کد خبر: 1316777
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۴:۲۰
زینب باقیات اصفهانی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده:
«اجر» ازدواج از دل فداکاری‌ها، همدلی‌ها و سرمایه‌گذاری عاطفی برمی‌خیزد سادگی زمانی به یک سرمایه روانی تبدیل می‌شود که افراد بتوانند نیاز‌های خود را از خواسته‌های القایی و مقایسه‌های اجتماعی تفکیک کنند. در واقع، زوج‌هایی که زندگی را با امکانات حداقلی آغاز می‌کنند، اگر درونی‌ترین نیاز‌های انسانی مثل احساس امنیت عاطفی، حمایت متقابل و امید به آینده را در رابطه تجربه کنند، کمبود‌های مادی برایشان اولویت ثانویه پیدا می‌کند
نیره ساری

جوان آنلاین: دکتر زینب باقیات اصفهانی، مدرس دانشگاه، مشاور خانواده و ازدواج و پژوهشگر حیطه زنان و خانواده در گفت‌و‌گو با «جوان» به یک پرسش مهم که شاید دغدغه برخی جوانان باشد پاسخ داده است. همان کسانی که معتقدند ازدواج آسان و کم هزینه باعث خواهد شد طرف مقابل در زندگی قدردان نباشد و مصداق همان ضرب‌المثل معروف «زنی که خرج داره، ارج داره» باشند. این مدرس دانشگاه معتقد است: آنچه سبب قدرشناسی و پایداری رابطه می‌شود نه صرفاً تجملات و هزینه‌های سنگین بلکه بلوغ روانی، مسئولیت‌پذیری و مهارت زوجین در قدردانی متقابل است. خرج کردن می‌تواند یکی از نشانه‌های سرمایه‌گذاری روی رابطه باشد، اما تنها راه آن نیست. گاهی گذشتن از برخی خواسته‌ها، ساده گرفتن مراسم یا صرف وقت و انرژی برای همراهی با همسر، بهایی به‌مراتب ارزشمندتر از هزینه‌های مالی است، بنابراین می‌توان گفت «اجر» ازدواج در حقیقت از دل فداکاری‌ها، همدلی‌ها و سرمایه‌گذاری عاطفی برمی‌خیزد. البته این مشاور شیوه قدرشناسی و رفتار صحیح متقابل را هم توضیح داده که برای آگاهی بیشتر پرسش و پاسخ ما با این مشاور را بخوانید. 
 
خیلی از زوج‌هایی که با کمترین امکانات زندگی را شروع می‌کنند نه‌تنها احساس کمبود ندارند بلکه آرامش بیشتری هم دارند. از نظر شما چه‌چیز درونی موجب می‌شود «سادگی» تبدیل به یک سرمایه روانی شود؟
سادگی زمانی به یک سرمایه روانی تبدیل می‌شود که افراد بتوانند نیاز‌های خود را از خواسته‌های القایی و مقایسه‌های اجتماعی تفکیک کنند. در واقع، زوج‌هایی که زندگی را با امکانات حداقلی آغاز می‌کنند، اگر درونی‌ترین نیاز‌های انسانی مثل احساس امنیت عاطفی، حمایت متقابل و امید به آینده را در رابطه تجربه کنند، کمبود‌های مادی برایشان اولویت ثانویه پیدا می‌کند. از منظر جامعه‌شناختی، این وضعیت نوعی «بازتعریف ارزش‌ها» است، یعنی زوج‌ها به‌جای سنجش موفقیت خود بر اساس استاندارد‌های بیرونی (مقایسه با دیگران یا مصرف‌گرایی)، معیار‌های درونی مانند همراهی، صمیمیت و اعتماد را مبنا قرار می‌دهند. این بازتعریف، فشار روانی حاصل از رقابت اجتماعی را کاهش می‌دهد و آرامش ذهنی بیشتری به همراه دارد. از منظر روانشناسی خانواده نیز سادگی می‌تواند به تقویت تاب‌آوری کمک کند. وقتی زندگی با حداقل‌ها آغاز می‌شود، زوج‌ها فرصت بیشتری برای رشد مشترک، تجربه همدلی و شکل‌دادن به خاطرات مشترک پیدا می‌کنند. همین تجربه زیسته به مرور به یک «سرمایه نمادین» تبدیل می‌شود که احساس ارزشمندی و رضایت درونی را تقویت می‌کند. به بیان دیگر، آنچه سادگی را به سرمایه روانی بدل می‌سازد «تمرکز بر رابطه و معنا» به‌جای «تمرکز بر داشته‌ها» است و این همان چیزی است که آرامش و رضایت عمیق‌تری را در زوج‌های ساده‌زیست رقم می‌زند. 
