جوان آنلاین: مصطفی ملکیان در کانال تلگرامی خود نوشت: چگونه بین معرفت اخلاقی و عمل ما شکاف میافتد؟ چرا معرفت اخلاقی همیشه و لزوماً به عمل اخلاقی تبدیل نمیشود؟ چه چیزی این شکاف را باید پر کند؟ در اینجاست که افرادی، به خصوص در ٢۵ سال اخیر، بحثی با عنوان (فضائلذهنی) را مطرح کردهاند بدین صورت که همان طور که انسان برای انجام اخلاق عملی، فضائلی باید داشته باشد، برای اخلاق ذهنی هم فضائلی میخواهد. یکسری فضائل در درون انسان با تعلیم و تعلم به تدریج باید راسخ شود. فضائل ذهن، فضائلی است مربوط به کسانی که میخواهند در عالم علم به معنی عام خود، عمل کنند. این فضائل ذهنی چیستند؟ یکی از متفکران معروف اروپایی سه فهرست از این فضائل را ارائه کرده است، در اینجا فقط یک فهرست از فضائل ذهنی ارائه میشود که اینها باید از کودکی در ما تربیت شود.
۱) قاعده زرین: بدین معنی که ما را باید آنگونه تربیت کنند که باور کنیم باید با دیگر چنان رفتار کنیم که خوش داریم دیگران با ما رفتار کنند. این یکی از آموزههای مشترک همه ادیان جهان است.
۲) توجه نکردن به ارزش داوری دیگران: اگر کسی بخواهد به ارزش داوری دیگران عمل کند هیچوقت نمیتواند اخلاق باور یا اخلاق علم را رعایت کند.
۳) نداشتن خودشیفتگی: یعنی آنچه متعلق به من است فقط از آن جهت که متعلق به من است بهتر از آن چیزی است که متعلق به دیگران است، از فرزند گرفته تا مال تا باورهای من.
۴) نداشتن پیشداوری: یعنی داوری قبل از تجربه است نسبت به باورهای دیگران که این باید از بین برود.
۵) نداشتن تعصب: وفاداری به کسی فقط به خاطر آنکه آن شخص، آن شخص است و اصلاً کاری به تغییرات آن فرد نداشته باشیم. تعصب گاهی در میان ما معنای پیشداوری گرفته ولی به لحاظ روانشناختی تعصب غیر از پیشداوری است.
۶) نداشتن جزم و جمود: یعنی اینکه من بگویم (الف ب است) و محال است که (الف ب نباشد). این عبارت (و محال است که الف ب نباشد) من را نسبت به (الف ب نباشد) دگماتیست کرده و در جمود برده است.