جوان آنلاین: مورایس از نیمه راه رفته برگشت، اما یحیی هنوز نه. خلاصه نیمفصل نخست لیگ بیستوسوم را میتوان از همین جمله کوتاه دریافت؛ فصلی که هیچ حرف تازهای برای گفتن نداشت. نه خبری از جذابیت بود و نه هیجان فنی. توقف مدافع عنوان قهرمانی برابر قعرنشین لیگ، خود گویای همه چیز است. میانگین دریافت یک گل در هر بازی برای تیمی که با ۳۳ گل زده زهردارترین خط حمله لیگ را در اختیار دارد، نشاندهنده سطح کیفی پایین لیگ برتر فوتبال ایران است؛ لیگی که بهترین مهاجم آن تنها ۹ گلزده در کارنامه دارد و اتفاقاً در تیمی بازی میکند که بهترین خط حمله لیگ را در اختیار دارد، اما در آخرین بازی نیمفصل برابر تازهوارد لیگ که برای نخستین بار حضور در سطح نخست فوتبال کشور را تجربه میکند، تن به شکست میدهد. آن هم با یکدو جین مهره، ستاره و هزینه هنگفتی که کرده است!
منگنهشدن دو تیم ریشهدار فولاد و صنعت نفت آبادان به قعر جدول آن هم در شرایطی که هر دو از خطه فوتبالخیز خوزستان هستند و اتفاقاً کادر فنی هر دو تیم نیز دستخوش تغییر شدند، نشانگر سطح فنی لیگ برتر ایران است؛ لیگی که کمتر بازی آن طی ۱۵ هفته دور رفت توانست هواداران را پای گیرندههای تلویزیونی میخکوب کند یا آنها که رنج حضور در ورزشگاه را به خود تحمیل کرده بودند بر آن داشت بازی را ایستاده دنبال کنند، ولی بارها و بارها صدای آنها را در راستای اعتراض به نحوه بازی و نتایج کسبشده تیمها درآورد.
اما آنچه بیش از هر چیزی سطح پایین لیگ فوتبال ایران را به تصویر کشید، لیگ قهرمانان آسیا بود؛ رقابتهایی که نه تنها یک بار دیگر ثابت کرد فوتبال ایران تا چه اندازه از حرفهایبودن دور است که فاصله فنی آن با فوتبال آسیا را نیز به شکلی دردناک به تصویر کشید.
بعد از حضور النصر در آزادی همه وضعیت افتضاح چمن آزادی را نشانه رفتند، اما دردناکتر از چمن ناهموار آزادی، تفاوت سطح فنی بازیکنان ایران با حریف بود، اما نه مهرههایی، چون رونالدو که اتفاقاً در تهران هیچ حرفی برای گفتن نداشت، بلکه بازیکنان عربستانی النصر که مقابل قهرمان لیگ ایران چنان تاخت و تاز کردند که با نتیجه دلخواه زمین بازی را ترک کردند؛ روند تلخی که سپاهان پرمهره را هم بینصیب نگذاشت، چه برسد به نساجی که نخستین حضور خود در لیگ قهرمانان را تجربه میکرد، هر چند حضور نساجی (یکی از نمایندههای ایران در این دوره از لیگ قهرمانان آسیا) در منطقه سقوط خود گویای فاصله فنی فوتبال باشگاهی ایران با همتایان آسیایی است، هرچند نیمفصل نخست تحت تأثیر اشتباهات داوری بود، اما حتی این مسئله جنجالی هم نتوانست سرپوشی باشد بر عملکرد ضعیف تیمها که نشئت گرفته از مسائل فنی بود. تنها چیزی که از نیمفصل اول به جا مانده حسرت دیدن شوتهای تماشایی، ضربات سر استثنایی و تکنیک و تاکتیک برای برنده شدن است؛ حسرتی که هواداران فوتبال با خود به خانه بردند؛ حسرتی که به نظر نمیرسد پایانی داشته باشد.