آیا می‌توان گفت وقتی زوج‌ها بدون نمایش و چشم‌وهمچشمی ازدواج می‌کنند، فرصت بیشتری برای شناخت واقعی همدیگر دارند؟ 
نبود نمایش و چشم‌وهمچشمی در ازدواج، فضای سالم‌تری برای شناخت واقعی زوج‌ها فراهم می‌کند. وقتی تجملات و بار مقایسه‌های اجتماعی کنار گذاشته می‌شود، انرژی روانی زوجین به جای نمایش بیرونی صرف رابطه درونی می‌شود. در چنین فضایی، خودِ واقعی افراد بیشتر نمایان و زمینه برای گفت‌و‌گو، همدلی و شناخت عمیق‌تر فراهم می‌شود. 
چطور نبود تجملات، کیفیت ارتباط را بالا می‌برد؟
«تجملات» مفهومی نسبی است و برای افراد و فرهنگ‌ها معانی متفاوتی دارد. در برخی خانواده‌ها، تجمل‌گرایی ریشه در فرهنگ قومی و ارزش‌های نمادین دارد و در برخی دیگر می‌تواند تلاشی برای جبران کمبود‌های دوران مجردی یا تحقق فانتزی‌ها و آرزو‌های انباشته باشد. چنین رویکرد‌هایی معمولاً با سبک زندگی سالم و بالغانه همخوانی ندارد. از سوی دیگر، وقتی تجملات در یک خانواده «اصل» تلقی شود، به‌طور طبیعی سطح توقعات از خانواده مقابل بالا می‌رود و این امر می‌تواند فشار‌های مالی و تنش‌های روانی را تشدید کند، بنابراین گفت‌وگوی صریح میان زن و شوهر درباره تعریف و مرز‌های تجملات اهمیت زیادی دارد. اگر زوجین بتوانند مرز میان «نیاز واقعی» و «خواسته‌های ناشی از فشار اجتماعی یا فرهنگی» را مشخص کنند، مسیر زندگی مشترک‌شان ساده‌تر، اصیل‌تر و رضایت‌بخش‌تر خواهد شد. در چنین شرایطی نبود تجملات نه‌تنها کیفیت ارتباط را بالا می‌برد بلکه می‌تواند نقطه آغازی بالغانه برای ساختن یک سبک زندگی مشترک پایدار باشد. 
در ازدواج‌های ساده، نقش «بلوغ روانی و عاطفی» چقدر پررنگ‌تر از امکانات مالی است؟ آیا اگر این بلوغ وجود نداشته باشد، سادگی می‌تواند به آسیب هم منجر شود؟
در ازدواج‌های ساده، بلوغ روانی و عاطفی نقشی بسیار پررنگ‌تر از امکانات مالی ایفا می‌کند. امکانات مادی، هرچند می‌تواند برخی نیاز‌های اولیه را تأمین کند، اما آنچه ضامن پایداری رابطه و احساس رضایت است، کیفیت مدیریت عاطفی، مهارت گفت‌و‌گو و توانایی زوجین در مواجهه با چالش‌هاست. به بیان دیگر، سادگی زمانی به «فرصت» تبدیل می‌شود که پشتوانه‌ای از بلوغ فردی وجود داشته باشد. اگر این بلوغ وجود نداشته باشد، سادگی ممکن است نه‌تنها سرمایه روانی نباشد، بلکه به منبع آسیب هم بدل شود. در غیاب مهارت‌های ارتباطی، تاب‌آوری و همدلی، کمبود امکانات می‌تواند به احساس محرومیت، ناکامی و حتی سرزنش متقابل بینجامد، بنابراین سادگی به‌خودی‌خود کافی نیست بلکه نیازمند یک بستر روانی- عاطفی است که در آن زوج‌ها بتوانند فشار‌ها را به فرصتی برای رشد مشترک تبدیل کنند. از همین رو، در تحلیل جامعه‌شناختی و روانشناختی ازدواج، «بلوغ روانی» شرطی اساسی برای بهره‌مند شدن از مزایای سادگی است. این بلوغ است که می‌تواند کمبود‌های بیرونی را به سرمایه درونی و تجربه‌ای مثبت بدل کند. 
خیلی‌ها تصور می‌کنند سادگی به معنای سختی کشیدن است. چطور می‌شود سادگی را به عنوان «آغاز منطقی یک مسیر بلندمدت» جا انداخت؟
سادگی در ازدواج به معنای سختی کشیدن یا محرومیت نیست، بلکه نوعی اولویت‌بندی و بازتعریف ارزش‌هاست. زوج‌هایی که ساده شروع می‌کنند، عملاً تصمیم می‌گیرند انرژی و منابع‌شان را به‌جای نمایش و چشم‌وهمچشمی، صرف ساختن بنیان‌های عاطفی و شناختی رابطه کنند. در این نگاه، سادگی یک «استراتژی» برای آغاز منطقی یک مسیر بلندمدت است؛ مسیری که به زوجین می‌آموزد چگونه از دل محدودیت‌ها فرصت بسازند و با هم رشد کنند. در این میان، سادگی معنای عمیق‌تری هم دارد: نوعی رهایی از کمال‌گرایی منفی. ذهنیتی که باور دارد «همه چیز باید از ابتدا کامل و بی‌نقص باشد» نه‌تنها مسیر ازدواج را دشوار می‌کند بلکه می‌تواند سادگی را به یک مفهوم پیش‌پاافتاده و حتی به معضل بدل سازد. در مقابل، سادگی به ما یادآور می‌شود خوشبختی الزاماً از «فراهم بودن همه امکانات» حاصل نمی‌شود، بلکه از شیوه زیستن با یکدیگر شکل می‌گیرد. به بیان دیگر، در مفهوم سادگی ما به دنبال نفی لذت یا امکانات نیستیم، بلکه در پی تمرکز بر اصالت رابطه، آرامش و سرمایه روانی پایدار هستیم. سادگی به زوجین کمک می‌کند نیاز‌های واقعی را از خواسته‌های تحمیلی جامعه جدا کنند و به جای معیار‌های مادی، کیفیت ارتباط و توانایی سازگاری را ملاک موفقیت قرار دهند. 
چگونه می‌توان میان سادگی در ازدواج و بی‌برنامه بودن یا بی‌مسئولیتی فرق قائل شد؟ چه نشانه‌هایی دارد که بفهمیم یک ازدواج ساده، سالم هم است؟
سادگی در ازدواج نباید با بی‌برنامگی یا بی‌مسئولیتی خلط شود. سادگی زمانی سالم است که پشتوانه‌ای از آگاهی، بلوغ روانی و توافق مشترک داشته باشد. در این حالت، زوجین ممکن است امکانات محدودی داشته باشند، اما برای آینده خود چشم‌انداز، برنامه و تقسیم مسئولیت روشن دارند. گفت‌وگوی شفاف، تقسیم مسئولیت، چشم‌انداز مشترک، احساس امنیت عاطفی، انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری از جمله نشانه‌های یک ازدواج ساده، اما سالم است. زن و شوهر درباره انتظارات، توانایی‌ها و محدودیت‌هایشان صادقانه صحبت کنند. اگر امکانات مالی محدود است، مسئولیت‌ها در خانواده به‌طور متعادل و عادلانه توزیع شود. زوج‌ها برای مسیر زندگی برنامه داشته باشند، حتی اگر در کوتاه‌مدت به همه اهداف نرسند. سادگی به معنای آرامش و نزدیکی بیشتر است، نه تنش و سرزنش متقابل. کمبود‌ها بهانه‌ای برای شکست نیست بلکه فرصتی برای خلاقیت و رشد مشترک محسوب می‌شود، بنابراین تفاوت اصلی در این است که سادگی بر پایه انتخاب آگاهانه و مدیریت مسئولانه شکل می‌گیرد، در حالی‌که بی‌برنامگی یا بی‌مسئولیتی از نبود تعهد و آینده‌نگری ناشی می‌شود. ازدواج ساده سالم، نه «فقدان امکانات» بلکه «حضور بلوغ، صمیمیت و برنامه‌مندی» است که آن را پایدار می‌سازد. 
برخی معتقدند ازدواج آسان و کم هزینه سبب خواهد شد طرف مقابل در زندگی قدردان نباشد، مثل همان ضرب‌المثل معروف «زنی که خرج داره، ارج داره» باشند. به نظر شما این نگاه چقدر درست است و اساساً طرفین (چه دختر و چه پسر) چگونه باید پاسدار گذشت طرف مقابل خود از یکسری خواسته‌ها باشند یا اینکه چگونه مراتب قدردانی خود را نشان دهند؟
بسیاری از جوانان این دغدغه را مطرح می‌کنند که اگر ازدواج خیلی ساده و کم‌هزینه برگزار شود، ممکن است یکی از طرفین قدرشناس نباشد و زندگی مشترک بی‌اهمیت جلوه کند. در فرهنگ عامه نیز ضرب‌المثل شناخته‌شده‌ای وجود دارد که می‌گوید: «زن بی‌خرج، بی‌اجر»، یعنی اگر برای آغاز زندگی بهایی داده نشود، اجر و ارزش آن هم چندان درک نخواهد شد. اما این برداشت سنتی را باید با نگاه روانشناختی امروز تکمیل کرد. آنچه سبب قدرشناسی و پایداری رابطه می‌شود نه صرفاً تجملات و هزینه‌های سنگین، بلکه بلوغ روانی، مسئولیت‌پذیری و مهارت زوجین در قدردانی متقابل است. خرج کردن می‌تواند یکی از نشانه‌های سرمایه‌گذاری روی رابطه باشد، اما تنها راه آن نیست. گاهی گذشتن از برخی خواسته‌ها، ساده گرفتن مراسم یا صرف وقت و انرژی برای همراهی با همسر، بهایی به‌مراتب ارزشمندتر از هزینه‌های مالی است، بنابراین می‌توان گفت «اجر» ازدواج در حقیقت از دل فداکاری‌ها، همدلی‌ها و سرمایه‌گذاری عاطفی برمی‌خیزد. از این رو، اگر مراسم ساده برگزار شد، دختر و پسر وظیفه دارند با رفتار و گفتار خود نشان دهند قدر این انتخاب را می‌دانند و از فداکاری طرف مقابل غافل نیستند. این قدردانی می‌تواند با یادآوری محترمانه و صریح در کلام نمود پیدا کند. برای مثال گفتن جمله‌ای، چون «می‌دانم تو از خیلی چیز‌ها گذشتی تا کنار هم باشیم و این برایم بسیار ارزشمند است». همچنین می‌تواند در عمل بروز یابد مانند توجه به نیاز‌های کوچک طرف مقابل، خرید یا انجام کاری که برای او اهمیت دارد یا حتی حمایت در زمان سختی‌ها و بحران‌ها. احترام متقابل در جمع خانواده و دوستان نیز یکی از مهم‌ترین نشانه‌های پاسداشت این فداکاری‌هاست. در واقع، هر رفتاری که نشان دهد انتخاب سادگی یک انتخاب آگاهانه بوده و نه بی‌ارزش شمردن طرف مقابل به تداوم اعتماد و رضایت در زندگی مشترک کمک می‌کند. 
