جوان آنلاین: در روزگاری که مشکلات اقتصادی، بسیاری از خانوادهها را با دشواری مواجه کرده، چشمان بسیاری به دستهای گرهگشای خیرین و نهادهای حمایتی دوخته شده است. مردم، از دل خود مردم، بارها نشان دادهاند، اگر فرصتی برای کمک فراهم شود، بیمنت و بیتظاهر پای کار میآیند. جامعه ما بارها و بارها نشان داده است، مهربانی و همدلی هنوز زنده است. صحنههایی از همدلیهای جهادی در هنگام حوادث، مثل همین جنگ ۱۲ روزه اخیر، یا توزیع ارزاق به مناسبتهای مختلف، وامهای قرضالحسنه اصناف و مردم محل و حتی خانوادگی، یا کمک به بیماران و نیازمندان، بارها و بارها در دل جامعه تکرار شدهاند؛ بیاینکه در تریبونی فریاد زده شوند. اساساً مردم ایران بسیار مهربان هستند و در فضای همدلی مثل ندارند.
اما متأسفانه، در کنار این زیباییهای اجتماعی، واقعیت تلخی هم وجود دارد که نمیتوان نادیدهاش گرفت و همه هم کماکان از آن اطلاع داریم. برخی افراد، به جای آنکه واقعاً دست نیاز به سوی دیگران دراز کنند، فقط نقش نیازمند را بازی میکنند. این افراد، با تکیه بر ضعفها و کمبودهای اطراف، سعی میکنند از فرصتهای حمایتی سوءاستفاده کنند؛ گاهی بر اثر طمع، گاهی تنبلی و گاهی حتی بهخاطر عادتهایی که به غلط شکل گرفتهاند. شاید در نگاه نخست، این رفتار ساده یا حتی زرنگی بهنظر برسد، اما در واقع، میتواند مانعی جدی در مسیر رسیدن منابع محدود به دست صاحبان اصلیاش باشد؛ کسانی که با آبرو زندگی میکنند و در عین نیاز از گرفتن کمک خجالت میکشند.
گاهی دیده میشود افراد سالم و توانا، برای دریافت وامهای قرضالحسنه یا بستههای معیشتی اقدام میکنند، در حالی که خود اذعان دارند از پس زندگیشان برمیآیند. شاید حضور یک نفر اضافی در این صفها، باعث شود فردی واقعاً نیازمند از دریافت همان حداقل حمایت محروم بماند.
واقعیت این است که حق با نیازمند واقعی است، نه کسی که فقط خوب بلد است نقش نیازمند را بازی کند. منابع حمایتی، چه مالی و چه غیرمالی، محدود هستند و این ظرفیت باید به دست کسانی برسد که واقعاً به آن نیاز دارند. وقتی افرادی که میتوانند با کار و تلاش زندگی خود را بچرخانند، بهجای اتکا به توانایی خود، به دنبال کمکهای نقدی یا بستههای حمایتی میروند، نه تنها به خود ضرر میرسانند، بلکه زمینه را برای محروم ماندن نیازمندان واقعی فراهم میکنند.
بیایید با خودمان روراست باشیم که اگر امروز توان کار کردن داریم، باید به جای نشستن و انتظار کمک، دست به کار شویم. هر کار کوچک، هر تلاش صادقانه، قدمی است به سوی استقلال مالی و کرامت انسانی. هیچ چیز ارزشمندتر از نانی نیست که با تلاش حلال به دست آمده باشد.
بیایید در کنار بزرگداشت مهربانی مردم، از خودمان هم بپرسیم، اگر واقعاً محتاج نیستیم، جای ما در این صفهاست؟ اگر توانایی کار کردن داریم، درست است که به کمکهای نقدی یا بستههای حمایتی تکیه کنیم؟ آیا بهتر نیست این فرصتها را برای کسانی بگذاریم که زندگیشان واقعاً به همین کمکها بند است؟
در کنار این واقعیتها، نباید از یاد ببریم جامعه ما پر است از افرادی که با دلسوزی و فداکاری، به صورت جهادی و بیمنت، برای رفع نیازهای همنوعانشان گام برمیدارند. آنها کسانی هستند که در سختترین شرایط، بیهیاهو و با توکل، دست یاری به سوی نیازمندان دراز میکنند، از تهیه دارو و درمان گرفته تا آموزش و تأمین معیشت. این افراد، سرمایههای واقعی جامعهاند که باید قدرشان را بدانیم و مسیر حمایت از آنها را هموار کنیم.
کمک گرفتن، اگر از سر نیاز باشد، هیچ ایرادی ندارد، اما اگر تنها از سر عادت یا طمع باشد، میتواند به پدیدهای نگرانکننده تبدیل شود که اعتماد عمومی را خدشهدار میکند و منابع را از مسیر درست منحرف میسازد.
در نقطه مقابل، باید قدردان مردمی باشیم که بیهیاهو، در قالب گروههای جهادی، خیریهها یا صندوقهای خانوادگی و صنفی، بار دیگران را به دوش میکشند. همانها که روزهای تعطیلشان را در روستاها و مناطق محروم میگذرانند، دارو میخرند، کار راه میاندازند و لبخند میکارند؛ بدون اینکه توقعی داشته باشند.
همه ما نیازمند و محتاج نیستیم، اما همه ما مسئولیم. بیاییم در این مسئولیت، صادقانه شریک باشیم. اگر نیاز داریم، با حفظ عزت نفس، کمک بگیریم و اگر نداریم، کنار برویم تا برسد به کسی که واقعاً دستش تنگ است. گاهی، همین کنار رفتن، بزرگترین کمک است. پس، در این روزگار پر از چالش، باید بیشتر از همیشه به «انصاف» فکر کنیم. انصاف یعنی اگر نیازمند واقعی هستیم، با عزت نفس و صداقت، کمک بخواهیم. اگر نیازمند نیستیم، پا پس بکشیم و فرصت را به دست کسی بسپاریم که بیتابانه چشم انتظار آن است. اگر توانایی کار داریم، به جای انتظار معجزه، خودمان معجزه تلاش و کوشش باشیم.
در پایان باید گفت انصاف، کلید حفظ اعتماد اجتماعی و تداوم کمکهای مردمی است. این کلید، چراغ راهی است که به ما یادآوری میکند؛ دست کمک را باید تنها به کسانی بدهیم که حقیقتاً محتاج آنند و در عوض از تلاش و همت خویش هرگز غافل نشویم.