کد خبر: 1296641
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
پیام به کاخ سفید با دلار ۱۷۸ هزارتومانی!
فاطمه بصیری

جوان آنلاین: در حالی که بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی با نگاه واقع‌بینانه و با استناد به سابقه بدعهدی ترامپ در توافقات جهانی و به ویژه برجام، چشم‌انداز مذاکره با امریکا را در هاله‌ای از ابهام می‌دیدند و نسبت به آن هشدار می‌دادند، اما علاقه‌مندان به سازش که تنها دستاورد سیاسی خود را «موجودیت مذاکره» و نه «نتیجه مثبت مذاکره» می‌بینند، همانند سابق تلاش می‌کنند مذاکره را کلید حل مسائل کشور به ویژه اقتصاد عنوان و حاکمیت را مجبور به پذیرش هر نوع توافقی کنند، حتی اگر تهدیدکننده منافع کشور باشد، به همین جهت آنها در تنگاتنگ افزایش درخواست‌های نامعقول امریکا که هدفی جز بازی سیاسی و فشار علیه ایران ندارد، دست به کار شده‌اند با برجسته کردن کارایی تحریم‌ها در اقتصاد اینگونه القا کنند که مسئولان برای جلوگیری از بحران اقتصادی ناشی از عدم‌توافق، باید به هر نوع توافقی رضایت دهند. به عنوان نمونه، اظهارات محمدباقر نوبخت (رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت روحانی) مبنی بر اینکه در صورت عدم‌رفع تحریم دلار به ۱۷۸هزار تومان می‌رسد، به طور دقیقی مقصود را بیان می‌کند؛ مواضعی که نتیجه‌ای جز جری‌تر‌شدن دشمن و افزایش سقف مطالبات و زیاده‌خواهی‌های آنها نخواهد داشت. 
مانند دوران برجام این گونه اظهارات به امریکا این اطمینان را می‌دهد که می‌تواند با خیال راحت به هرگونه اقدام سیاسی برای تحت فشار قرار دادن ایران دست بزند، چراکه ایران ملزم به توافق با امریکا و حفظ آن، برای جلوگیری از عواقب ناشی از شکست در مذاکرات خواهد بود. این اقدامات طیف حامیان برجام کاملاً بر منشور ظریف‌گویی‌های آن وزیر اسبق خارجه است که معتقد بود: «هر نوع توافقی بهتر از عدم‌توافق است». روشن است که رویکرد آنها بر «موجودیت» توافق استوار است، بنابراین هر کنشی که حتی «بدترین» و «متضررترین» توافق را تسهیل کند، باید در دستور کار قرار گیرد. 
نتیجه این‌گونه اقدامات در مذاکرات، ارسال پیامی است که امتیاز مدیریت میز مذاکره را به امریکا واگذار می‌کند و با حفظ دست برتر آن، تصمیم‌گیران ایرانی را با بحران تصمیم‌گیری مواجه می‌سازد. 


 پاس گل خودی‌ها به دشمن
البته روی دیگر سکه، هشدار به تیم مذاکراتی ایران است که باید برای پیشگیری از این جهش دلار، به هر توافقی که امریکا خواهان آن است، تن دهد. 
طرح این موضوعات در شرایطی که امریکا با ارسال پیام‌های متناقض، یک بازی سیاسی را برای تشدید تنش‌ها در پیش گرفته و خواسته‌های باج‌خواهانه‌ای، چون توقف غنی‌سازی و به بن‌بست کشاندن مذاکرات را مطرح می‌کند، تهدیدی برای ایران تلقی می‌شود، مخصوصاً که وضعیت کنونی سبب شده است برخی تحلیل‌ها به این نتیجه برسد که مذاکرات احتمالاً به نتایج مطلوب در زمینه کاهش تحریم‌ها و منافع اقتصادی نخواهد انجامید. 
استیون ویتکاف، مشاور ارشد و فرستاده ویژه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور امریکا در امور خاورمیانه روز جمعه گفته بود که اگر نشست روز یک‌شنبه سازنده نباشد، مذاکرات ادامه نخواهد یافت و ایالات‌متحده مجبور است مسیر دیگری را پیش بگیرد. 


 برنامه اقتصادی، هیچ!
سود سیاسی ناشی از مذاکره و توافق با امریکا سبب شده است مدعیان اصلاحات یا همان شیفتگان مذاکره با امریکا به جای ارائه راهکار‌های رفع مشکلات اقتصادی و تصحیح ساختار غلط آن، تنها روی مذاکرات تمرکز و آن را منجی مشکلات فزاینده اقتصادی عنوان کنند. همانگونه که رئیس‌جمهور اسبق، به جای آنکه در قبال مشکلات موجود مسئولیت‌پذیر باشد و از ظرفیت‌های داخلی بهره ببرد، آب خوردن را هم به مذاکرات ارتباط داد تا از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. 
گفتنی است، ارجاع مسئولیت به امید واهی لغو تحریم‌ها سبب کم شدن هزینه‌های مدیریت کشور و آسودگی خیال می‌شود. 


 تکرار بحران اقتصادی برجام
در حال حاضر این افراد مانند شیوه قدیمی برجام، بر طبل الزام به مذاکره با هر شرایطی می‌کوبند و خیالات پایان‌ناپذیر خود را به عنوان آینده مذاکرات به مردم می‌فروشند، البته انتظار چنین شرایطی می‌رفت، زیرا رفتارشناسی این گروه ثابت می‌کرد که با استارت مذاکره با ترامپ، دوباره همان فضای موهوم و مخاطره‌آمیز زمان برجام از سوی بازو‌های رسانه‌ای به جامعه تحمیل شود. 
فارغ از آنکه این رویکرد غلط سیاسی چه پیامد‌های فاجعه‌آمیزی برای سیاست و اقتصاد داشت و ضرباتی هم به اعتبار ایران در عرصه بین‌الملل وارد کرد، در داخل هم تلاش‌هایی برای برجسته‌کردن موجودیت مذاکره با امریکا انجام می‌شد. سابقه نشان داده است شیفتگان مذاکره با امریکا، تنها نظاره‌گر مذاکرات نبودند و دستورالعمل‌هایی را برای ضریب دادن به اثرات مذاکرات و در نتیجه نمایش دستاورد‌های پوچ اجرایی می‌کردند. 
یک از این ترفند‌ها تحمیل گزاره «توافق عامل گشایش اقتصادی» در بحبوحه تشدید مشکلات اقتصادی بود. جالب این است که بخش اعظمی از این مشکلات، داخلی است و ریشه در ناکارآمدی و رهاسازی موضوع اقتصاد از سوی دولت‌ها و کارگزاران متبوع‌شان دارد. 
سرانجام این وارونه‌نگاری منافع ملی را چونان امانتی بی‌پشتوانه به دست امریکا سپرد تا هرگونه که بخواهد با آن رفتار کند. 
بر همین اساس بود که امریکا با اطمینان خاطر از اینکه با خروج از برجام ضربه مهلکی به اقتصاد ایران وارد می‌کند، برجام را زیر پا گذاشت و سبب جهش قیمت دلار شد. 
اکنون نیز موضع‌گیری مدافعان برجام در حالی انجام می‌شود که خبر‌ها حاکی است موضوع تحریم‌ها یکی از اصلی‌ترین موانع پیش روی مذاکره‌کنندگان است چراکه امریکایی‌ها به هیچ عنوان نمی‌خواهند تحریم را به عنوان ابزاری برای فشار بر ایران از دست دهند، از این رو برنامه ملتهب‌کردن فضای اقتصادی در ازای احتمال به بن‌بست خوردن مذاکرات، دستورالعملی برای وابسته کردن اقتصاد به مذاکره و در نتیجه جهش دلار خواهد بود. در مجموع، بهره سیاسی و اقتصادی ناشی از اشاعه چنین رویکرد مسمومی از سوی سوداگران مذاکره در وهله اول نصیب امریکا شده است. چه در زمان برجام که خروج ترامپ، به افزایش ناگهانی قیمت دلار و تورم افسارگسیخته منجر شد و به تشدید مشکلات اقتصادی و در نهایت کارآمدی سیاست فشار حداکثری دامن زد و چه در حال حاضر که پیام‌هایی حاوی ضعف و وابستگی کشور به تصمیم امریکا، از سوی وامداران مذاکره به خارج ارسال می‌شود.

برچسب ها: ترامپ
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار