کد خبر: 1299314
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۰
جستار‌هایی در خصال شخصیتی شهید آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی در آیینه ۶ روایت
سردار احمد وحیدی: «آیت‌الله رئیسی در جنگ ترکیبی ۱۴۰۱ اعتقاد داشت باید بین کسانی که آگاهانه و مزدورانه برای بی‌ثباتی تلاش کرده و کسانی که ناآگاهانه فریب خورده‌اند، تفاوت قائل شد و صف‌شان را جدا کرد. می‌گفت برخورد‌ها باید بسیار نرم باشد. شخص ایشان، ما در وزارت کشور و فرماندهان فراجا به افرادِ در میدان تذکر می‌دادند که از سلاح استفاده نشود، ولو اینکه علیه‌شان نیز از سلاح استفاده شود!»
سمانه صادقی

جوان آنلاین: نخستین سالروز شهادت آیت‌الله دکتر سید ابراهیم رئیسی، فرصتی مغتنم است تا سیره مدیریتی وی مورد بازخوانی و بازنمایی قرار گیرد. در مقال پی آمده، برادر و شش نفر از همکارانش در دولت به روایت پاره‌ای از خاطرات‌شان در این فقره دست زده‌اند. امید آنکه تاریخ‌پژوهان انقلاب اسلامی و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید. 

مراقبه، محاسبه و رازداری

درآغاز این یادمان بهنگام می‌نماید قدری در باب خصال دیرین شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی سخن رود. چه این امر موجب می‌شود که اخلاق مدیریتی وی نیز به سهولت فهم گردد. سید علی رئیسی برادر شهید در باب خصال «شهید جمهور» در ادوار گوناگون حیات چنین آورده است:

«باید گفت که اخلاق‌مداری از شاخصه‌های شخصیت او بود و از همان نوجوانی سعی می‌کرد با خانواده و اقوام رابطه خوبی داشته باشد. همچنین اهل توسل به قرآن، اهل‌بیت (ع) و کار‌های تبلیغی بود و در دوران طلبگی اش هم به تبلیغ می‌رفت. او از کودکی اهل تواضع بود. این تواضع را در دوران میانسالی و حتی همین اواخر هم می‌دیدیم و مثلاً در روضه خانگی‌شان وقتی برایش جایی برای نشستن تعیین می‌کردند تا بنشیند، هر مکانی که می‌شد می‌نشست و نمی‌خواست برتر از دیگران باشد. از دیگر روحیات ایشان که بسیار بر آن اهتمام داشت، این بود که سید ابراهیم به مادر توجه بسیار داشت و از کودکی تا همین اواخر، همواره می‌کوشید به مادر احترام ویژه بگذارد و به ایشان خدمت کند. همیشه سعی داشت به مادر سر بزند و حتی با شرایط سخت امنیتی هم حتماً خدمت مادرمان می‌رسید و همیشه می‌کوشید رضایت ایشان را جلب کند. منزل مادر ما در منطقه‌ای متوسط است. شهید رئیسی در رفت‌وآمد به منزل مادر رعایت می‌کرد تا کسی متوجه نشود و واقعاً هم همسایگان دوردست، ما را نمی‌شناختند و بعد از شهادت باخبر شدند. البته برخی همسایگان مجاور مطلع بودند. حتی بنده هم شناخته شده نبودم و در شهر و محله به راحتی رفت‌وآمد داشتم و بعد از شهادت ایشان شناخته شدیم و مردم کم و بیش مطلع شدند. اخلاص فوق‌العاده و رازداری، مراقبه و محاسبه در رفتار، از جمله شاخصه‌های شخصیتی ایشان محسوب می‌شود. شهید رئیسی در هر منصبی که بود، مردم را محور قرار می‌داد و می‌کوشید خدمت به جامعه و مردم به نحو شایسته انجام پذیرد. از دیگر ویژگی‌های ایشان اهتمام بر زیارت ائمه اطهار (ع) بود؛ شهید رئیسی سعی می‌کرد تا در هر شرایطی زیارت اربعین را برود. به یاد دارم یک سال در مسیر پیاده‌روی اربعین بود و اتفاقاً با شهید سلیمانی هم دیدار کرد. ایشان توصیه می‌کرد در این راهپیمایی عظیم شرکت کنید و تعظیم شعائر الهی حتماً صورت بگیرد....» 

بر محمل عبادتی عاشقانه

از مدخل‌های مهم به شخصیت شناسی «رئیس‌جمهور شهید»، سیره عبادی وی بود. علاقه به راز و نیاز با حضرت حق و نجوا‌های متضرعانه به پیشگاه او به ویژه در مقاطع دشوار و تعیین کننده، در زندگی رئیسی مکانتی والا و دائمی داشت. آیت‌الله محمدمهدی شب زنده‌دار از فقهای شورای نگهبان در تبیین این امر خاطرنشان کرده است:

«یکی از ویژگی‌های برجسته شهید آیت‌الله رئیسی، انس و الفت با عبادت و مناجات با پروردگار متعال بود. سجده‌های طولانی، اشک‌های عاشقانه و خلوت با خداوند، بخشی جدایی‌ناپذیر از سیره عبادی ایشان به شمار می‌آمد. حتی در فرصت‌های کوتاهی که برای تشرف به حرم مطهر حضرت رضا (ع) فراهم می‌شد، ایشان با اشتیاق می‌کوشیدند در یکی از نماز‌های جماعت، ولو یک وعده شرکت کنند و از ثواب آن بهره‌مند شوند. با اینکه جایگاه رسمی و مدیریتی ایشان اقتضا می‌کرد تا از امکانات خاصی استفاده کنند، اما نهایت تواضع را در سلوک خود داشتند. به‌یاد دارم در یکی از سفر‌هایی که در هتل ولایت - که برای طلاب و علماست- اقامت داشتیم، ایشان نیز همانجا سکونت کردند و اتاقی عادی مانند دیگران گرفتند. رفتارشان کاملاً ساده و بی‌تکلف بود. حتی یادم است در همان سفر، برخی افراد نوزاد خود را نزد ایشان آوردند تا در گوش نوزاد اذان و اقامه بگویند و ایشان با کمال تواضع این درخواست را پذیرفتند. اینها جلوه‌هایی از روحیه طلبگی ایشان بود که در تمام شئون رفتاری و اجتماعی‌شان نمایان بود. با وجود مسئولیت‌های کلان، ایشان بار‌ها در سخنرانی‌های عمومی خود تصریح می‌کردند من یک طلبه‌ام و همین عنوان را بزرگ‌ترین افتخار خود می‌دانستند. شهید رئیسی ارزش واقعی خود را در طلبگی و در خدمت در اردوگاه حضرت بقیة‌الله الاعظم (ارواحنا فداه) می‌دیدند و این مسئله نشان می‌داد به‌خوبی درک کرده بودند که معنای واقعی طلبگی چیست و هرگز ظاهر امور دنیوی را بر آن ترجیح ندادند. بحمدالله روحیه جهادی و اخلاص در خدمت در ایشان موج می‌زد و دور از ذهن نیست اگر بگوییم خدای متعال به‌پاس همین اخلاص، مجاهدت‌ها و صفات برجسته، شهادت را نیز نصیب ایشان فرمود، چراکه شهدا نیز در محفل انس الهی، بهره‌مند از قرب الهی و انس با حق‌تعالی‌اند....» 

در قاموس او، اوقات فراغت مفهومی نداشت

از دیگر نکات بارز در سیره شهید رئیسی، پرکاری وی بود. گو اینکه خستگی به وجودش راه نداشت و همواره انجام کار‌ها را در زمانی زودتر از موعد مقرر کلید می‌زد. این امر موجب شد در دوره کوتاه ریاست جمهوری به توفیقاتی فراوان دست یابد. سیدمحمد حسینی معاون پارلمانی دولت سیزدهم در این باره اشاراتی به ترتیب ذیل دارد:

