سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: جدا از عوامل مختلفی که میتواند کودکان را امروزه به سمت بدخلقی و عصبانیت سوق دهد، فقدان بازیهایی که فعالیت بدنی دارد و باعث تخلیه انرژی میشود، خود دلیلی برای ناسازگاری کودکان است. امروزه کودکان زمان زیادی را به بازی میگذرانند، اما بازیهای آنها به دلیل اینکه فعالیت زیادی ندارد، باعث تخلیه این انرژی اضافه نمیشود. بازیهای سنتی که بچهها قبلاً انجام میدادند باعث میشد تا کودک نیروهای ذهنی خود را به کار اندازد و در خلال بازی اگر با مسئلهای روبهرو میشد، راهکارها را بیازماید. این امر نهایتاً منجر میشد بازیها کودک را در کنترل محیط یاری کنند و شناخت او را از محیط و شرایط مختلف افزایش دهند. او را قادر میساخت از تواناییهایش بدون اینکه بخواهد آن را به آزمایش گذارد، آگاه شود.
افزایش ارزش اجتماعی و رشد عاطفی با بازیهای سنتی
بازیها باعث افزایش ارزش اجتماعی و رشد عاطفی در کودکان میشوند و به آنها یاد میدهند که چگونه دیگران را هنگام بازی در وسایل و فعالیت خود سهیم کنند. از آنجا که هر بازیای قوانین خاص خود را دارد و کودک قوانین بازی را رعایت میکند تا از بازی لذت ببرد، مقررات وضع شده او را به فرمانبرداری از مقررات اجتماعی عادت میدهد و هماهنگی در امور و سازماندهی را به او میآموزد. کودک حین بازی عواطفش را نشان میدهد و احساساتش را بیان میکند. بازی هم به عنوان روشی برای یادگیری و هم به عنوان وسیلهای برای بیان احساسات او، باعث سازندگی و تربیت کودک و همچنین رشدش در زمینههای اجتماعی و عاطفی میشود. این ویژگیها را در بازیهای سنتی به خوبی میدیدیم.
گرایش کودکان و نوجوانان به سمت دنیای دیجیتال
برای اینکه کودکان ارزشهای اخلاقی را به گونهای غیرمستقیم فرا بگیرند بازی بهترین ابزار است. این در بازیهای گروهی اتفاق میافتد و بازیهای رایانهای که در حال حاضر کودکان و نوجوانان انجام میدهند، از این مسئله دور شده و در آنها رشد اجتماعی کمتر اتفاق میافتد. البته بازیهای رایانهای گروهی میتواند تا حدی این مسئله را پوشش دهد، اما مانند بازیهای قدیمی که کودکان با هم مشغول بازی میشدند نیست و در این زمینه تأثیر کمتری دارد. با وجود پیشرفتهای الکترونیک نمیتوان گفت که کودکان و نوجوانان بازیهای رایانهای انجام ندهند، چراکه با رفتن هر چه بیشتر به سمت دنیای دیجیتال و گستره عظیم اطلاعاتی، بچهها نیز بیشتر به سمت و سوی فعالیتهای اینترنتی و رایانهای سوق پیدا میکنند.
انزواطلبی و روحیه درونگرایی با بازیهای رایانهای
امروزه کودکان و نوجوانان بیشترین زمان خود را به بازیهای رایانهای اختصاص میدهند و حتی اگر بازیهای آنها به صورت گروهی باشد، باز به صورت رودررو ارتباطی ندارند و در این بازیها هیچگونه رابطه عاطفی و انسانی ایجاد نمیشود تا باعث رشد شخصیت کودک شود. از آنجایی که اغلب این بازیها به صورت انفرادی تهیه شده است، حتی اگر گروهی هم بازی کنند، باز هم ارتباط رودررویی اتفاق نمیافتد و این عامل باعث میشود تا به نوعی بازی کردن در جمع و گروه نزد این کودکان رنگ ببازد و کودکانی که مدام درگیر این نوع بازیها هستند، به سمت درونگرایی رفته و انزواطلب شوند. در نهایت هم این روحیه انزواطلبی آنان را در برقراری ارتباط با دیگران ناتوان میکند و آنها از گروه همسالان خود جدا میشوند و این آغاز مسائل مضر بعدی خواهد بود. مباحثی که شکلگیری مهارتهای اجتماعی مناسب در آن دیده نمیشود.
