نگاهی به عملیات بیتالمقدس ۷ در خرداد ۱۳۶۷
با شروع عملیات هرچند نیروهای دشمن درآمادگی به سرمی بردند و شروع به ریختن آتش سنگین روی نیروهای ایرانی کردند، اما رزمندگان توانستند پیشروی سریعی در برخی از نقاط داشته باشند. نهایتاً به دلیل هوشیاری دشمن، عمق منطقه عملیاتی، سختی تدارکات و پیشتیبانی از نیروهای عملکننده، گرمای بسیار شدید هوا و همینطور عدم الحاق تمامی یگانها، فرماندهان تصمیم به اتمام عملیات و بازگشت نیروها گرفتند
کد خبر: ۱۳۰۱۲۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۷
گفتوگوی «جوان» با خواهر شهید مجید دنیانورد از شهدای آزادسازی خرمشهر
شنیدن خبر شهادت مجید برای پدر و مادرم سخت بود، اما مادرم صبوری میکرد و دوست نداشت بچههای دیگرش و اطرافیان از شنیدن خبر شهادت مجید ناراحت شوند، اما پدرم مثل گذشته نبود و کمتر به مغازه میرفت. با یاد مجید روزگار را میگذراند. مادرم صبحها که از خواب بیدار میشد، میگفت: «آقا مجید سلام صبح تو و دیگر شهدا بخیر»
کد خبر: ۱۳۰۱۲۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۶
گفتوگوی «جوان» با همرزم و داماد شهید حاج حسن زواره محمدی از عرفای شهید دفاع مقدس
قبل از انقلاب حاج حسن در یک چاپخانه متعلق به آموزش و پرورش مشغول بود. عادت داشت به اذان گفتن. صاحب چاپخانه به خاطر همین اذان گفتن ایشان را اخراج کرد! چون مسئولان اصلی این چاپخانه مستشاران خارجی بودند. بعد از اخراج یک چرخ دستی تهیه کرد و برای امرار معاش انواع گیره، دکمه، شانه و چیزهایی از این چیزها میفروخت
کد خبر: ۱۳۰۰۵۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۲
گفتوگوی «جوان» با خانواده شهیدان حاجیمراد و محمد معارفوند ۲ برادر شهیدی که در کربلای ۵ آسمانی شدند
برای مادر خیلی سخت بود که به ایشان اجازه حضور در جنگ را بدهد، اما با صحبتهای پدر از عاشورا، کربلا و حضرت زینب (س) راضی به رفتنش شد. مادرم میگفت: به پدر گفتم من سه فرزند دارم و منتظر به دنیا آمدن فرزند دیگرم هستم، اما پدرتان با آرامشی عجیب به من گفت: «خدایتان بزرگ است. من شما را به خدا میسپارم؛ انشاءالله کمکتان میکند.» آن زمان خانه ما در یکی از اتاقهای خانه پدربزرگ خلاصه شده بود. به این ترتیب پدر در سال ۱۳۶۲ برای اولین بار به جبهه اعزام شد و در نهایت ۲۴ دی ۱۳۶۵ در سن ۲۹ سالگی به شهادت رسید. بعد از شهادت پدر آخرین فرزند خانواده ما متولد شد. آن روزها برای مادرم به تلخی و سختی گذشت و هیچ گاه از یاد او بیرون نرفت
کد خبر: ۱۳۰۰۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۱
گفتوگوی «جوان» با یکی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس پیرامون نقش شهر رودسر در جنگ تحمیلی
تا قبل از سال ۶۵ که لشکر قدس گیلان تشکیل شود، بچههای رودسر و توابع و بخشهای آن از طریق لشکر ۲۵ کربلا یا دیگر یگانها به جبهه اعزام میشدند. اما بعد از تأسیس لشکر قدس، گردان امام حسین (ع) با محوریت بچههای رودسر در این لشکر تشکیل شد و تا پایان جنگ عمده رزمندههای رودسری از طریق این گردان به جبهه میرفتند
کد خبر: ۱۳۰۰۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۱
آمارهای عجیب از شهدای غیرنظامی شهر دزفول در دفاع مقدس
خانواده آریانپور با ۲۳شهید، خانواده سازش با هشتشهید، خانواده خوشروانی با هشتشهید، خانواده تمدن با سهشهید، خانواده خلف نوره با ۹شهید، خانواده چرمبریان با هفتشهید، خانواده اسدی ذاکر با هفتشهید و خانواده خانی با ۹شهید از جمله خانوادههای پرشهید دزفول بودند. در کل جمع خانوادههایی که بهصورت گروهی به شهادت رسیدهاند، ۱۳۱خانواده است
کد خبر: ۱۳۰۰۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
گفتوگوی «جوان» با جانباز سیدعبدالکریم محمدی از رزمندگان دفاع مقدس که در ۱۵ سالگی به جبهه رفته بود
سردار فضلی را دیدم. گفتم بچهها دارند برمیگردند، احتمال دارد عراقیها از طرف دجله بیایند. ایشان چهره نورانی داشتند. رو به من کردند و خندیدند. من قدم کوتاه بود، ایشان قد بلندی داشت، خم شد صورتم را بوسید. گفت نگران نباش خدا کمک میکند و نیروها جایگزین میشوند. کمی بعد رفتیم و در خرمشهر موضع گرفتیم. عراقیها کلاً در محاصره افتاده بودند
کد خبر: ۱۳۰۰۲۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
بررسی سرنوشت حاج احمد در کتاب «من متوسلیان را کشتم»
حمید داود آبادی از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که مقطعی را نیز به لبنان رفته و آنجا فعالیت کرده بود. او بعد از اتمام دفاع مقدس در برخی نشریات کار رسانهای انجام میداد
کد خبر: ۱۲۹۹۷۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
خاطراتی از نقش تدارکات در عملیات الی بیتالمقدس برگرفته از کتاب «موقعیت الله وکیل»
روزی که خرمشهر به محاصره نیروهای ما درآمد، حسین خرازی که وضعیت دشمن را دیده بود، بهمنظور تضعیف روحیه آنها و تقویت روحیه رزمندگان، با خودرو از خاکریز خودی عبور و به سمت مرکز شهر خرمشهر حرکت کرد. خرازی هیچ ترسی از دشمن نداشت و در حین عملیات دائم میگفت این قسمت را پر کنید، فلان جا را آتش بریزید...
کد خبر: ۱۲۹۹۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
گفتوگوی «جوان» با خواهر و برادر شهید محمد صالحی از شهدای دفاع مقدس
وقتی والدینم از پیش محمد به شیراز برمیگشتند، همان موقع کاروان محمد و همرزمانش به وسیله جنگندههای دشمن بمباران شدند و به شهادت رسیدند. قبل از اینکه مادروپدرم به شیراز برسند، پیکر محمد و تعدادی از همرزمانش زودتر برگشته بود. مادر هنوز خبر نداشت پسرش شهید شده، اما دلشوره عجیبی داشت
کد خبر: ۱۲۹۹۳۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
سوم خرداد یادآور آزادسازی خرمشهر است رویدادی که نهتنها یک دستاورد نظامی، بلکه نمادی از همدلی، ایثار و پیوند ناگسستنی ملت ایران در دفاع از هویت و شرافت ملی تلقی میشود.
کد خبر: ۱۲۹۹۱۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۳
شهری که هر خیابانش روایتگر رشادت و فداکاری و از جان گذشتگیهاست و بوی وطن پرستی میدهد
کد خبر: ۱۲۹۹۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۴
روز چهارم خرداد روز مقاومت، روز دزفول
شهرهای دزفول و اندیشمک که چسبیده به هم هستند، به دلیل وجود پایگاهها و پادگانهایی، چون پایگاه هوایی وحدتی دزفول و همینطور پادگان معروف دوکوهه، همواره میزان رزمندگانی از سراسر کشور بودند. مردم دزفول در سالهای دفاعمقدس به رغم بمباران وحشیانه و البته همیشگی دشمن، هیچگاه شهرشان را ترک نکردند و به عنوان پایگاه امنی برای رزمندگان به شمار میرفتند
کد خبر: ۱۲۹۹۱۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۳
گفتوگوی «جوان» با جانباز علیرضا مرادی از رزمندگان حاضر در عملیات الیبیتالمقدس
در عملیات فتح خرمشهر واقعاً بچهها روحیه بسیار بالایی داشتند. در سختترین شرایط نماز را فراموش نمیکردند. وقتی میگفتیم نماز را نشسته بخوانید، ناراحت میشدند و جایی میرفتند تا بتوانند نماز را ایستاده و کامل بخوانند. هوا گرم بود و از شدت تشنگی بیطاقت شدیم. کمترین امکانات اولیه و حتی سنگر نداشتیم...
کد خبر: ۱۲۹۹۱۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۳
پیروزی «سومخرداد» حماسه مقطعی نبود
شاید بخشی از تحلیلهای موجود در مورد چگونگی پیروزی حماسه سومخرداد تنها روی عوامل محیطی، قواعد نظامی و سیاسی متمرکز باشد، اما نمیتوان از متغیر اصلی اتکا بر قدرت لایزال خدا و امداد الهی اغماض کرد.
کد خبر: ۱۲۹۹۰۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۲
خاطراتی از روز آزادسازی خرمشهر در گفتوگوی «جوان» با یک رزمنده حاضر در عملیات الیبیتالمقدس
رزمندههایی که در لحظات اولیه به حاشیه اروند رسیده بودند، میبینند آنجا پر از کلاهخودهای آهنی و اسلحه نیروهای دشمن به صورت انبوه روی زمین ریخته شده است. عراقیها این اجسام سنگین و حتی لباسهایشان را درمیآوردند تا راحتتر روی آب شناور شوند. رزمندههای ما به نیروهای دشمن که در داخل آب شنا میکردند، شلیک نمیکردند...
کد خبر: ۱۲۹۸۹۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۳
شروع مرحله چهارم عملیات الیبیتالمقدس در اول خرداد ۱۳۶۱
خوشحالی نیروهای عراقی خیلی طول نکشید و با آغاز مرحله چهارم عملیات، ارتباط بین نیروهای عراقی در هر دو سوی مرز قطع شد. چند هزار سرباز دشمن داخل خرمشهر به محاصره افتادند. خبرنگاران خارجی که تنها چند روز قبل از روحیه بالای عراقیها گزارش تهیه کرده بودند، حالا با تعجب شکست آنها را مخابره میکردند
کد خبر: ۱۲۹۸۴۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۱
گفتوگوی «جوان» با خواهر شهید سیدحمید رضا لالهپرور که پیکرش بعد از مدتی مفقودی در خرداد ۶۷ تشییع شد
وقتی پدرم از یافتن پیکر حمیدرضا ناامید میشود، کنار رودخانه با خودش نجوا میکند. یکی از محلیها به او میگوید ما حدود ۲۰ روز پیش پیکری را پیدا کردیم و، چون آب خیلی سرد بود، پیکر سالم مانده بود. به ژاندارمری اینجا اطلاع دادیم و آنها آمدند پیکر را بردند. فکر نمیکردیم این پیکر از بچههای سپاه باشد برای همین به سپاه اطلاع ندادیم
کد خبر: ۱۲۹۸۴۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۱
گفتوگوی «جوان» با فرزند و همرزم شهید غلامرضا جوان از نیروهای تخریب و شناسایی لشکر المهدی (عج)
همرزم شهید: غلامرضا جوان خیلی غیرتی بود. دروغ نمیگفت. ازغیبت و افترا نفرت داشت. دل شیر و شهامت بالایی داشت. موقع شهادتش تنها فرزندش شش ماهه بود. در این شش ماه فقط دو بار پسرش را دید. شهید غلامرضا جوان و شهید محمد نوربخش با هم به شناسایی رفته بودند که دیگر برنگشتند. سالها پس از جنگ، پیکرشان تفحص شد
کد خبر: ۱۲۹۸۰۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۹
گفتوگوی «جوان» با سعید ریاضیپور، از رزمندگان دفاع مقدس پیرامون خاطراتی از ۳ فرمانده شهید دفاع مقدس
وقتی خبر شهادت مهدی باکری را به احمد کاظمی دادم، دیدم زانوهای حاج احمد لرزید و خم شد. بعد کناری رفت و کمی در خودش فرو رفت، اما به یکباره ایستاد و نماز خواند. در آن سن و سال پیش خودم فکر میکردم الان چه وقت نماز خواندن است؟ اما این همان نماز دو رکعتی عشق بود...
کد خبر: ۱۲۹۷۱۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۴