جوان آنلاین: در این روزگار تقریباً همه سلایق و تفکرات مختلف متفقالقول هستند که برای تثبیت و ماندگار شدن هر اتفاق و موضوعی باید برای آن پیوست فرهنگی ارائه کرد یا آن را محور تولیدات آثار هنری متنوع در عوالم چندگانه فضای هنری قرار داد. فرقی هم ندارد که موضوع و سوژه مورد نظر یک شخصیت مانند شهید سلیمانی، شهید قرهنی یا شهید بهشتی باشد یا یک رویداد و اتفاق مانند فتنه سال ۸۸ یا حماسه ۹ دی، تنها باید آن را به هنر آغشته کرد تا در مقابل غارتگری زمان و ایام و همچنین جعل و تحریف بدخواهان از هر گزندی مصون بماند و صدالبته برای مخاطب هم جذاب و گیرا باشد.
متأسفانه روزهایی مانند حماسه ۹ دی که در تقویم انقلاب و تاریخ کشور از آنها با تعبیر یومالله یاد میشود یا اینکه یادآور اقدامی انقلابگونه از سوی مردم است، مهجور و مظلوم هستند. این مهجوریت و مظلومیت دو وجه دارد؛ یکی اینکه برخی به هر دلیل قبیلهای و جریانی مایل نیستند آنها را یادآوری کنند و وجه دوم نگاه تقویمی داشتن به آنهاست.
یک فیلم و دیگر هیچ
امسال پانزدهمین سالگرد حماسه ۹ دی و دفع فتنه بزرگ سال ۸۸ را هم پشت سر گذاشتیم، اما دریغ و افسوس که به غیر از چند شبشعر و تعدادی اثر هنری در حوزه تجسمی و احیاناً تعدادی موسیقی که به زحمت تعدادشان به انگشتهای دست میرسد، تولید محتوایی صورت نگرفته است. تنها اثر سینمایی که در طول این سالها با محوریت مسئله فتنه ۸۸ و اشاره به حماسه ۹ دی ساخته شده، فیلم سینمایی «قلادههای طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی است!
باورمندی به اثرگذاری هنر و همچنین به معنای واقعی کلمه «یومالله» دانستن چنین روزهایی باید موتور محرک مسئولان و هنرمندان و همچنین بخشهای حاکمیتی باشد که اتفاقاً در ساختار درونیشان چنین رویکردهایی برایشان تعریف و تبیین شده است و چه بسا اگر اینگونه ایام و اتفاقات انقلابی نبود وجود آنها هم توجیهی نداشت. ۱۵ سال از فتنه سال ۸۸ و حماسه عظیم و مردمی ۹ دی که منجر به برچیدن بساط فتنهگران و هتاکان به ارزشهای دینی و مذهبی از جمله عاشورای حسینی شد میگذرد، اما در کمال حیرت و ناباوری به برگزاری تقویمی مراسم سالانه آن اکتفا میشود یا نهایتاً چند همایش و دورهمی هم برگزار میگردد؛ همین و تمام!
مستغاثی: همگام نبودن حوزه فرهنگ با انقلاب اسلامی
با کمال تأسف باید بگوییم که با وجود ظرفیت عوالم هنری مانند موسیقی، سینما، تئاتر و مدیومهایی مانند تلویزیون و جدیداً شبکه نمایش خانگی، تنها توانستهایم یک اثر سینمایی در رابطه با حماسه ۹ دی تولید کنیم. سعید مستغاثی، منتقد شناخته شده سینما در این زمینه میگوید: متأسفانه حوزه فرهنگی در کشور ما همگام با انقلاب اسلامی و ملت به پیش نمیرود و از سوی دیگر مسئولان فرهنگی به دلیل همان تفکرات غلطشان به دغدغهمندان نظام و انقلاب اسلامی اجازه کار و فعالیت نمیدهند. متأسفانه ما در حوزه سینمای استراتژیک و بهخصوص در رابطه با حماسه عظیم ۹ دی دچار کمکاری هستیم و کاری تاکنون در این زمینه انجام نشده و ما تنها نمونه نادری که در این باره داریم، فیلم «قلادههای طلا» است. این باعث تأسف و شرمساری است که ما در سینمای جمهوری اسلامی ایران در رابطه با حماسهای که به تصریح بسیاری از خارجیها و حتی داخلیها جزو یکی از مهمترین وقایع تاریخ کشورمان است، هیچ کاری نکردهایم و برای ماندگاری در تاریخ هم که شده یک اثر شاخص سینمایی با این مضمون تولید نکردهایم.
این منتقد سینما تأکید میکند: ۹ دی نقطه برجستهای از تاریخ معاصر کشور ماست و اگر مسئولان فرهنگی کشور اندکی بصیرت داشته باشند باید از سینماگرانی که دغدغه تولید آثار مرتبط با این حماسه عظیم را دارند، حمایت کنند. سینمایی که ما امروزه شاهد آن هستیم، کمترین قرابت و همخوانی با تفکرات مردمی، خواستهها و نیازهای آنها دارد؛ متأسفانه نه تنها سینما که بهطور کل فضای فرهنگی در کشور ما بسیار ناسالم است. ما در حوزههایی مانند رسانه و نشر نیز با فضایی سکولار که عمدتاً بازماندگان قبل از انقلاب اسلامی آنها را اداره میکنند، روبهرو هستیم و بساط این اتفاقات شوم و ناشایست با همت نیروهای متعهد انقلابی و ملت شریف ایران باید برچیده شود.
البته در سالهای گذشته چندین کار موسیقایی با محوریت اتفاقات سال ۸۸ از سوی حامد زمانی تولید شد، اما بعداً اثر یا آثاری که بتوانیم آنها را احصا و به مخاطب معرفی کنیم و بگوییم که این اثر هنری فاخر با محوریت حماسه ۹ دی و فتنه سال ۸۸ تولید شده است، نداریم!
اگر خودمان روایت نکنیم دشمن روایت میکند
هر یک از رشتهها و عوالم مختلف هنری میتوانند به فراخور شرایط و البته تأثیرگذاری خود، ابعاد مختلفی از این حادثهی عظیم را واکاوی و تبیین کنند تا بدنه جامعه در برابر فتنههای احتمالی دیگر یا اتفاقات مشابه واکسینه شوند. قدر مسلم اینکه اگر این سستی و کوتاهی را نخواهیم به نفوذ تعبیر کنیم، قطعاً چیزی جز ترکفعل و قصور نمیتواند باشد و نباید از نسلهای جدید توقع داشته باشیم که خودشان عالم به زوایا و ریشه و بهانه حوادث آن سال باشند. جعل روایت و مخدوش کردن حقیقت در کنار ادراکسازی غلط از وقایع بخشی از اقداماتی است که دشمنان و فتنهگران با عملیاتهای رسانهای متعدد برای تخریب اذهان مخاطبان نسبت به ارزشها و هنجارهای جامعه و انقلاب بر آن تکیه دارند. اگر قرار باشد با همین منوال و تفکر تقویمی به حوادث تعیینکننده انقلاب بپردازیم نباید توقع داشته باشیم که نسل جدید یا نسلهای آینده همچنان این آرمانها را سر دست بگیرند یا از آنها جانبداری کنند؛ چه اینکه از یک طرف برای عرضه کردن دستش را از هر نوع محتوای فرهنگی و هنری خالی نگه داشتیم و از سوی دیگر جریان مخالف به جا انداختن روایت غلط خودش و نعل وارونه زدن بر وقایع فضا را به دست میگیرد و عرصه را برای یکهتازی خودش و تفکرات متبوعش باز و بدون هماورد میبیند.
یکی از رازهای بزرگ ماندگاری و استواری انقلاب اسلامی که با وجود این همه دشمنی و نفوذ و خیانت خرابکاران داخلی همچنان به مسیرش ادامه میدهد، منطق قوی و استدلال عقلایی است که با میدانداری چهرههای فرهنگی و هنری و تولید آثار متنوع برای آن است. حقیقت حماسه ۹ دی نباید با وجود این همه هنرمند کاربلد و حرفهای دچار رخوت و مهجوریت باشد و در این مسیر وظیفه دستگاههای دولتی و حاکمیتی برای تقویت رویدادها و تولید آثار متنوع غیرقابل انکار است.