جوان آنلاین: حمله مرگبار ۲۲ آوریل ۲۰۲۵ به گردشگران در منطقه پاهالگام کشمیر تحت کنترل هند که ۲۶ کشته (۲۵ هندی و یک نپالی) و ۱۷ زخمی برجای گذاشت، بار دیگر مناقشه دیرینه هند و پاکستان را به کانون توجه جهانی آورد. این حمله، مرگبارترین اقدام تروریستی در خاک هند از زمان حملات بمبئی در سال ۲۰۰۸، روابط دو قدرت هستهای جنوب آسیا را به پایینترین سطح در سالهای اخیر رساند. هند، پاکستان را متهم به حمایت از گروه مسئول حمله کرد و اقداماتی نظیر تعلیق معاهده آب ایندوس و کاهش روابط دیپلماتیک را در پیش گرفت. پاکستان ضمن رد اتهامات، اقدامات متقابلی مانند بستن حریم هوایی به روی هواپیماهای هندی انجام داد. اکنون بحران در حال رسیدن به نقطه بیبازگشتی است که طرفها به کرات همدیگر را تهدید میکنند.
مناقشه دو کشور، اما ریشه در تقسیم شبهقاره هند در سال ۱۹۴۷ دارد، زمانی که استقلال از بریتانیا به ایجاد دو کشور با هویتهای متضاد منجر شد. هند با اکثریت هندو و پاکستان با اکثریت مسلمان. کشمیر، منطقهای با اکثریت مسلمان، اما تحت حاکمیت یک مهاراجه هندو، به نقطه کانونی این اختلاف تبدیل شد. سه جنگ (۱۹۴۷، ۱۹۶۵، ۱۹۷۱) و به دنبال آن توافقنامه سیملا، خط کنترل (Line of Control) را بهعنوان مرزی شکننده و موقت که هر از گاهی محل درگیریهای مرزی است، تثبیت کرد. این در حالی است که هستهای شدن هند به سال ۱۹۷۴ و پاکستان در سال ۱۹۹۸ بر پیچیدگی رخدادها و مخاطرات غیرقابل پیشبینی افزوده است.
از سال ۱۹۸۹، شورشهای مسلحانه در کشمیر تحت کنترل هند که مدعی است با حمایت پاکستان انجام میشود، دهها هزار کشته برجای گذاشته است. دور جدید تنشها از سال ۲۰۱۹ و با تصمیم هند برای لغو ماده ۳۷۰ قانون اساسی که خودمختاری ویژه کشمیر را تضمین میکرد بالا گرفت. پاکستان در پاسخ به تعلیق تجارت و کاهش روابط دیپلماتیک اقدام کرد تا اینکه تنشها با حمله پاهالگام که گروه «جبهه مقاومت کشمیر» (TRF) مسئولیت آن را برعهده گرفت، به بالاترین حد خود در این سالها رسید و ادعاهای هند مبنی بر برقراری ثبات در کشمیر را به چالش کشید.
حمله پاهالگام که منطقهای گردشگری در کشمیر است، به دلیل هدف قرار دادن غیرنظامیان بهویژه هندوها، خشم گستردهای در هند برانگیخت. هند گروه TRF را شاخهای از لشکر طیبه (LeT) مستقر در پاکستان دانست و دو تبعه پاکستانی را بهعنوان مظنون دستگیر کرد. تعلیق معاهده آب «ایندوس» که برای کشاورزی پاکستان حیاتی است و توقف آن میتواند اقتصاد این کشور را با قریب به ۲۵۰ میلیون نفر جمعیت فلج کند، کاهش روابط دیپلماتیک با اخراج دیپلماتهای پاکستانی، بستن گذرگاه مرزی اتاری- واگه و افزایش نیروهای نظامی در امتداد خط کنترل به همراه تبادل آتش در برخی نقاط، از جمله اقدامات هند تاکنون بوده است. اما پاکستان این اتهامات را «عملیات پرچم جعلی» خواند و ضمن بستن حریم هوایی خود به روی هواپیماهای هندی، تجارت دوجانبه را تعلیق و دیپلماتهای هندی را اخراج کرد.
پاسخ طرفها به همدیگر در این بحران دارای ابعاد مختلفی است که مدیریت آن را با چالشهای جدی روبهرو ساخته است، از جمله: ۱) جایگاه کشمیر در سیاست خارجی دو کشور، زیرا کشمیر نهتنها یک اختلاف ارضی، بلکه نمادی از هویت ملی و ایدئولوژیک برای هر دو کشور است. برای پاکستان، کشمیر به دلیل اکثریت مسلمان و پیوندهای جغرافیایی و فرهنگی «رگ حیاتی» محسوب میشود، همانطور که ژنرال عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان اخیراً اظهار داشت. برای هند، کشمیر بخشی جداییناپذیر از هویت سکولار و چندفرهنگی آن است. لغو خودمختاری کشمیر در سال ۲۰۱۹ از سوی دولت مودی که به ادعای او برای توسعه و ثبات منطقه انجام شد، از نظر پاکستان تلاشی برای تغییر بافت جمعیتی کشمیر و کاهش نفوذ مسلمانان بود؛ ۲) ترتیبات داخلی در دو کشور: در هند، دولت مودی تحت فشار شدید افکار عمومی و رسانههای راستگرا برای پاسخ قاطع به این حمله قرار دارد. مودی که خود را رهبری قاطع در مسائل امنیتی معرفی کرده، با چالش حفظ وجهه خود مواجه است. از سوی دیگر، در پاکستان، ارتش که نفوذ قابلتوجهی بر سیاست خارجی دارد، از مناقشه کشمیر برای توجیه نقش خود در سیاست داخلی و جلب حمایت عمومی استفاده میکند. با این حال، اقتصاد شکننده پاکستان و فشارهای بینالمللی از سوی نهادهای مختلف، توانایی اسلامآباد را برای تشدید تنش محدود میکند؛ ۳) خط مشی و نقش قدرتهای بزرگ منطقهای و فرامنطقهای. جامعه بینالمللی نسبت به این بحران با احتیاط واکنش نشان داده است. امریکا از ارائه میانجیگری خودداری کرد. چین، متحد نزدیک پاکستان خواستار خویشتنداری و تحقیقات بیطرفانه شد، در حالی که روابط استراتژیک خود با اسلامآباد را تأیید کرد. سازمان ملل نیز از هر دو طرف خواست «حداکثر خویشتنداری» را رعایت کنند. با این حال، فقدان میانجیگری فعال بینالمللی بهویژه در مقایسه با گذشته مانند میانجیگری در بحران کارگیل، خطر جنگ را افزایش میدهد. البته این بحران روابط هند با متحدان غربی بهویژه امریکا را تقویت میکند، زیرا هند را به عنوان وزنهای مقابل چین میبینند. در مقابل، پاکستان به تقویت روابط خود با چین ادامه میدهد که میتواند تنشهای هند و چین را تشدید کند. این پویایی خطر، تبدیل مناقشه هند و پاکستان به صحنهای برای رقابت قدرتهای بزرگ را افزایش میدهد. در این بین جمهوری اسلامی ایران بهعنوان قدرتی منطقهای با روابط تاریخی با هند و پاکستان میتواند نقشی کلیدی در کاهش تنش ایفا کند. ایران میتواند با میزبانی از مذاکرات غیرمستقیم در تهران یا استفاده از سازمان همکاری اسلامی (OIC) و سازمان همکاری شانگهای (SCO) برای ایجاد بستر گفتوگو ایفای نقش کند.
در نهایت اینکه حمله پاهالگام شکنندگی روابط هند و پاکستان را آشکار کرد. در مسیر تقابل، فشارهای داخلی و سوءمحاسبات نظامی میتواند به درگیری منجر شود. در مسیر صلح، میانجیگری بازیگرانی مانند ایران و ملل متحد همراه با اقدامات اعتمادساز مانند بازگشایی گذرگاههای مرزی یا شفافیت در تحقیقات حمله، میتواند تنشها را کاهش دهد. بدون اقدامات فوری برای کاهش تنش، خطر درگیری گسترده با پیامدهای فاجعهبار برای منطقه و جهان در حال افزایش یافتن است.