سرویس تاریخ جوان آنلاین: از جمله اقدامات ارجمند «موزه عبرت ایران» تأسیس انتشاراتی است که کتبی روشنگر درباره زندانها و زندانیان رژیم پهلوی منتشر میکند. اثری که هماینک در پی معرفی آن هستیم، پژوهشی است درباره زندان قزلقلعه که توسط جناب یعقوب لطفی به نگارش درآمده است. مؤلف در مقدمه خویش، درباره مختصات موضوع مورد تحقیق خود چنین آورده است: «قزلقلعه یا قزل قلاع (قلعه سرخ) نامی دردآشنا در ادبیات مبارزات سیاسی میهن زخمخورده ایران، از سلاطین و شاهان بوده است و جاوید خواهد ماند، ولی صد افسوس که آن را با سبوعیت باورنکردنی و عجلهای شگرف در یک روز غمانگیز با چنگال آهنین با خاک یکسان کردند، چنانکه گویی از ابتدا چنین جایی وجود نداشته است. اکنون پس از گذشت چند دهه از این کار ستمآلود، حسرت دیدن و زنده شدن خاطرات دلاورمردان و شیرزنان ظلمستیز بر دل و روح آنها بهجای مانده است هر چند این زندان پس از دو دهه فعالیت در سال ۱۳۵۰ به دستور و فرمان محمدرضاشاه تعطیل و در سال ۱۳۶۰ به علت فرسودگی تخریب شد و آن را تبدیل به میدان میوه و ترهبار کردند تا این قطعه سیاه رژیم پهلوی را از یاد و اذهان تاریخ پاک کنند، ولی برخلاف تصور آنها هرگز این اتفاق رخ نداد و برخلاف تصور شاه و اعوان و انصارش از ذهن تاریخ استبداد و دیکتاتوری رژیم سلطنت حذف نشد و همانگونه که ملاحظه میکنید، پس از گذشت ۴۰ سال از آن کوبیدنها و تخریبها این موضوع همچنان زنده و پویاست و برای نسل جدید ایران مسئله قابل توجهی قلمداد میشود. با توجه به بررسیهای انجام شده کتاب مستقلی در باره قزلقلعه وجود ندارد یا حداقل بنده نگارنده از آن مطلع نشدم (البته با جستوجوی فراوان) و به نظر میرسد این نوشتار میتواند خلأ به وجود آمده را حتی در حد اندک پر و کامل کند و یقیناً مجموعه کاملی نخواهد بود که امید است به مرور زمان کاملتر شود.»
لطفی در بخش دیگری از مقدمه خود، به شیوه انجام این تحقیق نیز اشاراتی دارد: «با توجه به مطالب فوقالذکر، مطالعات گسترده میدانی کتابخانهای برای تبیین این موضوع آغاز و با مراجعه به کتابخانهها، سایتهای اینترنتی و بهرهبرداری از ۱۲۰ هزار برگ سند منتشر شده و توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی بررسی خاطرات به جای مانده از زندانیان سیاسی رژیم پهلوی و انجام مصاحبههای شفاهی با مطلعین و محبوسین سعی شد، انشاءالله مطلبی از قلم نیفتد و در پایان امید است، این تحقیق در چهار فصل مقبول افتد. فصل اول: شناخت قزلقلعه، تاریخچه، موقعیت جغرافیایی، وضعیت ساختمان، نوع سازه و استوارهای قزلقلعه؛ فصل دوم: قزلقلعه به روایت محبوسین؛ فصل سوم: قزلقلعه و مبارزات سیاسی و فصل چهارم: خاطرات زندانیان سیاسی و در انتها عکسها تدوین و تقدیم علاقهمندان تاریخ سیاسی ایران میشود. بدیهی است تأثیرگذارترین قسمت این کتاب مجموعه خاطرات زندانیان سیاسی رژیم پهلوی است، زیرا اگر از قزلقلعه به عنوان یک زندان مخوف استفاده نمیشد، حتماً مانند قلاع دیگر محسوب میشد. آنچه امروز به این مکان فاقد حضور فیزیکی (متأسفانه) هویت و اعتبار میبخشد حضور صدها آزادیخواه، حقیقتجو و مبارز سیاسی دوران سیاه رژیم پهلوی در این قلعه بود. هرچند تمامی خاطرات بیان نشده، ولی هر آنچه فعلاً به جای مانده، دستمایه بسیار خوبی برای آغاز راه و گشودن پنجرهای جدید برای دیدن جنایات رژیم سلطنتی پهلوی است. رژیم سفاک و بیدینی که متأسفانه امروزه بعضی از خودفروختگان در لباس و چهرههای مختلف در صدد تطهیر آن هستند و البته موفق نخواهند شد. همانگونه که آفتاب زیر ابر نمیماند، هیچ وقت حقیقت پنهان نخواهد بود و با شکر و حمد الهی امروز شاهد برملا شدن خیانتهای رضاخان و فرزند خائنش در همه زمینهها هستیم و تشت رسوایی آنان چنان از بام بر زمین افتاده که صدای آن گوش هواخواهانشان را نیز کر کرده است. در پایان امیدوارم همراهان و خوانندگان محترم نظرات و دیدگاههای سازنده خود را به نگارنده منتقل کنند و از هیچ تذکر و راهنمایی در جهت پربارتر کردن این قطعه از تاریخ دریغ نورزند.»