لطفاً راهکار عملی ارائه کنید. 
ارجاع می‌دهم به نظریه «پنج زبان عشق»‌گری چاپمن که چارچوبی عملی برای نشان دادن قدردانی در روابط عاطفی است. بر اساس این نظریه، افراد هرکدام زبانی ویژه برای درک عشق و محبت دارند. برخی بیش از همه از طریق کلمات تأییدکننده محبت را حس می‌کنند، یعنی شنیدن جمله‌هایی که مستقیم تحسین و تشکر را منتقل می‌کند. گروهی دیگر عشق را در وقت باکیفیت می‌بینند، یعنی زمانی که بدون حواس‌پرتی به‌طور کامل به یکدیگر اختصاص داده می‌شود. دسته‌ای نیز هدیه گرفتن را حتی اگر کوچک و نمادین باشد. برای بعضی دیگر، عشق در «خدمت کردن» معنا می‌یابد، یعنی وقتی همسرشان در کار‌ها و مسئولیت‌ها به آنها کمک می‌کند. عده‌ای زبان عشق‌شان «تماس فیزیکی» است مثل در آغوش گرفتن یا گرفتن دست همسر. شناختن زبان عشق طرف مقابل باعث می‌شود گذشت‌ها و فداکاری‌ها دیده شود و بی‌اجر نماند به‌ویژه در ازدواج‌های ساده، توجه به این زبان‌ها می‌تواند جایگزین تجملات شود و احساس ارزشمندی را به شکلی عمیق منتقل کند. 
بالاخره تکلیف ضرب‌المثل «زن بی‌خرج، بی‌اجر» چیست؟
اگر به معنای «لزوم پرداخت بهایی برای ارزشمند شدن زندگی» فهمیده شود، درست است، اما باید توجه داشت این بها تنها خرج مالی نیست. بها می‌تواند در شکل‌های مختلفی، چون گذشت، وقت گذاشتن، فداکاری، احترام و ابراز محبت ظاهر شود. در نهایت، ازدواج آسان اگر با بلوغ روانی و به‌کارگیری زبان‌های عشق در قدردانی متقابل همراه باشد، نه‌تنها اجر و ارزش زندگی را کم نمی‌کند، بلکه صمیمیت و رضایت بیشتری را به همراه خواهد داشت. 
شاید برخی با این موضوعات عطای ازدواج آسان را به لقایش ببخشند و ترجیح دهند همان زن پر خرج و اجر باشند، به این افراد چه باید گفت؟
هستند کسانی که بدون مراسم و تشریفات و خرید ازدواج کرده و با وجود این فداکاری، همسر آنها نه‌تنها قدردان نیست بلکه زیاده‌خواه هم می‌شود. این موضوع نشان می‌دهد مشکل اصلی در جنس رابطه و شخصیت همسر بوده، نه در ساده بودن ازدواج. نکات کلیدی مهمی، چون بلوغ روانی و شخصیتی، سوءبرداشت، فقدان مهارت در ابراز و دریافت محبت و شخصیت شناسی بسیار در این مورد اهمیت دارد. مراسم پرخرج یا ساده، تضمینی برای قدردانی نمی‌آورد. کسی که از نظر روانی و اخلاقی پخته نباشد، حتی اگر هزاران هزینه صرفش شود، باز هم ممکن است ناسپاس باشد و برعکس، فردی پخته و مسئولیت‌پذیر حتی با یک ازدواج ساده هم سپاسگزار خواهد بود. گاهی وقتی طرف مقابل بدون هزینه یا سختی خاصی به خواسته‌اش می‌رسد، در ناخودآگاهش رابطه را بدون بها تلقی می‌کند. در چنین شرایطی اگر زمینه‌های اخلاقی و تربیتی‌اش ضعیف باشد به‌جای قدردانی، زیاده‌خواهی و توقع بیشتر پیدا می‌کند. برخی افراد «زبان عشق» متفاوتی دارند و، چون نیاز‌های عاطفی‌شان به روش درست برآورده نمی‌شود، گذشت‌های طرف مقابل را ندیده یا درک نمی‌کنند. نداشتن مهارت در فهم و انتقال عشق و قدردانی مشکل‌ساز می‌شود. در واقع زیاده‌خواهی و ناسپاسی معمولاً ریشه در الگو‌های شخصیتی دارد. مثلاً افراد با گرایش‌های خودشیفته یا کسانی که در خانواده همیشه همه‌چیز برایشان فراهم بوده، کمتر گذشت دیگران را می‌بینند. ایراد کار در «ساده گرفتن ازدواج» نیست بلکه در نبود بلوغ عاطفی، مسئولیت‌پذیری و فرهنگ قدردانی در برخی همسران است. اگر فردی یاد نگرفته باشد برای داشته‌هایش ارزش قائل شود، ساده یا مجلل بودن مراسم تفاوتی ایجاد نمی‌کند. در واقع، سادگی ازدواج فقط ضعف شخصیتی طرف مقابل را زودتر آشکار کرده است؛
و کلام آخر؟
ازدواج آسان به‌عنوان یک ایده، در همه‌جا به‌ظاهر جذاب و پسندیده به نظر می‌رسد، اما در عمل کارکرد آن به شدت وابسته به بافت فرهنگی- اجتماعی هر جامعه است. در جوامع توسعه‌یافته ازدواج آسان به معنای انتخابی آگاهانه، مسئولانه و ارزش‌محور تلقی می‌شود. در این جوامع، معیار اصلی موفقیت در زندگی مشترک نه شکل و شمایل مراسم، بلکه میزان صمیمیت، بلوغ روانی و کیفیت رابطه عاطفی است. خانواده‌ها و اطرافیان هم کمتر به تجملات به‌عنوان نشانه شأن و منزلت اجتماعی نگاه می‌کنند و بنابراین ساده گرفتن ازدواج نه تنها مایه سرزنش نیست بلکه حتی نشانه بلوغ و عقلانیت زوجین محسوب می‌شود. در جوامع کمتر توسعه‌یافته شرایط کاملاً متفاوت است. در این بافت‌ها، ازدواج به‌نوعی نقش نمایش آبرو و اعتبار خانوادگی را بر عهده دارد. فشار عرف، چشم‌وهمچشمی و قضاوت‌های اطرافیان سبب می‌شود سادگی بیش از حد در ازدواج گاهی به‌جای فضیلت، به‌عنوان کاستی یا حتی بی‌احترامی تلقی شود. در چنین جامعه‌ای، اگر خانواده‌ای مراسم را بسیار ساده برگزار کند، احتمال دارد در نگاه دیگران به‌عنوان «بی‌اعتنایی به شأن خانواده» یا «کم‌ارزش شمردن دختر یا پسر» تفسیر شود. این برداشت‌های منفی اجتماعی می‌تواند بعد‌ها در زندگی مشترک هم بازتاب پیدا کند، چراکه طرفین یا خانواده‌هایشان ممکن است به‌طور ناخودآگاه احساس زیان یا تحقیر داشته باشند و همین احساس به اختلافات عاطفی یا زیاده‌خواهی در آینده دامن بزند. موفقیت ازدواج آسان نیازمند تغییر در نگرش اجتماعی و ارتقای سطح توسعه فرهنگی است. بهترین رویکرد نه تجملات افراطی و نه سادگی بی‌پشتوانه است بلکه انتخاب یک مسیر میانه و هوشمندانه است. مراسمی ساده و به‌دور از اسراف، اما در عین حال به‌اندازه‌ای آبرومند و پذیرفته در عرف جامعه که شأن طرفین و خانواده‌ها حفظ شود. تنها در این صورت است که ازدواج آسان هم بافت اجتماعی را برنمی‌آشوبد و هم روح واقعی خود، یعنی رهایی جوانان از فشار‌های مالی و آغاز زندگی بر پایه محبت و عقلانیت را محقق می‌سازد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار