کد خبر: 1325312
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۰
حمیدرضا‌شاه‌نظری
سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بین‌المللی میرزای نائینی درباره این فقیه اندیشمند بعد از گذشت ۴۷ سال از انقلاب اسلامی که ایران را به نمونه‌ای بی‌نظیر برای پیوند اراده مردم و احکام الهی تبدیل کرد، نه‌تنها تجلیلی تاریخی با نگاهی جدید به نظریات ناب یک فقیه بزرگ، بلکه یک فراخوان فکری برای بازخوانی اندیشه‌هایی است که باید هر روز متناسب با نیاز‌های جامعه نو شوند؛ اندیشه‌های فقیهی که یک قرن پیش در نجف، با نظم روش‌شناسانه‌اش در فقه، اصول و اندیشه سیاسی پیشگامانه‌اش علیه استعمار و استبداد قیام کرد. سخنان رهبری درباره نائینی پیامی روشن دارد؛ ایده‌های این عالم بزرگ که زمانی طلاب عرب و عجم را به درس‌های به زبان فارسی‌اش کشاند، می‌تواند الهام‌بخش ایران انقلابی و امت اسلامی در برابر چالش‌های مدرن باشد. در شرایط کنونی بازخوانی دوباره اندیشه‌های  علامه محمدحسین نائینی نه صرفاً یادبود یک فقیه که بازگشایی پرونده‌ای است در باب رابطه دین، قدرت و مردم‌سالاری. سخنان جدیدی که در تجلیل از او ایراد شده است، تنها یادبودی برای جلوگیری از فراموشی یک متفکر نیست، بلکه نشانه‌ای از بازگشت به سرچشمه‌ای است که روزگاری میان ایمان و آزادی، شریعت و جمهوریت، پلی از جنس عقل و ایمان بنا کرد. در روزگاری که گفتمان‌های سیاسی در جهان اسلام میان دو قطب متضاد- جمودگرایی دینی و سکولاریسم بی‌ریشه در نوسانند، اندیشه نائینی، چون صدایی از اعماق تاریخ برمی‌خیزد تا یادآوری کند که می‌توان در متن دین از نظارت، جمهوریت و عدالت سخن گفت و در دل فقه، از آزادی انسان و مسئولیت حاکم دفاع کرد. 
 اندیشمندی روشمند و روش‌شناس
وجه برجسته‌ای که در سخنان رهبری درباره نائینی مورد تأکید قرار گرفته معرفی مفهوم «شاکله‌سازی» در آثار نائینی و نوآوری روش‌شناختی او به عنوان یک نقطه عطف برجسته در اندیشه فقهی و اصولی است. در زمانه‌ای که فقها در مباحث فقهی گاه در جزئیات غرق می‌شدند، نائینی با دقتی بالا به سامان دادن دستگاه اندیشه فقهی پرداخت و برخلاف فقها و اصولیون پیشین که گاه مباحث را به صورت پراکنده ارائه می‌دادند، اصول فقه را با نظمی بی‌سابقه و ساختاری نو عرضه کرد. او هر موضوع را با مقدماتی دقیق و منظم آغاز می‌کرد و با ترتیبی منطقی به پایان می‌رساند. این رویکرد که رهبری آن را 
«شُسته رُفته» توصیف می‌کنند، در تاریخ فقه شیعه کم‌نظیر است. نائینی با این روش، نه‌تنها مباحث پیچیده اصولی را قابل‌فهم‌تر کرد، بلکه الگویی برای آموزش و پژوهش فقهی ارائه داد که هنوز هم می‌تواند الهام‌بخش باشد و نیاز به بازسازی روش‌های آموزشی و پژوهشی برای پاسخ به نیاز‌های جدید را یادآور شود. 
 احیای اندیشه سیاسی مبتنی بر مردم‌سالاری دینی.
اما آنچه نائینی را از هم‌عصران خود متمایز می‌کند که رهبر معظم انقلاب نیز به طور جدی به آن اشاره کردند، ورود او به حوزه‌ای است که کمتر فقیهی با این ژرفا در آن گام نهاد؛ اندیشه سیاسی دینی. در آن مقطع، بسیاری از عالمان نجف از استبداد ناراضی بودند، اما کمتر کسی توانست همانند نائینی، مفاهیم حکومت، نظارت و مسئولیت را در چارچوب اجتهاد فقهی تبیین کند. او از «حکومت ولایتیه» سخن گفت در برابر «مالکیت استبدادیه»؛ از نظارت ملت، از انتخابات به‌عنوان مقدمه واجب و از اعتبار قانون مشروط به تأیید فقها. اینها تنها مفاهیم سیاسی صرف نبودند، بلکه درونمایه‌ای فقهی داشتند که از دل منابع دینی استخراج شده بود. نائینی در واقع نخستین فقیهی بود که تلازم میان «حاکمیت الهی» و «مشارکت مردمی» را در حکومت دینی به صورت روشن نظریه‌پردازی کرد؛ پروژه‌ای که نیم‌قرن بعد در قالب نظریه جمهوری اسلامی صورت‌بندی شد. او این نظریه را نه به زبان سیاست، بلکه در چارچوب منطق فقه طرح کرد. این یعنی بازگشت به نقطه‌ای که دین می‌تواند بنیان عقلانی نظم سیاسی باشد، نه ابزار مشروعیت‌بخشی به قدرت. رهبر معظم انقلاب با این بازخوانی، نائینی را به عنوان پیشگام نظریه جمهوری اسلامی معرفی می‌کند که در آن جمهوریت (مشارکت مردمی) و اسلامیت (نظارت دینی) در هم می‌آمیزند. این تأکید بدیع در چهل‌و‌هفتمین سال انقلاب، پیامی استراتژیک دارد؛ نظام جمهوری اسلامی ریشه در اندیشه‌های عمیق فقهی دارد و صرفاً یک ابداع پساانقلابی نیست. 