«شهید رئیسی دائماً می‌گفت: الفُرصَة تمُّر مرِّ السَحاب، فانتهزوا فرص الخیر: فرصت‌ها به سرعت باد عبور می‌کنند و زمان از دست می‌رود، فرصت‌های خیر را برای انجام بهنگام کار‌ها مغتنم بشمارید. کار مردم را سریع و بدون فوت وقت انجام دهید و اگر کوتاهی کنید، فردای قیامت باید جوابگو باشید. شهید جمهور کسی نبود که گرفتار دیوان‌سالاری اداری شود و انتظار داشت مدیران با نظارت و اشراف، کار‌ها را به‌سرعت به نتیجه برسانند تا بوروکراسی اداری اخلال در سرعت انجام کار‌ها ایجاد نکند یا آنها را متوقف نسازد. شباهت سیدابراهیم به شهید حاج قاسم سلیمانی این بود که مانند سردار دل‌ها در اخلاص، تدبیر و خستگی‌ناپذیری بی‌بدیل بود. شهید بزرگوار سلیمانی عزیز، ۴۱ سال در میدان رزم و جهاد بود و آرام و قرار نداشت و آقای رئیسی نیز واقعاً نستوه و خستگی‌ناپذیر در خدمت نظام و مردم بود. از زمان تولیت آستان قدس رضوی (ع) به چهار تا پنج ساعت استراحت در شبانه‌روز اکتفا می‌کرد و بقیه وقتش وقف تلاش و مجاهدت بود و اوقات فراغت و تفریح در قاموس او معنا و مفهومی نداشت. دیگر شباهت آیت‌الله رئیسی به سردار سلیمانی این بود که مانند شهید سلیمانی همواره در صحنه و میدان کار حضور داشت. انگار آقای رئیسی در خدمت به مردم و گره‌گشایی از مشکلات آنان آرام و قرار نداشت. عصر چهارشنبه سوم شهریور ۱۴۰۰، وقتی وزرا رأی اعتماد گرفتند، بلافاصله و بدون تشریفات معمول، آنها را روانه وزارتخانه‌ها کرد و صبح روز بعد یعنی پنج‌شنبه، بعد از حضور در مرقد امام خمینی (ره) و بهشت زهرا و میثاق با شهدا، اولین جلسه دولت سیزدهم را تشکیل داد و بعدازظهر عازم خوزستان شد و اولین سفر استانی را کلید زد. در حالی‌که روال عادی این بود که از شنبه کابینه کار را آغاز کند، اما ایشان نمی‌خواست فرصت این دو روز یا حتی چند ساعت را از دست بدهد. نکته دیگر در شیوه مدیریت وی این بود که با وقت‌گذاری بسیار سعی می‌کرد در حوزه‌های مختلف در جریان آخرین اخبار و رخداد‌ها باشد تا اظهار نظر، تصمیم‌گیری و اقدامی که می‌کند، سنجیده و دقیق باشد. مثلاً آخرین قیمت کالا‌ها را مرتب رصد می‌کرد و معمولاً در جلسات دولت و طی یادداشتی از وزرای مربوطه علت افزایش را جویا می‌شد یا در تعامل با نمایندگان مجلس نه تنها ارتباط قابل‌توجهی با آنان داشت، بلکه اظهارنظر‌ها و موضع‌گیری‌های آنان را هم مطالعه می‌کرد....» 

اهل هزینه دادن برای نظام بود

«خادم جمهور» در ادوار گوناگون حیات سیاسی خویش همواره در حوالی مجاهدت و شهادت منزل داشت. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برای ماندگاری و کارآمدی نظام برآمده از آن از بذل نفس و نفیس دریغ نکرد و در این مسیر استقامت ورزید. سپهر خلجی رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت سیزدهم در این خصوص اذعان می‌کند:

«آقای رئیسی معتقد بود امکانات و استعداد در کشور کم نداریم و باید بتوانیم از اینها برای پیشرفت همه جانبه استفاده کنیم. او حل مسائل را در داخل جست‌و‌جو می‌کرد و نه در خارج. البته این نکته به آن معنا نبود که با خارج ارتباط نداشته باشد، بلکه اتفاقاً در دوران سه‌ساله مسئولیت ایشان دستاورد‌های بزرگی در عرصه‌های مختلف سیاست خارجی شکل گرفت، اما در عین حال معتقد بود جمهوری اسلامی این ظرفیت را دارد که بتواند بدون نگاه به خارج بر بسیاری از مشکلات فائق آید. آقای رئیسی اهل هزینه‌دادن برای نظام بود و واقعاً هم هزینه می‌داد، نه مانند برخی مسئولان که تا قدری مورد فشار قرار می‌گیرند، همه‌چیز را فدای خود می‌کنند یا از نظام و ارزش‌ها و انقلاب و شخصیت‌های ملی و مذهبی برای خود هزینه می‌کنند. او خود را سرباز انقلاب می‌دانست. رئیس‌جمهور شهید حقیقتاً در قبال نظام و رهبری، شأنی جز سربازی برای خود قائل نبود. خیلی‌ها را دیدیم که وقتی قدری مورد اقبال مردم قرار گرفتند، دچار توهم شدند و با نظام زاویه پیدا کردند، ولی شهید رئیسی با اینکه محبوب قلوب مردم بود، اما خود را خدمتگزاری ساده می‌دانست. به‌یاد نداریم که آقای رئیسی، یک پنج‌شنبه و جمعه را تعطیل بوده باشد. با اینکه با این حجم از کار، قاعدتاً میزانی از استراحت طبیعی است، اما آقای رئیسی اینگونه نبود. شهید رئیسی اهل امید بود و هیچ‌گاه او را ناامید نمی‌دیدیم. به‌رغم اشراف بر مسائل و مشکلات کشور، اما هیچ‌گاه دچار یأس نشد و به جامعه هم امید می‌داد. ممکن بود در صحبت با مردم بگوید که کشور دچار مشکل اقتصادی است، اما ترس را به دل مردم نمی‌انداخت. آقای رئیسی اهل تصمیمات بزرگ بود و با این مشی جلو می‌رفت. در سیاست داخلی و خارجی تصمیمات بزرگی برای حل مسائل اتخاذ کرد و بسیاری از مسائل مانند حل ارتباط با عربستان، حرکت به سمت برقراری روابط با مصر و ... در آن دوره بنیان گذاشته شد. همچنین پیوستن ایران به اتحادیه‌های بین‌المللی که دستاوردی برای کشور بود، با تصمیم دولت سیزدهم عملی شد....» 

