جوان آنلاین: با پایان مهلت دهساله قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، ایران همراه با روسیه و چین نامهای به دبیرکل سازمان ملل ارسال کرده و خواستار خاتمه رسمی این قطعنامه و لغو کامل محدودیتهای هستهای و تسلیحاتی علیه تهران شدهاند. در نامهای جداگانه، ایران تأکید کرده که کشورها دیگر تعهدی به رعایت قطعنامههای تحریمی پایانیافته ندارند و پرونده هستهای باید از دستورکار شورای امنیت خارج شود. اقدام مشترک تروئیکای شرقی که با ریاست دورهای روسیه در شورای امنیت همزمان شده، علاوه بر گشودن فصل جدید در روابط بینالمللی ایران، ناکامی غرب در ایجاد اجماع جهانی را نمایان ساخته و جایگاه شورای امنیت به عنوان ضامن صلح و امنیت جهانی را تضعیف کرده است.
به گزارش «جوان»، درحالی که کشورهای غربی ادعا میکنند قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت علیه ایران که دیروز مهلت دهساله آن به پایان رسید، همچنان معتبر است و میکوشند دامنه تحریمها را برای اعمال فشار حداکثری بر تهران حفظ کنند، مواضع چین و روسیه در مخالفت با سیاستهای غرب نشان میدهد که جبههبندیهای تازهای در نظام بینالملل پیرامون پرونده هستهای ایران در حال شکلگیری است.
شرکای ایران که پیشتر مخالفت صریح خود را با بازگشت تحریمهای سازمان ملل اعلام کرده بودند، روز شنبه و همزمان با مراسم اختتامیه قطعنامه ۲۲۳۱، بار دیگر موضع مشترک خود را مبنی بر خودداری از اجرای مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریمها اعلام کردند.
به گزارش ایسنا، کاظم غریبآبادی، معاون وزیر خارجه ایران گفت: «ایران، چین و روسیه نامه مشترکی را به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت ارسال میکنند تا پایان قطعنامه ۲۲۳۱ و بیتعهدی کشورها نسبت به تحریمهای مرتبط با آن را اعلام کنند.»
هرچند که متن نامه سه کشور تا لحظه نگارش این گزارش منتشر نشده، اما روسیه و چین پیش از این با این استدلال که بازگشت تحریمها وجاهت قانونی ندارد و برای کشورها الزامآور نیست از اجرای آن خودداری و آن را بلااثر اعلام کرده بودند. از نگاه این کشورها، ادامه هرگونه محدودیت یا فشار سیاسی بر ایران پس از پایان مهلت قانونی قطعنامه، فاقد مبنای حقوقی است و باید جای خود را به همکاریهای متقابل و اعتمادساز بدهد.
علاوه بر نامه مشترک سه کشور، وزارت خارجه روسیه نیز شامگاه جمعه در بیانیهای تأکید کرد که با انقضای مهلت قطعنامه ۲۲۳۱ تمام مفاد این قطعنامه از جمله محدودیتها و رویههای مرتبط با برنامه هستهای ایران به طور کامل خاتمه مییابد و شورای امنیت موظف است بررسی مسائل مربوط به برنامه هستهای ایران را پایان دهد و بند «عدم اشاعه» از فهرست موضوعات در دستورکار شورای امنیت خارج شود.
روسیه هماکنون ریاست دورهای شورای امنیت را برعهده دارد و از این موقعیت میتواند در خنثیسازی تحرکات غرب علیه تهران نقش تعیینکنندهای ایفا کند. بر همین اساس، مسکو از دبیرکل سازمان ملل خواسته اجرای بازگشت تحریمهای ایران که اخیراً از سوی دبیرخانه سازمان اعلام شده بود، لغو شود. این اقدام روسیه نهتنها نشاندهنده حمایت قاطع مسکو از ایران است بلکه بیانگر نفوذ عملی و اثرگذاری واقعی کشورهای شرقی در شورای امنیت است. قدرت مانور روسیه و چین علاوه بر اینکه مسیر اجرای سیاستهای یکجانبه غرب را مسدود میکند، نشان میدهد که توازن قدرت جهانی دیگر تحت سلطه مطلق غرب نیست.
نامه جداگانه تهران
ایران نیز به صورت جداگانه در نامهای به دبیرکل سازمان ملل نسبت به پایان همه محدودیتهای قانونی در ارتباط با برنامه هستهای ایران تأکید کرد. در این نامه تهران از سازمان ملل خواسته که موضوع هستهای ایران باید از دستورکار شورای امنیت خارج شده و مانند برنامه هستهای هر کشور فاقد تسلیحات هستهای عضو معاهده منع اشاعه رفتار شود. در این بیانیه آمده است: کشورها از این پس تعهدی به قطعنامههای خاتمه یافته تحریمی شورای امنیت ندارند. همچنین تأکید شده با پایان قطعنامه، وضعیت موضوع ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تغییر میکند و از این پس مدیرکل آژانس دیگر ملزم به ارائه گزارش درباره برجام نخواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران همچنین بر حق خود در توسعه برنامههای دفاعی و هستهای صلحآمیز تأکید کرده و انتظار دارد جامعه جهانی به این تصمیم احترام بگذارد. سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران دیروز تأکید کرد: قطعنامه ۲۲۳۱ هیچگونه صلاحیت یا اختیاری به دبیرکل یا دبیرخانه سازمان ملل اعطا نمینماید تا نسبت به تشخیص، اعلام، اعمال مجدد یا بازگرداندن قطعنامههایی که طبق بند عملیاتی ۸ خاتمه یافتهاند، اقدام نمایند. عراقچی تأکید کرد: «هرگونه ادعای «احیا» یا «اعاده» قطعنامههای خاتمهیافته، از اساس باطل بوده، فاقد مبنای حقوقی است و قادر به ایجاد اثر الزامآور نمیباشد.»
ترک برداشتن ساختارهای قدیمی
امریکا و اروپاییها تلاش میکردند همانند دوره قبل از برجام بار دیگر اجماعی جهانی علیه ایران تشکیل دهند تا مسیر برای اجرایی کردن تحریمهای گسترده هموار شود، اما به نظر میرسد کشورها دیگر تمایلی به تبعیت از سیاستهای دیکته شده واشینگتن ندارند. به گفته کاظم غریبآبادی، در نشست وزرای خارجه جنبش عدم تعهد که چند روز پیش برگزار شد، بیش از ۱۲۱ کشور تأکید کردند که قطعنامه ۲۲۳۱ باید به طور رسمی خاتمه یابد. همچنین «گروه دوستان دفاع از منشور ملل متحد» نیز در بیانیهای تأکید کرد تحریمهایی که غرب و امریکا به صورت غیرقانونی و یکجانبه بازگرداندهاند، فاقد وجاهت حقوقی بوده و کشورهای عضو سازمان ملل ملزم به اجرای آنها نیستند. بدین ترتیب، تلاشهای گسترده امریکا و اروپا برای ایجاد اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی مشابه آنچه در دهه گذشته انجام شد، این بار با بنبست سیاسی مواجه شده است. از این رو، میتوان گفت با طغیان جهانی علیه یکجانبهگرایی غرب در پیوستن به کارزار فشار حداکثری، هرگونه اقدام احتمالی برای احیای تحریمها یا اعمال دوباره فشارهای بینالمللی علیه ایران بدون پشتیبانی گسترده جهانی، محکوم به شکست خواهد بود و امکان تأثیرگذاری آن به شدت محدود شده است.
چنین رویکردی تاکنون در تاریخ شورای امنیت سابقه نداشته است که کشورها بهصورت علنی اعلام کنند از قطعنامههای این شورا حمایت نمیکنند. این شکاف بازتابدهنده تغییرات بنیادین در توازن قدرت جهانی است و نشان میدهد که قدرتهای نوظهور با تکیه بر اصول چندجانبهگرایی در برابر سیاستهای یکجانبه امریکا مقاومت میکنند. نتیجه این وضعیت، شکلگیری اختلاف و بیاعتمادی گسترده در شورای امنیت است و جایگاه این نهاد را بهعنوان ضامن صلح و امنیت بینالمللی به شدت تضعیف میکند.
برخی تحلیلگران نیز بنابر نگاه متفاوت قدرتهای شرقی و غربی به چارچوب ساختارهای بینالمللی از آن به عنوان فروپاشی نظم قدیم یاد میکنند. پیمان صالحی، در میدلایستمانیتور نوشت: «در نامهای مشترک که این هفته به دبیرکل سازمان ملل ارسال شد، تهران، مسکو و پکن اعلام کردند که اعتبار هیچ تمدید یکجانبه قطعنامه ۲۲۳۱ را به رسمیت نمیشناسند و آن را نقض قوانین بینالمللی و سوءاستفاده از نهادهای چندجانبه میدانند. برای ایران، این بیش از یک استدلال حقوقی است، بلکه یک اعلام سیاسی است که دوران انحصار غرب بر هنجارهای جهانی در حال پایان است». به گفته صالحی، «این ماجرا نشاندهنده یک تحول ساختاری بسیار گستردهتر است، تکهتکه شدن نظم بینالمللی پس از ۱۹۴۵. ایالات متحده و متحدانش در تلاشند کنترل خود را بر نهادهایی که ساختهاند حفظ کنند، درحالی که قدرتهای جدید به ویژه در شرق و جنوب جهان در حال ادعای مشروعیت جدیدی هستند که ریشه در کثرتگرایی، حاکمیت و عدم مداخله دارد.»
شایان ذکر است که طی سه سال اخیر، روسیه و چین با همکاری کشورهای جهانسوم و در قالب «بریکس» تلاش کردهاند نهادهای مبتنی بر ساختارهای غربی را تضعیف کرده و نظم اقتصادی نوینی پایهگذاری کنند. اکنون، با شکلگیری فرمت جدیدی از جبههبندیها در داخل شورای امنیت، کارآمدی ابزارهای فشار غربیها برای تحمیل تحریم یا مجازات کشورهای متخاصم به شدت کمرنگ شده است.
ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا، فروپاشی ساختارهای نظام بینالملل را تأیید کرده و مینویسد: «ساختار شورای امنیت عملاً به نسخهای برای فلج شدن تبدیل شده و این تازه آغاز مشکلات این سازمان است. من باور ندارم که شورای امنیت تنها منبع مشروعیت در جهان باشد. مشروعیت میتواند از منابع دیگری هم ناشی شود از جمله از خودِ هدف و ماهیتِ یک اقدام.»
تفسیرهای متفاوت قدرتهایی مانند روسیه و چین در مقایسه با کشورهای غربی درباره قطعنامه ۲۲۳۱ و بازگشت تحریمها علیه ایران، موجب شده است که شورای امنیت به جای ایفای نقش اصلی خود در حفظ صلح و امنیت جهانی، به عرصهای برای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شود. این تقسیمبندی میان شرق و غرب، مشروعیت و کارآمدی شورا در مدیریت بحرانهای بینالمللی را به شدت کاهش داده است. تجربه تاریخی مشابه جامعه ملل نیز نشان میدهد که بیتوجهی قدرتها به تصمیمات چنین نهادهایی میتواند به فروپاشی آنها منجر شود و با روند کنونی تحولات جهانی، احتمال تکرار چنین سرنوشتی برای سازمان ملل و نهادهای وابسته نیز دور از انتظار نیست.