گاهی اوقات توهم دانستن، انسان را به جهل مرکب دانستن و جهالتی بیشتر از ندانستن فرو میبرد. آنچه پادوهای رسانهای به اصطلاح «حواس پرتکن» باندهای فساد، این روزها انجام میدهند، جهل مرکب سازی است. طبق همین اصطلاح، کارشان حواس پرت کردن است. با جهل مرکب، نه کسی دنبال ریشه مفاسد میگردد، و نه حتی مفسد واقعی شناسایی میشود. صرفا یاس، ناامیدی، افسردگی و حتی در مرحله بدتر، فروپاشی اجتماعی ترویج میگردد. مشابه آنچه رسانه در غرب برای قدرتهای فاسد میکند؛ و جاهل مجهز به جهل مرکب، به مراتب نفهمتر از جاهل نادان است! چون توهم خود دانا پنداری او را دچار غرور و تکبر عجیبی میکند!
قدر دانستن در فضای مجازی را بدانیم و از آفتهای این فضا بپرهیزیم
گزیدههایی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ را وقتی کنار حوادث روز میگذاریم، به عمق نگاه این پیرفرزانه در پس هیاهوهای پوچ پی میبریم. آنجا که ایشان در جملاتی گفتند: «بعضی از گناهها هست که انسان توجه ندارد به اینکه اینها گناه است. خیلی از حرف زدنهای ما، خیلی از اظهاراتی که در فضای مجازی میکنیم اینها پاسخ لازم دارد بالاخره مراقبت باید کرد ... رفتارهای نادرست خودمان اگر شناخته شد اصلاحش ممکن میشود، توبهی از آنها ممکن میشود، استغفار از آنها ممکن میشود، اگر نادرستی شناخته نشد انسان توبه هم نمیکند میماند متراکم میشود، دل را از نورانیت میاندازد حیف است شماها واقعاً دلهایتان نورانی است. توصیهام این است که دقت کنید که چه میگویید، فکر این را بکنید که در این بیان، در این گفتار، در این نوشتار مرتکب عملی نشویم که بعد نتوانیم برایش جوابی داشته باشیم.»
انتشار اخبار پی دی پی و در عین حال ناقص فساد اقتصادی مسئولین و منسوبین نظام، در کنار عملیات رسانهای دشمن در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و کلا مبانی نظری نظام اسلامی در حوزههای مختلف، لازمه نگاه به این مسائل را از افقی بالاتر ضروری میکند.
فرمول نخ نما شده مغرضان برای ترویج هرآنچه ضد ایران، ایرانی و حتی جهان اسلام است، در حال حاضر چنین میباشد:
۱- با چاشنی دروغ و اغراق یک خلاف و خبطی را برای جریان مدافع ارزشها و انقلاب و اسلام میسازند
۲- از طرفی در سایه فضاسازی صورت گرفته، خبطها و گناهان به ظاهر کوچکتر از آن خبط مرحله قبلی، که از گروههای مختلف فشار اجتماعی همسو با دشمن یا حتی از میان مردم عادی رخ داده است را عادی سازی میکنند.
۳- اگر کسی هم اعتراضی به ترویج سیستماتیک فساد و گناه کاری از سوی جریان رسانهای دشمن بکنند، آن دروغ مرحله اول را علم مینمایند و با گناه منتسب به مسئولین مقایسه میکنند؟!
مثال عینی این تاکتیک در تولیدات رسانهای به اصطلاح تایم لاین رسانههای مطرح دشمن و جریان همسو با آن به وضوح دیده میشود. مثلا کشف حجاب فردی، رقص پنهان گروهی در فضای عمومی، خسارت به بیت المال، قاچاق سوخت و؛ که همگی از همه نوع خطاهای فرهنگی اقتصادی، ولی فردی در جامعه است را موجه جلوه داده، و در مقابل اگر کسی به این ترویج سیستماتیک فساد اعتراض کند، حامی مسئولینی میشود که طبق فرمول فوق، همگی فاسد و دورو معرفی شدند.
در ادامه این تاکتیک به مثالهای دیگری نیز توجه کنید:
- در عرصه فرهنگی، خبر صحیح یا دروغ یک فساد اخلاقی در یک مدیر یا منتسبین او، مجوزی میشود برای کشف حجاب، رقص مختلط، عربدهی زنی متخلف بر سر یک روحانی، و .. اگر مجال باشد بی حیایی محض و عریان!
- در عرصه سیاست خارجی، تناقض سازی در نگاه مخاطب از رفتار محور مقاومت در ماجراهایی مثل طوفان الاقصی با موضوعاتی، چون «عدم انتقام»، «انتقام فیک»، «انتقام بدموقع»، حمایت از مظلوم مثلا سین کیانگ چین (ماجرای داغ سالهای اولیه پیداش غده سرطانی داعش)، و...
- در عرصه سیاست داخلی، بی عمل ترین، بی عرضهترین و منفعلترین سیاستمداران تاریخ ایران اسلامی، خود منتقد وضع موجود شده اند. چون هوای تَکرار به سرشان زده است.
- در عرصه فساد اقتصادی، کسانی که از زندگی ساده قبل از مسئولیت به زندگی عجیب و لاکچری رسیده اند، منتقد فسادهای متنوع افشاگری شده برای مسئولین فعلی شدند. آیا این منتقدین و باند رسانهای شان ضد فساد شدند؟! پس جواب بدهند چگونه از مستاجری در خرپشته منزل پدرزن به ملک چند صد میلیاردی در ولنجک و جماران رسیدند؟! دانستن حق مردم است.
- در عرصه اعتقادی، منکران و هتاکان کلیه مقدسات که در دوره یکدست شدن مجلس و دولت در اواخر دهه هفتاد، دیگر مجوز راهپیمایی علیه خدا را هم صادر میکردند، در دورهای قرآن را (نعاذ بالله) شعر و توهمات رسول اکرم (ص) معرفی میکردند! به یک جمله تقطیع شده از یک سخنران و مداح، فریاد وااسلاما سر میدهند!
آیا افشاگری و مطالبه گریِ متعاقب آن، پدیدهی بدی است؟!
اما آیا باید از مطالبه گری هرگونه فساد و بی اخلاقی ناراحت بود؟ مسلم است که خیر. اما گاهی اوقات توهم دانستن، انسان را به جهل مرکب دانستن و جهالتی بیشتر از ندانستن فرو میبرد. آنچه پادوهای رسانهای به اصطلاح نویسنده «حواس پرتکن» باندهای فساد فوق این روزها انجام میدهند، جهل مرکب سازی است. طبق همین اصطلاح، حواس پرت کردن است. با جهل مرکب، نه کسی دنبال ریشه مفاسد میگردد، و نه حتی مفسد واقعی شناسایی میشود. صرفا یاس، ناامیدی، افسردگی و حتی در مرحله بدتر، فروپاشی اجتماعی ترویج میگردد. مشابه آنچه رسانه در غرب برای قدرتهای فاسد میکند؛ و جاهل مجهز به جهل مرکب، به مراتب نفهمتر از جاهل نادان است! چون توهم خوددانا پنداری او را دچار غرور و تکبر عجیبی میکند!
مثلا باید یکی از دستاورهای طوفان الاقصی را شکستن این به اصطلاح جهل مرکب دانست که مردم فلسطین را از سانسور بیش از نیم قرنی خبری درآورد. هرچند هنوز براندازان ایرانی در این موضوع نیز در جهالت قرون وسطایی باقی ماندند.
هرچند این روش در همه هیاهوهای این روزها به وضوح دیده میشود، در عین حال مهمترین دستاویز و روش این جماعت است.
در ادامه این مقدمه، به دو روش و سیرهی رهبر حکیم انقلاب در این باره که در ابتدای یادداشت با اشاره به بیانات ایشان مورد توجه قرار گرفت، بصورت مفصلتر به راهکار و راهبرد صحیح میپردازیم:
۱- ایشان از طرفی در سالیان اخیر به شدت بر فعالیت در فضای مجازی، جهاد تبیین، جهاد فکری، تبیینگری و مسائلی از این دست تاکید نمودند. این یعنی فضای مجازی نه تنها بد نیست که میتواند ابزاری به مراتب عالی و کارآمد باشد.
۲- اما برای مقابله با آن رفتار به اصطلاح حواس پرت کن و «غافل ساز»، ایشان دائماً به درگیر نشدن در حواشی و نگاه عمیق نیز تاکید میکنند. تاکید به اصلی و فرعی کردن مسائل و جبههای دیدن تقابلها در جهان در قالب «حق و باطل» از جمله روشها و راهبردهای رهبر انقلاب در نگاه درست و تحلیلی به مسائل و عدم اغفال در پس هیجانات کاذب و زودگذر است. این دو تاکتیک را در ذیل تاکتیکِ اصلیِ نگاه عمیق و راهبردی دستهبندی میکنیم.
مثلاً وقتی ما میدانیم جبهه مقاومت در طرف حق میدان است و شواهد تاریخی و عینی متعدد این را اثبات میکند؛ دیگر اشتباهی زدن یک هواپیما مسافربری (ماجرای هواپیمای اوکراینی در سال ۱۳۹۸)، خارج شدن بخشی از نیروهای یکی از جنبشهای مبارز و پیوستن و گرایش به جریان تکفیری با محوریت داعش (جریان همسویی اخوان المسلمین با تکفیریها در تحولات ده سال اخیر) و و اخبار غیر حاشیهای از این دست، ما را فریب نمیدهد.
در حوزه مبارزه با فساد اقتصادی، که یکی از شعارهای بنیادین انقلاب اسلامی است نیز همین روش را باید مورد توجه قرار داد.
مثلاً نباید به راحتی خبر دروغ یا حتی صحیح فساد یکی از دستاندرکاران قضایی یا منسوبین آنها، ما را نسبت به اصل مبارزه با فساد ناامید کند. فاسد شدن حتی یک مسئول قضایی مبارزه کننده با فساد، دلیل بر رد گفتمان فساد ستیزی نیست. اما توجیه فساد و عادی جلوه دادن آن خطر وحشتناک و مخرب و نافی عزم مبارزه است. چیزی که در جریان معروف به تکنوکرات و جماعت روشنفکر به کرات و در مقاطع مختلف دیده شده است. هیچ وقت فراموش نمیکنیم که در مقطعهایی که جریان تکنوکرات دارای یک رقابت سنگین با جریان حامی عدالت بود، بعضاً با نگاه تکنوکراسی به توجیه عملکرد مسئولین فاسد که دارای خروجیهای در ظاهر ملموس و قابل شمارش بودند، میپرداخت. به طور مشخص به ذکر مثالی میپردازم. در سابقه آقای غلامحسین کرباسچی شاهد محکومیت به خاطر یک پرونده فساد اقتصادی بودیم. آن هم در دورهای که فضای مجازی به ابزار دست مفسدین برای اغفال افکار عمومی از مفاسد خودشان تبدیل نشده بود. در آن شرایط ایشان محکومیتی داشتند و دوران محکومیت خود را نیز در سایه عدالت جمهوری اسلامی سپری کردند. اما سالها بعد و در انتخابات چالشی ۸۸ ایشان توسط یکی از کاندیداهای فتنهگر آن انتخابات یعنی مهدی کروبی پیشاپیش به عنوان معاون اول رئیس جمهور در آیندهی بعد از انتخابات معرفی شد. یادم نمیرود که همان موقع وقتی با برخی فعالان ستاد ایشان صحبت میشد، توجیه میکردند و میگفتند که اگر کرباسچی فاسد است حداقل در دوره شهرداری او اقدامات زیادی صورت گرفته است. این انگاره توسط جریان رسانهای آقای کروبی نیز با وقاحت هر چه تمامتر القا میشد! همین آقای غلامحسین کرباسچی در حال حاضر اسپانسر و پشت پرده علنی یا بعضاً حتی آشکار بسیاری از رسانههای هیاهو کننده این روزهاست!
در پایان خاطرنشان کردن این موضوع و نکته حائز اهمیت است که قدر دانستن در فضای مجازی را بدانیم، و از جهل مرکب حاصل از هیجان کاذب، که دنیا و آخرت را به باد میدهد، فرار کنیم..