کد خبر: 1308921
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۴:۲۰
دکتر میلاد محقق، پژوهشگر حوزه فرهنگی و مدرس دانشگاه:
رگ و ریشه‌های آناتومی قدرت مردم و حاکمیت در ایران تنیده در هم هستند ایرانیان همیشه و در همه حال این باور را دارند که در سخت‌ترین شرایط و وضعیت‌ها باید مراقب تمامیت ارضی و ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سرزمین خود باشند تا در سایه این داشته‌ها بتوانند آورده‌های بیشتری را تولید کنند و آینده مطلوب‌تری را برای خود و فرزندان‌شان رقم بزنند. این واقعیت را هم باید پذیرفت که قدرت فرهنگی و اجتماعی می‌تواند قدرت اقتصادی و سیاسی خلق کند و این نیرو در ذات و جوهر سرزمین و ملت ایران وجود دارد
نیره ساری

جوان آنلاین: درباره جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نظام سلطه و استکبار جهانی علیه ایران، مطالب متنوع و مختلفی گفته و نوشته شده است و هر یک از گفته‌ها و نوشته‌ها، به ابعاد گوناگونی اشاره داشته‌اند، اما پرداختن به موضوع آناتومی قدرت حاکمیت و مردم ایران در شرایط و وضعیت بحرانی و جنگی نیز می‌تواند جذاب باشد. دکتر میلاد محقق، پژوهشگر حوزه فرهنگی و مدرس دانشگاه با نگاهی مشروح و همه‌جانبه به این موضوع پرداخته است. 

جنگ تلخی که نتایجی شیرین داشت

وقتی یک ساختمان درست می‌شود، ابتدا باید کاربری آن را دانست، اینکه آیا کاربری این ساختمان مسکونی است یا اداری، تجاری، صنعتی و خدماتی. نکته دیگر در این خصوص، میزان استحکام آن است و مطلبی که در این زمینه به اذهان متبادر می‌شود، مقاومت ساختمان در برابر زلزله خواهد بود. حاکمیت و مردم، دارای آناتومی قدرت هستند و همچون ساختمان باید این دو پرسش را درباره آنها مطرح کرد که کاربری ساختمان قدرت مردم و حاکمیت ایران چیست و میزان مقاومت این ساختمان در شرایط و وضعیت‌های مختلف به ویژه در زمان بحران چقدر است؟

بی‌تردید یکی از بحران‌های زندگی بشری جنگ است که در طول و عرض تاریخ، خرابی‌های زیادی را ایجاد کرده است و در عصر حاضر نیز این پدیده ادامه دارد و به دلایلی در نقاط مختلف جهان شکل می‌گیرد. سرزمین ایران نیز از این موضوع مستثنی نبوده و در دوره‌های مختلف با حملات نظامی بدخواهان این مرز و بوم روبه‌رو بوده است. 

پس از تحولات سال ۱۳۵۷ و ورود کشور به انواع و اقسام بحران‌ها از جمله جنگ تحمیلی هشت ساله، اکنون شاهد آنیم که بار دیگر نظام سلطه و استکبار جهانی بار دیگر ایران را وارد جنگ کرده و به مدت ۱۲ روز، تبادل آتش ادامه داشته است. 

قبل از هر چیز باید گفت که اگرچه رژیم اشغالگر قدس آغازگر این حملات بوده است، اما باید دانست که موجودیت و مشروعیت این رژیم، بر اساس منافع نظام سلطه و استکبار جهانی شکل یافته و ملت‌های جهان هرگز نباید فراموش کنند که این رژیم یکی از پایگاه‌های نظامی سلطه جهانی است و فقط به خاطر اینکه از مزایای نام یک کشور در مناقشات و بازی‌های جهانی و بین‌المللی بهره ببرد، آن را کشور اسرائیل نام نهاده‌اند. از ابتدای حملات نظامی پیش‌قراولان نظام سلطه و استکبار جهانی یعنی رژیم اشغالگر صهیونیستی و سپس ایالات متحده امریکا، ملت ایران تلخی‌های زیادی را چشید، اما در کنار این تلخی‌ها، طعم شیرینی را نیز تجربه کرده است. 

آنگونه که بعد‌ها از طریق بررسی اسناد و مدارک مربوط به طراحی و اجرای این حملات دست‌گیرمان شده است، بنا بود یک حرکت خیابانی علیه نظام جمهوری اسلامی نیز در کنار حملات نظامی شکل بگیرد و با ایجاد آشوب و هرج و مرج، کشور ایران را برای اجرای طرح شوم تجزیه جغرافیایی آماده کنند، اما آنچه اتفاق افتاد، خلاف انتظار آنان بود و مردم با درک موقعیت حساس به‌وجود آمده و تنها با اتکا بر فهم منافع ملی، نقشه آنان را نقش بر آب کردند و بار دیگر به جهانیان فهماندند که ملت ایران به هیچ وجه خود را تحت فرمان نظام سلطه و استکبار جهانی نخواهد برد. هرچند تلخی‌های جنگ ۱۲ روزه غیرقابل تحمل بود، اما این شیرینی توانست التیام دهنده زخم‌های وارد شده بر ملت ما شود و آنان را در جهت مبارزه علیه بدخواهان این مرز و بوم، منسجم کند. حال باید دید این پدیده چگونه پیدایش یافت و ریشه‌های این همبستگی و انسجام، در کدامیک از بخش‌های مربوط به مبانی فرهنگی و اجتماعی ایرانیان نهفته است؟

در نگاه نخست شاید به این موضوع برسیم که به طور طبیعی هر ملتی به اصول ملی و استقلال میهن خود ایمان دارد و برای حفظ اقتدار و صلابت کشور خود تلاش می‌کند، اما باید بدانیم که در عصر حاضر، پیدایش چنین پدیده‌ای با این شکل و محتوا و آنگونه که از ملت ایران دیده شد، تقریباً بی‌نظیر به نظر می‌رسد. ملت ایران در طول و عرض تاریخ، همیشه پدیدآورنده شگفتی‌ها بوده و در دوره معاصر نیز شاهد بوده‌ایم که این مسئله بار‌ها به ظهور و ثبوت رسیده و ملت‌های دنیا را در بهت و حیرت فرو برده است. اکنون قصد داریم درباره این پدیده مباحثی داشته باشیم. 

مردم ما مسلح به عناصر هویت بخش فرهنگی هستند

عناصر هویت‌بخش فرهنگ ایران زمین و باورمندی علمی و عملی ایرانیان نسبت به آن، یکی از عوامل اصلی بروز این پدیده نادر در جهان است و ایرانیان همیشه و در همه حال این باور را دارند که در سخت‌ترین شرایط و وضعیت‌ها باید مراقب تمامیت ارضی و ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سرزمین خود باشند تا در سایه این داشته‌ها بتوانند آورده‌های بیشتری را تولید کنند و آینده مطلوب‌تری را برای خود و فرزندان‌شان رقم بزنند. این واقعیت را هم باید پذیرفت که قدرت فرهنگی و اجتماعی می‌تواند قدرت اقتصادی و سیاسی خلق کند و این نیرو در ذات و جوهر سرزمین و ملت ایران وجود دارد، اما آیا نباید درباره بروز عوامل کاهنده میزان توان این قدرت، نگران بود؟ کسانی که در کنار فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی، در فکر افزایش توان فرهنگی و اجتماعی نبوده‌اند باید بدانند که به این کشور خیانت کرده‌اند. 

وقتی درباره آناتومی قدرت سخن می‌گوییم، باید به منابع و ابزار قدرت نیز اشاره کنیم زیرا زمانی قدرت از حالت ذهنیت به عینیت و مصداق می‌رسد که دارای منابع و ابزار باشد و به درستی از آنها بهره گرفته شود. مهم‌ترین و کارآمدترین منبع قدرت، «هویت» است و اساسی‌ترین ابزار قدرت، ابزار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است و برای اینکه منابع و ابزار قدرت، به درستی مورد شناسایی قرار گیرد، این اقدام ضروری به نظر می‌رسد که آناتومی قدرت به درستی شناخته شود. توجه به هویت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بهتر است در دو بخش علمی و عملی مصداق یابد و همه ابعاد قدرت حاکمیت و مردم را در بر گیرد تا آثار سازنده خود را در مسیر اقتدار، به ظهور و ثبوت برساند. 

اگر اقشار و طبقات جامعه به عناصر هویت‌بخش فرهنگ ایرانی مسلح شوند، هیچ تهاجمی از خارج از کشور نمی‌تواند کارساز باشد و مردم در مقابل دسیسه‌ها و توطئه‌ها جانانه خواهند ایستاد، به همین دلیل نظام سلطه و استکبار جهانی سال‌هاست درصدد برآمده تا ملت ایران را خلع سلاح فرهنگی کند و آنان را از برخورداری و بهره‌مندی از این امکان ویژه محروم سازد. 

در این حالت، مردم و حاکمیت چه وظایفی را بر عهده خواهند داشت؟ آیا باید در جهت خواست عوامل مهاجم و مخرب عمل کنیم یا اینکه به تحکیم و استحکام مبانی فرهنگی و اجتماعی میهن خود اهمیت دهیم؟

با توجه به اینکه ایران ما از اقوام و طوایف مختلف و متنوع تشکیل شده است و انواع فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها در مناطق مختلف میهن‌مان جریان دارند، همواره دسیسه‌هایی نیز در این زمینه از سوی بدخواهان در حال طراحی و اجراست تا از طریق آن و با ایجاد تفرقه، انسجام و همبستگی ملی‌مان را مورد آسیب‌های جدی قرار دهند. 

راهکار مقابله با اینگونه اقدامات ضدهمبستگی و انسجام ملی، تقویت دیپلماسی عمومی در سطوح داخلی و خارج از کشور است که در این زمینه دستگاه‌های زیرمجموعه قوای سه‌گانه و همچنین تشکل‌های مردمی، وظایفی را برعهده دارند. 

اگر دیپلماسی را هنر ایجاد و برقراری ارتباط بر اساس منافع مشترک تعریف کنیم و سپس بخواهیم دیپلماسی محض (روابط بین دولت‌ها) را با دیپلماسی عمومی (روابط بین ملت‌ها) از هم جدا سازیم، در دیپلماسی عمومی به دو نوع دیپلماسی روستایی و دیپلماسی شهری خواهیم رسید. ایجاد و برقراری ارتباط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مابین طبقات اجتماعی در دو حوزه روستایی و شهری دارای مشخصات و مختصاتی است که رعایت آنها باعث استحکام و دوام ارتباطات خواهد شد و در سطح کلی، انسجام و همبستگی ملی را به ارمغان خواهد آورد. 

مراودات و مبادلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در دو سطح داخلی و خارجی باید بر اساس اصول و مبانی درست و منطقی به تعریف رسیده و جریان یابد و اگر ابعاد شکلی و ماهوی آن مخدوش شود، آسیب‌پذیری و شکنندگی، قطعی خواهد بود. برای رسیدن به استاندارد‌های لازم و ضروری، دستگاه‌های ذی‌ربط حاکمیتی و مردمی باید بدانند که چه رفتار‌هایی را باید طراحی و اجرا کنند. 

وزارتخانه‌های ارشاد، آموزش و پرورش، آموزش عالی، ورزش و جوانان، میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان صدا و سیما و چند دستگاه دیگر که فعالیت آنها مرتبط با موضوع مورد بحث‌مان هستند باید در این زمینه حرف‌هایی برای گفتن داشته باشند و بتوانند در مقابل انواع تهاجمات فرهنگی بدخواهان این مرز و بوم، مقاومت و پویایی ملی ایجاد کنند. 

ماهیت آناتومی قدرت مردم و حاکمیت در ایران چیست؟

حال رجوع می‌کنیم به موضوعی که در ابتدای این بحث، به آن پرداخته بودیم: آناتومی قدرت مردم و حاکمیت بر چه اصول و مبانی استوار است که ما در زمان بروز بحران‌ها، شاهد خلق شگفتی‌ها از سوی این دو قطب اصلی کشور هستیم؟

بر کسی پوشیده نیست که در بدنه قدرت حاکمیت و مردم کشورمان دو نوع پس‌انداز فرهنگی جریان دارد که جدای از هم نیستند و همیشه در مواقع بحرانی از آن حساب‌های پس‌انداز برداشت می‌شود تا از شرایط بحرانی خارج شویم و به آرامش برسیم. 

فرهنگ ملی و دینی و مذهبی با محوریت نام ایران همان مقوله‌ای است که بدخواهان میهن‌مان گاهی نمی‌بینند یا اینکه وجود آن را به شوخی می‌گیرند و منهای این واقعیت، به طراحی و اجرای عملیات براندازانه دست می‌زنند و این در حالی است که ملت ما هیچ‌گاه این فرصت را به آنان نخواهند داد و همیشه در صحنه‌های حساس، نقش خود را به خوبی انجام داده‌اند. حساب پس‌اندازی که ما همیشه در زمان‌های بحرانی از آن برداشت می‌کنیم تا بحران‌ها را با موفقیت پشت سر بگذاریم را چگونه باید مراقبت و محافظت کنیم؟

آیا این حساب پس‌انداز نباید مورد حمایت ویژه قرار گیرد؟ اگر پاسخ مثبت است، وظیفه مراقبت و محافظت از این حساب پس‌انداز بر عهده کیست؟ مردم یا حاکمیت؟ 

در این مرحله از بحث باید به یک مورد مهم اشاره داشته باشیم و آن امر مهم، دیپلماسی حاکم بر مردم و حاکمیت است و باید دید که روابط بین مردم و حاکمیت بر چه اصول و مبانی استوار است؟ آیا وضعیت و شرایط درست و منطقی در روابط بین این دو قطب اصلی کشور مشاهده می‌شود یا اینکه نیاز به مرمت و بازسازی در ساختمان قدرت مردم و حاکمیت وجود دارد؟

همه می‌دانیم که ما در اوج موفقیت‌های خود دارای نقاط ضعف نیز هستیم و بدون هیچ تردیدی باید به رفع معایب و نارسایی‌ها بپردازیم تا همیشه و در همه حال، حساب‌های پس‌انداز فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ما در شرایط مطلوبی قرار گیرد. همانگونه که در نظام اقتصادی، خلق پول و اعتبار از ضرورت‌های اجتناب‌ناپذیر به‌شمار می‌آید، در سایر نظام‌ها نیز این اصل حاکم است و نظام‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نیز نباید فارغ از این واقعیت‌ها بدانیم و درباره خلق اعتبار در فرهنگ، اجتماع و سیاست هم باید کوشا و پرتلاش باشیم. 

