کد خبر: 648902
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۸
غلبه ثروت بر معيارهاي اخلاقي در انتخاب شريك زندگي!
رؤياي مسافرت‌هاي شمال و خارج از كشور، اعمال جراحي زيبايي، خريد لباس‌هاي مارك‌دار، ترتيب دادن يا شركت در مهماني‌هاي...
وحيد حاج‌سعيدي
 
رؤياي مسافرت‌هاي شمال و خارج از كشور، اعمال جراحي زيبايي، خريد لباس‌هاي مارك‌دار، ترتيب دادن يا شركت در مهماني‌هاي پر زرق و برق، داشتن خانه مجلل و خودروي گران‌قيمت و مواردي از اين دست، ذهن بسياري از جوانان جامعه را به خود مشغول كرده تا جايي كه باعث شده نسل جوان به منظور تحقق رؤياهايشان، در انتخاب شريك زندگي بيش از معيار‌هاي اخلاقي و منطقي به تعلقات مادي و اوضاع مالي خانواده طرف مقابل توجه داشته باشند.  

يافتن شريك زندگي يا به عبارت ساده‌تر «ازدواج» يكي از مقولات بنيادي و فراگير در جوامع بشري مي‌باشد كه به علت حساسيت و اهميت فراوان، مورد توجه بسياري از كارشناسان و صاحب‌نظران علوم اجتماعي قرار گرفته است. بدون شك در بين تعاملات و ارتباطات بشري، ازدواج تنها شراكتي است كه تبعات ناشي از قطع ارتباط طرفين، تا سال‌ها شايد هم تا پايان عمر همراه آنها بماند و زندگي آنها را تحت‌الشعاع قرار دهد چراكه در ساير موارد امكان از نو شروع كردن و يافتن شريك يا شركاي جديد «هر چند در مواردي سخت» ولي امكان‌پذير است و حتي ممكن است باعث رشد و تعالي فرد و يافتن موقعيت‌هاي جديد نيز شود ولي در بحث ازدواج، جدايي طرفين و يافتن شريك جديد به سادگي ساير تعاملات بشري نيست. شايد به همين علت است كه در بين خانواده‌ها چنين جا افتاده است كه اگر كسي در ازدواج اول خود موفق نشود، معمولاً در ازدواج‌هاي بعدي نيز توفيق چنداني نصيبش نمي‌شود!  

لذا توجه به معيار‌هاي اصولي و منطقي در انتخاب همسر و تلاش در جهت يافتن فردي كه داراي بيشترين وجوه اشتراك باشد، از مهمترين اصول همسر‌‌يابي مي‌باشد. اصولي مانند توجه به ارزش‌هاي خانوادگي و مذهبي، حُسن خلق، زيبايي ظاهري در حد عرف، اصالت و نجابت خانوادگي، هم كفو بودن، اختلاف سني منطقي و... از اساسي‌ترين معيارهايي هستند كه توجه به آنها در انتخاب شريك زندگي از ضروريات و بديهيات است.  
 
ساختار‌شكني در توجه به معيار‌ها


در سال‌هاي اخير به دلايل گوناگون نظير فراگير شدن استفاده از ماهواره، رشد بي‌حساب و كتاب شبكه‌هاي اجتماعي نظير فيس‌بوك، تانگو، وايبر و شبكه‌هاي مشابه، ترويج رفاه و راحت‌طلبي در فيلم‌ها و سريال‌ها، اباحه‌گري در ترويج برخي ارتباطات، وجود اختلاف طبقاتي، افزايش مسافرت‌هاي خارجي، گسترش رفاه عمومي در جامعه و تنوع‌طلبي و... باعث شده تا نسل جوان در انتخاب شريك زندگي به ثروت فرد يا والدين طرف مقابل بيش از ساير مؤلفه‌ها و معيارهاي اصولي كه به آن اشاره شد، توجه كنند.  

متأسفانه اين تفكر منحصر به يك جنسيت خاص نيست و در حال اشاعه بين دختران و پسران مي‌باشد. اين نوع حاضري‌خوري و تلاش در جهت بهره‌گيري از ثروت سايرين و به عبارت ساده‌تر «يك شبه ره صد ساله را پيمودن» نوعي ساختار‌شكني اجتماعي مي‌باشد كه اساس زندگي را مورد تهديد قرار مي‌دهد چراكه ملاك اصلي يكي از طرفين ثروت طرف مقابل بوده كه معيار درستي براي انتخاب شريك زندگي نمي‌باشد. هر چند ممكن است در مواردي اين دست ازدواج‌ها به ارتباط مستحكم و عاشقانه تبديل شود، ولي بايد اين را بپذيريم كه عمدتاً چنين ازدواج‌هايي دوام و قوام مناسبي ندارند و شالوده اين ارتباط چندان استوار نيست و ممكن است با كمترين فشار و كوچكترين اختلاف، توازن و بالانس خود را از دست بدهد.  

اين تفكر مسموم تا جايي در بين برخي جوانان «علي‌الخصوص دختران» رسوخ پيدا كرده كه در انتخاب شريك زندگي اصلي‌ترين معيار را ثروت بر‌مي‌شمرند و به رغم عدم كسب نمره قبولي در زمينه برخي معيار‌هاي اخلاقي و انساني توسط طرف مقابل، وصلت صورت مي‌گيرد!

 دلايل گسترش تفكر دو دو تا چهار تا!

بدون شك اولين عاملي كه باعث اين قبيل تفكرات مادي و اقتصادي در بين نسل جوان شده است، وجود مشكلات اساسي و بنيادي اقتصادي هم در زمينه اشتغال و هم در زمينه اداره زندگي و به عبارتي امرار معاش و نان‌آوري مي‌باشد. اوضاع نابسامان اشتغال و كسب درآمد، هزينه‌هاي كمر‌شكن خريد ملزومات اوليه زندگي و در افق دور‌دست رؤياي خريد منزل شخصي و يك خودروي ارزان‌قيمت (كه در حال حاضر به 22 ميليون تومان افزايش پيدا كرده است) باعث بروز دو حالت در جامعه شده است كه اولي «زدن قيد ازدواج» مي‌باشد كه افزايش آمار قطعي تجرد در بين جوانان ايراني حاكي از اين موضوع است و در حالت دوم يافتن شريكي است كه لااقل بتواند دغدغه‌هاي مالي جامعه امروز را حل كند.  

دومين عاملي كه باعث گسترش اين قبيل تفكرات مادي‌گرايانه در جامعه شده است، فراگير شدن استفاده از ماهواره و وسايل ارتباط جمعي نظير اينترنت، موبايل و...  مي‌باشد. رسانه ملي نيز نتوانسته است در اين زمينه راهگشا باشد و خواسته يا ناخواسته در رواج ثروت‌اندوزي و گرايش نسل جوان به رفاه‌طلبي و توجه به ماديات نقش داشته است. نمايش‌خانه‌هاي مجلل و استفاده از ماشين‌هاي گران‌قيمت و زندگي‌هاي اشرافي در بسياري از فيلم‌ها و سريال‌ها در رواج اين گونه تفكر بي‌تأثير نبوده است. در صورتي كه قاطبه مردم در كشور زندگي به مراتب ساده و بدون آلايشي دارند. به عبارت ساده‌تر زندگي افرادي كه در اكثر فيلم‌ها و سريال‌ها، نمايش داده مي‌شود با اكثريت جامعه تفاوت‌هاي بنيادي و ريشه‌اي دارد!

سومين عامل نيز اختلاف طبقاتي در بين اقشار مختلف جامعه مي‌باشد. در حاليكه حقوق يك كارمند با 20 سال سابقه و مدرك ليسانس كمتر از يك و نيم ميليون تومان مي‌باشد و دريافتي خالص با كسر بيمه و ماليات و قسط‌هاي معمول به كمتر از يك ميليون تومان مي‌رسد، در برخي از نقاط شهر ساختمان‌هايي با متراژ كمتر از 300 متر با مبالغ ميلياردي به فروش مي‌رسند كه به راحتي نيز توسط عده‌اي خريداري مي‌شوند. بنابراين اگر جواني بنا داشته باشد با زندگي كارمندي يا راه انداختن كسب و كار ساده در جامعه، به رؤيا‌هاي منطقي‌اش جامعه عمل بپوشاند، با تورم موجود در جامعه و سيستم بانكي ناكارآمد و ساير مشكلات اقتصادي دم دست و روتين هيچگاه در عمل موفق نخواهد شد.  

 تبعات سنگيني سايه ثروت بر انتخاب شريك زندگي

 همانگونه كه در بالا اشاره شد ممكن است چنين ازدواج‌هايي به سرانجام برسد و زوجين در كنار درك متقابل يكديگر به آرامش برسند ولي بدون شك اين زندگي‌ها در معرض شديد‌ترين تهديدات اساسي اجتماعي و اقتصادي هستند.  

در بسياري از اين ازدواج‌ها، اختلاف سني مشهود زوجين و سن بالاي يكي از طرفين، از عمده ايرادات وارد به اينگونه تصميم‌گيري‌ها محسوب مي‌شود كه به نوعي توازن زندگي و نشاط اوليه و مورد نياز ابتداي زندگي را مورد هدف قرار داده و باعث سرخوردگي و در موارد حاد بروز مفسده مي‌شود. از منظر اجتماعي نيز ممكن است ثروت طرف مقابل به ابزاري براي فخر‌فروشي و حتي تحقير شريك زندگي تبديل شود و سايه شوم اين تفكر بر زندگي سايه بيندازد. از منظر اقتصادي نيز ممكن است جذابيت‌هاي اقتصادي خيلي زود رنگ ببازند و به عبارتي كاخ آرزو‌ها رنگ و لعاب خود را از دست بدهد. تهديد جدي ديگر نوسانات اقتصادي جامعه امروزي مي‌باشد كه ممكن است ثروث باد‌آورده را يك شبه بر باد دهد و به همراه خود بنيان زندگي كه بر اساس دينار و درهم و دلار بنا شده است را نيز ويران كند.  
 
چاره كار چيست؟

هر چند اين داستان هنوز در نيمه راه است و به سيل و توفان و سونامي تبديل نشده است ولي بايد بپذيريم كه اين يك واقعيت تلخ در جامعه امروزي ماست و زنگ خطري براي زوج‌هايي است كه سعادت و خوشبختي را در گرو ثروت طرف مقابل جست‌وجو مي‌كنند. بدون تعارف بايد بپذيريم آمار بالاي طلاق در اين سال‌ها نشانگر عدم توجه به معيارهاي انساني و اخلاقي مي‌باشد كه با گسترش اين تفكر، قطعاً آمار طلاق در سال‌هاي آتي افزايش پيدا خواهد كرد.  در جامعه‌اي كه متأسفانه نوع خودرو، ملك شخصي، نوع و مارك پوشش و لباس، تعداد سفرهاي خارجي، ميزان درآمد و... در شكل‌گيري شخصيت كاذب اجتماعي افراد و احترام‌گذاري حبابي و شيشه‌اي، نقشي اساسي بازي مي‌كنند، سهم خانواده، نهاد‌هاي تربيتي و آموزشي و رسانه در تربيت اصولي نسل جوان و شكل‌گيري تفكر منطقي بسيار اساسي و پر‌رنگ خواهد بود. در واقع خانواده‌ها هر قدر در تقدس بخشيدن به آرمان‌ها و تفكرات و عقايد منطقي‌شان، بكوشند، در تربيت اصولي و منطقي فرزندان‌شان موفق‌تر هستند. رسانه ملي نيز مي‌تواند با توليد برنامه‌ها و فيلم‌هاي آموزنده و استفاده از پتانسيل همه فيلمسازان كشور زمينه تبديل رسانه را به يك مدرسه و دانشگاه بزرگ فراهم سازد.  

در خاتمه اميد است مسئولان نيز در برخورد با تبعيضات و اختلاف طبقاتي فاحش موجود در جامعه و جلوگيري از رواج فرهنگ مصرف‌گرايي و اشرافي‌گري، بكوشند و زمينه استفاده همگاني از منابع و امكانات كشور را فراهم كنند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر