سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: در جهان امروز سبک زندگی (Lifestyle) بسیار مهم شمرده میشود؛ مجموعهای از منشهای ذاتی ما و همچنین روشهایی که برای ادامه حیات برگزیدهایم. بحث سبک زندگی در بسیاری از سخنان رهبر فرزانه و از جمله بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. ایشان در مهر ۱۳۹۱ در جمع پرشور جوانان خراسان شمالی سؤالات مهمی را در این خصوص مطرح کردند و آسیبشناسی آنها را خواستار شدند. در پاسخ به این مطالبه اساسی هر هفته یکی از این سؤالات را مطرح میکنیم و به بررسی پاسخ خواهیم پرداخت. تاکنون به طرح و بررسی ۲۹ پرسش پرداختهایم و، اما سؤال سیام: «چه کنیم که طلاق و فروپاشى خانواده، آنچنان که در غرب رایج است در بین ما رواج پیدا نکند؟» جهان اول هرچند در صنعت و تکنولوژی گوی سبقت را از بسیاری از کشورها ربوده است، اما در بحث خانواده و ارتباط عاطفی همسران از شرایط قابل قبولی برخوردار نیست. به گونهای که امروزه روابط خانوادگی سالم و آرامشبخش پاشنه آشیل دنیای غرب شمرده میشود. در این مقال قدری به بررسی ارتباطات خانوادگی در جهان غرب پرداختهایم از پیشینه این ارتباط یادی میکنیم و آنگاه به بیان مؤلفههایی میپردازیم که تشکیلدهنده مبانی فکری و رفتاری خانواده اسلامی – ایرانی است.
بردگی زن در دنیای غرب، از دیروز تا امروز
زن در دنیای غرب و در گذشتههای دور شرایطی را پشتسر گذاشته که همچون بردگان با او رفتار شده، گاهی از بردگان نیز فرومایهتر محسوب میشد. دورهای که زن دارای حق تمتع و بهرهبرداری نبود، خود در شمار اموال قرار میگرفت و اساساً مالک اموال خود به حساب نمیآمد.
در دورههای بعد حق تمتع به زن داده شد، اما در شمار محجوران قرار گرفت، امور وی را پدر، همسر یا عضو مذکر خانواده اداره میکردند. زن در این دوره برده نبود، اما همچون کودکان، سفیهان و دیوانگان به شمار میآمد. این موجود لطیف اثرگذار به مرور زمان به دنیای جدید خزیده، اتفاقاتی که پیاپی برای او رقم خورد، نه تنها او را از شرایط تحقیرآمیز گذشته خارج نکرد که به غربت و مظلومیت وی نیز افزود. همین شرایط باعث شد زن در خانواده نیز مورد ظلم و ستم قرار گرفته، فساد و اضمحلال خانواده غربی را به دنبال داشته باشد.
در مجموع برخی از مسائلی که در دنیای غرب اتفاق افتاد و زن را در شرایط نابرابر با مرد قرار داد و در نتیجه به نابودی خانواده غربی دامن زد، از قرار زیر است:
هرچند در غرب، مسئولیت و درآمد زن و مرد مشترک است، اما مرد ملزم به پرداخت نفقه و مهریه نیست.
* مادران مجرد معضل اجتماعی بزرگی برای غرب شدهاند. زنان پس از جدایی به ازدواج مردی مسنتر از همسر قبلی خود درآمده و، چون عده نگه نمیدارند، بنابراین فرزندانی که به دنیا میآیند معلوم نیست از کدام پدرند و در موارد زیادی نه مادر و نه فرزند نمیدانند پدر فرزند کیست!
* معشوقهگرایی و زنا افزایش فرزندان بیپدر را در غرب به دنبال داشته است. در این موارد، اغلب هیچ مردی زیر بار فرزند نمیرود و همین امر از جهت اقتصادی، عاطفی و خانوادگی مشکلات زیادی را گریبانگیر مادران و فرزندان آنان کرده است.
* در برخی کشورها به ویژه در امریکای لاتین زنانی که دختران بیپدر دارند از خواستگاران بیشتری برخوردارند، زیرا مردانی که با این زنان ازدواج میکنند روی رابطه با دختران این زنان نیز حساب میکنند.
ارتباط جنسی، از هفت دولت آزاد!
