کد خبر: 1021416
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۹ - ۰۵:۰۶
نگاهی به معایب بسیار و محاسن اندک ازدواج فامیلی
وقتی نقش خاله به مادر شوهر تغییر می‌کند یا عمو به پدر زن، انتظاراتی را که زوجین پیش از این از آن‌ها داشته‌اند تغییر می‌کند. نقش‌ها عوض می‌شود و ما حالا خواهرزاده و برادرزاده‌های کوچک آن‌ها نیستیم، عروس و داماد آن‌ها هستیم و همین باعث می‌شود در تعیین نقش‌ها و مشخص کردن حد و حدود دچار تعارض شویم
زهرا محمدنیا ایمنی
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: ازدواج پیوندی مقدس بین ما ایرانی‌ها و در واقع سنت پیغمبرمان است. ازدواج در جهت «ما» شدن و ادامه نسل‌ها اتفاق می‌افتد. برای هر دختر و پسری اهمیت دارد که با چه کسی ازدواج کنند.

در واقع این مهم‌ترین انتخاب آنهاست. جدا از اینکه این پیوند مقدس است، جوانان باید بتوانند یکدیگر را برای مدت طولانی پذیرفته و تحمل کنند. پس بهتر است با کمک و مشورت بزرگ‌ترها، اما در نهایت به انتخاب خودشان باشد. در این میان خانواده‌هایی هم هستند که این انتخاب را از فرزند خود سلب می‌کنند و درگیر باور‌هایی غلط در این زمینه هستند. یکی از این باور‌ها این است که «عقد دختر عمو و پسر عمو در آسمان‌ها بسته شده است». همین یک جمله کافی است که تمام اختیارات ازدواج از دختر عمو، پسر عمو‌های بعضی خانواده‌ها سلب شود و در برابر آن سکوت کنند.
 
خانواده‌هایی که این باور را به دوش می‌کشند، در واقع به فرزندان خود ظلم می‌کنند و مهم‌ترین حق زندگی را از آن‌ها می‌گیرند. به خیال خودشان بهترین تصمیم را می‌گیرند. دختر عمو و پسر عمو‌ها هم فکر می‌کنند آن‌ها برای هم آفریده شده‌اند و از کودکی پیوند یکدیگر را می‌پذیرند و دم نمی‌زنند. حتی وقتی بزرگ‌تر می‌شوند و می‌بینند که برای هم مناسب نیستند و ملاک‌های هم را ندارند، اما به اجبار و به احترام بزرگ‌تر‌ها از این ازدواج سرباز نمی‌زنند و بعضاً ممکن است حتی از فکر به هم زدن این ازدواج دچار عذاب وجدان شوند یا فکر کنند نکند پدر و مادر ما درست می‌گویند؟ نکند واقعاً عقد ما در آسمان‌ها بسته شده است؟ آنان یک انتخاب دارند و در آخر هم همین می‌شود که به اجبار زیر یک سقف مشترک می‌روند.

عده‌ای دیگر هم بر این باورند که دختر و پسر حتماً باید ازدواج فامیلی داشته باشند. چرا که فامیل شناخته شده‌تر، مطمئن‌تر و احتمال اینکه دختر و پسر خوشبخت شوند، بیشتر است.

به فرض اینکه این امر درست باشد، باز هم نمی‌توانیم این حق را از فرزندان خود سلب کنیم یا از آن جهت که نمی‌توانند فرهنگ جدیدی را پذیرا باشند برایشان سخت است که یک غریبه از شهری دیگر یا حتی طایفه‌ای دیگر وارد زندگی آن‌ها شود.

در ازدواج‌های فامیلی بحث فامیل دور و نزدیک هم مطرح است که همین انتخاب‌های دختر و پسر را محدود به چند نفر می‌کند. بالاخره مجبورند یک نفر را از این بین انتخاب کنند. پدر و مادر‌ها خیلی دوست دارند خواهرزاده و برادرزاده‌های خود را به عروس و دامادی انتخاب کنند و رابطه را از اینی که هست نزدیک‌تر و صمیمی‌تر کنند.

گاهی هم می‌ترسند که فرزند خود را به دست غریبه‌ای بسپارند، به خیال اینکه معلوم نیست چه بر سرشان خواهد آمد. مهم‌ترین مسئله شناخت دختر و پسر از یکدیگر قبل از ازدواج است. چه بسا شاید در ازدواج‌های فامیلی این شناخت به راحتی حاصل نشود.

بهتر است طرفین در جلسات مشاوره پیش از ازدواج حاضر شوند و بر سر نظرات خود به تفاهم و توافق برسند و شناختی که لازم هست را کسب کنند.

نسبت فامیلی به تنهایی کافی نیست. چراکه ازدواج نیاز به شناخت چند بعدی و همه جانبه دارد. گاهی خانواده‌ها به علت وابستگی بیش از حد به فرزند خود، آن‌ها را به فامیل می‌دهند که فرزند خود را در نزدیکی خود نگه دارند و از آن‌ها دور نشوند. این چنین می‌توانند تسلط بیشتری هم بر آن‌ها داشته باشند و کنترل زندگی آن‌ها را در دست بگیرند.

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در ازدواج فامیلی مطرح است بحث مشکلات ژنتیکی است که کارشناسان ثابت کرده‌اند در ازدواج‌های فامیلی حداقل پنج درصد بوده و به نسبت ازدواج غیر فامیلی دو تا سه درصد بیشتر است. زمانی که دختر و پسر ژنتیک مشابهی دارند و با هم ازدواج می‌کنند بیماری‌های خانوادگی، خود را نشان می‌دهند که در بیماری‌های روان پزشکی شایع‌تر است. البته این را هم بگوییم که امروزه مشاوره ژنتیک و یک سری آزمایش‌ها می‌تواند این بیماری‌ها را پیش‌بینی کند. حتی حدیثی از پیغمبر نقل شده که با غریبه ازدواج کنید تا فرزند ضعیف نیاورید.

بیماری‌های ژنتیکی ناشی از ازدواج‌های فامیلی درصد بالایی را در کشور به خود اختصاص داده است که اگر به همین صورت ادامه پیدا کند درصد بالایی از جامعه را درگیر معلولیت‌های جسمی و ذهنی می‌کند. پس بهتر است قبل از هر چیزی به سلامتی فرزندی که می‌خواهیم به دنیا بیاوریم توجه کنیم.

از دیگر مشکلات زوجین دخالت‌های خانواده‌های آنهاست. حتی زمانی که دختر و پسر خود به مشکلی بر می‌خورند مجبورند به خاطر شرایط فامیلی و برای جلوگیری از به هم ریختگی شبکه گسترده‌ای از فامیل، با هم سازگار شوند و کوتاه بیایند.

در ازدواج‌های فامیلی هر مشکلی که پیش بیاید آدم‌های بسیاری را درگیر می‌کند. مثل خاله، دایی، عمو، عمه و...
اختلافات فامیلی زندگی زوجین را درگیر و روابط آن‌ها را خراب می‌کند. وقتی نقش خاله به مادر شوهر تغییر می‌کند یا عمو به پدر زن، انتظاراتی را که زوجین پیش از این از آن‌ها داشته‌اند تغییر می‌کند.

نقش‌ها عوض می‌شود و ما حالا خواهرزاده و برادرزاده‌های کوچک آن‌ها نیستیم، عروس و داماد آن‌ها هستیم و همین باعث می‌شود در تعیین نقش‌ها و مشخص کردن حد و حدود دچار تعارض شویم.

در ازدواج‌های فامیلی، خانواده‌ها و فرهنگ‌ها گسترش پیدا نمی‌کند. آداب و رسوم جدید، زبان جدید، غذا‌های جدید و... را تجربه نمی‌کنیم. صرفاً ماندن در فرهنگ و آداب محدود، آدم را از دیگران دور و غریبه می‌کند.

اجازه رشد را به شما نمی‌دهد و در دنیای کوچک خود محبوس می‌شوید. چراکه می‌ترسید شاید انتخاب اشتباهی کنید و خودتان را سرزنش خواهید کرد.

البته ازدواج‌های فامیلی نقاط قوتی هم دارند. به واسطه ارتباطات بیشتر، شناخت هم بیشتر است. دختر و پسر از جنس هم و با فرهنگ مشابه از نظر مذهبی، اعتقادی، سبک تربیتی و... بیشتر شبیه به هم هستند. در ازدواج‌های فامیلی به واسطه فامیلی بودن صبر و تحمل دختر و پسر بیشتر است و خیلی به طلاق بها نمی‌دهند.

بی‌توجهی به طلاق باعث می‌شود بیشتر حواس‌شان به خودشان و زندگی‌شان باشد. فامیل به خاطر اینکه نمی‌خواهند دچار دلخوری، قهر و نابسامانی شوند نقش میانجی را بر عهده می‌گیرند و حتی برای پایداری ازدواج دختر و پسر بیشتر از موضع خود کوتاه می‌آیند.

با این وصف بنا به دلایلی که ذکر شد توصیه می‌شود با ازدواج‌های خارج از فامیلی فرهنگ‌های دیگر را تجربه و به خودتان فرصت آشنایی با عرصه‌های تازه و ارتباطات جدید را بدهید.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار