سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: حل مسئله (problem solving) فرآیندی است روانشناختی، منطقی، فعال در راستای هدف مشخص که به حل مسائل به صورت مؤثر ختم میشود. مهارت حل مسئله، ابزار جنگ با مشکلات روزمره است. عشق نیازمند مراقبت است. زوجین در مراحل مختلف زندگی مشترک خود به دلیل تفاوتهای فردی دچار مشکلاتی خواهند شد که اجتنابناپذیر است. با بهکارگیری مهارت حل مسئله میتوان در عین حفظ رضایت طرفین مشکلات را حل کرده و صمیمیت بین زوجین حفظ شود. در ادامه به کاربرد مهارت حل مسئله میپردازیم.
به طور کلی رویکرد انسانها در مواجهه با مشکلات به ۳ روش تقسیم میشود:
اجتنابی: این افراد مشکل را انکار کرده و از مواجهه با آن اجتناب میکنند. رویکرد این افراد منفعلانه است و برای حل مشکلات به دیگران وابستهاند.
تکانشی: این افراد بدون فکر و منطق و براساس هیجان با مسائل روبهرو میشوند و قادر به پیشبینی نتایج تصمیم خود نیستند.
منطقی و عقلانی: این افراد به صورت فعال و ساختار یافته به حل مشکل میپردازند.
کیفیت برخورد با مشکلات وابسته به سن، ظرفیت هیجانی و جهتگیری (نگرشها) در برابر مشکلات متفاوت است:
سن: کودکان و سالمندان با توجه به رشد مغز و تجارب زندگی متفاوت از هم با مشکلات روبهرو میشوند.
ظرفیتهای تنظیم هیجانی: تنظیم هیجان به معنای مدیریت و تعدیل هیجان در موقعیت است. ظرفیت تنظیم هیجان به این موضوع اشاره دارد که چه اندازه افراد میتوانند هیجان را از مشکل تفکیک کنند. هرچه فرد در تنظیم هیجانی خود توانمندتر باشد تفکیک هیجان از مشکل راحتتر و در نتیجه حل مسئله منطقیتر انجام خواهد شد.
جهتگیری (نگرش) افراد: جهتگیری افراد نسبت به مشکلات میتواند مثبت یا منفی باشد. افرادی که جهتگیری مثبت به مشکلات دارند مسائل و مشکلات را فرصت تلقی میکنند و بر این باورند که میتوانند از پس حل مشکلات برآیند و نتیجه مثبتی را رقم بزنند. افراد با جهتگیری منفی مشکلات را یک تهدید ارزیابی کرده و خود را ناتوان از حل مسئله میدانند و نتیجه را هم منفی ارزیابی میکنند. نمونهای از نگرشهای منفی به مسئله این است که زندگی باید بدون مشکل باشد، اعتقاد بر این باور که اطرافیان عامل ایجاد مشکلات هستند، اگر مشکلی پیش میآید به دلیل بدشانسی و بداقبالی آنهاست، بهترین روش مقابله با مشکلات اجتناب از آنهاست. اگر مشکلات را نادیده بگیریم خود به خود حل خواهد شد.
اینکه افراد چه نوع جهتگیریهای مثبت یا منفی در برابر مشکل دارند در پیامد حل مسئله تأثیر میگذارند. افرادی که دارای جهتگیری مثبت در برابر مشکلات هستند اعتماد به نفس و خودکارآمدی بالاتری خواهند داشت که بهتر منجر به حل مسئله خواهد شد. با توجه به سن، جهتگیریها یا نگرش افراد و... روش مقابله با مشکلات که توسط هر فردی انتخاب میشود متفاوت خواهد بود.
از نظر روانشناسی و با توجه به مطالب ارائه شده میتوان به این نتیجه رسید که افراد در مواجهه با مسائل و مشکلات به دو صورت مقابله میکنند: مقابله هیجانمدار و مقابله مسئلهمدار.
در مقابله هیجانمدار فرد کار خاصی انجام نمیدهد بلکه سعی میکند ناراحتی را کاهش و خود را آرام کند. این مقابله به دو گروه سالم و ناسالم تقسیم میشود. مقابله سالم و ناسالم.
مقابلههای هیجانمدار سالم مانند دعا، نیایش، صبر و مثبتاندیشی است.
مقابله هیجانمدار ناسالم مانند پناه بردن به فال و فالگیری، مصرف مواد اعتیادآور و ناامیدی است.
در مقابله مسئلهمدار فرد رویکرد فعال را انتخاب میکند و شروع به انجام کار میکند. مقابله مسئله مدار نیز به دو گروه سالم و ناسالم دستهبندی میشوند.
مقابله مسئلهمدار ناسالم مانند زورگویی، خودکشی، بزهکاری و...
مقابله مسئلهمدار سالم مانند کتاب خواندن، برنامهریزی کردن، جمعآوری اطلاعات و...
بهترین مقابله استفاده از هر دو مقابله هیجانمدار و مسئلهمدار است. با استفاده از مقابلههای هیجانمدار آرامش در خود ایجاد کرده و فعالانه آماده مقابله مسئلهمدار میشویم. لازم به ذکر است مهارت حل مسئله مانند دیگر مهارتهای زندگی آموختنی است و هر فردی میتواند آن را بیاموزد و با تمرین آن را در خود پرورش دهد.
به یاد داشته باشید برای شروع حل مسئله حتماً از کاغذ و قلم استفاده کنید. تمام مراحل را به ترتیب یادداشت کنید. هنگامیکه مطالب ذهنی به نوشته تبدیل شود، علاوه بر دید بهتر، بررسی و نتیجه بهتری نیز خواهید گرفت.
قبل از شروع حل مسئله باید به یاد داشته باشید که جهتگیری یا نگرشهای خود را بررسی کرده و باورهای نادرست و غیرمفید خود را تغییر دهید. حل مسئله بدون تغییر نگرشها غیرممکن بوده با شکست مواجه خواهد شد.
مسئله را به طور عینی و اختصاصی تعریف کنید. از بیان مشکل به صورت کلی پرهیز کنید. مثال: میخواهم لاغر شوم. تعریف درستی از مشکل نیست، چون کلی مطرح شده است. برای اینکه بتوانید مشکل را به درستی تعریف کنید لازم است به سؤالات زیر در رابطه با مسئله پاسخ دهید. به یاد داشته باشید که پاسخها بدون سرزنش یا تعبیر و تفسیر انتقادی باشد. چه کسی؟ چه چیز؟ کجا؟ چه زمانی؟ چطور؟ چرا؟
وقتی بتوانیم به سؤالات پاسخ دهیم به مشکل اصلی پی خواهیم برد و به این ترتیب هدفگذاری بهتری خواهیم داشت.
بارش فکری: در این مرحله تمام راه حلها را مینویسیم. در این مرحله باید به این نکته توجه داشته باشید که بدون هیچ سانسور ذهنی راه حلها را بنویسید اعم از منطقی و غیرمنطقی. حتی راهحلهای عجیب را نیز یادداشت کنید. هیچ محدویتی را در این مرحله اعمال نکنید. چون چارچوبدار کردن ذهن خلاقیت را از بین میبرد. در مورد راه حلهایی که به ذهنتان میرسد قضاوت ارزشی نکنید. به خاطر داشته باشید هر چه راه حلهای زیادی داشته باشید احتمال انتخاب راه حل مناسب برای حل مشکل بیشتر خواهد بود.
راهحلهای غیرمنطقی و بعید را حذف کنید: بعضی از راهحلهایی که در مرحله قبل یادداشت کردهاید ممکن است غیرمنطقی و یا همراه با آسیب به خود و یا دیگران باشد و یا پیامد نهایی مناسبی را در پی نداشته باشد در این مرحله راه حلهای نامناسب را حذف میشود.
انتخاب راه حل مناسب: در این مرحله با توجه به سه اصل زمان، امکانات و محدودیتها عمل کرده و راه حل بهتر را انتخاب میکنید. به طور مثال پنج راه حل از ۲۰ راه حل باقی مانده در مرحله قبل را انتخاب کرده و مزایا و معایب هر ۵ راه حل را یادداشت میکنید.
انتخاب راه حل نهایی و پایش: با توجه به معایب و مزایا که برای راه حلها نوشته بودید راه حل مناسب را انتخاب کرده و به کار بگیرید و پایش میکنید که آیا راه حل کارآمد بوده است یا خیر؟ اگر راه حل مناسب نبود میتوانیم تعدیل کرده و راه حل دیگری هم به این راه حل اضافه کنیم. اگر راه حلها بعد از اضافه کردن مؤثر نبود مجدد به مرحله بارش فکری بازگشته و ادامه دهید در صورتی که با وجود بازگشت، مسئله حل نشود باید به مرحله تعریف مسئله (مرحله اول) بازگشت چراکه احتمالاً تعریف و شناسایی مسئله به درستی انجام نشده است.
* دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی