جوان آنلاین: واقعیت این است که دانشگاه هنر اگر آنچنان که باید شایسته باشد فقط هنرمند را باسوادتر و توانمندتر میکند. باید افسوس بخوریم که پس از ۴۰ سال از انقلاب به فکر هنرمندان انقلابی و هنرگردانها افتادهایم.
مهدی کلهر از مدیران قدیمی حوزه فرهنگ و هنر که جایزه «هنرگردان برتر» را در هفته هنر انقلاب دریافت کرده، درباره جایزه «هنرگردان» به مهر گفت: واژه هنرگردان برای من هم تازگی داشت. وقتی از دوستان درباره دلیل این نامگذاری پرسیدم، گفتند این عنوان را براساس واژه کارگردان انتخاب کردهاند. مشاور و مدیر در خارج از کشور معانی مختلفی دارند و هنرگردان میتواند به معنای مشاور عالی و حامی یک پروژه باشد.
این مدیر باسابقه تأکید کرد: دانشگاه هنرمند تربیت نمیکند؛ واقعیت این است که دانشگاه هنر اگر آنچنان که باید شایسته باشد فقط هنرمند را باسوادتر و توانمندتر میکند. این اتفاق مختص ایران نیست و در دانشگاههای اروپا و امریکا نیز همین روند حاکم است. کلهر در ادامه تصریح کرد: من از سال ۵۸ پیشنهادی را مطرح کردم که مورد تأیید افرادی مانند شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر، دکتر گلزاده غفوری و آقای رجایی و دیگران قرار گرفت و دفتر پژوهشی امور هنری و نمونهسازی در آموزش و پرورش ایجاد شد. این اقدام بستری فراهم کرد تا هنر از حالت مبتذل و فاسد پیش از انقلاب خارج شود و پویایی پیدا کند.
وی افزود: یک بخشنامه نانوشته وجود داشت که هر هنرمندی که میخواست با انقلاب همکاری کند، به اتاق من میآمد و ما با آغوش باز از او استقبال میکردیم. بهطور مثال، روزی آقای سلحشور آمدند و گفتند که من مداح هستم، اما به تئاتر علاقهمندم و پیش از انقلاب در مساجد تئاتر برگزار کردهام. ما هم ایشان را به سازمان تبلیغات اسلامی و آیتالله امامی کاشانی معرفی کردیم که خوشبختانه به یک کارگردان تبدیل شدند.
کلهر عنوان کرد: من هر جا که کار لنگ میزد، وارد میشدم و مسئولیتی را برعهده میگرفتم. مثلاً در اوایل انقلاب، وقتی قرار شد کتابهای درسی تغییر کند، ما شبانهروزی کار کردیم تا این مأموریت به سرانجام برسد. پس از آن به این نتیجه رسیدیم که آموزش و پرورش به سرود (همخوانی گروهی) نیاز دارد. حافظ هم در شعری میگوید که چو در دست است رودی خوش، بزن مطرب سرودی خوش. البته آموزش و پرورش به سرود به معنای همخوانی احتیاج داشت.
وی افزود: من از قبل از انقلاب، آقای شجریان و آقای لطفی را از دور میشناختم. با آنها تماس گرفتم و آقای لطفی که در آن زمان رئیس دانشکده هنرهای زیبا بود با تواضع پذیرفت و پس از یک ساعت گفتوگو به نتیجه رسیدیم. رابطه من با شهید آوینی نیز چنین بود و تا زمان شهادت ایشان، این ارتباط روزبهروز مستحکمتر میشد.
این هنرمند با انتقاد از بیتوجهی به هنرمندان متعهد گفت: این بسیار ناپسند است که یک حکومت، عناصری را که باعث دوام و هدایت افکار و احساسات عمومی میشوند، نادیده بگیرد. من شرمندهام که شورای عالی انقلاب فرهنگی و دانشگاه علامه طباطبایی (که استاد اکبر عالمی در آن تدریس میکرد) نسبت به درگذشت این هنرمند بزرگ واکنش در خوری نشان نداد. بنابراین برگزاری چنین بزرگداشتی قطعاً مهم است، زیرا جامعه باید هنرمندان متعهد و افراد تأثیرگذار را بشناسد. در غرب نیز برخی از هنرمندان، جوایزی مانند اسکار را نمیپذیرند، اما این به معنای بیتوجهی به هنرمندان متعهد و مسئول نباید باشد.
وی با تأسف بیان کرد: باید افسوس بخوریم که پس از ۴۰سال از انقلاب، البته «به جز جشنوارههای فجر» تازه به فکر هنرمندان انقلابی و هنرگردانها افتادهایم، در حالی که بسیاری از آنان دیگر در میان ما نیستند.
کلهر در پایان صحبتهایش عنوان کرد: من در سمتهای مختلفی خدمت کردهام، اما تاکنون در هیچیک از جلسات تودیع و معارفه مربوط به خودم شرکت نکردهام، زیرا دوست ندارم تلاش و رنجی را که کشیدهام در ازای دریافت یک تابلو یا قالیچه معاوضه کنم. اما تقدیرنامه هنرگردان انقلاب را پذیرفتم، چون این جایزه از سوی نهادهای حکومتی نبود، بلکه گروهی از جوانان دلسوز و اهل هنر انقلاب بودند که به خانه ما آمدند. همان روز هم گفتم اگر این جایزه از سوی نهادهای رسمی بود آن را نمیپذیرفتم.