جوان آنلاین: در دوران بهادادن به اهرم تجاری در جهت شکلدهی به اهداف شخصی، تحریم سال ۱۸۶۱ کنفدراسیون (امریکا) بر صادرات یک محصول مهم یعنی پنبه، آن هم به امید وادارکردن کشورهای خارجی به حمایت از کشوری نوپا همواره اقدامی شایسته تحسین بود و این نگرش تا بهار امسال ادامه داشت.
اکنون، ایالات متحده به دلیل جنگهای تجاری دونالد ترامپ، پرچمدار اقدامی است که قبلاً مشابه آن را مدیریت کرده است، اما این اقدام، تحریمهای گسترده کالاهای امریکایی را در کانادا و اروپا به دنبال داشته و برخی بازارهای اصلی صادرات کالاهای کشاورزی ایالات متحده را مسدود کرده است و در تازهترین مورد، درِ یکی از مهمترین بازارهای هوانوردی جهان، یعنی چین را روی بوئینگ بسته است. فراتر از تناقضات ذاتیای که مبنای منطق در حال تغییر سیاستهای تعرفهای ترامپ را شکل داده است، آتشبس مورد مذاکره، درآمدهای تعرفهها و هرگونه تجدید نظر در تولید را کاهش میدهد. از طرفی، تعرفههای بالا، مذاکرات را هم بیمعنا میسازد.
سیاستی در جهت متضاد با منافع عمومی
ترامپ هم در دور دوم و هم حالا، برای افزایش عوارض فولاد و آلومینیوم، به تحقیقات موسوم به بند ۲۳۲ (قوانین تجارت جهانی) متکی بود. او همچنین از امنیت ملی برای محافظت از خودروسازان امریکایی در برابر تهدیداتی مانند آنچه به گیربکسهای کانادایی مربوط میشود، استفاده کرده است. ترامپ بررسیهای بند ۲۳۲ را در مورد مس (سنگ بنای ساختمانهای مدرن و سیستمهای برق) و همچنین چوب و الوار که اجزای حیاتی در مسکن و ساختمان هستند، اعلام کرده است، اما با توجه به اینکه هزینه مسکن یک نگرانی عمده عمومی است، این اقدامات ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. رئیسجمهور امریکا، تحقیقات بند ۲۳۲ را در مورد نیمه هادیها و تجهیزات مورد استفاده در ساخت آنها اعلام کرده است و انتظار میرود تعرفههایی درپی داشته باشد. هدف اعلام شده کاخ سفید، بازگرداندن تولید به ایالات متحده است. با این حال، تعرفهها بر این اقلام که منجر به قیمتهای بالاتر خواهد شد. به این فهرست، باید داروها را هم اضافه کرد که بسیاری از آنها در خارج از امریکا ساخته میشوند. هدف ترامپ این است که تعداد بیشتری از داروها در ایالاتمتحده تولید شوند، اما افزایش هزینه دارو برای گرانترین سیستم مراقبتهای بهداشتی در جهان توسعهیافته، در تضاد با هدف کاهش نگرانیهای عمومی در مورد قیمتها و مراقبتهای بهداشتی است. اگرچه این تعرفهها میتواند در جهت ایجاد انگیزه برای تقویت مجدد ظرفیت تولید دارو مؤثر باشد، اما کارشناسان میگویند، ایجاد آن نوع زیرساختهای تولید دارو در امریکا که هم اکنون در میان شرکای تجاری بزرگ ایالات متحده وجود دارد، سالها طول میکشد.
سیاستی ناکارآمد در مهار چین
پس از اینکه چین، به دلیل جنگ تجاری، عرضه مواد معدنی به امریکا را قطع کرد، اخیراً، ترامپ تحقیقات بند ۲۳۲ در مورد وابستگی حیاتی به مواد معدنی، از جمله خاکهای کمیاب را اعلام کرد. چنین تحقیقاتی معمولاً مقدمهای برای تعرفههایی است که واردات، آنها را گرانتر میکند. ایجاد یک زنجیره تأمین معدن که هدف دولتهای متوالی ایالات متحده بوده است، چیزی نیست که بتوان با فشردن یک کلید به آن دست یافت. ضمن اینکه، هزینههای بالاتر یا در دسترس نبودن محض صنایع مهمی مانند خودرو، فناوری پاک و دفاع را تحت تأثیر قرار خواهد داد. اما در این رابطه، مسائل بیشتری مطرح است. آخرین دلیل دولت ترامپ در جهت اقدام ۹ آوریل به منظور توقف به اصطلاح تعرفههای متقابل بر کل جهان، دادن فرصت دادن به کشورها برای قطع روابط تجاری با چین از جمله محدود کردن واردات و انتقال کالا از این کشور و محدود کردن سرمایهگذاری پکن در کشورهایشان است. در ازای قطع روابط با دومین اقتصاد بزرگ جهان و در بسیاری از موارد شریک تجاری اصلی آنها، این کشورها ممکن است امتیازاتی در مورد برخی تعرفههای بسیار بالای ایالات متحده دریافت کنند ولی احتمالاً همچنان مشمول تعرفه پایه ۱۰ درصدی خواهند بود. همانطور که دن درزنر، استاد سیاست بینالملل در دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر در دانشگاه تافتس به آن اشاره دارد، تشکیل ائتلافی از کشورهای همفکر برای قطع قراردادهای تجاری بین خود، کنار گذاشتن چین و وادار کردن این کشور به اصلاح رفتار تجاریاش، ایده باراک اوباما، رئیسجمهور سابق امریکا در روابط فراآتلانتیک بود که ترامپ در اولین هفته ریاست جمهوری، آن را کنار گذاشت.
اثر تضادهای تجاری ترامپ در خانه
در چنین شرایطی، اگر برنامههای دولت ترامپ برای دستیابی به قراردادهای تجاری دوجانبه با ۷۰ تا ۹۰ کشور در کمتر از ۹۰ روز به ثمر بنشیند، آنگاه اختلافات تعرفهای نسبی بین چین و بقیه جهان بسیار زیاد خواهد بود و همانطور که آکسفورد اکونومیکس در گزارشی بیان کرده، معنای آن در عمل این است که کشورهایی که تقریباً در چندین دسته از محصولات عمده با چین رقابت میکنند، از مزیت تجاری بزرگی برای فروش در بازار ایالات متحده برخوردار خواهند بود. (نمونه موردی: نرخ حملونقل از ویتنام که تا تابستان از تعرفههای تنبیهی ۴۶ درصدی ایالات متحده در امان است.)
با این حال، ارزش دلار به جای افزایش یافتن، رو به کاهش است. نادیده گرفتن نظریه تعرفه، نشان میدهد، سرمایه گذاران در مسیر از دست دادن اعتماد به امریکا حرکت میکنند. آکسفورد اکونومیکس در یادداشتی به این موضوع پرداخت و نوشت: با توجه به اینکه چین ممکن است مجبور شود بسیاری از بازارهای وارداتی امریکا را خالی کند، انگیزههای قوی برای اقتصادهای آسیایی وجود دارد که صادرات بیشتری به ایالات متحده داشته باشند، اما اقتصادهای نوظهور فقط در معرض پیروزی قرار ندارند و اقتصادهای پیشرفته یعنی سنگاپور، ایتالیا، ژاپن، کرهجنوبی و آلمان هم در زمره بزرگترین برندگان قرار دارند. نکته اینجاست که برخی از اینها، دقیقاً همان کشورهایی بودند که ترامپ از آنها به دلیل عدم تعادل تجاری با ایالات متحده، یاد کرد. در یک کلام، با وجود همه انتقادات اقتصاددانان، مشاغل، بازرگانان، بازارها و مصرفکنندگان مبنی بر اینکه سیاستهای تجاری ترامپ ناهماهنگ هستند، این سیاستهای آنها تاکنون از یک جهت منسجم عمل کردهاند و آن این است که آنها به طور منسجم، در خلاف جهت اهدافی که قرار بود به آن دست یابند، حرکت میکنند.
کیت جانسون
خبرنگار فارن پالیسی در امور جغرافیای اقتصادی سیاسی و انرژی