جوان آنلاین: پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به همایش صدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم و نکوداشت آیتاللهالعظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (ره) حاوی محورهای راهبردی، تحلیلهای تاریخی و توصیههایی برای آینده حوزه است. این پیام را میتوان بیانیهای تمدنی و راهبردی دانست که ضمن تجلیل از گذشته پرفرازونشیب حوزه، بر مسئولیتهای فعلی و آینده آن در عصر تحولات عمیق فرهنگی، سیاسی و معرفتی تأکید میکند.
به گزارش فارس، بخشی از پیام حضرت آیت الله خامنهای به مرور تاریخ پرفرازونشیب حوزه علمیه قم در سالهای ابتدایی تأسیس آن، یعنی دوره استبداد رضاشاهی، اختصاص دارد. این مقطع، نهتنها آغاز حیات یک نهاد علمی و دینی، بلکه آغاز مرحلهای از پایداری تمدنی در برابر پروژه نظاممند دینزدایی و سرکوب روحانیت شیعه بود. بهویژه اشاره رهبر معظم انقلاب به «پایداری مخلصانه و متوکلانه» مؤسس حوزه در برابر «تیغ آخته رضاخانی» و روایت طلابی که برای بقا به بیرون شهر پناه میبردند، بازتاب دهنده یک نبرد پنهان فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی است.
با توجه به این موضوع در ادامه به بازخوانی این مبارزه و چرایی تداوم و ثمربخشی آن در برابر فشار بیسابقه حکومتی پرداختیم.
پروژه رضاخانی؛ حذف کامل روحانیت از زندگی عمومی
رضاخان پهلوی، در قالب یک پروژه مدرنسازی اقتدارگرایانه و سکولار، از آغاز سلطنت خود بهدنبال حذف نهاد دین از صحنه حیات اجتماعی و سیاسی ایران بود. وی با الگوبرداری از سیاستهای آتاتورک در ترکیه، به مقابله تمامعیار با روحانیت و نمادهای دین برخاست.
اقداماتی همچون اجباریسازی لباس متحدالشکل و ممنوعیت لباس روحانیت برای غیرمجتهدان، تصویب قانون «کشف حجاب» و حمله به حریم خانوادههای مذهبی، تعطیلی گسترده مدارس علوم دینی و مصادره موقوفات، کنترل شدید منابر، ممنوعیت وعظ سیاسی، و سرکوب سخنرانان مستقل و حذف محاکم شرع و جایگزینی با دادگستری سکولار، در واقع بخشی از راهبرد «حذف ریشههای مشروعیت دینی در ایران» بود. در چنین شرایطی، حوزه تازهتأسیس قم با خطر انهدام کامل مواجه بود.
تولدی در دل طوفان
آیتالله حائری یزدی، با درک خطر انقراض نهاد فقاهت، تصمیم به تمرکز فعالیتهای خود در قم گرفت و حوزهای را پایهگذاری کرد که برخلاف نجف، در مرکز ایران و در معرض مستقیم فشار دولت پهلوی بود. او برای حفظ موجودیت حوزه، راهبردی ترکیبی از مقاومت پنهان، تثبیت نهاد و پرورش آرام نخبگان را در پیش گرفت. رهبر انقلاب در پیام خود، این پایداری را «مخلصانه و متوکلانه» خواندهاند؛ توصیفی که بیانگر هم جنبه اعتقادی و معنوی مقاومت و هم جنبه هوشمندانه آن است.
از هجرتهای شبانه تا استقامت نهادی
رهبر انقلاب با ترسیم تصویری عینی از شرایط طلاب در آن دوره—"طلبههایی که برای حفظ جان، سحرگاهان به زوایای بیرون شهر پناه میبردند و شبانگاه به حجرههای تاریک بازمیگشتند"—نشان میدهند که حوزه نه در فضای امن، بلکه در زیر تیغ سرکوب، حیات خود را حفظ کرد.
نهادسازی در دل بحران، پرهیز از مواجهه مستقیم و حفظ ظرفیتهای پنهان و تربیت نسل آینده مقاومت از ویژگیهای کلیدی این مقاومت بود.
تأسیس حوزه علمیه قم، اقدامی نهادسازانه در شرایط ضدنهادی بود. این حوزه، برخلاف بسیاری از مدارس دیگر که بسته یا مصادره شدند، توانست حیات خود را حفظ کند.
آیت الله حائری یزدی، در مقابل برخورد مستقیم با رژیم، از راهبرد «حفظ نیرو» استفاده کرد. بهجای درگیری علنی که به انهدام حوزه میانجامید، او تمرکز را بر آموزش عمیق فقه و اصول گذاشت.
ثمره این پایداری، ظهور نسلهایی بود که بعدتر با رهبری امام خمینی، راه مبارزه سیاسی و انقلابی را آغاز کردند.
تداوم مسیر تثبیت تا اقتدار
رهبر انقلاب در پیام خود، با اشاره به انتقال رهبری حوزه به آیتالله العظمی بروجردی پس از درگذشت حائری، نشان میدهند که این حوزه نهتنها باقی ماند، بلکه به «قله علمی و تبلیغی تشیع در جهان» تبدیل شد. دوران بروجردی (۱۳۲۰-۱۳۴۰ش) دوره انسجام ساختاری و ارتقای وجهه علمی حوزه بود. اگر دوران حائری، عصر تثبیت در برابر تهدید بود، دوران بروجردی دوره تعمیق در حوزههای علمی و سازمانی شد.
مبارزه آشکار؛ حوزه بهمثابه مرکز انقلابی علیه رژیم پهلوی
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه همین حوزه، چند دهه بعد، به «کانون شعلههای مبارزه» بدل شد، به نوعی فرآیند رشد تدریجی ظرفیت انقلابی در دل نهاد دینی را به تصویر میکشند. حوزهای که روزی در سکوت، با ستم رضاخانی میساخت، در دهه ۱۳۴۰ با رهبری امام خمینی به مرکز قیام علیه سلطنت بدل شد. این تغییر، نشانگر نجات نهاد از طریق تدبیر، و سپس بهرهبرداری از آن برای انقلاب است.
حوزه، نهادی ماندگار
همانگونه که رهبر انقلاب اشاره کردند، رژیم رضاخان و پروژه ضد دینی او «نابود شد»، اما حوزهای که «زیر فشار حداکثری او بود»، ماند و «رشد کرد»؛ و از دل آن، «خورشیدی چون حضرت روحالله» طلوع کرد. این جمله کلیدی، بازتابدهنده این حقیقت راهبردی در تاریخ معاصر ایران است که نهادهای ریشهدار دینی بر دولتهای فاقد مشروعیت مردمی و الهی پیروز خواهند شد.
مقاومت حوزه در برابر فشار رضاشاه، صرفاً یک رویداد تاریخی نیست، بلکه نمونهای از چگونگی بقا و پیشرفت یک نهاد دینی در شرایط طوفانی است؛ الگویی برای تمام دورانها.