جوان آنلاین: جاي اصلاحطلبان - دستكم يك نماينده از ايشان- در شرمالشيخ خالي بود. ترامپ همه را رديف ميكرد و به هر كس ميرسيد مثل مبصر كلاس تركهاي ميزد. حتي بيبيسي هم نتوانست در اين باره ننويسد.
به رئيسجمهور مسلمان تركيه گفت «به زن خوشگلت سلام برسون». نخستوزير انگليس را مثل مبصر كلاس احضار كرد و بعد بهش گفت برگرد سرجات! صورت نخستوزير بريتانياي كبير مثل آمهاي صغير بدبخت شده بود. به نخستوزير امپراتوري رم فقط به چشم يك مانكن نگاه كرد. به نخستوزير كانادا گفت بايد بهت بگم فرماندار ايالت امريكا نه رئيسجمهور كانادا. نماينده امارات را مثل ميش پروار ديد و با حالتي تحقيرآميز گفت: «يك عالمه پول، پول بينهايت»! به نماينده عراق با بيادبي و توهين گفت: «آنقدر نفت داريد كه نميدانيد با آن چه كار كنيد»! با السيسي رئيسجمهور مصر با بياحترامي دست نداد! به باقي رئيسانجمهور و نمايندگان اروپايي و عربي هم با توهين و تحقير گفت: «از بعضياتون خوشم نمياد!»
خب چه جايي و چه چيزي براي اصلاحطلبان بهتر از چنين مكاني؟! آيا در اين شرملاشيخ، نشستي برگزار شد تا كشورها نظراتشان را بگويند و اعمال كنند؟ آيا فرصتي بود تا تعامل و تبادل و مذاكره و اظهارنظر بشود؟ هرگز! فقط يك شوي مسخره ترامپي بود. اصلاحطلبان هم خود به خوبي ميدانند كه از اين مكان آبي براي كسي گرم نميشود. اما پافشاري برخي از آنان براي حضور در شرمالشيخ شبيه همان راننده تاكسي است كه ماشينش پر بود اما به هر مسافري كه ميرسيد بوق ميزد و سرش را براي شنيدن آدرس به سمت مسافران ميكرد. مسافران داخل خودرو گفتند تو كه ماشينت پر است، ديگر اين كار را چرا ميكني؟! گفت آخه با كرم اين كار چه كنم؟!