در جنگ ترکیبی، حساب مزدوران را از فریب خوردگان جدا کرد

نحوه مواجهه شهید رئیسی با جنگ ترکیبی موسوم به «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱، بس درس آموز و عبرت آفرین است. وی در عین صبر و آرامش، با این توطئه پیچیده مواجه شد و رفته رفته امواج آن را فرونشاند. سردار احمد وحیدی، وزیر کشور دولت سیزدهم در روایت ماجرا می‌گوید:

«همان‌طور که رهبر معظم انقلاب نیز اشاره فرمودند، دشمن در آن سال یک جنگ ترکیبی پیچیده را با طراحی دقیق به اجرا در آورد. هدف دشمن در آن طراحی، براندازی نظام بود. البته لایه‌های مختلفی داشت، عده‌ای مزدور داخلی بودند که از بیرون خط می‌گرفتند. عده‌ای تحت تأثیر جنگ شناختی قرار گرفته و وارد صحنه شده بودند. مسئله کاملاً مشخص بود که یک دختر خانم فوت شد و این مانند هزاران پدیده دیگر بود و قوه قضائیه پیگیری می‌کرد و اگر کسی تخلفی داشت، رسیدگی و روال قانونی طی می‌شد. از شخص مقام معظم رهبری تا رئیس‌جمهور و دست‌اندرکاران ابراز تأسف کرده بودند، ولی مشخص بود این یک بهانه بود. همچنین گروهک‌های تجزیه‌طلب غرب کشور در این عرصه فعال شدند و البته برخی نیز کم‌اطلاع بودند و به‌علت عدم شناخت، وارد صحنه شده بودند. شهید رئیسی با نگاه همه‌جانبه، مسئله را رصد می‌کرد. او اعتقاد داشت باید بین کسانی که آگاهانه و مزدورانه برای بی‌ثباتی تلاش کرده و کسانی که ناآگاهانه و فریب خورده‌اند، تفاوت قائل شد و صف‌شان جدا شود. همچنین می‌گفت باید برخورد‌ها نیز بسیار نرم باشد. شخص آیت‌الله رئیسی، ما در وزارت کشور و فرماندهان فراجا به افرادِ در میدان تذکر می‌دادند که از سلاح استفاده نشود، ولو اینکه علیه‌شان نیز از سلاح استفاده شود. در این‌خصوص نیز شهدای عزیزی از جمله شهید عجمیان ناجوانمردانه به شهادت رسیدند. همچنین ایشان و ما در وزارت کشور تأکید داشتیم که باید فضا‌های دانشگاه‌ها به‌آرامی مدیریت شود و به رغم برخی شلوغی‌ها در بعضی دانشگاه‌ها - که شعار‌های هنجارشکنانه سر داده شد- حتی یک نیروی مسلح وارد دانشگاه نشد! در حالی که در غرب می‌بینیم که چه برخوردی با دانشجویان دارند! روحیه شهید رئیسی در خستگی‌ناپذیری، شگفت‌انگیز بود و دوست و دشمن بر این مسئله اعتراف دارند. ما شاهد بودیم که حجم کار، تلاش، حضور در صحنه و فعالیت‌شان بسیار بالا بود. مثلاً زمانی که قیمت‌ها افزایش یافته بود، اگر فرد دیگری مسئول بود، برای اینکه از مردم حرف نشنود، بین جامعه حاضر نمی‌شد، ولی ایشان با کمال شجاعت شخصاً بین مردم می‌رفت. به یاد داریم مثلاً یک موضوع مرتبط را ساعت ۲ نیمه‌شب با وزیر مربوطه تماس می‌گرفتند و پیگیری می‌کردند. ساعات کاری‌شان به‌نحوی بود که بعد از ساعت ۱۲ شب، بخشی از کارهایشان را دنبال و پیگیری می‌کردند....» 

