برای مثال اگر در پالایشگاههای کشور به پمپ یا کمپرسور نیاز باشد در صورت ثبت سفارش آن محصول به شرکت سازنده - به علت یکتا بودن کد محصول- بلافاصله تشخیص داده میشود که مشتری نهایی این محصول در چه کشوری قرار دارد. همین امر تأمین بسیاری از کالاهای فناورانه را با مشکل مواجه کرد. در واقع کدگذاری محصولات فناورانه به حدی هوشمند است که کشور سازنده را قادر میکند تا سفارش دهنده اصلی محصول را شناسایی کند. با افزایش تحریمها، دور زدن این سازوکارها بسیار مشکل شد و حتی با وجود خرید، امکان وارد کردن آنها به کشور وجود نداشت و این خریدها گاهی در گمرکات کشورهای مختلف ضبط میشد، بنابراین باید مکانیسمی در کشور ایجاد میشد که از طریق آن اقلام فناورانه مورد نیاز کشور با توان شرکتهای دانشبنیان
تأمین شود.
ساخت محصولات فناورانه برای بار نخست با دشواریهای فنی و غیرفنی بسیاری روبهروست. برای مثال ممکن است ساخت آن کالا برای بار نخست گرانتر تمامشده یا به تست گرانقیمتی نیاز داشته باشد، بنابراین ساخت بار اول با خرید معمولی یک محصول متفاوت است و ملاحظات خاصی دارد که نباید از نظر پنهان بماند. به همین علت این کارگروه به نام تولید بار اول نامگذاری شده است تا مفهوم را بهتر منتقل کند. مسیر اصلی تولید بار اول این است که کارفرما درخواست بومیسازی را به دبیرخانه تولید بار اول در معاونت علمی و فناوری ارسال میکند و این درخواست در دبیرخانه بررسی و آماده طرح در کارگروه میشود. پس از تصویب در کارگروه، مجوز ترک تشریفات مناقصات برای کارفرما ارسال میشود تا بتواند قرارداد بومیسازی را با شرکت دانشبنیان منعقد کند.
مسیر دوم مربوط به شرکتهای فناور است. در کشور نزدیک به ۷ هزار شرکت دانشبنیان وجود دارد که به کاربرد فناوری خود در صنایع و حوزههای مختلف واقف هستند. درصورتی که یک شرکت دانشبنیان محصول فناورانه خود را که امکان تولید بار اول آن در کشور فراهم است به دبیرخانه تولید بار اول معرفی کند، دبیرخانه تولید بار اول این موضوع را به دستگاهها و سازمانهایی که مشتری بالقوه این فناوری باشند، اطلاع میدهد و پیشنهاد تولید بار اول آن را مطرح میکند.
از نکات مهم این است که هیچیک از طرحهای تولید بار اول تاکنون به شکست منجر نشده است. اجرای این طرحها میتواند صرفهجویی ارزی بسیاری را به دنبال داشته باشد. بهطور میانگین به ازای هر یک دلاری که برای تولید بار اول هزینه میگردد، سالانه بیش از ۱۰ دلار صرفهجویی ارزی حاصل میشود. همچنین هر محصول پس از بومیسازی حداقل ۳۰ درصد ارزانتر از نمونه مشابه خارجی، قابل تأمین خواهد بود.
با وجود اینکه مسئله تحریم به هیچ وجه موضوع مطلوبی به شمار نمیآید، اما تهدیدات ناشی از آن میتواند به فرصت تبدیل شود؛ همانند دوران دفاع مقدس. جنگ تحمیلی به هیچ وجه مطلوب ما نبود، اما این جنگ کشور ما را بزرگ و قدرتمند کرد. بسیاری از مسئولانی که پس از جنگ عهدهدار مسئولیتی شدند در دوران دفاع مقدس آب دیده شده بودند. برای مثال جهاد سازندگی با اینکه پیش از جنگ شکل گرفت، اما در دوران دفاع مقدس بالغ شد.
بسیج هم مثال دیگری است که نشان میدهد این دشواریها، ظرفیتهای بسیاری را در کشور ما فعال کرده است. در مورد اثر تحریمها نیز میتوان گفت با وجود اینکه ساخت بسیاری از کالاهای فناورانه و هایتک در حالت عادی برای کشور صرفه اقتصادی ندارد، اما در زمان تحریم این فرصت فراهم شد که بدانیم با پنج تا ١٠برابر قیمت هم نمیتوانیم ۴۰۰ کالای فناورانه را خریداری کنیم و باید خودمان دست به کار شویم و به همین علت چارهای جز اتکا بر ظرفیتهای داخلی کشور و توانمندسازی خود
وجود ندارد. از سوی دیگر شرکتهای دانشبنیان بهعنوان عرضهکننده فناوری و مجموعهها، سازمانها و شرکتهای بزرگ بهعنوان مصرفکننده فناوری به این نتیجه رسیدهاند که باید با یکدیگر همکاری کنند و البته این مسئله با آزمون و خطا و کارهای کوچک درزمینه قطعهسازی در ایران آغاز شد و پله پله پیش آمد و کار به جایی رسید که متخصصان ایرانی کالاها و محصولات بسیار پیچیدهتری را هم بومیسازی کند.
در سطح کلان کشور و بنا به تأکید رهبر معظم انقلاب، سیاستگذاری عالی کشور همواره بر استفاده از توان داخلی تأکید داشته است، اما هنگامیکه این مسئله را در لایههای پایینی و میانی دنبال میکنیم، متوجه میشویم که این مسئله آنچنان که باید، جدی گرفته نشده است و حتی برخی مدیران به واردات محصولات خارجی دلبستگی داشتهاند، البته مدیرانی نیز بودهاند که در این مسیر فداکاری کردند. چهبسا اگر پویایی سیاستی در کشور وجود داشت، پیش از شدت یافتن تحریمها به این مسائل توجه میشد و کشور برای رفع نیازهای راهبردی خود برنامهریزی میکرد، اما به دنبال تحریمها مجبور به استفاده از ظرفیتهای داخلی شدیم. به عقیده بنده این نتیجه جبر روزگار و تهاجم اقتصادی دشمنان بوده است.