جوان آنلاین: «خرّه» روستایی کوچک در جنوبیترین نقطه استان بوشهر است. جایی که شاید کم کم به خاطر وجود یک موزه زیبا و منحصربهفرد نامش را بیشتر بشنویم. در این روستا یکی از بوشهریهای عاشق به فرهنگ ایران و جنوب کشور، طی سالها با سفر به مناطق مختلف گنجینهای ارزشمند از فرهنگ زیستی مردمان ساحلی استانهای بوشهر و هرمزگان که دارای همسانی و پیوستگیهای دیرینه تاریخی و فرهنگی هستند را گردآورده و موزه مردمشناسی جنوب را در خانهاش برپا کرده است. حالا مجموعه میراث عبدالله کشاورز، بیش از ۲ هزار قطعه را در دل خود جای داده که میتوان با حمایت مسئولان به موزهای بزرگ و دیدنی تبدیل شود.
باید عشق را با میهن پرستی درآمیخت تا بتوان از ذره ذره فرهنگ و میراث و داشتههای یک منطقه محافظت کرد. اتفاقی که در جنوبیترین نقطه استان بوشهر و در روستای خره، عبدالله کشاورز با تلاش و کوشش و عشق به فرهنگ و میهن و تاریخ ایران به تنهایی و بدون حمایت دولتی انجام داده است.
کاری که او کرده شاید اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان بوشهر از زمان شکلگیری تا سالها بعد هم نتواند انجام دهد.
کشاورز، طی سالها گنجینهای ارزشمند از فرهنگ زیستی مردمان ساحلی استانهای بوشهر و هرمزگان که دارای همسانی و پیوستگیهای دیرینه تاریخی و فرهنگی هستند را گرد آورده و موزه مردمشناسی جنوب را در خانهاش برپا کرده است. این مجموعه گرانبها در دو بخش ۱۳٠متری مسقف با چهار اتاق و معماری سنتی منطقه و همچنین در فضای باز ۶٠متری کپری طراحی شده و اشیا و لوازم و کالاهای قدیمی مناطق کرانهای استانهای بوشهر و هرمزگان در کنار هم چیده شدهاند.
مجموعهای منحصربهفرد با بیش از ۲ هزار قطعه که قدیمیترین آنها مانند خمرههای سنگی، چرخهای آب، ابزارها، حصیر و گلیمها داستانهای کهنی در دل خود دارند و در کنارشان لباسهای سنتی مردانه و زنانه و مجموعهای از رادیو و تلویزیون و ظروف و وسایلی مرتبط با کشاورزی، دامداری، دریانوردی و ماهیگیری، ظروف آشپزخانه، دوچرخه، موتورسیکلت و... موزهای آرام و دلنواز را تشکیل میدهند.
چشم طمع همسایهها به میراث جنوب
پیش از ورود به اتاقها ابتدا از بنایی با متراژ ۱۵متر مربع میگذریم. اینجا بسیار زیبا فرش و آراسته شده و بساط پذیرایی مهیاست. کف تا سقف و دیوارها، جلوهگاه و آینه فرهنگ زیستی مردم و فضایی بسیار آرام و فرحبخش است.
سراپای اتاقها پوشیده از ابزار و لوازم ریز و درشت کشاورزی و دامداری و کوزههای سفالی و صدها وسیله دیگر است. در کنار این اتاق، اتاقی ۳۵متر مربعی است که میتوان گنجینه تاریخ نامش نهاد. از انواع طنابهای ریز و درشت قدیمی تا کلکسیونی از آفتابه و تنگهای فلزی، دلوهای آبکشی، چرخ چاهها، رادیوها و تلویزیونهای قدیمی، گهواره، ظروف آشپزی، انواع صندوقها، چمدانها و... است. افزون بر اینها دو انباری وسایل هم وجود دارد که بهدلیل نداشتن فضای مناسب در انبارها بهصورت فشرده انباشته شده است.
گنجینهای سترگ و فاخر که نمیتوان روی آن قیمت گذاشت و به گفته آقای کشاورز، اگر روی تاریخ و فرهنگ و هویت ایران توانستید قیمت بگذارید روی این مجموعه هم قیمت بگذارید و معتقد است ارزش معنوی این گنجینه گرانسنگ به بلندای تاریخ و فرهنگ جنوب ایران است.
کشاورز که با همتی والا چنین گنجینهای را با عشق و البته با سختیهای فراوان و هزینه شخصی بنیاد نهاده و چشماندازش راهاندازی یک مجموعه گردشگری بزرگ در کنار روستاست که بتواند این مجموعه بسیار بزرگ لوازم را در آن به گونهای چیدمان کند که با ورود و دیدن آن به تماشای زندگی و فرهنگ زیستی مردمان جنوب در سده گذشته و پیش از آن نشست.
به گفته او، کشورهای حوزه خلیجفارس که درپی تاریخ سازیاند با هزینههای هنگفت ابزار و وسایل فرهنگی و تاریخی جنوب ایران را خریداری و درپی راه اندازی چنین موزههای مردمشناسی در سطح گسترده هستند و دیری نپاید که بسیاری از این عناصر فرهنگی تاریخی ایران را به نام خود ثبت کنند و بعد وافریادا و وامصیبتا کنان به تماشای میراث فرهنگی غارت رفتهمان باشیم و آن روز راه برگشتی نداریم جز زانوی حسرت در بغل گرفتن و به حال خود و فرهنگ ایرانی غبطه خوردن.
حرکت در تونل زمان
فضای این مجموعه چنان است که گویی به تونل زمان رفته و در حال زیست در روزگار گذشتهایم. هر آنچه تصور شود را میتوان اینجا دید آنهم به صورت مجموعهای در اندازههای کوچک و بزرگ. در فضای ۶٠متری کپری مجموعهای عظیم از خمرهها و ظروف سنگی است که در روزگار پیشتر و قبل از آمدن ظروف سفالی به این منطقه، برای نگهداری آب استفاده میکردهاند. سنگهای بزرگی که از کوه آورده و به شکل خمره تراشیده و درون سنگها را خالی میکردند تا بتوان در آنها آب نگهداری کرد.
همچنین چند آسک یا همان چرخهای سنگی بزرگی که با چهارپایان چرخانده میشد، میبینیم که با آنها ساروج را برای استفاده بنایی پودر میکردند. پیشگاه و آستانه بخش مسقف، فضایی ۶٠متری با نشیمنگاههای سنتی و رنگین برای نشستهای صبحگاهی، پسینگاهی و حتی شبانگاهی در مواقعی که هوا خوش باشد، طراحی شده است. چینش و پیوند حوض آب، نخل و فضای سنتی زیبا چنان چشم اندازی ساخته که روح را صیقل میدهد.
عبدالله کشاورز، در برابر پیشنهادات سنگین چند ده میلیارد تومانی برای خرید بخشی از این میراث غنی فرهنگی که حتی از طرف کشورهای حاشیه خلیج فارس رسیده، چه زیبا و شرافتمندانه گفته: «من نگهبان این وسایل هستم و نه مالکشان، اینها تاریخ و فرهنگ جنوب ایران هستند و فرهنگ ایران مثل خاک میهن ماست و ما میهن را مادر میخوانیم و ناموس خود میدانیم و با جان خویش پاسداریاش میکنیم.»
این مجموعه گرانقدر که میتواند از بزرگترین مجموعههای گردشگری فرهنگی تمدنی در حوزه خلیج فارس باشد، حالا با مشکلات و گرفتاریهایی روبهروست که مهمترین آن اختصاص زمین و حمایتهای دولتی است که متأسفانه تلاشها و پیگیریهای مستمر آقای کشاورز هر بار به در بسته خورده و بهرغم بازدیدهای مسئولان از سطح استانی تا وزارتی و کشوری از این موزه، تا کنون نتیجهای حاصل نشده و انتظار میرود وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، این مجموعه و برنامههایش را بهصورت ویژه حمایت کند تا شاهد راهاندازی بزرگترین مجموعه موزه مردمشناسی جنوب کشور باشیم.
جای خالی حمایت از میراث
این روزها که بار دیگر همبستگی میهنی ایرانیان، جهانیان را شگفت زده کرد شایسته و رواست، متولیان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی امثال عبدالله کشاورز را ببینند و با آغوش گشاده پذیرایش باشند و همانگونه در اهداف و وظایف این وزارتخانه آمده است: «حفظ و احیای میراث فرهنگی ملموس و ناملموس، صنایع دستی، هنرهای سنتی و صیانت از میراث طبیعی، توسعه پایدار و جامعه محور گردشگری مبتنی بر ارزشهای ایرانی اسلامی و ظرفیتهای متنوع کشور از جمله میراث فرهنگی تاریخی و طبیعی و صنایع دستی و هنرهای سنتی» این گنجینه فرهنگ جنوب را احیا کنند.
کاری که عبدالله کشاورز کرده در نوع خود سرآمد است و بر مسئولان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی وظیفه است که بهصورت ویژه از چنین طرحها و کارهایی حمایت تام و تمام کنند و امیدواریم که چنین اتفاقی رخ دهد و مجموعه فرهنگی تاریخی در جنوب استان راهاندازی و به عنوان ویترین فرهنگ جنوب به جهانیان عرضه شود.