اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از عنوان آن هویداست، خاطرات مرحوم عباس دوزدوزانی را در بردارد. این مجموعه به دست واحد شفاهی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی اخذ شده است، زهرا حاجی محمدی کتاب «شوق ایمان» را تدوین و انتشارات سوره مهر، روانه بازار نشر کرده است. تدوینگر این کتاب طی گفتوگویی با تارنمای سوره مهر، درباره محتوای آن آورده است:
«این اثر بر اساس گفتوگوهایی که واحد تاریخ شفاهی مرکز مطالعات و تحقیقات حوزه هنری در سال ۷۸، در منزل مرحوم دوزدوزانی انجام داده بود، شکل گرفته است. مطالعه خاطرات این شخصیت سیاسی ما را با بخشی از اتفاقاتی که در قبل و همزمان با انقلاب اسلامی در تهران و تبریز در بخشی از جامعه سنتی و مذهبی ایران درجریان بوده است، آشنا میکند. مرحوم دوزدوزانی که به اتفاق خانواده از تبریز به تهران مهاجرت میکند، در تهران با تعدادی از فعالان انقلابی مرتبط شده و در مبارزه علیه رژیم شاه با آنها همگام میشود به ویژه ماجراهایی که ما در بخش زندان به روایت این انقلابی تازه نفس با آنها مواجه میشویم، تصویری از گروهها، افراد و تیمهای سیاسی فعال در صدر انقلاب به دست میدهد که هر یک با اندیشههای متفاوت، چگونه وارد بستر مبارزات انقلابی شده و برخی نیز چگونه در ادامه مسیر، از انحراف در امان نمیمانند. مرحوم دوزدوزانی تقریباً روایتی ساده و یکدست از دورههای مختلف زندگی خود (به ویژه بخشهای مربوط به کودکی، نوجوانی، جوانی و سپس دوران مسئولیت خود) ارائه میدهد و به نظر میرسد با تسلط خوبی که بر حافظه خویش دارد، میتواند حوادث و ماجراها را از اعماق دالانهای ذهنی خود بیرون کشیده و تقریباً با ذکر برخی جزئیات زمانی، مکانی و جغرافیایی آنها را برای مخاطب بیان کند. طبیعی است پس از گردآوری مجموعه مصاحبههای صورت گرفته با مرحوم دوزدوزانی، این گفتوگوها پیادهسازی و سپس مطالعه و تدوین آنها آغاز شد. در مسیر تدوین اثر، ابتدا تلاش کردم تصویری فانتزی و داستانواره از سرگذشت این شخصیت سیاسی ارائه دهم، اما در ادامه متوجه شدم این شیوه برای بازنمایی تمامی خاطرات وی، زمینه مناسب نوشتاری فراهم نمیکند، چراکه خاطرات او باید با دقت در تاریخ و زوایای مکانی، جغرافیایی و نقشی که شخصیتهای نام برده شده در خاطرات مرحوم ایفا میکنند، مستند شود و بیان داستانواره، قطعاً بخشهایی را حذف، کمرنگ یا موجبات بزرگنمایی آنها را فراهم میسازد؛ لذا از این انتخاب منصرف شدم و تنها تدوین خاطرات را به گونهای که خط روایی آن به عنوان راوی اول شخص حفظ شود، پیش گرفتم. آنچه در تدوین خاطرات مورد استناد بوده است، صرفاً گفتوگوهای پیاده شده از مرحوم دوزدوزانی است و مراجعه به اسناد دیگر، صرفاً در بخشهای پاورقی و اعلام صورت گرفته که عموماً شامل کتب، مجلات و مقالات موجود در حوزه تاریخ انقلاب است. مراکز سندپژوهی و تاریخنگاری با پسوند معاصر، مهمترین بخشهای این مراکز هستند و باید اسناد و گزارشهای مرتبط با تاریخ را در مقطع زمانی معاصر گردآوری کنند و آثار حاصل از آن را در اختیار نسلهای بعد قرار دهند. این وظیفه از نگاه بنده، یکی از خطیرترین وظایف حاکمیتی است، چراکه تاریخ، مسیر یک ملت را ثبت و ضبط میکند و اگر این ثبت و ضبط با دقت، وسواس و شفافیت صورت نگیرد، آیندگان سرگردان، ما را به دروغگویی و اهمال در ثبت اسناد کشورمان متهم خواهند کرد....»