جوان آنلاین: انجام وظایف مادری یکی از جالبترین، مشکلترین و در عین حال شیرینترین وظایفی است که تجربه میشود و تأثیر تربیتی زیادی روی فرزندان دارد. شاید همین اهمیت کنار فرزند بودن است که بعضی بانوان بهرغم برخورداری از تحصیلات و توانمندیهای شغلی و اجتماعی تصمیم میگیرند مادری را در اولویت قرار دهند و قید شغل را بزنند. از جمله این مادران زهرا درویشی متولد ۶۱ است. او دارای دو مدرک کارشناسی مدیریت جهانگردی و روایتگری دفاع مقدس است که با وجود شاغل بودن و فعالیتهایی در زمینه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، اما بعد از تولد اولین فرزندش وظیفه مادری را در اولویت همه فعالیتهایش قرار داد. او سال ۸۵ ازدواج کرده است و از همان ابتدای زندگی مشترکشان دوست داشت مادر چهار فرزند باشد. این اتفاق در زندگی او رقم خورد و حالا مادر سه دختر و یک پسر است.
این مادر دهه شصتی میگوید: از تصمیمی که گرفتم هیچ وقت پشیمان نشدم. هرچند بعد از تولد دومین فرزندم سرزنش شدم، اما اهمیتی ندادم و حتی از سال ۹۱ با توجه به اهمیت فرزندآوری، با اینکه شوهرم دانشجو بود و مشکلات اقتصادی خاص خودمان را داشتیم سومین فرزند را باردار شدم و الآن هم مادر چهار فرزند هستم. حالا که بزرگ شدهاند و در سن رفتن به مدرسه هستند دوباره فعالیتهای اجتماعی و فرهنگیام را ادامه میدهم و از این بابت خیلی راضی و خوشحالم. در واقع جایی که لازم بود، مادرانگی را فدای شغل و هیچ فعالیت دیگری نکردم.
درویشی درباره بهانه بعضی مادران از اینکه تربیت چند فرزند سخت است و مشکلات اقتصادی هم دست و پاگیر شده است، گفت: در خیلی از نقل قولهای اخلاقی شنیدهایم، اگر بچه اول را درست تربیت کنی او برای بقیه فرزندان الگو میشود. من در عمل به این مسئله رسیدم. شاید مدل و اخلاق بچهها با هم متفاوت باشد، اما شاکله اصلی تربیت فرزندان یکی است، به همین خاطر اگر این شاکله در بچه اول درست و دقیق پیاده شود او الگوی دیگر خواهر و برادرانش میشود. ادامه زندگی تک فرزندی به بهانه مشکلات اقتصادی منطقی نیست. نه اینکه مشکلات نیست، اما معتقدم فرزند روزی خودش را میآورد و این در زندگی ما ثابت شد چراکه بعد از به دنیاآمدن فرزند دوممان خیلی اتفاقی شرایط مهیا شد و یک آپارتمان کوچک با حداقل بودجه خریدیم. هنوز هم با چهار فرزند در همان آپارتمان کوچک زندگی میکنیم، اما زندگیمان سراسر صفا و صمیمیت است.
او در ادامه صحبتهایش افزود: مرد نانآور خانه و مسئول هزینههای زندگی است، اما کارشناسان بر این باورند مدیریت اقتصادی خانه با مادر است. این زن خانه است که میتواند با مدیریت اقتصادی از بسیاری مشکلات و بریز و بپاشهای نابهجا جلوگیری کند. به طور مثال تغذیه در زندگیهای امروزی به سمت فستفودی رفته است به همین خاطر در بیشتر خانوادهها با اینکه پدر و مادر هر دو زحمت میکشند ولی دو سوم حقوق آنها خرج غذای بیرون میشود. حال اگر مادر فکر اقتصادی داشته باشد میتواند با مدیریت درست، فرزندانش را با دستپخت خودش تغذیه کند که این کار، هم به لحاظ اقتصادی به صرفه است و هم فرزندان با غذای سالم رشد میکنند و روحشان به ضمانت غذایی سالم با صفای روح مادر سالم میماند. از قدیم گفتهاند یک نفر کار کند و چند نفر نان بخورند، اما امروزه به خاطر سوءمدیریت اقتصاد خانه، دو نفر کار میکنند، اما نمیتوانند سه نفر را اداره کنند، آن هم به خاطر خرجهای بیهوده و حاشیهای. دلیل دیگر اینکه زمانیکه مادر باید پا جای درست میگذاشت به اشتباه در جای دیگری گذاشته و به همین جهت مجبور است به خاطر کم کاری، پول هزینه کند. مادر یک خانوده باید علم، فکر، وقت و مدیریتش را تقسیم کند، آن وقت مدیریت اقتصادی یک خانواده پرجمعیت کار آسانی خواهد شد. بنابراین خیلی وقتها مشکلات به خاطر اقتصاد نیست بلکه به دلیل سوءمدیریت اقتصادی مادر خانواده و عدم مسئولیت اوست. درویشی در آخر گفت: مدیریت اقتصاد خانه بر دوش زن است ولی نباید اقتدار پدر خانواده زیر سؤال برود. در خانواده ما حرف اول و آخر را پدر خانواده میزند و البته این بدان معنا نیست که بقیه اعضای خانواده نظری ندهند و خواستههایشان ناجواب بماند. همانطور که میدانیم خداوند به زن استعداد و لطافت خاصی داده است و او شأن بالایی دارد، به همین خاطر نباید آنرا با پرخاشگری و عصبانیت پایمال کرد. مادر این هنر را دارد که خواستهاش را به گونهای بیان کند که اقتدار شوهرش را مقابل فرزندانش خرد نکند. او باید زبان محبت داشته باشد و این رفتار میتواند الگوی خوبی برای فرزندانش باشد. اگر پدر خانواده حرفی زد که مطابق میل همسر و فرزندانش نبود این مادر خانواده است که باید حرمت شکنی نکند تا ستون خانه محکم باقی بماند چراکه هم او و هم فرزندانش در آینده به این ستون نیاز دارند، پس باید حفاظت شود.