کد خبر: 1295072
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
عباس حاجی‌نجاری

دوران کوتاه ریاست جمهوری ترامپ در دوره دوم حضور وی در کاخ سفید و مواضع و رویکرد‌های او در نحوه برخورد با مسائل بین‌المللی و داخلی امریکا و تغییرات متعددی که وی در همین دوران صد روزه در به‌کارگیری همکاران خود داده است، بیش از هر چیز ماهیت واقعی امریکای در حال افول را نشان داده است. او که در تحقق وعده‌هایش در آغاز دور دوم ریاست جمهوری، ناکام مانده، با اقدامات و مواضع خود ماهیت به اصطلاح ابرقدرتی را تصویر می‌کند، که نه متحدان دیرینه امریکا یعنی اروپا و کانادا از او احساس امنیت می‌کنند و نه گاو‌های شیرده امریکا در اقصی نقاط جهان و به ویژه در منطقه غرب آسیا نسبت به اثربخشی حمایت او در رقابت‌های منطقه‌ای به رغم تحقیر‌ها و غارت سرمایه‌های ملی‌شان، اطمینان دارند. 
شاید روشن‌ترین تصویر از این امریکا را نخست‌وزیر کانادا که هفته گذشته در انتخابات پارلمانی این کشور به پیروزی رسید، بیان کرد. او پس از پیروزی حزبش در انتخابات، با اشاره به اینکه کانادا درسی را که از خیانت امریکا گرفته هرگز فراموش نخواهد کرد، در سخنانی صریح خواهان همبستگی کشورش در مقابل امریکا شد. مواضع این متحد دیرین امریکا، در شرایطی اعلام می‌شود که این انتخابات در سایه تهدیدات امریکا علیه کانادا برگزار و مارک مکرونی به دلیل مخالفت با این تهدید‌ها موردحمایت مردمش واقع شد. او تأکید کرد که «امریکا زمین ما، منابع ما، آب ما، کشور ما را می‌خواهد. هرگز. اینها تهدید‌های بیهوده نیستند. ترامپ تلاش می‌کند ما را بشکند تا امریکا مالک ما شود. این اتفاق نخواهد افتاد. خیانت امریکا را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنیم.» این در حالی است که ترامپ در روز‌های اخیر با وضع تعرفه‌های سنگین روی کالا‌های کانادا و همچنین مطرح ساختن خواست خود برای ضمیمه کردن کانادا به امریکا به عنوان پنجاه و یکمین ایالت امریکا، خشم مردم کانادا را به‌شدت برانگیخته و مدعی شده که مرز میان کانادا و امریکا یک مرز خیالی است. نحوه مواجهه امریکا با دیگر متحدانش نظیر کشور‌های اروپایی نیز بهتر از این نیست که به‌طور نمونه می‌توان به اظهارات جی دی ونس معاون ترامپ در اجلاس امنیتی مونیخ یا مواضع برخی سران کشور‌های اروپایی علیه امریکا در ماه‌های اخیر اشاره کرد. 
ترامپ در مواضع و رویکرد‌های اخیرش در حالی تلاش دارد که امریکا را اول قدرت جهان معرفی کند که این کشور در طی سی سال گذشته و بعد از فروپاشی شوروی ورشکست نظام دوقطبی در جهان، در همه راهبردهایش به شکست رسیده است، راهبرد‌هایی که امریکا برای آن تاکنون ده‌ها هزار میلیارد هزینه کرده است که مهم‌ترین بخش آن به هزینه‌های امریکا برای تحقق طرح خاورمیانه بزرگ و تحکیم سلطه امریکا بر این منطقه بازمی‌گردد، شکست امریکا در جنگ‌های افغانستان و عراق به رغم هزینه‌های ده تریلیون دلاری امریکا از جلوه‌های بارز این شکست است و این در حالی است که حمایت‌های بی‌دریغ امریکا از رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین در ماه‌های اخیر به رغم تحمیل هزینه‌های سنگین بر مالیات‌دهندگان امریکایی، اعتبار و حیثیت امریکا را به عنوان پرچم‌دار لیبرال دموکراسی در جهان به‌شدت مخدوش کرده و نشان داده است که سخت‌افزار‌های نوین و بدیع نظامی امریکا که در جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و لبنان و... به کار گرفته‌شده است، بیش از هر چیز اعتبار و حیثیت امریکا در جهان را از بین برده است. در عرصه نظامی نیز ناتوانی بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر مقاومت مردم یمن، به رغم انجام هزاران پرواز و ریختن صد‌ها تن بمب بر روی مردم این کشور، به رسوایی نظامیان امریکایی در جهان و فرار ناوهایش از سواحل یمن از ترس موشک یمنی‌ها منجر شده و جالب این است که ترامپ و دیگر مقامات امریکایی برای توجیه شکست‌هایشان در برابر مقاومت مردم یمن، ایران را به کمک به انصارالله متهم کرده و در اوج مذاکرات، ایران را تهدید نظامی می‌کند. 
 اما ریشه اصلی افول قدرت امریکا و بروز جهانی آن را باید ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی و ناتوانی امریکا در مهار آن در طی بیش از چهار دهه اخیر دانست، چراکه در طول این دوران امریکا که پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظامی مبتنی بر ارزش‌های دینی الهی را بزرگ‌ترین خطر برای تفکر لیبرال دموکراسی و سلطه امریکا در منطقه و جهان می‌دانست، همه راه‌های ممکن را برای شکست انقلاب تجربه کرد، به‌گونه‌ای که حتی اقدام نظامی امریکا علیه افغانستان و عراق را هم ناشی از همین نگرانی می‌دانند، اوج این مواجهه را باید در عرصه مذاکراتی دید که این روز‌ها به بهانه مهار توانمندی هسته‌ای ایران در جریان است. ترامپ که در دوران اول ریاست جمهوری‌اش به بهانه اینکه برجام منافع امریکا را تأمین نمی‌کند از آن خارج و بی‌نظیرترین تحریم‌ها را علیه مردم ایران تحمیل تا به زعم خود اراده و اقتدار مردم ایران را بشکند و در آن دوران به نتیجه نرسید، در دور دوم ریاست جمهوری‌اش با دستور اجرایی در ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ علیه ایران باز همان محتوای ۱۲ شرط پمپئو در سال ۱۳۹۷ تکرار و به زعم خود تلاش کرد که تسلیم ایران را با پیوست تهدید نظامی و انجام یک سری تحرکات نظامی و انتقال سلاح و تجهیزات مدرن به منطقه و انجام رزمایش با رژیم صهیونیستی باورپذیر کند، اما پس از مواجهه بااراده مقتدرانه نظام که در سخنان رهبر معظم انقلاب در ۱۹ بهمن مواجه و محاسباتش به هم ریخت، عقب نشست و با ارسال نامه برای رهبری و عدول از همه شرط‌های پیشین، صرفاً بر اطمینان یابی از عدم رفتن ایران به سمت تولید سلاح اتمی تأکید کرد، که پذیرش ایران برای انجام مذاکره غیرمستقیم در عمان هم به همین دلیل بود و همین پذیرش شرایط ایران از سوی امریکا، نشان از عزت و عظمت انقلاب اسلامی و ضعف امریکا دارد. 
اکنون و در عرصه مذاکرات درحالی‌که تیم مذاکره‌کننده امریکایی در فضایی متأثر از فشار‌های سیاسی، رسانه‌ای و جناحی و رقابت‌های داخلی دچار تشتت و سردرگمی در مواضع و جابه‌جایی مهره‌ها شده و البته با افزایش تحریم‌ها و تهدید نظامی تصور می‌کند که قادر به تغییر محاسبات ایران است، جمهوری اسلامی ایران ضمن اعلام آمادگی برای ادامه گفت‌وگوها، هیچ‌گونه نگرانی از توقف یا اطاله احتمالی نداشته و تمامی سناریو‌ها را در محاسبات راهبردی خود لحاظ کرده است.

برچسب ها: امریکا ، ترامپ ، کاخ سفید
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار