گفتوگوی «جوان» با جانباز سیدمحسن خوشدل از رزمندگان واحد ضد زره حاضر در عملیات اسفندماهی خیبر و بدر
در عملیات والفجر ۴ به یکی از بچهها گفتم بیا یکی از ماشینهای دشمن را با موشک مالیوتکا بزن. با دوربین نگاهی کرد و گفت نمیزنم. پرسیدم چرا؟ گفت انگار آمبولانس است. نمیخواست به مجروحان دشمن آسیب برساند، اما وقتی خودم خوب نگاه کردم دیدم اشتباه گرفته است و آن اتومبیل آمبولانس نیست، بلکه جیپ دشمن است که از دور اینطور دیده میشود
کد خبر: ۱۲۸۶۸۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰
خاطراتی از عملیات بدر در ۱۹ اسفند ۱۳۶۳ در گفتوگوی «جوان» با ۲ رزمنده حاضر در این عملیات
در هر دیدگاه عراقیها یک تیربارچی فعال داشتند. چندین بار بچههای گردان داخل سنگرها نارنجک پرتاب کردند، اما همچنان تیربارهای دشمن فعال بودند. شهید عباس ریاحی، در حالی که لباس غواصی به تن داشت، وارد عمل شد و خود را به بالای کلهقندی رساند و سه عدد نارنجک به داخل سنگرها انداخت، هر سه سنگر منهدم و تیربارها خاموش شدند
کد خبر: ۱۲۸۶۶۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۹
گفتوگوی «جوان» با یک رزمنده دفاعمقدس پیرامون خاطرات حضور در جبهه غرب کشور
از شب عملیات که به کوه زده بودم تا دم دمهای صبح بدون هدف در بلندیهای دشت گیلانغرب آواره میچرخیدم. هوا هم سرد بود و از چشمهایم از فرط سرما اشک جاری میشد. هیچ آموزشی هم برای جهتیابی ندیده بودم و نمیدانستم باید چه کار کنم. به ناچار کنار یک تخته سنگ نشستم و همانجا خوابم برد...
کد خبر: ۱۲۸۶۴۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۸
ستاد هماهنگی و پشتیبانی راهیاننور لرستان به ریاست استاندار لرستان و با حضور فرمانده سپاه حضرت ابوالفضل (ع) لرستان و سایر دستگاههای اجرایی برگزار شد که در این جلسه بر لزوم برنامهریزی برای اعزام کاروانهای راهیاننور از لرستان و همچنین ایجاد و تکمیل زیرساختها و اردوگاههای اسکان و پذیرش کاروانها در مناطق عملیاتی تأکید شد.
کد خبر: ۱۲۸۶۰۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۵
گفتوگوی «جوان» با خواهر شهید بهرامعلی اجلالی از شهدای عملیات رمضان که پیکرش ۱۶ سال مفقود بود
مادرم در دوران چشم انتظاری بازگشت پیکر برادرم از دنیا رفت. بهرام در مرداد سال ۶۱ مفقود شد و مادرم سال ۷۲ به رحمت خدا رفت. پنج سال بعد از فوت مادرم، پیکر برادرم در سال ۷۷ تفحص و شناسایی شد. در آن زمان پدرمان هنوز زنده بود که ایشان هم سال ۸۸ فوت کرد و به فرزند شهیدش پیوست
کد خبر: ۱۲۸۵۵۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳
خاطراتی از سردار شهیدحسین خرازی در گفتوگوی «جوان» با همرزمش حاج نادعلی براتی
در کربلای ۵ گردان ما شیمیایی شد. من هنوز روی پا بودم. خودم را به شهید خرازی رساندم و گفتم میتوانم از بین بچههای گردان، یک گروهان نیرو را که حال بهتری دارند جدا کنم و همچنان در منطقه بمانیم. ایشان برحسب تجربیاتی که داشت، گفت نه تا لحظاتی دیگر خود تو هم از اثرات شیمیایی نمیتوانی روی پایت بایستی، کمی بعد من هم زمین گیر شدم...
کد خبر: ۱۲۸۵۳۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲
خاطرهای از ماههای آغازین جنگ در گفتوگو با یک رزمنده دفاع مقدس
یکبار در حومه سوسنگرد به خطی ورود کردیم که قبلاً نیروهای دشمن آنجا بودند. بین چند سنگر یک کپه خاکی بود که مشکوک به نظر میرسید. انگار آن را عمدی ساخته بودند. با یکی از بچهها دور این کپه خاک میگشتیم که ناگهان دیدم یک دست از دل خاک بیرون زده است. جنازه یکی از نیروهای دشمن بود...
کد خبر: ۱۲۸۵۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱
گفتوگوی «جوان» با مهدی کرمی از رزمندگان حاضر در عملیات بدر (اسفند ۱۳۶۳)
شهدای زیادی در عملیات بزرگ و سنگین مثل بدر و کربلای ۵ دادیم. واحد ضد زره در کربلای ۵، هشت شهید داد. شهدای بزرگواری، چون شهید محسن مومنی، شهید حیدر نیک گستر، شهید محسن رجبی، غلامرضا طالب پور، شهیدخراسگر و مسعود تفنگچی. شهید محسن رجبی بچه تهران بود. دانشگاه تهران رشته مهندسی قبول شده بود، اما جای دانشگاه به جبهه آمد و شهید شد
کد خبر: ۱۲۸۵۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱
کلاهک گلوله عمل نکرده توپ به جای مانده از دوران جنگ تحمیلی در یکی از زمینهای کشاورزی مجاور شهر سرمست از توابع بخش گواور گیلانغرب واقع در غرب استان کرمانشاه کشف شد.
کد خبر: ۱۲۸۴۸۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷
خاطرهای از عملیات والفجر ۸ در گفتوگوی «جوان» با یک رزمنده حاضر در این عملیات
خاطرهای که میخواهم برایتان تعریف کنم به پاکسازی منطقه فاو برمیگردد. غواصها سنگرهای ساحلی دشمن را گرفته بودند، اما من یادم است که وقتی نیروهای آبی- خاکی به آن سوی اروند رفتند (من هم جزو این نیروها بودم) هنوز سنگرهایی وجود داشتند که مقاومت میکردند
کد خبر: ۱۲۸۴۷۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷
گفتوگوی «جوان» با خواهر شهید رضا قربانی از شهدای عملیات کربلای ۵
پدر و مادرم همین که به روستا رسیدند به مسجد رفتند و با پیکر برادرم وداع کردند. ما روزهای سختی را گذراندیم. پدر و مادرم شب تا صبح بیدار بودند و گریه میکردند. نمیخواستند کسی شاهد اشکهایشان باشد. مادرم پای عکس رضا گریه میکرد. میدیدیم که گاهی عکس رضا را با خود به خلوتی میبرد و در خفا بیقراری میکند. پدر هم همین طور بود
کد خبر: ۱۲۸۴۶۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷
آن طور که رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس اعلام کرده از افزایش ۳۰ درصدی اعزام اردوهای راهیاننور در سال جاری خبر داد
کد خبر: ۱۲۸۴۲۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۶
گفتوگوی «جوان» با کارشناس حوزه دفاع مقدس پیرامون مقدمات و آمادهسازی عملیات خیبر در اسفند ۱۳۶۲،
عملیات شناسایی خیبر از ۱۱ مرداد ۶۱ رقم خورد. بعد از اینکه فرماندهان قرارگاه و یگانها در چند نوبت شناساییهای اولیه را انجام میدهند، محسن رضایی مسئولیت ادامه شناساییها را برعهده شهید حسن باقری که فرمانده قرارگاه نصر بود میگذارد. ایشان هم عملیات شناسایی را به نیروهای اطلاعات و عملیات دو لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) و ۳۱ عاشورا واگذار میکند
کد خبر: ۱۲۸۴۲۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۶
گفتوگوی «جوان» با خواهر شهید عزیز صبوری از شهدای دفاع مقدس
ظهر یازدهم شهریور ۱۳۶۰ در عملیات بازی دراز زمانی که برادرم با همرزم خود آخرین وضو را برای نماز ظهر گرفته بودند، متوجه میشوند در مسیر دور دو نفر مشغول حمل یک مجروح هستند. برادرم میرود تا به آنها کمک کند، اما جمع آنها مورد شناسایی دشمن قرار میگیرند و با شلیک گلوله خمپاره همگی به شهادت میرسند
کد خبر: ۱۲۸۳۹۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۵
خاطراتی از شهدای شاخص اسفند ماه دفاع مقدس در گفتوگوی «جوان» با رزمنده و راوی دفاع مقدس
سال ۶۲ و طی عملیات خیبر ما صدها شهید دادیم که تعداد قابل توجهی از آنها جزو فرماندهان بودند. اما در میان این عزیزان، دو شهید شاخصتر هستند. یکی حاج محمد ابراهیم همت، فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) که ۱۷ اسفند ۶۲ در جزیره مجنون شهید شد و دیگری حاج حمید باکری، جانشین لشکر ۳۱ عاشورا که ششم اسفند همین سال و در همان جزیره مجنون به شهادت رسید
کد خبر: ۱۲۸۳۸۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۴
گفتوگوی «جوان» با برادر شهیدان حاجعلی و حسین محمدیپور از شهدای عملیات کربلای ۵
حاج علی میگفت: من آنقدر به جبهه رفتم و برگشتم که از پدر شهدا خجالت میکشم. من هنوز زنده هستم و آنها دردانههایشان را در راه خدا دادهاند. وقتی میخواهم از جبهه به خانه برگردم، شرمندهام. اگر در این عملیات (کربلای۵) شهید نشوم دیگر به روستا باز نخواهم گشت، چون نمیتوانم در چشمان خانواده شهدا نگاه کنم. حاجعلی ۱۹ دی ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید. او همراه برادرش حسین آسمانی شد، چون دوکبوتری که با یک بال آسمانی شدند. حاج علی شهید شد و حالا دیگر شرمنده خانواده شهدا نیست
کد خبر: ۱۲۸۳۰۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۳۰
گفتوگوی «جوان» با خواهر شهیدمحمدحسین بدیعی که ۴۵ روز پس از ازدواجش به شهادت رسید
داداش مهر سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و در آذر همان سال به شهادت رسید. کلاً ۴۵ روز زندگی مشترک داشتند. آن روز هم خبر شهادتش را نوعروس برادرم به ما داد. در خانه یک اتاقی را برای مراسم ازدواج برادرم تزئین کرده بودیم که تزئیناتش تا زمان شهادت محمدحسین همچنان باقی مانده بود
کد خبر: ۱۲۸۲۸۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۹
یادی از سردار شهید «محسن نورانی» همرزم و همراه شهید علیرضا ناهیدی
محسن در زمستان سال ۱۳۶۰ به همراه حاجاحمد متوسلیان از مریوان به جنوب کشور رفت. قرار شده بود تا حاجاحمد به همراه نفراتی، چون شهیدان حاج همت، همدانی و شهبازی، تیپ جدیدی را تشکیل بدهند. با تأسیس تیپ ۲۷ محمدرسولالله (ص) در پادگان دوکوهه، نورانی نیز در این تیپ نقش مؤثری ایفا کرد؛ در جبهه جنوب همچنان شهیدان نورانی و ناهیدی با هم همراه بودند
کد خبر: ۱۲۸۲۵۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸
مروری بر زندگی جهادی سردار شهید علیرضا ناهیدی در گفتوگو با همرزم شهید
مدتی بعد از شروع جنگ تحمیلی ، شهید ناهیدی همراه حاج احمد به جنوب آمد. آنجا گردان ادوات را توسعه داد. چون آدم مستعدی بود، خیلی زود کار با سلاحهای پشتیبانی آتش را یاد گرفت و سپس نیروهای علاقهمند و مستعد را جمعآوری کرد و آموزش داد. او همچنین گروه دیدهبانی را هم تأسیس کرد. این کارها هنوز آن زمان در سپاه باب نبود
کد خبر: ۱۲۸۲۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸
نظر و گذری بر «یادداشتهای سفر شهیدصیاد شیرازی»
یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی، عنوان کتابی است به قلم محسن کاظمی از نویسندگان و پژوهشگران تاریخ معاصر. موضوع کتاب مربوط به مأموریتهای میدانی و تحقیقاتی هیئت معارف جنگ است که مسئولیت آن را شهید سپهبد علی صیاد شیرازی بر عهده داشت.
کد خبر: ۱۲۸۱۷۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۳