گاهی ساختمانی ساخته می‌شود که فقط در شرایط غیربحرانی می‌تواند سرپا بماند و با وقوع کوچک‌ترین بحران مانند زلزله، از هم فرو می‌پاشد و با خاک یکسان می‌شود. درباره ساختمان قدرت حاکمیت و مردم دیدیم که اینگونه نیست و در طول سال‌های پس از تحولات سال ۱۳۵۷ بار‌ها در مقابل زلزله‌های شدید دوام یافت و همچنان استوار مانده است. زیرساخت‌های استحکام و مقاومت این آناتومی قدرت چیست؟ آیا بهتر نیست کمی خودمانی‌تر این مباحث را ادامه دهیم؟

تا این نقطه از تاریخ، مردم و حاکمیت ایران از موقعیت‌های استثنایی برخوردار و بهره‌مند بوده و توانسته‌اند در مقابل رفتار‌های مخرب بدخواهان این مرز و بوم دوام بیاورند، اما این وضعیت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟

وقت آن است حساب‌های پس‌انداز اجتماعی را اعتبارسنجی کنیم

آیا زمان آن فرانرسیده است تا عوامل کاهنده و افزاینده اعتبار حساب‌های پس‌انداز فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میهن‌مان را شناسایی کنیم و آیا زمان برخورد مناسب و منطقی با این عوامل هنوز فرا نرسیده است؟

اکنون زمان آن فرارسیده است تا دستگاه‌های زیرمجموعه قوای سه‌گانه، با طراحی و اجرای برنامه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به تحکیم جایگاه کسانی که باعث افزایش اعتبار حساب‌های پس‌انداز اجتماعی می‌شوند بپردازند و از سوی دیگر، درباره کسانی که در جبهه مخالف قرار دارند و از عوامل کاهنده اعتبار حساب‌های پس‌انداز به‌شمار می‌روند، به تصمیمات درست برسند. 

اگر استحکام و وفاق ملی مهم است، باید استحکام و وفاق خانوادگی نیز مهم باشد و این در حالی است که بدخواهان، مبانی استحکام خانواده‌ها را هدف تهاجم فرهنگی خود قرار داده‌اند و ما آنگونه که باید، برای برون رفت از این بحران تلاش نمی‌کنیم. در صورتی که خانواده‌ها دارای قدرت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باشند، ما دارای استحکام و قدرت در دو بخش حاکمیتی و مردمی هم خواهیم بود و به نوعی می‌توان گفت که رگ و ریشه‌های آناتومی قدرت مردم و حاکمیت درهم تنیده هستند. 

طراحی و اجرای رویداد‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که در جهت تعیین و تبیین مبانی و اصول استحکام بدنه قدرت حاکمیت و مردم باشند، می‌توانند وضعیت و شرایط بهتری را برای کشور ما ایجاد کنند و باعث دفع دسیسه‌های بدخواهان علیه میهن‌مان شوند. 

امروزه پدیده‌های نوظهور فناورانه به ویژه هوش مصنوعی وارد مناقشات و منازعات رسانه‌ای شده است و ما نباید از این پدیده‌ها و آثار آن غفلت ورزیده و نسبت به آنها بی‌اعتنا باشیم بلکه باید با بهره‌گیری از توان علمی و عملی که به طور بالقوه و بالفعل در ما ایرانیان وجود دارد به مبارزه علیه برنامه‌های مخرب بیگانگان برخیزیم. تلاش برای ایجاد و برقراری دانایی و توانایی هرچه بیشتر مردم و مسئولان کشور در این باره می‌تواند خروجی‌های بسیار مثبتی را به‌وجود آورد و ما را در مقابل زلزله‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیار شدید، مقاوم سازد و مانع تزلزل و تخریب ساختمان قدرت حاکمیت و مردم شود. 

چه کسانی و با چه برنامه‌هایی می‌توانند خالق اعتبار‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای صندوق‌های حساب‌پس‌انداز حاکمیتی و مردمی باشند؟ آیا قادر هستیم پاسخگوی این پرسش باشیم؟ بی‌تردید، کسانی که بتوانند در دو بعد علمی و عملی به این پرسش پاسخ درست ارائه دهند خواهند توانست در این کارزار ملی، مشارکت مفیدتر و مؤثرتری داشته باشند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار