سرويس تاريخ جوان آنلاين: جعفر شریفامامی از کارگزاران پرسابقه و مؤثر دوره پهلوی دوم به شمار میرود. این امری است که از مروری اجمالی بر زندگینامه وی به دست میآید: «جعفر شریفامامی حدود ۲۵ سال در سمتهای وزیر، سناتور، نایب تولیه بنیاد پهلوی، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران، رئیس مجلس سنا و نخستوزیر مسئولیت داشت. همچنین، شریفامامی پس از انتخاب به ریاست مجلس سنا به سمت استاد اعظم لژ بزرگ ایران منصوب گردید. شریفامامی در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۲۸۹ هجری شمسی در تهران متولد شد. پدر او حاج محمد حسین، ملقب به نظامالاسلام، معمم بود و در دستگاه سیدمحمد امامی، امام جمعه وقت تهران، خدمت میکرد. شریفامامی تحصیلات ابتدایی خود را در تهران در مدرسه شریف به پایان رساند. سپس به مدرسه آلمانی رفت، دوره متوسطه را در قسمت فنی تمام کرد، و پس از آن به همراه ۳۰ نفر دیگر از طرف وزارت راه به آلمان اعزام شد. شریفامامی ۱۸ ماه در آلمان در رشتههای مربوط به راهآهن تحصیل کرد و در سال ۱۳۰۹ به ایران بازگشت. شریفامامی پس از ورود به ایران، در منطقه جنوبی راهآهن به عنوان معاون سرکارگر قسمت نصب با حقوق ماهانه ۴۰۰ ریال مشغول به کار شد. حدود سه سال و نیم بعد، وزارت راه او را برای ادامه تحصیل به سوئد فرستاد. در سال ۱۳۱۸ به ایران برگشت و درجات مختلف را در راهآهن بهسرعت طی کرد. در شهریور ۱۳۲۰ که نیروهای انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی به ایران تجاوز کردند، شریفامامی ریاست جریه تهران را بر عهده داشت. در شهریور ۱۳۲۲، نیروهای شوروی و انگلیس عدهای از رجال سیاسی، روزنامهنگاران، افسران ارتش و کارکنان بنگاه راهآهن دولتی ایران را به اتهام همکاری با آلمان توقیف و در اراک زندانی کردند. یکی از بازداشتشدگان جعفر شریفامامی بود. پس از رهایی از بازداشتگاه، شریفامامی به مدیریت کل بنگاه مستقل آبیاری منصوب شد و در این سمت با مقامهای عالی مملکت، تا محمدرضا شاه، در تماس قرار گرفت. در تیرماه ۱۳۲۹، با انتصاب سپهبد حاجعلی رزمآرا به نخستوزیری، شریفامامی به کفالت وزارت راه و پس از دو ماه به تصدی آن وزارتخانه منصوب گردید. در اسفند ۱۳۲۹، پس از قتل رزمآرا و آغاز نخستوزیری حسین علاء، شریفامامی خدمت خود را در سازمان برنامه به عنوان عضو شورای عالی آغاز کرد و در دوران حکومت محمد مصدق هم در همین سمت باقی ماند. پس از وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و تشکیل کابینه سپهبد فضلالله زاهدی، شریفامامی به سمت مدیرعامل سازمان برنامه منصوب گردید، ولی سه ماه بعد استعفا داد تا در انتخابات دومین دوره مجلس سنا شرکت کند. او برای مدت سه سال نماینده تهران در مجلس سنا بود. با تشکیل کابینه دکتر منوچهر اقبال، شریفامامی وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت و نخستین گامها را در جهت پایهگذاری بخش خصوصی ایران برداشت. پس از برکناری دکتر اقبال، شریفامامی فرمان نخستوزیری را دریافت کرد و برای مدت هشت ماه در این مقام باقی ماند. در تاریخ ۴ مرداد ۱۳۴۱، شریفامامی به جای اسدالله علم که فرمان نخستوزیری گرفته بود نایبالتولیه بنیاد پهلوی شد. سپس در انتخابات چهارمین دوره مجلس سنا شرکت کرد و به نمایندگی این مجلس انتخاب شد. در مهرماه ۱۳۴۲، پس از افتتاح مجلس سنا، شریفامامی به ریاست آن انتخاب شد و این مقام را تا دریافت حکم نخستوزیری، در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۵۷، حفظ کرد. دومین دوره نخستوزیری شریفامامی، که همزمان با یکی از بحرانیترین دورههای تاریخ معاصر ایران بود، دو ماه طول کشید که طی آن حرکت انقلاب سرعت گرفت. شریفامامی در اواسط بهمن ماه ۱۳۵۷ از ایران خارج شد و در شهر نیویورک اقامت کرد. او پس از حدود ۲۰ سال زندگی در مهاجرت در ۲۶ خرداد ۱۳۷۷ در همان شهر درگذشت و در گورستان کنسیکو در حومه شهر نیویورک به خاک سپرده شد.»
اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، در زمره سلسله گفتگوهای حبیب لاجوردی با کارگزاران رژیم گذشته در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. ناشر ایرانی این دو گفتگو -که همان کتاب مورد اشاره ماست- در دیباچه آن چنین آورده است:
«برای ترسیم چهره روشنی از تاریخ سیاسی هر دورهای شناخت سیاستمداران و بازیگران عرصه سیاست در آن دوره و تواناییها و ضعفهای آنان همچنین مشی کشورداری و نوع نگاهشان به زندگی، جامعه و مردم ضروری است. این ضرورت در جامعه ما آشکارتر است؛ چراکه همواره حکومتهای استبدادی و قائم به شخص سرنوشت مردم و کشور را بر دست داشتهاند. در ۳۷ سالی هم که محمدرضا پهلوی بر ایران سلطنت راند -به جز مدت کوتاهی در زمان دولت دکتر محمد مصدق- قانون و قانونگرایی محلی از اعراب نداشت. بنابراین سرگذشت تکتک آنهایی که در این استبداد ۳۷ ساله شریک شاه سابق بودند برای تاریخ معاصر ما بایسته است.
حبیب لاجوردی مورخ و پژوهشگر ایرانی از ابتدای دهه ۶۰ عزم خود را جزم کرد تا خاطرات رجال عصر پهلوی را گرد آورد. او موفق شد با قریب به ۱۵۰ نفر گفتگو کند. در میان این ۱۵۰ نفر همه گونه آدمی یافت میشود که در زمان رژیم گذشته به فعالیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... اشتغال داشتند؛ از چریک و مبارزی که میخواست رژیم شاه را ساقط کند تا وفاداران و معتمدین و کارگزاران محمدرضا پهلوی. جعفر شریفامامی از زمره گروهی است که او خاطراتشان را جمع آورده است. در این خاطرات جعفر شریفامامی سیاستمدار فراماسونر -که شاید هیچ سیاستمداری به اندازه او در ایران به ماسون بودن شهره نباشد- گاه پرده از برخی زوایای تاریک و ناشناخته محمدرضا شاه پهلوی و درحقیقت کل ساختار رژیم گذشته کنار میزند و مطالبی را فاش میکند که با آن که مجمل است، اما حدیث مفصلی را میتوان در لابهلای همین گفتهها یافت. اکنون دوره پهلوی به تاریخ پیوسته است و هر گفته و ناگفتهای از آن دوره بر غنای تاریخنویسی معاصر ما خواهد افزود. ضمن اینکه نباید به این خاطرات تنها به عنوان ماده خام تاریخ معاصر نگریست، بلکه شرح حال و قصه زندگی سیاستمداری است که اوج و فرود فراوانی را در زندگی تجربه کرده است و گاه لحن و ادبیات و طرز کلام او هم جذاب بلکه قابل تأمل است. نشر نگاه امروز انتشار این خاطرات را فرصتی میپندارد که در اختیار مخاطبین خود قرار داده تا بر آگاهیهایشان از تاریخ معاصر بیفزایند.»