جوان آنلاین: اساسیترین پرسش پس از تماشای دنباله جدید گلادیاتور از ریدلی اسکات، این است که آیا اساساً مخاطب جهانی به تماشای یک فیلم به مثابه یک درام دعوت میشود یا قرار است شاهد یک شوی جذاب تلویزیونی یا یک بازی هیجانانگیز باشیم.
این جذابیت و هیجانانگیز بودن، دو مؤلفه مهمی هستند که گویا در ساخت دنباله گلادیاتور محصول سال ۲۰۰۰ که ۲۴ سال بعد نسخه بهروز شدهاش روانه سینماها شده به شدت مورد توجه سازندگان بوده است. اینکه مخاطب بیحوصله و فکرمشغول این روزها که عادت دارد بهطور مدام در شبکههای اجتماعی پرسه بزند، فقط خسته نشود و فیلم کشش لازم را برای این همراهی او فراهم آورد.
از این جنبه، فیلم کشش لازم برای تماشای یکباره یک اثر ۱۵۰ دقیقهای را دارد و آنقدر اتفاقات محیرالعقول، صحنههای باشکوه، دکورهای عظیم و چهرههای متعدد و جذاب در فیلم دیده میشود که به سختی میتوان گفت تماشای اولین بار فیلم آنقدرها هم ملالآور است، اما کار وقتی عیب پیدا میکند که بخواهیم ورای این سطح جذاب و رنگ و لعابهای عظیم و گرانقیمت به عمق داستان و روابط شخصیتها برسیم، اینجاست که دست سازندگان از ارائه یک اثر ماندگار همچون نسخه اولیه در سال ۲۰۰۰ خالی میشود یا با یک اثر یکبارمصرف و سطحی روبهرو خواهیم بود. داستان فیلم گلادیاتور ۲ را میتوان در کمتر از دو سطر خلاصه کرد؛ نخست اینکه یک سرباز قدرتمند که بعدها تبدیل به گلادیاتور فیلم میشود در اثر درگذشت معشوقهاش سودای انتقام دارد و دیگر اینکه همین شخصیت نسبتی خونی با ماکسیموس گلادیاتور اصلی نسخه اول نیز پیدا میکند که قرار است این دو تعلیق قصه را شکل دهند و کشش و همراهی آن را سبب شوند. دو خط روایی که بهطور مشابه در گلادیاتور یک نیز دنبال شده بود، البته با این تفاوت که نسخه دوم گلایاتور تحت تأثیر تکنولوژیهای روز سینمایی تا حد زیادی مقهور تکنیک و به اصطلاح تکنیکزده است و از آن فضای حماسی فیلم اول و شخصیت قهرمانمحور آن تنها یکسری دوئلها و تقابلها را میبینیم که به هیچ وجه شخصیت ماندگار و قصه با چفت و بستی تحویل مخاطب سادهانگار و سریعالرضای این روزهای سینمای جهان نمیدهد.
گلادیاتور ۲ به احتمال زیاد در فصل جوایز از جمله اسکار دست خالی برنخواهد گشت، بهخصوص اینکه شانس زیادی برای کسب جوایز تکنیکی و بصری دارد و از طرف دیگر گروه بازیگری فیلم، بهخصوص دنزل واشنگتن از بختهای اصلی دریافت جایزه بازیگری هستند. با این حساب حتی اعضای آکادمی و داوران این جشنوارهها و مراسم نیز میدانند که گلادیاتور ۲ حتی شبحی ساده از گلادیاتور یک نیز نشده و نمیتوان شخصیتهای ماندگار آن فیلم را با کاراکترهای کارتونی ورسیون ۲۰۲۴ مقایسه کرد.
در پایان باید به یک تحلیل فرامتنی پیرامون رویکرد ریدلی اسکات در دو پروژه سینمایی اخیرش در سال ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ اشاره کرد که با توجه به بازخوردها و نحوه پرداخت این دو فیلم، آنچنان هم دور از تصور نیست و آن این است که ریدلی اسکات یک کارگردان بریتانیایی شاغل در امریکاست و تصویر دو کشور رقیب اروپایی در دو فیلم اخیرش، یعنی فرانسه در فیلم ناپلئون و ایتالیا در فیلم گلادیاتور از فرومایهترین و نازلترین بازنماییهایی است که در تاریخ سینما از دو کشور انجام شده است. گویی اسکات انگلیسی نتوانسته بغض و نگاه خصمانه خود به فرانسه و ایتالیا و تمدن این دو کشور را پنهان کند و نتیجه آن شده که در هر دو فیلم، بازنمایی دو تمدن اروپایی به شکلی تنفرآمیز و منزجرکننده بازتاب داده شده است.