خشونت و پرخاشگری، فرجام تمایل به بازیهای رایانهای
در بازیهای رایانهای فرد خود را به جای شخصیت اصلی بازی قرار میدهد و با تمام توجه و تمرکز نقشش را ایفا میکند تا بتواند محیط مجازی بازی را به محیط واقعی برای خود و در ذهن خود تبدیل کند. این امر مطمئناً برای او دشوار است و عملکردهای دیگرش را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. حال اگر در بازی خشونت نیز باشد، این خشونت در وجود او درونی میشود و کودک تأثیر گرفته از این بازیها خشم و پرخاشگری از خود بروز میدهد و هرچه این حالت خشونت را بیشتر تجربه کند، این تأثیرگذاری بیشتر در وجودش درونی میشود و شخصیت او را پرخاشگرتر میکند.
در سلسله تحقیقات و پژوهشهای انجام شده از سوی کارشناسان و پژوهشگران این حوزه کاربردی، رابطه بین بازیهای رایانهای و خشونت به اثبات رسیده و دلیلش هم این است که، چون کودک و نوجوان با تمرکز بالایی بازی را دنبال میکند، این بازی تأثیر مستقیمی روی او میگذارد و میتواند این خشونت را به او انتقال دهد. تحقیقات حاکی از این است که در بین کودکان و نوجوانان بازیهای رایانهای باعث افت عملکرد تحصیلی آنان میشود، چراکه آنها وقت خود را بیشتر به بازی اختصاص میدهند و کارهای اصلی و تحصیلیشان را درست انجام نمیدهند.
اول بازی است و بعد اعتیاد میشود
مسئله مهم دیگری که در بازیهای رایانهای برای کودکان و نوجوانان عاملی مخرب محسوب میشود، زمان زیادی است که آنها در طول روز با ارتباطشان با بازیهای رایانهای، به این قبیل بازیها اختصاص میدهند و این مهم باعث میشود از فعالیتهای دیگر باز بمانند و دیگر این بازیها برایشان صرفاً تفریح تلقی نشود، بلکه افراد به آن اعتیاد پیدا کنند و همه مسائل حل نشوند و کمبودهایشان را با بازی جبران کنند و این به معنی خارج شدن از چرخه تعادل فرد است که او را از هدفمندی باز میدارد و در نتیجه سایر فعالیتها را مختل میکند.
رشد اجتماعی مسئله بسیار مهمی برای کودکان محسوب میشود و با فراگیری مهارتهای مختلف اجتماعی ایجاد میشود. از آنجایی که بخش مهمی از این مهارتها در کودکی از طریق بازی شکل میگیرد، امروزه با وجود بازیهای رایانهای و محبوبیت بسیار زیاد این بازیها و زمان زیادی که کودکان و نوجوانان به این بازیها اختصاص میدهند و به صورت افراطی عمل میکنند، باعث نادیده انگاشتن دیگر فعالیتهای آموزشی و اجتماعی شده و عدم فراگیری مهارتهای دیگر را سبب میشود که این مسئله نه تنها در شرایط فعلیاش بلکه در سنین بزرگسالیاش تأثیرات نامطلوبی میگذارد.
سرگرمی افراطی با بازیهای رایانهای، سرکوب احساسات کودکی
بازیهای قدیم به دلیل تحرک بالایی که داشتند باعث افزایش شادی و نشاط در کودکان میشدند و، چون تخلیه انرژی در این بازیها صورت میگرفت، از مشکلات بعدی مانند پرخاشگری، تندخویی کودک و حالتهای افسردگی جلوگیری به عمل میآورد، اما امروزه جای این بازیهای نوستالژیک را بازیهای رایانهای گرفتهاند. مشکل، وجود این بازیها نیست، چراکه بازیهای مفید آموزشی نیز وجود دارند که به رشد کودک کمک میکنند و در افزایش تمرکز او تأثیر مثبتی دارند، بلکه مهم استفاده افراطی از این بازیهاست و اینکه علاقه کودکان معمولاً به بازیهای رایانهای آموزشی نسبت به دیگر بازیها کمتر ارزیابی شده است.
ختم کلام اینکه نقش والدین و مربیان آموزشی تأثیر بسزایی در این زمینه دارد. با وجود مشغلههای بسیار زیاد والدین و کمبود زمان، آنها نمیتوانند زمان مناسبی را به فرزندانشان اختصاص دهند و کودکان نیز با سرگرم شدن افراطی با این بازیها احساسات خود را سرکوب میکنند. والدین گاهی ناخواسته، فرزندانشان را به این سمت و سو سوق میدهند تا بهانهجویی کودک را خنثی کنند. شاید در مقطعی از زمان این کار از نظرشان پاسخگو باشد، اما باید گفت: کمبودهایی که ایجاد میشود نه تنها کودک را به انزوا میکشاند، بلکه در بزرگسالیاش نیز تأثیر خواهد داشت. پس باید به کودکان و فرزندانمان و بازیهایی که مشغول آن هستند بیشتر توجه کنیم تا آنان در گیمها گم نشوند.
*روانشناس بالینی