سرويس سیاسی جوان آنلاين: رهبر مـعظم انقلاب در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان بیانیه گام دوم انقلاب را ترسیمی کلی از گذشته، حال و آینده انقلاب اسلامی خواندند و آن را شامل چهار نقطه اصلی دانستند. اولین نقطهای که ایشان بدان اشاره کردند «عظمت حادثه انقلاب» بود. از سوی دیگر در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایران به انقلابی بزرگ و باشکوه تعبیر شده است. از جمله مواردی که میتوان این عظمت و شکوه را با آن درک کرد، زمانی است که انقلاب اسلامی ایرانی را در کنار سایر انقلابها و نهضتهای مطرح جهان بسنجیم و این منطقی بوده که هموار امامین انقلاب از آن در اثبات عظمت کار ملت ایران استفاده بردهاند. آنچه پیشرو دارید برخی فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) پیرامون تمایزات انقلاب ایران با انقلابهای جهان است.
نهضتی تماماً اسلامی
نهضتهای سابق مانند نهضت مشروطه، جنبش جنگل، قیام پسیان، نهضت ملی شدن صنعت نفت و... نهضتهایی بود که یا سیاسی بود یا نیمهاسلامی. نهضت امروز تمام اسلامی است؛ نهضت امروز برای خداست. همه فریاد میزنند اسلام، همه فریاد میزنند جمهوری اسلام. این رمز است که ما را پیروز کرد؛ و شما هم این رمز را حفظ کنید... رمز پیروزی امروز ما این است که اتکا به خدای تبارک و تعالی داشتیم. رمز پیروزی ما این است که جنبه فقط سیاسی نبود، فقط برای نفت و امثال اینها نبود؛ جنبه جنبه معنوی بود، اسلامی بود. جوانان ما آرزوی شهادت میکردند، جوانان ما از شهادت استقبال میکردند؛ همانطور که در صدر اسلام سربازهای اسلام، شهادت را استقبال میکردند. سربازان ما از شهادت باک ندارند برای اینکه مردن را فنا شدن نمیدانند. سربازان ما شهادت را سعادت میدانند و برای این سعادت کوشش میکنند. رمز پیروزی اتکال به قرآن و این شیوه مقدس بود که از شهادت استقبال میکردند، خوف در دل آنها نبود. در عین حال که تانکها و مسلسلها به روی آنها آتش میگشود آنها استقبال میکردند، خوف نداشتند.(۲۶ فروردین ۱۳۵۸) این انقلاب بینظیر است. یک جمعیت سی و چند میلیونی با دست خالی، بدون ابزار جنگ، بدون اینکه نظامیگری داشته باشند، اینها برای خاطر توجهشان به اسلام، توجهشان به دیانت، حرکت کردند و نهضت کردند و چه کردند.(۱۱ آبان ۱۳۵۸) مشت بر تانک غلبه کرد، مشت بر مسلسل غلبه کرد، مشت بر ابرقدرتها غلبه کرد. این رمز را حفظ کنید؛ این رمز پیروزی را تا حفظ کنید پیروز هستید. ملت ما تا با خداست پیروز است. ملت ما تا پناهگاه او اسلام است، پیروز است. پرچم قرآن تا بر فراز سر ملت ماست پیروز است. این رمز را حفظ کنید.(۲۶ فروردین ۱۳۵۸)
منشأ انقلاب تحول درونی ملت بود
انقلابی که در ایران واقع شد، قبل از انقلاب مهم که کوبنده بود، یک انقلابی در باطن مردم حاصل شد. آن انقلاب گرایش اقشار ملت به اسلامی که تا این عصر خصوصاً، در این سدههای آخر به طاق نسیان سپرده شده بود و از اسلام جز یک آداب خشک که هیچ به حال دیگران ضرری نداشت و هیچ در فکر ملتها نبودند، همین باقی مانده بود. این ملت به خواست خدای تبارک و تعالی و با عنایات خاصه او، اول منقلب شد در معنویات. جوانها از آن حال سابق برگشتند به یک حال اسلامی و فهمیدند که اسلام چه باید باشد و چه باید بکند، دنبال او آن انقلاب حاصل شد. اگر آن مسئله حاصل نشده بود، انقلاب اینجا هم مثل یکی از انقلابهای دیگری بود که حالشان را میبینید و دیدید. آن چیزی که در اینجا حاصل شد و باید او را جزو معجزات، ما حساب بکنیم، همان انقلاب درونی این ملت بود. انقلاب درونی این ملت موجب شد که این انقلاب پیدا شد و همان انقلاب درونی آنها و شناخت آنها از اسلام و توجه آنها به خدای تبارک و تعالی موجب شد که در تمام این دورهای که ما در آن هستیم، از اوّلی که قیام شد و بعد به انقلاب مبدل شد و بعد پیروز شد و تا الان، روز به روز میبینید که حضور ملت و تعهد ملت رو به افزایش است. این نه برای انقلاب است، برای انقلاب درونی است. انقلاب همه جا بوده است، بسیاری از جاها بوده است، این انقلاب درونی است که پیدا شد در این کشور و در این مملکت و نیست الا به عنایات خدای تبارک و تعالی..؛ و تا این معنا حاصل نشود انقلابها یک انقلابهای تحویل قدرت از او به قدرت دیگر است و وضع برای ملت همانجور که بوده، میباشد.(۲۲ بهمن ۱۳۶۴)
جنگ قدرت نبود
انقلاب فرانسه، شوروی، سایر انقلاباتی که در عالم واقع شده است، یک انقلاباتی بوده است و یک رژیمها تغییر کردند به رژیمی دیگر، حکومت تغییر کرده به حکومت دیگر، اما انگیزه انگیزه مادی بوده است، انگیزه دنیایی بوده است. آن وقتی که روسیه قیام میکند و رژیم سابق را از بین میبرد، انگیزهاش این بوده است که این دنیا دست من باشد نه دست او. الان هم که همه رژیمهای دنیا در سر کار هستند، اینها اعمالشان امیال دنیایی است. یاْکُلُونَ کَما تَاْکُلُ الْانْعامْ؛ مثل همان حیواناتی که با هم جنگ میکنند و یکی دیگری را از بین میبرد، انگیزه یک انگیزه طبیعی است، یک انگیزه دنیایی است. این دنیا را او میخواهد برای خودش حفظ کند، آن هم میخواهد برای خودش. قدرت را او برای خودش میخواهد، آن هم برای خودش میخواهد. اما انگیزه انبیا در انقلاباتشان، در قیامشان دنیا نبوده است، اگر دنیا را اصلاح کردند تبع بوده است، انگیزه الهی بوده است، برای خدا بوده و برای معارف الهی و برای بسط عدالت الهی در جامعه. آن انگیزه است که این انقلابات را از هم جدا میکند. ما این انقلابی که کردیم و ملت ما کرد، این را به حسب آن طوری که از اول ندای او بلند شد و الان هم این ندا بلند است، این انقلاب برای اسلام بوده است نه برای کشور، نه برای ملت، نه برای به دست آوردن یک حکومت؛ برای اینکه اسلام را از شرّ ابرقدرتها و جنایتکارهای خارجی و از شرّ سلیقههای کج داخلی و داخل اسلامی نجات بدهد. این انگیزه، انگیزهای است که اگر در جوانهای ما ملاحظه بفرمایید، در عموم ملت ملاحظه بفرمایید، البته استثنا دارد، در همه جا استثنا هست، در زمان رسولالله هم استثنا بود، همیشه این استثناها هست، اما وقتی که وجهه عمومی مردم را در این حرکتهایی که دارند، در این شور و شوقی که دارند و رو به مرگ میروند با شور و شوق، از هر کدام بپرسید که تو چرا داری میروی به جبهه، میگوید: برای خدا، برای اسلام، برای خدا، برای امر خداست. اما اگر فرض کنید که از یک سرباز روسی بپرسند که تو برای جبهه میروی چه بکنی؟ او میگوید: میخواهم این کشور را به دست بیاورم، میخواهم قدرت خودم را توسعه بدهم.(۲۱ بهمن ۱۳۶۵)
انقلابی به دست خدا و ملت
انقلابهایی که در دنیا واقع شده یا پس از این واقع میشود یا از طریق ملتها بوده است یا از طریق حکومتها که به نحو کودتا یک انقلابی انجام میدادند، اکثراً انقلابات کودتایی بوده است. آن انقلابها هم که از قِبَل ملت بوده است شاید کم انقلابی پیدا بشود که به هدایت احزاب و دستجات معین واقع نشده باشد. شما اگر بگردید در تمام انقلاباتی که واقع شده است، نخواهید پیدا کرد انقلابی که این دو خاصیت را داشته باشد: یکی اینکه از ملت واقع شده باشد بدون دخالت احزاب و گروهها و دستجات سیاسی و امثال اینها و یکی دیگر اینکه مکتبی باشد و آن هم یک مکتب الهی. در همه انقلاباتی که در دنیا واقع شده است، مثل انقلاب ایران پیدا نخواهید کرد. انقلاب ایران یک جهت اسلامی داشت و حالا هم دارد و آن اینکه، سرتاسر ایران که مسلمان هستند- مگر نادری- اینها به همان ایده اسلامی قیام کردند... اینطور نبود که یک حکومت طاغوتی را بردارند و طرفدار یک حکومت طاغوتی باشند، یا طرفدار یک حزب سیاسی، هیچ، ابداً این مسائل نبود و این انقلاب تبع ایده اسلامی بود... همه میگفتند ما اسلام را میخواهیم، همه اجتماع داشتند در کلمه اسلام و جمهوری اسلامی؛ و هیچ یک از گروههای دیگر چه سیاسی و چه غیرسیاسی هیچ دخالتی در این نهضت نداشت و اینکه به طور معجزهآسا پیشرفت کرد همین قضیه اسلامی بودن بود... [لذا]هیچ حزبی، هیچ گروهی، هیچ شخصی حق ندارد که بگوید این را من ایجاد کردم، ما ایجاد کردیم؛ این را ملت درست کرد و این را خدا درست کرد. معجزهای بود که به اراده خدای تبارک و تعالی، تحقق پیدا کرد و تا این جهت الهی و خدایی است این ملت دیگر آسیبپذیر نیست(۲۷ خرداد ۱۳۵۹) تمام چیزهایی که بعد از انقلاب حاصل شد برای خاطر همان که ملت، انقلاب را از خودش میدانست؛ نه یک انقلابی که به دست شرق واقع بشود یا به دست غرب واقع بشود یا به دست حزبی از احزاب واقع بشود یا گروهی از گروهها. یک انقلابی بود که خود ملت انجام داد و قیام کرد و خود ملت هم از خودش دانست این انقلاب را، همان طوری که اسلام را از خودش میداند و این اسباب این شد که در سرتاسر کشور خود ملت در همه حوایج اقدام کرد و حاضر در صحنه بود؛ بیتفاوت نبود، اینطور نبود که رها کنند؛ بعد از اینکه انقلاب کردند، رها کنند و بروند سراغ کارشان، رها نکردند، در صحنه حاضر هستند و همین حضور است که موجب این است که آسیب نبیند این انقلاب.(۷ اردیبهشت ۱۳۶۰)
آرامترین انقلاب دنیا
در تمام انقلاباتی که در دنیا پیدا شده هیچ کدام بهتر از ایران نبوده، دنبال سَر انقلابات، یکمیلیون، یک میلیون و نیم آدم کشته میشدند... دو میلیون حبسی [داشتند]، درِ کشور را میبستند به همه جا.(۱۷ دی ۱۳۵۸) در انقلاب شوروی چقدر آدم کشته شده است و سایر انقلابات.(۸ آذر ۱۳۵۸) الان هم هر جا که شما ملاحظه کنید که یک انقلابی واقع شده است و یک کودتایی واقع شده، یک چیزی واقع شده، درِ کشورشان را به خارج بستند، همه فرودگاهها را ممنوع کردند، تمام مطبوعات را قدغن کردند که نباید منتشر بشود و برای مردم اختناق پیش آوردند. اختناق فوق آن اختناقهایی که سابق بوده؛ و گاهی در بعضیشان به مجردی که این پیروز شده، قتلعام ایجاد کردند. شروع کردند به کشتن مردم. هر که احتمال میدادند که یک چیزی باشد میکشتند. نه اینکه یک کسی را، یک شهر را قتلعام میکردند؛ و انقلاب ما از باب اینکه اسلامی بود، از باب اینکه از ملت بود، انقلابی نبود که یک قدرتی به یک قدرت غلبه کند، یعنی یک قدرت نظامی به یک قدرت نظامی یک کودتایی شده باشد، این حرفها نبود. متن نهضت از خود مردم بود. جوشید از خود بین مردم بین زن و مرد و انقلاب هم اسلامی بود. اسلام اینها را وادار کرد که یک همچو انقلابی بکنند. همچو انقلاب اسلامی که از متن ملت بجوشد، دنبالش دیگر این مسائل کم است، هست، اما کم است؛ و لهذا دیدید که دنبال این انقلاب، تمام راهها و همه جاها هم باز بود. هیچ زاید جایی را جلویش نگرفتند. تمام روزنامهها و احزاب آزاد شد. آزادِ آزاد، و کشتار نسبت به مردم هیچ نبود در کار، که آن طوری که آنجا بساط درست میکردند نبود.(۱۷ دی ۱۳۵۸) انقلاب ایران، همان روز انقلاب، همه گروهها را فرصت داد؛ همه روزنامهها را اجازه داد؛ همه اجتماعات را اجازه داد فعالیت کردند؛ چند ماه هم فعالیت کردند تا آنکه به ملت ثابت شد که بعضی از جناحها مخالف مسیر ملت هستند و به ضد انقلاب عمل میکنند و توطئهها دارند. از آنها بعضیشان جلوگیری شد و مشغول بررسی هستند... از این جهت [انقلاب ایران]، یک انقلاب بسیار آرامی بوده است.(۶ آبان ۱۳۵۸) بله؛ آنهایی که کشتار کرده بودند گرفتند بعضیشان را محاکمه کردند و بعد از محاکمه به جزای خودشان رساندند. اما اینطور نبود که همینطور درو کنند مردم را. یک میلیون جمعیت را بکشند. این حرفها نبود در کار؛ و اینطور مسائل در عین حالی که در ایران نبوده است، و باید گفت آرامترین انقلاباتی که در دنیا واقع شده در ایران واقع شده. انقلابات دیگر با یک سال و دو سال و سه سال اینها درست نمیشد. جنگ باید بشود. اینقدر خونریزی، چه، چه، یک سال، دو سال جنگ بشود تا بعد یک قدرتی بر قدرت دیگر پیروز بشود... الان شما میبینید که در افغانستان چند سال است که همه مسائل هست و حالا هم معلوم نیست کی ختم بشود. برای اینکه آنجا یک کودتایی است. کودتا یک نفر آدم بخواهد انجام بدهد، یک قدرتی میخواهد یک ملتی را از بین ببرد، اما یک ملت خودش آمده است- و خودش آمده- و حریفش را بیرون کرده. دیگر خود ملت با خود ملت که کاری ندارد.(۱۷ دی ۱۳۵۸)
مردم نظم را ایجاد کردند
باید ما مقایسه کنیم انقلاب اسلامی ایران را با انقلابهایی که در دنیا واقع شده است. ببینیم که آیا انقلابهایی که در دنیا واقع شده است، به مجردی که انقلاب شد و پیروز شد، نظم همه چیزها فوراً برقرار شد، یا اینکه اینطور نبوده است؟ ما به مجردی که انقلاب واقع شد و پیروز شدیم تمام راهها باز بود بر دنیا؛ و تمام احزاب آزاد بودند و تمام جمعیتها آزاد بودند؛ و تا پنج ماه تمام این امور آزاد بود؛ و ایران هم مشغول زندگی خودش بود و نظمش برقرار بود؛ و بینظمی آن طوری که در مثل انقلاب اکتبر واقع شد، مثل انقلاب فرانسه واقع شد، این قتل و غارتها نبود در ایران؛ و الآن هم ایران نظمش محفوظ است و خود مردم حفظ میکنند نظم را؛ و این فرقی است که ما بین انقلاب اسلامی با انقلابهای دیگر است. انقلاب اسلامی، چون مردم مسلمان هستند، بدون اینکه یک ارتباطی بین حکومتی باشد که بخواهد یک نظمی را ایجاد بکند، مردم نظم را ایجاد کردند. به مجردی که انقلاب واقع شد و اوضاع آشفته شد، خود مردم اوضاع را به دست گرفتند و نظم را ایجاد کردند.(۵ آذر ۱۳۵۸) خاصیت یک نهضت اسلامی که از خود تودهها و خود ملت برخاسته همینهایی است که در ایران واقع شد؛ یکدفعه سرتاسر ایران بعد از اینکه انقلاب به پیروزی تا حدودی رسید، سرتاسر کشور بدون اینکه یک نظمی در کار باشد و یک اشخاصی بخواهند مردم را آگاه کنند، خودشان برخاستند و سازمانهایی درست کردند و گروههایی درست کردند؛ سرتاسر ایران خود ملت دادگاه درست کرد و در هر شهری و در هر ناحیهای یک ملایی قاضی شد و چند نفری هم دادستان و امثال ذلک، بدون اینکه از مرکز یک تعیینی شده باشد و سرتاسر کشور نهادهای مختلف پیدا شد، جوشید.(۲۷ خرداد ۱۳۵۹)
کم آشفتهترین انقلاب دنیا
من مطّلعم از اینکه گرفتاری زیاد است؛ و مطّلعم از اینکه در همه جا الان آشفتگیهایی هست و البته این طور آشفتگیها دنبال یک انقلاب بزرگ هست، قابل اجتناب نیست. در همه انقلابات دنیا آشفتگیها هست، و بحمدالله آشفتگیهایی که در ایران پس از انقلاب هست خیلی زیاد نیست؛ چشمگیر نیست؛ موجب خوف نیست، لکن هست و اسباب زحمت است. خیلی انقلابها را اگر ملاحظه کرده باشید، بعد از گذشتن سالهای طولانی، باز هم آرامش در مملکتها نیست.(۶ آبان ۱۳۵۸) همه کارهایی که در مملکتهای دیگر بعد از ۳۰ سال، ۴۰ سال، ۵۰ سال که انقلاب کردند نتوانستند درست کنند. قانون اساسی نتوانستند درست کنند. ایران، هم رئیسجمهور تعیین کرد، هم قانون اساسی تعیین کرد، هم رأی به جمهوریت اسلامی داد و هم مجلس- عرض کنم- خبرگان درست کرد و هم قانون نوشت و همه کارها را کرد؛ و انتخابات هم میبینید کرده است... این کارهایی است که در بعضی جاهای دیگر بعد از ۲۰ سال یا ۱۰ سال پیروزی باز قانون ندارند. همین طوری دور هم مینشینند یک چیزی درست میکنند.(۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۹) اما آشفتگی- عرض میکنیم که- اینطور امور، این لازمه هر رژیمی است که تبدیل به رژیم دیگر میشود. مگر فرانسه که ادعا میکند که متمدنترین مثلاً ممالک است، بعد از اینکه در آنجا انقلاب شد، مثل انقلاب ما به این سفیدی و به این خوبی بود؟(۸ آذر ۱۳۵۸) انقلاب ایران بحمدالله از تمام انقلابهایی که در دنیا واقع شده است بهتر است؛ و این را باید «انقلاب سفید» اسمش را گذاشت؛ نه آن انقلابی که محمدرضا میگفت؛ یعنی انقلابی است که ضایعاتش کم بوده؛ ولو خوب، داشته است؛ زیاد هم ضایعات داشت؛ اما ضایعات نسبت به انقلابات دیگر بسیار کم بوده است.(۲۹ شهریور ۱۳۵۸) و ما آشفتگی که نگرانی داشته باشد، ابداً نداریم. ما از همه انقلابهایی که در عالم شده است، الان کمآشفتهترین هستیم.(۸ آذر ۱۳۵۸)
انقلاب ایران اخلاقیترین، سالمترین و آزادترین بود
بعضی از انقلابها، کشتاری که بعد از انقلاب واقع شده است بیشتر از یک میلیون، گاهی به دو میلیون رسیده است. برای اینکه انقلاب در آنجاها یک انقلاب اخلاقی نبوده است، یک انقلاب اسلامی نبوده است، و علاوه بر این به این طوری که از قشر ملت و از متن جامعه ما انقلاب برخاسته در جاهای دیگر اینطورها نبوده است، گاهی بوده، اما نه به اینطور، از این جهت انقلاب ما سالمترین انقلابی است که واقع شده است. بعد از انقلاب فقط آن اشخاصی که در رژیم سابق جنایتکار بودند، آنها هم بعد از اینکه محاکمه شدند و معلوم شده است که وضع جنایتشان تا چه حدود بوده است، آنها تأدیب شدند یا اعدام شدند. و، اما آزادی مطلق بعد از آن اختناق مطلق در ایران بعد از انقلاب بلافاصله بود. همه قلمها و همه زبانها باز بود؛ و قلمها مینوشت. همه احزاب آزاد بودند و همهشان هم اظهار وجود کردند و کسی مزاحمشان نبود.(۶ دی ۱۳۵۸) ما مدعی هستیم که انقلاب ما در عالم نظیر نداشته است برای اینکه اسلامی بوده است... یک ملتی قیام کرد، ملتی که اسلامی بود، ملتی که خودش را پایبند اخلاق و پایبند اسلام میدانست و میداند، اینها قیام کردند و حریف خودشان را بیرون و غلبه کردند. همان روزی که غلبه کردند، تمام پایگاهها، تمام فرودگاهها باز بود. در صورتی که در انقلابات دیگر فرودگاهها در آن بسته میشود. تمام مطبوعات را از بین میبرند. تمام روزنامهها را از بین میبرند و نمیگذارند منتشر بشوند. همین حالا هم گاهی جاها که ما میشنویم که یک کودتایی شده است، دنبالش اختناق تام است؛ و ما مدعی این معنا هستیم که هیچ انقلابی مثل انقلاب ما از باب اینکه ما تابع اسلام بودیم و اسلام دستور داشته و ما عمل میکردیم به آن دستور، آن طور نبوده است.(۸ آذر ۱۳۵۸)