از آزادیهای اسارت بار جامعه غربی آزادی رابطه جنسی بین زن و مرد یا دو همجنس یا حتی رابطه بین انسان با حیوانات است که در خیلی از کشورها صورت قانونی نیز به خود گرفته است. ازدواج همجنسگرایان در غرب از قوانین خفتباری است که دقیقاً نابودی خانواده و نسلها را هدف گرفته است. به همین دلیل در کشوری همچون انگلستان شکل سنتی شناسنامهها عوض شده است؛ به این معنا که اسم زن و شوهر در آن نوشته نمیشود، چراکه ممکن است دو مرد یا دو زن با هم ازدواج کنند! سن ۱۸ سالگی که سن بلوغ در کشورهای غربی است، سن آزادی بیقید و شرط نیز هست؛ متأسفانه گاهی هنرمندان یا سیاستمداران نیز جاده صافکن جوانان در انجام این سنتهای جاهلی قرن ۲۱ هستند. چندی پیش وزیر خارجه آلمان به عنوان یک مرد با مرد دیگری ازدواج کرد. در مراسم ازدواج آنها خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق امریکا به عنوان همتای وی حضور داشت. همچنین خانم آنجلا مرکل نیز مراتب تبریک خویش را تقدیم آنان کرد. در همین راستا وزیر فرهنگ فرانسه نیز با افتخار خود را همجنسباز معرفی میکند. برهنگی و بیبندوباری در غرب یکحق به شمار میآید؛ حقی که براساس آن ازدواج، قراردادی کهنه، سنتی و دست و پاگیر قلمداد میشود که برای همزیستی و زندگی مشترک، ضروری نیست.
«همزیستی بدون ازدواج» یا «ازدواج سفید» نیز از معضلات دیگر دنیای غرب است. بر مبنای تفکر غربیها گرانشدن هزینههای زندگی، گریز از سنتها، گرایش به مدرنیسم، گریز از قید و بندها و آزادیخواهی در همه عرصههای زندگی از جمله آزادی جنسی و استقلال مالی اجازه ازدواج به شیوه سنتی را به انسانها نمیدهد؛ بنابراین بسیاری از مردان و زنان در سبک جدید زندگی غربی به شیوه «همزیستی بدون ازدواج» یا «ازدواج سفید» رو آوردهاند. ازدواج سفید به دلایل متعدد از سوی جامعه غربی با اقبال مواجه شده است. زن و مرد به عنوان دوستپسر و دوستدختر با هم زندگی میکنند. این زندگی گاه کوتاهمدت و گاهی نیز سالیان دراز به طول میانجامد. ازدواج، عامل پیوند زن و مرد نیست و آنان همسر قانونی یکدیگر تلقی نمیشوند. از این رو تفاوتهای زیادی میان آنان و همسران قانونی وجود دارد. مطالعات و پژوهشهای اجتماعی در غرب و همچنین اظهارنظر افرادی که همزیستی بدون ازدواج را برگزیدهاند، حاکی از آن است که فقدان مسئولیت، آزادی همهجانبه و صرف پول و وقت برای رفاه و لذت خویش، مهمترین انگیزه برای انتخاب این سبک از زندگی است.
وضعیت ناگوار زنان و کودکان در غرب
نتایج تمامی مطالعات در غرب، بیانگر وضعیت نامطلوب زنان و کودکان در زندگی بدون ازدواج است. مطالعه روی ۲ هزار و ۹۹۹ زوج امریکایی نشان میدهد که همزیستهای بدون ازدواج، روابط عاطفی ضعیفتری با والدین خود داشته و نسبت به کسانی که ازدواج کردهاند، احساس خوشبختی کمتری دارند. کودکان والدین بدون ازدواج نیز از خلاقیت و پیشرفت تحصیلی کمتری برخوردارند و حتی پس از تأمین زندگی آنان و ایجاد شرایط زندگی برابر با کودکان متولد شده از مادران ازدواج کرده و در نتیجه مطالعه، تغییری به وجود نیامده است. مطالعات نشان میدهد که در همزیستی بدون ازدواج، وضعیت مالی، روانی و حتی جسمی زنان و کودکان، در مقایسه با زنان و کودکان مرتبط با ازدواج، مطلوب نیست.
در کتاب «هفت سال زندگی خانوادههای انگلیسی» آمده است که ۲۰ درصد کودکان انگلیسی و حدود ۴۰ درصد کودکان امریکایی از والدین ازدواج نکرده به دنیا میآیند. براساس آمار بخش سلامتی و انسان امریکا در سال ۱۹۶۰ تعداد کودکانی که از والدین ازدواج نکرده به دنیا آمده و با یکی از آنان زندگی میکردند، ۲۴۳ هزار نفر بوده که این رقم در سال ۱۹۹۳ به ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر افزایش یافته است. همچنین در سال ۱۹۹۴، یکسوم کودکان امریکایی از مادران ازدواج نکرده به دنیا آمدهاند؛ یک سوم این کودکان متعلق به مادران ۱۳ تا ۱۹ سال هستند.
آمارها از اتفاقات شنیع دیگری نیز خبر داده است، روند موجود نشان میدهد که جامعه غربی به شدت رو به انحطاط است! بر همین اساس غربیها درصدد قانونی کردن رابطه با محارم هستند. اخیراً شاخه جوانان یک حزب سوئدی خواستار تصویب حق رابطه با محارم و حتی اجساد شده است. با این استدلال که اگر کسی میتواند اعضای بدن خود را برای زنده نگهداشتن دیگران ببخشد، چرا نتواند جسم خود را برای رابطه بعد از مرگ در اختیار دیگران بگذارد! همچنین در جوامع غربی تعدد زوجات و رعایت عده وجود ندارد و، چون تعداد زنان بیش از مردان است، عملاً بسیاری از زنان نمیتوانند به همسری و ارتباط با یک مرد مجرد درآیند و در صورت ازدواج دوم باید همسر اول طلاق داده شود؛ بنابراین زنان غربی ترجیح میدهند معشوقه مردان متأهل شوند تا همچنان از حق و حقوق قانونی خویش برخوردار باشند.
دستیابی به آرمان خانواده اسلامی– ایرانی
به رغم آنچه درباره وضعیت خانواده در دنیای غرب مطرح گردید، خانواده الگوی اسلامی – ایرانی به نکات مهم و ارزشمندی معتقد است که میتواند روح تفاهم و همدلی را در این خانوادهها گسترش دهد. بدین جهت لازم است از اقدامات مهمی که در این زمینه تأثیر دارند فروگذار نکنیم:
* در زندگی زناشویی از حمایت و پشتیبانی یکدیگر دریغ نکنیم.
* از سه عنصر صداقت، اعتمادآفرینی و تکریم شخصیت یکدیگر برای بهبود رابطه زناشویی غفلت نکنیم.
* در پاسخگویی و برآوردن نیازهای اساسی و عاطفی همدیگر کارآمد و فعال عمل کنیم.
* به فعالیتهایی که نیازهای اصلی و جدی ما را برآورده میکنند، توجه نشان دهیم.
* تا میتوانیم از کلمات عاشقانه برای ارتباط با همسرمان استفاده کنیم. پیامبر خدا فرمودند: زن هیچگاه طنین صدای همسرش را که به او میگوید «دوستت دارم» فراموش نخواهد کرد. مرد نیز این عبارت همسر را که «به تو افتخار میکنم» از یاد نخواهد برد.
* مشکلات و سختیهای زندگی و محیط کار را بیرون خانه بگذاریم و با لبخند وارد خانه شویم.
* بدیهای همسرمان را به پاس خوبیهای بیشمار او بخشیده و نادیده بگیریم.
* سعی کنیم با هم قهر نکنیم و در صورت قهر آن را بیش از سه روز ادامه ندهیم.
* در حضور همسرمان از او به نیکی یاد کنیم و در غیاب وی جانبداری از وی را فراموش نکنیم.
* سپاسگزار خدمات همسرمان باشیم و همواره از آنها یاد کنیم.
* از مقایسه همسرمان با دیگران خودداری کرده، در مقابل وی از همسر شخص دیگر تعریف نکنیم.
* مسائل معنوی را همواره مدنظر قرار داده، زندگی آرام و خوشبخت خود را ورای مسائل مادی تعریف کنیم.
* از پیرایههای زندگی و رسوم دست و پاگیر پرهیز کنیم.
* زندگی خود را اقتصادی بنا کنیم. یعنی اغلب خریدهای ما از چیزهایی باشد که به آنها نیاز داریم.
* از چشم و همچشمی نسبت به دیگران به شدت اجتناب کنیم.
* مسائل مالی خود را از همسرمان جدا نکنیم. به تعبیر دیگر «حساب من» و «حساب او» نداشته باشیم.
* همواره با همسر خویش مشورت نموده، صلاحدید وی را در زندگی لحاظ کنیم.
* «کلمه و سخن سنگ بنای تمدن است»؛ از گفتگو با همسر خویش نهایت استفاده را ببریم.
* همسران به گردن یکدیگر حقوق و تکالیفی دارند؛ این حقوق و تکالیف را شناخته و به آنها عمل کنیم.
* روش امام صادق (ع) را در دخل و خرج زندگی پیاده کنیم؛ حضرت هر وقت درآمد مادی بیشتری داشتند، این گشایش را در خرج خانه نیز اعمال میکردند و هر جا درآمدشان کمتر میشد، دامنه خرج را نیز تنگتر میگرفتند.
* روش امام باقر (ع) را در توجه به نیازهای همسر به کار بندیم. روزی یکی از اصحاب به امام باقر عرض کرد که چرا لباس قرمز پوشیدهاید؟ حضرت فرمودند: درخواست همسر من است.
* مجاهد فی سبیلالله باشیم. جهاد مرد بذل مال و جان [برای همسر و فرزندان]و جهاد زن صبر بر غیرت و بدقلقیهای شوهر است.
* تأمین آرامش محیط خانه، برآوردن خواستههای همسر و حفظ و گسترش ارتباطات دوستانه در خانواده را لحظهای فراموش نکنیم.
* شرایط را برای رشد و ارتقای همسر خویش فراهم کنیم.
* خستگی و کسالت را به حریم زندگی راه ندهیم. غر نزنیم و سرد و بیروح برخورد نکنیم.
* برخی عبارات نظیر «من همینم که هستم»، «به من چه مربوط»، «حوصلهاش را ندارم»، «نمی خواهی که نخواه»، «به تو چه مربوط» و... سم مهلک زندگیاند. از آنها کمتر استفاده کنیم.
* از نصیحت و خیرخواهی همسرمان دریغ نکنیم، اما در انجام درست این کار ملاحظات لازم را نیز مدنظر قرار دهیم.
* ایجاد تنش در زندگی، سوءتفاهم در مسائل زناشویی، ناتوانی در برقراری ارتباط سالم، درگیر شدن با رفتارهای منفی و آزاردهنده، ناتوانی در گفتوگوی سازنده و درگیرشدن با خشم و عصبانیت ریشه بسیاری از مشکلات زناشویی هستند. از آنها پرهیز کنیم.
* انتظار و توقع خویش را از همسرمان کاهش دهیم.
* علاوه بر همسر، حقوق خانواده وی نظیر پدر و مادر و خواهر و برادر او را نیز رعایت کنیم.
* همواره رفتار همسرمان را حمل به احسن کنیم و تا حد مقدور محمل درستی برای رفتارهای او پیدا کنیم.
* در برخورد با فرزندان و مسائل آنان و همچنین سایر بخشهای زندگی با همسر خود هماهنگ عمل کنیم.
* سوء تفاهم را در اولین زمان ممکن مرتفع کرده، اجازه ندهیم کدورتی در دل ما نسبت به همسرمان باقی بماند.
* مشکلات خویش را دور از چشم فرزندان حل کنیم.
* گاهی بیدلیل به همسرمان هدیه بدهیم و او را خوشحال کنیم.
* به عقاید، سلایق و علایق همسر خویش احترام بگذاریم.
* به حریم یکدیگر احترام گذاشته، از حد و مرز شرع و قانون پا را فراتر نگذاریم.
* نگران سلامت روحی و جسمی همسرمان باشیم و همچون خودمان از او مراقبت کنیم.
* عذر همسر خویش را به سرعت بپذیریم.
* به کیف، موبایل، جیب و کمد همسرمان سرکشی نکنیم.
* و نکته پایانی آنکه درباره احساسات درونی خویش با همسرمان به صحبت بنشینیم که «بدون گفتگو، عشق به جان کندن میافتد.»
*عضو هیئت علمی
پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی