندی مناسب و تعیین سرگروه در پایههای مختلف، حتی در مقطع ابتدایی، میتوان دانشآموزانی را که دچار اختلال تمرکز هستند یا در فعالیتهای تیمی مشارکت نمیکنند، جذب کرد. این بچهها نباید به حال خود رها شوند.»
ورزش، زنگ تفریح نیست
میان هیاهوی برگزاری المپیاد و صدای قدمهای استوار دانشآموزان این مدرسه، چهرهای پرانرژی خودنمایی میکند؛ «فهیمه کلهر»، مربی برجسته تربیتبدنی مدرسه نوشیروان. او نه فقط یک معلم با تجربه در هنرستان تربیتبدنی است، بلکه سالها افتخار حضور در تیم ملی دو و میدانی ایران را داشتهاست. امروز، در کنار تدریس، به عنوان مربی بدنساز تیم ملی هاکی برای مسابقات آسیایی، همچنان نقش تأثیرگذاری در دنیای ورزش دارد. کلهر با نگاهی عمیق به مفهوم «المپیاد ورزشی درونمدرسهای» میگوید: «این المپیاد اگر در همه مدارس به درستی اجرا شود، میتواند کمک بزرگی به رشته تربیتبدنی باشد. سالها بود که این برنامه بهصورت پراکنده و مستندسازیشده برگزار میشد، اما امسال با آغاز هفته تربیتبدنی، دوباره جان گرفت و بهصورت رسمی در مدارس اجرا شد.»
او با اشاره به تجربهشخصیاش در سالهای گذشته توضیح میدهد که پیشتر هم مسابقات درونمدرسهای برگزار میشده، اما نه با این انسجام و ساختار: «من از همان سالهای ابتدایی فعالیتم، بچهها را ارزیابی میکردم، تست میگرفتم، مسابقه برگزار میکردم و تیم مدرسه را برای رقابتهای منطقهای آماده میکردم. حالا این روند با نام المپیاد، منظمتر و نمادینتر شده؛ با سوگندنامه، سرود، پرچم و مراسم افتتاحیه.».
اما این برنامه نباید فقط محدود به یک روز شود. کلهر تأکید میکند که این فعالیتها باید در طول سال ادامه پیدا کنند: «ما لیگهای ورزشی در رشتههای مختلف را برگزار میکنیم. بچهها تا مرحله فینال پیش میروند و حتی با معلمان مسابقه میدهند. این رقابتها نهتنها برای دانشآموزان، بلکه برای معلمان هم انگیزهساز است.»
با این حال، او از چالشهای جدی در مسیر اجرای چنین برنامههایی نیز سخن میگوید: «برگزاری این مسابقات زمانبر است. ما معلمان باید هم به درسهای تئوری برسیم، هم مهارتآموزی را پوشش دهیم، هم فضای بازی آزاد را فراهم کنیم. بچهها، حتی در پایه دوازدهم، نیاز دارند که بازی کنند، مهارت یاد بگیرند و تخلیه انرژی داشته باشند، اما با زمان محدود کلاسها، این کار دشوار است.»
کلهر به تفاوت میان مدارس نیز اشاره میکند، تفاوتهایی که گاه اجرای درس تربیتبدنی را غیرممکن میسازد: «مدارسی هستند که نه معلم تربیتبدنی دارند، نه تجهیزات، نه حتی فضای مناسب. در حالی که ارزشیابی درس تربیتبدنی برای همه مدارس ابلاغ شده؛ که این از یک جهت خوب است، چون اگر مدرسهای حیاط نداشته باشد، ملزم میشود از سالنهای اداره یا مدارس دیگر استفاده کند. مدیر هم موظف است بخشی از منابع را به تربیتبدنی اختصاص دهد.»
او از تجربه شخصیاش در مدارس پسرانه میگوید، جایی که با خلاقیت و مشارکت دانشآموزان و البته با دستان خالی، توانسته امکاناتی فراهم کند: «ما با دریافت مبلغی اندک از بچهها برای ثبتنام در لیگ، توپ فوتبال خریدیم، جوایز تهیه کردیم و درس تربیتبدنی را تقویت کردیم. تنها کافی است کمی خلاقیت و مشارکت وجود داشته باشد.»
در پایان، کلهر به یک دغدغه مهم اشاره میکند: «در برخی مدارس غیرانتفاعی، نه فضای ورزشی وجود دارد، نه معلم متخصص. گاهی دیدهشده که افراد بدون تخصص، صرفاً برای پر کردن ساعت، به عنوان مربی ورزش انتخاب میشوند. این بیتوجهی به حقوق ورزشی دانشآموزان، مدیران و معلمان، باید اصلاح شود. تربیتبدنی، فقط یک زنگ تفریح نیست، بخشی از تربیت انسان است.»
از حاشیه تا بازگشت به متن
در پس این المپیاد، یک فلسفه تربیتی نهفته است که باید بدان توجه شود. اسماعیل بهرامی، کارشناس مسـئول تربیـتبدنـی آموزشوپرورش منطقه ۶ تهران از اینکه چگونه یک برنامه مدرسهای میتواند بستری برای کشف استعدادها باشد، میگوید: «هدف اصلی این المپیاد، همهگیر شدن آن در مدارس است، اینکه تعداد بیشتری از دانشآموزان در رشتههای مختلف شرکت کنند، استعدادشان کشف شود و البته فعالیتهای درون مدرسهای نیز ساماندهی شود.»
او ادامه میدهد: «در دورهای برگزاری المپیاد ورزشی درون مدرسهای اجرا نشد، حتی تلاش شد تا اسم «المپیاد» آورده نشود. همین نگاه باعث شد که در یک مقطعی، این طرح به حاشیه برود، اما خوشبختانه در معاونت جدید تربیتبدنی، این موضوع دوباره جدی گرفته شده و بر اجرای آن پافشاری میشود.»
از نگاه او، اگر این مسیر با انسجام، حمایت مدیریتی، و نگاه تربیتی ادامه پیدا کند، المپیاد ورزشی درونمدرسهای میتواند به بستری واقعی برای ارتقای سلامت جسم و روان و تقویت مشارکت اجتماعی در مدارس تبدیل شود.
بهرامی در کنار این هدف، به موضوع مهمتری نیز اشاره میکند: «غربالگری اسکلتی- عضلانی دانشآموزان» او معتقد است که این مسئله، گرچه مستقل از المپیاد است، اما باید همزمان مورد توجه قرار گیرد: «غربالگری ساختار قامتی دانشآموزان باید به صورت منظم انجام شود تا ناهنجاریها شناسایی و کانونهای تخصصی برای مداخله تشکیل شود. متأسفانه در مقطعی این موضوع به سمت درآمدزایی رفت و گاهی مورد سوءاستفاده قرار گرفت، اما اگر طبق دستورالعملها اجرا شود و مدیران مدارس همکاری کنند، میتوان نتایج بسیار مؤثری گرفت.»
او تجربهای موفق از منطقه ۱۸ تهران را مرور میکند؛ جایی که در طول یک سال تحصیلی، گروهی تخصصی تمامی دانشآموزان را غربالگری کردند و نتایج دقیقی بهدست آمد، اما به گفته بهرامی، ورود گروههای غیررسمی و نگاه صرفاً مالی به این فرآیند، موجب تضعیف آن شد.
مدرسهای که دید، مدارسی که ندیدند
پرواضح است که اگر ورزش در مدارس با نگاهی تربیتی، مشارکتی و تخصصی همراه شود، میتوان از دل حیاطهای کوچک هم، آیندههای بزرگی ساخت. مدرسه نوشیروان نشان داد که وقتی فضای آموزشی با انگیزه، خلاقیت و دانش پیوند میخورد، نهتنها استعدادهای ورزشی شکوفا میشوند، بلکه مسیر زندگی دانشآموزان به کلی دگرگون میگردد. مربیانی که با عشق و تخصص کنار بچهها ایستادهاند، تنها آموزش نمیدهند، بلکه الهامبخش هستند. آنها به دانشآموزان میآموزند که دیده شوند، رشد کنند و آیندهای بسازند که به پشتوانه علاقه و تمرین شکل گرفتهاست.
دیدن چنین مدرسهای، چنین مراسمی و چنین مربیانی، مایهشادی و امید است، اما در کنار آن، غمی سنگین هم وجود دارد، غم کودکان و نوجوانانی که در مدارسی درس میخوانند که نه مربی تربیتبدنی دارند، نه فضای ورزشی و نه حتی یک توپ ساده برای بازی. دانشآموزانی که متأسفانه از ابتداییترین حقوق ورزشی و آموزشی محروم هستند و استعدادهایشان در سایه بیتوجهیها توان شکوفا شدن ندارد.
این شکاف و این نابرابری ورزشی در مدارس نباید ادامه پیدا کند، بلکه باید هر روز، کمتر و کمتر شود. باید عزم و اراده کافی وجود داشته باشد تا به روزی برسیم که همه کودکان و نوجوانان این سرزمین، فارغ از محل زندگی و نوع مدرسه، حق آموزش با کیفیت، فعالیت بدنی سالم و کشف استعدادهایشان را داشته باشند، چراکه ورزش در مدرسه فقط یک زنگ تفریح نیست، بلکه بخش مهمی از تربیت آیندهسازان این مرز و بوم است و بدون شک آیندهسازان کشور اگر فرصت داشته باشند، میتوانند از حیاطهای کوچک به بلندترین سکوها برسند.
مربی، مهرهاول مسیر
صدای ضربات محکم و هماهنگ تکواندو در حیاط مدرسه، توجهم را جلب میکند. دو دختر نوجوان با لباسهای سفید و کمربندهای رنگی، با اعتمادبهنفس، روی تشک ظاهر میشوند. اجرایشان حرفهای است؛ حرکات دقیق، هماهنگ و پرانرژی دارند. وقتی با آنها حرف میزنم میفهمم که حرکاتشان فقط نمایش نیست، بلکه بخشی از مسیر زندگیشان است. حنانه منصوریان، دانشآموز کلاس یازدهم، یکی از اجراکنندگان این مراسم است. او با نگاهی مصمم درباره مسیرش میگوید: «از سال ۹۵ که به کلاس تکواندو رفتم، هنوز مطمئن نبودم، اما وقتی به کمربند آبی رسیدم، فهمیدم که آیندهام را در ورزش میبینم. حالا هدفم این است که مربی ورزش شوم یا دبیر تربیتبدنی. شاید هم بتوانم وارد تیم ملی شوم.» او تأکید میکند که نقش مربی در این مسیر بسیار پررنگ بودهاست: «اگر مربی خوبی سر راهم قرار نمیگرفت، شاید اصلاً این مسیر را ادامه نمیدادم. بدون شک مربی تأثیر زیادی در موفقیت من داشتهاست.» حنانه از اجرای خود در این برنامه درون مدرسهای با افتخار یاد میکند: «چنین مراسمی برای من و دوستانم ایجاد انگیزه میکند. رزومه خوبی در کارنامهام خواهد بود.»
در کنار او، نازنین زینب بوربور ایستادهاست؛ یکی دیگر از دختران تکواندوکار مدرسه که در کنار موفقیت ورزشی، در درسهای تئوری هم نمرات بالایی کسب کردهاست. او از سه سالگی کیوکوشین کار کرده و بعدها به تکواندو روی آوردهاست. بوربور هم معتقد است که نقش مربی در پیشرفت ورزشی به شدت اهمیت دارد: «مربی مهمترین مهره برای جذب هر دانشآموز در رشتههای مختلف است. یک مربی میتواند باعث شود که به یک ورزش علاقهمند شوی یا از آن متنفر بشوی.» وقتی از او درباره نیازهایش برای ادامه مسیر میپرسم، بیدرنگ پاسخ میدهد: «تجهیزات مدرسه برای تربیتبدنی خیلی مهم است. اگر امکانات بهتر باشد، رشد بیشتری خواهیم داشت. باید روی این موضوع بیشتر تمرکز شود.» روایت حنانه و نازنین زینب، تنها دو نمونه از میلیونها دانشآموزی است که اگر فرصت دیدهشدن داشتهباشند، میتوانند مسیر زندگیشان را از همین حالا با پایههای قوی، ترسیم کنند. بدون تردید اگر استعدادها از کودکی شناسایی شوند، اگر فضای مدرسه بهجای یکسانسازی، بستری برای رشد فردی باشد، آنوقت هر دانشآموز میتواند در زمینهای که به آن علاقه دارد، چه ورزشی، چه علمی و چه هنری، رشد کند و شکوفا شود.