جوان آنلاین: کتاب «آقای بادیگارد» برداشتی آزاد از زندگی شهید مهدی عراقی به قلم و روایت نفیسه زارعی است که توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب روایتی متفاوت از شخصیت و منش شهید عراقی به مخاطبان ارائه میکند، شخصیتی فراتر از یک فرد حزبی یا جناحی، در قامت یک پهلوان جوانمرد. کسی که لوطیها و هیئتیها در مبارزه با او همراه میشدند. زندانیهای سیاسی مسلمان او را «بابا» صدا میزدند و امامخمینی (ره) او را «پهلوان» خطاب میکرد. «جوان» در گفتگو با نویسنده این اثر که برای طیف جوان و نوجوان نوشته شده، به بررسی فرمی و محتوایی و همچنین شیوه روایتگری آن پرداخته است.
لفظ بادیگارد دارای بار معنایی خاصی است، چرا از این لفظ برای نامگذاری کتاب استفاده کردید؟
برخی کارها اسامی خودشان را به همراه خودشان میآورند، اتفاقی که در مورد کتاب «آقای بادیگارد» افتاد، این بود که ما در سیر روایتمان به نقطهای رسیدیم که شهید عراقی به واسطه فیزیک بدنی و پرجرئت بودن یا به تعبیر بچههای زورخانه جگر داشتن در پاریس به عنوان محافظ شخصی حضرت امام (ره) انتخاب میشود و به رتق و فتق کارهای ایشان میپردازند. در واقع قبل از اینکه اساساً تیم حفاظت از شخصیتها تشکیل شود این شهید بزرگوار به صورت شخصی و از سر عقیده و علاقهای که به حضرت امام داشتند، بادیگارد شخصی ایشان میشوند. شاید این نکته را کمتر در روایتها و تاریخ شفاهی انقلاب که در مورد شهید عراقی گفته شده شنیده باشیم، برای همین ما تصمیم گرفتیم عنوان آقای بادیگارد را برای کتاب انتخاب کنیم.
این کتاب چه بخشی از زندگی شهید عراقی را روایت میکند؟
کتاب از نقطه آغاز حرکت حاج مهدی عراقی برای عضویت در جریانهای انقلابی در دهه ۴۰، زمانی که جرقه اولیه انقلاب توسط حضرت امام زده میشود را روایت میکند. مخاطب همراه حاج مهدی که شخصیت اصلی کار است، روایت راویان مختلف از اتفاقات را میخواند، حالا این روایت ممکن است ترور حسنعلی منصور باشد یا مراودات شهید عراقی با آیتالله کاشانی. ما در این اثر مقاطع مختلفی از تاریخ معاصر کشورمان را برای مخاطبان نوجوان و جوان به تصویر کشیدیم.
طرح اولیه نوشتن کتاب «آقای بادیگارد» چگونه شکل گرفت؟
ما یک پروژهای را از جانب مؤسسه فرهنگی - هنری آفاق مدیا که متشکل از چندین نفر از بچههای انقلابی است، تعریف کردیم و بر اساس آن قرار شد شهدای ورزشکار را در قالب کتاب معرفی کنیم. بعد از آن در خصوص شهدای ورزشهای پهلوانی با مسئولان ورزشهای زورخانهای و پهلوانی از جمله سردار بارانچشمه رایزنی کردیم. لیست عریض و طویلی از شهدایی که در دوران قبل از انقلاب، دفاع مقدس و دفاع از حرم فعالیت میکردند به ما ارائه شد. بهطور اتفاقی متوجه تصویر شهید عراقی روی دیوار فدراسیون شدم. از آنجایی که یک آشنایی با این شهید داشتم، پس از بازگشت به این نتیجه رسیدیم که بهتر است اولین کار از این مجموعه که در واقع نقطه شروع آن محسوب میشود با داستان زندگی شهید عراقی از دریچه و زاویه دید ورزشهای پهلوانی آغاز شود. این کتاب شامل چندین داستان کاملاً متفاوت از شخصیت ایشان است. در این مجموعه علاوه بر شهید عراقی، ما مجموعهای از داستانهای ورزشهای پهلوانی را درباره شهدای پهلوان خواهیم داشت.
منظورتان این است که این کتاب اولین جلد از یک مجموعه چند جلدی است؟
بله، مجموعه داستان دوم هم در راه است که انتشارات شهید کاظمی مسئولیت آن را برعهده دارد و آن هم در مورد یکی از مرشدهای زورخانه است که در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده و همراه یار همیشگی شهید سعید طوقانی بوده است.
حضور نویسنده در اثر و استفاده از عناصر دراماتیک داستانی چگونه اتفاق میافتد؟
ما در این کتاب از عناصر دراماتیک استفاده کردیم، ولی یک نکتهای که خیلی بارز بوده و همانطور که روی جلد کتاب هم قید شده، برداشتی آزاد از زندگی شهید عراقی است، یعنی به این نحو که مقاطع مختلف زندگی ایشان را در نظر گرفتیم و حتی لحن شهید عراقی را مطابق با یک کتاب مفصلی که در مورد ایشان با عنوان «ناگفتههای شهید عراقی» تألیف شده، نزدیک کردیم و به نوعی لحن کتاب آقای بادیگارد لحن اقتباس شده از صحبتهای شهید عراقی است. در این کتاب برخلاف دیگر آثاری که معمولاً به شهید عراقی وابستگی حزبی و جناحی میدهند، هیچگونه وابستگی حزبی و جناحی در آن وجود ندارد و شهید عراقی یا همان «داش مهدی» به معنای واقعی کلمه یک انسان انقلابی یار امام دیده میشود.
با توجه به فعالیتهای متنوع شهید عراقی وجه اصلی شخصیتمحوری او در این کتاب چیست؟
وجه اولی که ما کاملاً از آن استفاده کردیم، منش پهلوانی، رادمردی و جوانمردی شهید عراقی است. البته یکسری از آیینها و سنتهایی که در زورخانه وجود دارد هم در این اثر مورد اشاره قرار گرفتهاند درونمایه قصههای ما را همین ورزشهای پهلوانی و زورخانهای که تقریباً یک بخش فراموش شده از تاریخ معاصر ما محسوب میشود دربر میگیرد. ضمن اینکه ما در این کتاب یک سبک زندگی ایرانی اسلامی را مشاهده میکنیم که مخاطب آن هم قشر جوان و نوجوان است.
سیر محتوایی «آقای بادیگارد» به چه شکلی است؟
در حقیقت ما شاهد داستانهای کوتاهی هستیم که به همدیگر ملحق میشوند. این داستانها بر اساس خط زمانی مهمی است که شهید عراقی در آنها شخصیت و نقش اول را ایفا میکند. در روی خط زمان مقاطع مهمی که در زندگی شهید عراقی تاریخساز بودهاند را برای مخاطب به تصویر کشیدیم.
با توجه به مخاطب هدف کتاب که نوجوانان هستند، شما از چه سیاقی برای جذابیت روایت اتفاقات تاریخی که چند دهه قبل رخ دادهاند، بهره گرفتهاید؟
ما در مجموعه آفاق رسانه، حلقهای متشکل از نوجوانان کتابخوان و ایدهپرداز داریم. دوستان ما در حوزه ایدهپردازی در زمینه کتاب آقای بادیگارد کمک زیادی به ما کردند، به نحوی که شخصیتی که روایت میشود یک شخصیت نوجوان، فعال و کاوشگر است که در عین حال نسبت به اتفاقات جامعهاش بیتفاوت نیست. عناصر داستانی که زندگی حقیقی شهید عراقی داشتند، چه محل زندگیشان در پاچنار و امامزاده یحیی و چه خلوص و منشی که داشتند برای دوستان ما در حلقه نوجوان به شدت سوژه جذابی بود. بهترین شیوهای که استفاده کردیم، خلق حادثه بود. به این ترتیب که ما مثلاً ترور حسنعلی منصور را از دریچه دید یک نوجوان جستوجوگر روایت میکنیم، به شکلی که مخاطب درگیر آن چالش شود و خودش را در آن ببیند.
از چه منابعی برای تألیف این کار استفاده کردید و نوشتن آن چقدر زمان گرفت؟
پایه اولیه کار براساس صحتسنجی تاریخ شفاهی صورت گرفت. منابع درجه یک مکتوبی که وجود داشت را مطالعه کردیم و در عین حال از افرادی که همچنان در قید حیات هستند، بهره بردیم که نقش فرزند شهید عراقی در به ثمر رسیدن این کار خیلی برجسته بود. کل کار پژوهش و نوشتن این کتاب چیزی کمتر از یک سال زمان برد.
چه چالشهایی را در مسیر تألیف این کتاب داشتید؟
مهمترین چالش ما این بود که برخی از افراد شاخصی که شهید عراقی را میشناختند با نگاه سیاسی و جریانی که داشتند با ما همکاری نکردند، این در حالی بود که ما به این دوستان گفتیم میخواهیم یک تصویری از شهید عراقی به نوجوانان ارائه کنیم که تصویر یک پهلوان و جوانمرد باشد و با این کار جوانمردی را به نسل امروز منتقل کنیم. این عدم همکاری باعث شد بخشی از روایتهای ما عقیم بماند. متأسفانه ناگزیر شدیم که از این روایتها چشمپوشی کنیم.
مهمترین اتفاقی که فکر میکنید برای «آقای بادیگارد» بیفتد، چیست؟
از آنجایی که شهید عراقی از دوستان و مورد توجه مقام معظم رهبری بودند شاید به عنوان یک مؤلف دلم میخواهد که حضرت آقا به عنوان یک کتابخوان حرفهای یک نگاهی به این کتاب بیندازند. امیدوارم با تدابیری که مسئولان ورزشهای پهلوانی دارند، این اثر و کارهایی که در مورد مرشد سیدعباس دائمالوضو یا شهید طوقانی و دیگر شهدا انجام میشود به صورت یک پویش به دست بچهها برسند. متأسفانه ما در حوزه نوجوان آنقدر با کارهای نامناسب ترجمه شده مواجه هستیم که خود من به عنوان یک والد جرئت نمیکنم بخشی از این کارها را در دسترس بچهها قرار دهم. امیدوارم هم این اثر و هم کارهای مناسبی دیگری که در حوزه نوجوان در حال تولید هستند از مسیرهای مختلف به دست بچهها برسند و ضمن معرفی این شخصیتهای برجسته و الگو که در جامعه ما وجود دارند، خانوادهها و نوجوانان از خواندن سرگذشت و زندگی آنها لذت ببرند.