 بازخوانی نائینی در زمانه ما
در سخنان رهبری، نائینی به عنوان فقیهی «استثنایی» معرفی شد و این تعبیر در زمانه ما معنایی دوچندان دارد. اگر برخی اندیشه‌ها در دهه‌های اخیر درگیر مسائلی، چون جمع میان اقتدار و پاسخگویی، میان مصلحت و قانون و میان مشروعیت الهی و اراده مردم بوده است، بازگشت به نائینی یعنی احیای نظریه‌ای فقهی که از اساس بر نظارت، مسئولیت و مردمی‌بودن قدرت بنا شده است. در جهانی که نظام‌های سیاسی اسلامی از کابل تا ریاض درگیر تجربه تلخ اقتدار دینی هستند، نائینی یادآور می‌شود که حکومت اسلامی بدون نظارت و نقش مردم، لغزشگاه استبداد دینی است و در مقابل، جمهوریتی که از ارزش‌های اخلاقی و دینی و از فقه شرعی تهی شود، به پوپولیسم و سکولاریسم فرو می‌غلتد. 
 فقیهی در میانه عدالت و استبداد
سرگذشت نائینی خود روایت پررمزی از نسبت فقیه و قدرت است. او در آغاز از مشروطه دفاع کرد، اما وقتی دید عدالت‌خواهی به ابزاری در دست استعمار بدل شده است، از آن کناره گرفت. این تغییر موضع نه نشانه تزلزل که گواهی بر اخلاق و مسئولیت در سیاست دینی است. در زمانه‌ای که مصلحت اغلب جای حقیقت را می‌گیرد، فقیهی که بتواند میان وفاداری به مردم و مراقبت از دین تعادل برقرار کند، الگویی درس‎آموز است. نائینی نه سیاستمداری مصلحت‌اندیش بود و نه عارفی منزوی، بلکه عالمی بود که در دل سیاست زیست، اما با معیار فقه و وجدان داوری کرد. 
 معنای امروزین احیای نائینی
بازخوانی نائینی پس از ۴۷سال از انقلاب اسلامی، معنایی فراتر از بزرگداشت یک متفکر دارد. این بازخوانی در حقیقت، نوعی بازاندیشی در سرنوشت همان پروژه‌ای است که انقلاب اسلامی در پی تحقق آن بود؛ مردم‌سالاری دینی. نائینی با زبان ۱۰۰ سال پیش، از همان چیزی سخن گفت که امروز در زبان قانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان «جمهوریت و اسلامیت» شناخته می‌شود، اما تفاوت در آن است که او این ترکیب را نه در سطح ساختار، بلکه در عمق فقه نظام‌ساز فهم می‌کرد. در کلام اخیر رهبری، این هم‌ارزی میان اندیشه نائینی و بنیان‌های نظری انقلاب با دقتی تاریخی برجسته بود. 
در جهان پرآشوب امروز، بازخوانی اندیشه نائینی به معنای احیای عقلانیت دینی در عصر تردید سیاسی است. او یادآور می‌شود که شریعت نه در تضاد با آزادی است و نه رقیب عدالت، بلکه همان نیرویی است که قدرت را مهار می‌کند و وجدان جامعه را بیدار نگه می‌دارد. سخن از اندیشه نائینی، سخن از گذشته نیست؛ سخن از آینده‌ای است که در آن حوزه علمیه دوباره به کانون گفت‌وگوی فکری جهان اسلام بدل شود. شاید راز سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در همین باشد که بازگشت به نائینی نه بازگشت به گذشته، بلکه بازگشت به امکان اندیشیدن است؛ امکانی که انقلاب اسلامی از آن برخاست و شاید برای تداوم خود، باید بار دیگر به آن بازگردد. از طرفی این بیانات، بیش از یک تجلیل تاریخی، یک دعوت به عمل است. در جهانی که دموکراسی‌ها در بحران هستند و طشت رسوایی آنان بر زمین افتاده و اقتدارگرایی متحجر شرمسار ملت‌ها شده است، نائینی راه سومی پیشنهاد می‌دهد؛ حکومتی که با مشارکت مردمی، نظارت دینی و استقلال فکری، امت را به سوی عدالت و پیشرفت هدایت می‌کند؛ راهی که انقلاب اسلامی ۴۷ سال پیش آن را آغاز کرد.
برچسب ها: علامه ، مراجع ، استعمار
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار