ماه شهریور در تاریخ معاصر ایران، یادآور رویدادی است که آثار آن تا امروز در حافظه جمعی ملت باقی است. در سال۱۳۲۰، کشور ما در پی ضعف ساختار حاکمیت و نبود انسجام ملی، در برابر تهاجم نیروهای بیگانه قرار گرفت و در زمانی کوتاه به اشغال متفقین درآمد. دولت وقت، فاقد پشتوانه اجتماعی و سازمانیافتگی لازم برای دفاع از استقلال سرزمینی بود، در نتیجه بنیانهای سیاسی و اداری آن به سرعت فروپاشید. تحلیل این رخداد، نشان میدهد بحران شهریور ۱۳۲۰ صرفاً نتیجه یک اقدام نظامی خارجی نبود بلکه محصول گسست میان دولت و جامعه و نبود احساس تعلق خاطر عمومی به ساختار سیاسی آن دوره بود. زمانی که جامعه نسبت به سرنوشت مشترک خود احساس مسئولیت نمیکند و نهاد حکومت نیز قادر نیست اعتماد عمومی را جلب کند، هرگونه فشار بیرونی میتواند به سرعت به بحران موجودیت منجر شود.
بررسی تجربههای پس از آن، بهویژه تجربه انقلاب اسلامی، تصویر متفاوتی از ظرفیتهای جامعه ایرانی ارائه میکند. انقلاب بهمثابه نقطه عطفی در تاریخ معاصر، استقلال و نفی سلطهپذیری را به عنوان اصول بنیادین حیات جمعی تثبیت کرد و به دنبال آن، در دوران دفاع مقدس، انسجام ملی و مشارکت عمومی به عاملی تعیینکننده در حفظ تمامیت ارضی و تثبیت اقتدار کشور بدل شد.
این مقایسه تاریخی، اهمیت پیوند میان ملت و حاکمیت را در مواجهه با تهدیدهای خارجی و بحرانهای داخلی برجسته میسازد. قدرت ملی صرفاً به توان اقتصادی یا نظامی محدود نیست بلکه بیش از هر چیز بر سرمایه اجتماعی، انسجام هویتی و اعتماد متقابل میان شهروندان و نهادهای حاکم استوار است.
در شرایط کنونی، تحولات منطقهای و بینالمللی بار دیگر نشان داده است سیاست سلطهجویانه برخی قدرتها همچنان ادامه دارد و در صورت مشاهده ضعف یا شکاف در ساختارهای داخلی کشورها، از ابزار فشار و تجاوز بهره میگیرند. نمونههای اخیر، از جمله «جنگ ۱۲روزه» و حمایت آشکار قدرتهای فرامنطقهای از اینگونه تجاوزها، مؤید این واقعیت است که امنیت و پیشرفت کشورها، نیازمند اقتدار درونی و همبستگی اجتماعی پایدار است. تجربه تاریخی ایران حاکی از آن است که هرگاه ملت و حاکمیت در حفظ منافع ملی همافزا بودهاند، تهدیدهای بیرونی به فرصتی برای رشد و ارتقای ظرفیتهای داخلی تبدیل شده است.
در مقابل، هر زمان که گسست اجتماعی و ضعف در پیوند ملت-دولت پدید آمده، حتی فشارهای محدود خارجی توانسته است مسیر توسعه را مختل و بنیانهای سیاسی را تضعیف کند. اکنون که در آستانه پاییز قرار گرفتهایم و ماه شهریور بار دیگر زمینه بازاندیشی در تجربه تاریخی۱۳۲۰ را فراهم ساخته است، لازم است نهادهای حکمرانی و بخشهای مختلف جامعه، با بهرهگیری از عبرتهای گذشته، تقویت همبستگی ملی و ارتقای کارآمدی را بهعنوان اولویت راهبردی مد نظر قرار دهند. آینده کشور در گرو آن است که انسجام، امید و مسئولیتپذیری جمعی به گفتمان مسلط در عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل شود.
ایران امروز، با اتکا بر نیروی انسانی متخصص و جوان، پیشرفتهای علمی و فناورانه و ظرفیتهای متنوع اقتصادی و فرهنگی، از توانایی لازم برای استمرار مسیر توسعه و ارتقای جایگاه منطقهای و بینالمللی خود برخوردار است. حفظ و تقویت این توانایی، مستلزم استمرار روحیه استقلالخواهی، همگرایی ملی و کارآمدی ساختارهای اجرایی است؛ اصولی که تجربههای تاریخی ما- از شهریور۱۳۲۰ تا انقلاب اسلامی و سالهای دفاع مقدس- بر ضرورت آنها تأکید داشتهاند.
*معاون شهردار تهران