جوان آنلاین: نماد صبر جمیل است؛ همانی که بعد از بیماری و شهادت مادرش حضرت زهرا (س)، شهادت پدرش حضرت علی (ع) و شهادت برادرش امام حسن (ع) و پس از واقعه کربلا و سپری کردن روزهای اسارت در کوفه و شام فرمود: «ما رأیت الا جمیلا، جز زیبایی چیزی ندیدم...». همین روح بلند و ایمان راسخ، فداکاریها و خدمات حضرت زینب (س) بود که از او به عنوان نماد یک پرستار واقعی یاد شد چراکه نه تنها به مراقبت از بیماران میپرداخت، بلکه در حفظ ارزشهای انسانی و اسلامی نیز نقش برجستهای داشت. او «پرستار کربلا» نام گرفت، چون در شرایط بحرانی، با تمام وجود از دیگران مراقبت کرد و نشان داد، پرستاری تنها محدود به مراقبت فیزیکی نیست بلکه شامل حمایت روحی و عاطفی نیز میشود. همین تواناییها در مدیریت شرایط دشوار پس از عاشورا و نگهداری از بازماندگان کربلا بود که نشان داد او رهبری قدرتمند و دلسوز نیز است.
بر همین اساس مصادف با سالروز ولادت این بانوی قهرمان صدر اسلام، به عنوان نمادی از ایثار و فداکاری در حرفه پرستاری، در تقویم «روز پرستار» نام گرفت؛ پرستارانی که به تأسی از آن بزرگوار، با دستانی نوازشگر و قلبی مهربان، در سختترین لحظات زندگی بیماران، به تسکین دردها و رفع نیازهای آنان کمک و به عنوان منبع امید و آرامش در مختصاتی از زندگی بیماران قرار میگیرند و به آنها خدمت میکنند.
در معنای «پرستار» واژههای زیادی شنیدهایم، اما مخلص کلام آنکه هر گونه مراقبت، مواظبت و مراعات از بیماری را «پرستاری» میگویند، از این رو بر آن شدیم به پاس این نوع دوستی، ازخودگذشتگی و مجاهدت در آستانه ولادت با سعادت قهرمان کربلا با یکی از پرستاران نمونه کشوری در بیمارستان تخصصی و فوقتخصصی بقیهاللهالاعظم (ع) همکلام شویم.
این بیمارستان روزانه پذیرای ۵ هزار بیمار است. ۵۰۰پزشک و بالغ بر هزارو۵۰۰ نیروی کادر درمان دارد. همچنین یک درمانگاه مجهز و ۵۷بخش بستری نیز انواع خدمات را ارائه میکنند.
معصومه فرشی از مسئولان آموزش کارکنان این بیمارستان، سوپروایزر و پرستار بالینی با ۲۸ سال سابقه خدمت است. بیشتر افراد با انگیزهای شغل خود را انتخاب میکنند، به همین خاطر در کارشان بسیار موفق هستند. فرشی هم بعد از دوران شیرین کودکی و گذران دوران غمبار نوجوانی و جوانی به خاطر حضور همیشگی پدر و برادرانش در جبهه و تنها ماندن در کنار مادر آن هم در حملات هوایی دشمن، انتخاب شغل پرستاری را زمانی برمیگزیند که مادرش در بیمارستان بستری میشود. او وقتی خدمات پرستاری و کمبودهای آن را میبیند، برایش انگیزهای میشود تا در دانشگاه رشته پرستاری را انتخاب کند و آنقدر در این حرفه مصمم گام برمیدارد تا جایی که از او به عنوان پرستار نمونه کشوری تقدیر میشود.
باارزشترین کار یک پرستار حمایت روحی از بیمار است
فرشی آموزشهای پروتکلی را مهمترین کارهای کادر پرستاری میداند و میگوید: «به نظر من وظیفه اصلی یک پرستار تلفیق نیازهای جسمی، روحی و روانی بیماران است که برای آن باید برنامهریزی مراقبتی انجام داد. من سعی کردهام هم به بعد روحی و هم روانی بیماران توجه ویژهای داشته باشم. رفع تمام دردها و مشکلات بیماران از عهده پرستار و پزشک بر نمیآید ولی باارزشترین کار این است که از بیمار حمایت روحی انجام شود. مهمترین چالش نیز مربوط به اجرای فرایندهای مراقبتی طبق استانداردهاست. مشکل ما این است که خیلی از این استانداردها هنوز بومیسازی نشده و شرایط اجرای آنها در کشورمان مناسب نیست.»
یکی از صحنههایی که هم شادی و هم غم فراوان دارد CPR بیمار است. از معصومه فرشی درباره تجربهای از این صحنه پرسیدیم که گفت: «تجربه فراوانی دارم و هر کدام شرایط خاص خود را داشتهاند، اما اکثراً با غم همراه بوده است، ولی در یکی از خاطرات خوش آن احیای قلبی وریوی مادری بود که در یک تصادف دچار آسیب جدی شده بود و فرزند کوچکش در کنارش بیقراری میکرد. خوشبختانه نجات این مادر استرس دوچندان آن بچه را برطرف کرد.»
کمتر کسی در برابر درد جسمانی و تلفیق آن با روح و روان تابآوری دارد و این میطلبد کادر درمان حوصله بیشتری به خرج دهند تا این شرایط به آرامی مدیریت شود.
این پرستار نمونه با تأیید این موضوع میگوید: «وقتی خودم را به جای آنها تصور میکنم، شرایطشان را بیشتر درک میکنم. در این مواقع بهترین کار آن است که بدون پیشداوری، به طور کامل به صحبتهایشان توجه و بعد مشکل را پیگیری کنیم. طول درمان این فرصت را در اختیار ما قرار میدهد با خانوادههای بیماران بیشتر آشنا شویم، به همین دلیل بسته به شرایط سنی و تحصیلی بیمار، نوع مراقبت نیازسنجی میشود. برخورد با بیماران مضطرب یا افسرده تبحر خاصی میخواهد تا تنش دیگری به بیمار اضافه نشود. اطمینان دادن بابت امنیت، درک شدن و حس حمایت، مهمترین نیازهای بیمار و همراهان اوست که باید خیلی به آن توجه شود.»
این پرستار بالینی احساساتش را که گاهی مانع تصمیمگیریهای جدی میشود، از نقاط ضعفش میداند، اما پیگیری جدی تا حصول نتیجه، بهروزرسانی اطلاعات، توجه به نظم و دقت در اجرای فرایندهای مختلف کاری و آموزشی، خوشایندکردن اموری که همکاران قبلاً به اجبار و با انگیزه کمتری انجام میدادند و حمایت روحی و تشویق همکاران را از نقاط قوت کاری خود میداند.
با بیمارانی که توان پرداخت هزینههای درمانی ندارند همراه هستیم
حتماً برای شما پیش آمده است در یک مرکز درمانی با بیمارانی مواجه شوید که برای پرداخت هزینههای درمان با سختی مواجه میشوند و مدام با تلفن از هر دوست و آشنایی برای نجات جان بیمارانشان درخواست کمک میکنند یا با گذر از مسیر بعضی بیمارستانها با توقف خودروهایی مواجه میشویم که به خاطر تخصصیبودن و دولتیبودن بیمارستان، بیمارشان را از شهرهای دور و نزدیک در آن بیمارستان بستری کردهاند. همراه بیمار نیز به جای هتل و مسافرخانه در چادرهای مسافرتی کنار خودروهایشان استراحت میکند. صندوق ماشینها هم نشان از همراه داشتن ملزوماتی است تا نیازی نباشد آنها هزینه خورد و خوراکی را پرداخت کنند.
در این شرایط همه نگاه همراهان معطوف به نگاه مهربانانه، دلسوزانه و با وجدان پزشکان و پرستارانی است تا این چند صباح را سپری و بیمارشان را با سلامتی مرخص کنند. فرشی هم با اعتقاد به همین نگاه میافزاید: «اگر با خانوادههایی که در پرداخت هزینههای بیمارستان مشکل دارند، برخوردی داشته باشم، ابتدا آنها را نسبت به دلایل مبلغ پرداختی توجیه میکنم و بعد برای رفع مشکل به مسئولان مالی و مددکاری بیمارستان ارجاع میدهم تا اگر کمکی امکان داشته باشد، ارائه دهند.»
بهترین یادگاری برای من دعای خیر بیماران است
اما پرستاری از جمله مشاغلی است سراسر خاطره، هم تلخ و هم شیرین. قطعاً این ایام برای این پرستار هم پر از خاطره بوده است. او کنار همه خاطراتش، اما بهترین آنها را کار با بیماران دیالیزی؛ انسانهای شریفی که به دلیل از دست دادن عملکرد کلیههایشان مجبورند هفتهای چند نوبت همراه با خانواده به بیمارستان مراجعه کنند، تعریف میکند؛ بیمارانی که مشکلات فراوانی دارند، از جمله هزینههایی که صرف رفت و آمدشان میشود، فرد همراه که باید مرخصی بگیرد و شاید به خاطر مرخصیهای پیدرپی شغلش را از دست بدهد و این مدت درمان که معلوم نیست تا چه زمانی طول بکشد و... او برقراری ارتباط مؤثر با این افراد دردمند و درک شرایطشان را عامل مؤثری میداند تا شاید بار کوچکی از دوششان برداشته شود و او این خدمات را با این امید انجام میدهد که روزی دعای خیرشان برایش یادگاری باارزشی شود.
دوری از بچهها برایم سخت است، اما تحمل میکنم
هنرپیشهای میگفت، از قسمتهای سخت کار وقتی است که هزار مشکل و غم در دل داری، اما باید آنها را پنهان کنی و وقتی جلوی دوربین میروی، بخندی و شاد باشی. شغل پرستاری هم از جمله شغلهایی است که باید همه مشکلات و همه غمها را پشت در خانه بگذاری و با چهرهای شاد وارد محیط کار شوی. وقتی این سؤال را که چگونه بین زندگی شخصی و کاری تعادل برقرار میکنید از فرشی پرسیدم، او کنار نقش پرستاری، اما در نقش مادریاش گفت: «به سختی... البته همیشه تعادل ایجاد نمیشود، گاهی خانواده مجبور میشوند شرایط تحمیلی را بپذیرند و کنار بیایند. طبیعی هم است، چطور میتوان تعادل را برای دوری از بچههای طفل معصوم که خلأ ساعتها دوری از مادرشان را دارند، ایجاد کرد!».
وقتی پایان کار خدمات پرستاران به رضایت بیماران میرسد، خوشحال و خرسندم
قطعاً هر فردی بعد از انجام کارش، فارغ از خستگی و تجدید قوا دنبال یک فرصت است. وقتی از سوپروایزر بیمارستان بقیهالله این سؤال را پرسیدم ابتدا با خندهای گفت: «اگر پیگیری دیگری نداشته باشم، با فراغ خاطر مینشینم و بساط نقاشیام را پهن میکنم. فشار و استرس کاری را هم با درست کردن چای، دمنوش و نظافت و مرتب کردن خانه کم میکنم.» بعد نفس عمیقی کشید و گفت: «ولی خوشحالیام خلاصه در اینها نیست. آن وقتی است که زحمات پرستاران با رضایت بیماران به دست میآید و دیگر آنکه وقتی برای قشر پرستار ارزشگذاری اجتماعی قائل میشوند. این موارد است که مرا دو چندان خوشحال، راضی و خستگیام را برطرف میکند.»
او از پرستارانی است که همکارانش ازخودگذشتگیاش را تأیید میکنند تا آنجا که خود خانم فرشی اقرار کرد هیچ وقت حواسش به خودش نیست، مگر آنکه همکارانش به او گوشزد کنند کمی هم حواسش به سلامت جسم خودش باشد...