واجد سکینه روحی و قلبی

و سرانجام شهید آیت‌الله رئیسی در دیپلماسی فعال و عزتمندانه خویش از مباهات به مفاخر دینی و انقلابی کشورمان ابا نداشت و در مجامع جهانی ازجمله سازمان ملل متحد، قرآن شریف و تصویر سردار شهید قاسم سلیمانی را سرِ دست می‌گرفت. خاطرات رضا نقی‌پور، معاون مراسم و تشریفات دفتر رئیس‌جمهور در این موضوع، ختام نوشتار ماست: 

«آقای رئیسی، یک شخصیت واجد سکینه قلبی بود. این از آن جهت بود که ایشان در تمام لحظه‌های زندگی، برای رضایت خدا گام برمی‌داشت. به‌عنوان مثال، روزی که خبر داده شد رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در دمشق حمله کرده و برخی مستشاران ما به شهادت رسیده‌اند، شهید رئیسی در میزبانی از ایتام بودند و نشست افطاری داشتند. آقای اسماعیلی رئیس‌دفترشان خبر را به اطلاع‌شان رساند. به رغم اینکه خبر ناراحت‌کننده بود، ایشان با کنترل احساسات، برنامه با ایتام را ادامه دادند و بعد از آن بلافاصله به جلسه ویژه مسئولان نظامی و امنیتی مرتبط با این مسئله رفتند. ما همیشه آرامش را در چهره ایشان می‌دیدیم و به‌یاد ندارم ایشان به‌هم‌ریخته باشند. در این موارد نیز اطمینان قلبی‌شان محفوظ بود. هر اتفاق خوبی را از جانب خدا می‌دانستند و تلاش برای رفع مشکلات مردم برایشان اهمیت داشت و مشکلات مردم بود که ناراحت‌شان می‌کرد. درباره سخنرانی شهید رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۴۰۱ که ایشان تصویر شهید سلیمانی را بالای دست برد و در برابر دیدگان جهانیان گرفت، ما از قبل آماده انجام این کار بودیم و آقای رئیسی بعد از انتظار در محل مشخص و فرارسیدن زمان سخنرانی رئیس‌جمهوری اسلامی ایران با متن سخنرانی و همچنین همراه داشتن تصویر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، پشت جایگاه سازمان ملل قرار گرفتند. وقتی رئیس‌جمهور شهید در اثنای صحبت با شجاعت تصویر سردار دل‌ها را بالا بردند و مطالبه رسیدگی دادگاه بین‌المللی درخصوص این جنایت را مطرح کردند، من هم مانند بسیاری از ایرانیانی که این قاب ماندگار را می‌دیدند، اشک ریختم و تحت تأثیر قرار گرفتم! این اقدام آقای رئیسی، دارای پیام‌های مهمی بود. وقتی رئیس‌جمهور ایران با حضور در نشست سازمان ملل، در کشوری که سال‌های سال با ما دشمنی کرده و رئیس‌جمهور آن قاتل محبوب‌ترین چهره ملی ماست، تصویر این شهید را بر دست می‌گیرد، نشان از اقتدار و شجاعت حاج آقا و نشان دادن جایگاه سردار سلیمانی در قلوب مردم ایران بوده است. همچنین در جریان حضور ایشان در سال ۱۴۰۲ در سازمان ملل، همزمان با چندین مورد اهانت به قرآن کریم در برخی کشور‌ها و حمایت‌های سران این کشور‌ها از این اقدام ننگین، ایشان نسخه‌ای از قرآن را بر دست گرفت و ندا سر داد که حقیقت نمی‌سوزد! آن‌زمانی که آقای رئیسی در حال سخنرانی بود و نسخه‌ای از کلام‌الله را بلند کرد، رئیس‌جمهور الجزایر نفر بعدی بود که باید سخنرانی می‌کرد. او از اقدام رئیس‌جمهور ایران در دفاع از قرآن و مظلومانِ عالم شگفت‌زده شد و با مشت گره کرده به من گفت ماشاءالله و من پاسخ دادم الحمدلله....»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار