کد خبر: 1211523
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۲:۲۰
«اسرائیل، فاجعه تروریستی کرمان و روایتی از تاریخچه ترور در جهان» در گفت‌وشنود با خسرو معتضد
هیچ بعید نیست اسرائیل در انفجار کرمان نقش داشته باشد. سازمان‌های اطلاعاتی صهیونیست‌ها در منطقه دو پایگاه دارند؛ یکی کردستان عراق و دیگری جمهوری آران (آذربایجان دروغین). آنان از طریق این پایگاه‌ها به ایران می‌آیند و علاوه بر آن در داخل کشور هم نفوذی دارند. چند شب پیش در ویدئویی، بنیامین نتانیاهو را در جلسه‌ای دیدم که می‌گفت: خبر‌های خوشی از کرمان رسیده است! در چنین شرایطی، اسرائیل نمی‌تواند با این واقعه بی‌ارتباط باشد
سمانه صادقی

جوان آنلاین: انفجار تروریستی در جوار گلزار شهدای کرمان و در سالروز شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی از جنبه‌های گوناگون درخور تحلیل و بررسی می‌نماید. در گفت‌وشنود پی آمده، اما خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران به بازخوانی تاریخچه ترور در جهان با نظر به فاجعه کنونی دست زده است. امید آنکه تاریخ‌پژوهان معاصر و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.

امروز مسئله تروریسم، در عداد یکی از مهم‌ترین و شاخص‌ترین مقولات جهانی است. مناسب است که در آغاز سخن، اشاره کنید پیشینه این امر به چه دوره‌ای بازمی‌گردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در نگاه کلی باید بگویم اصلاً قرن بیستم با ترور آغاز می‌شود! حتی جنگ اول جهانی اول را نیز تروریست‌ها ایجاد کردند. بهانه شروع جنگ این بود که آرشیدوک فرانتس فردیناند، ولیعهد امپراتوری اتریش- مجارستان و همسرش در ۲۸ژوئن۱۹۱۴ در سارایه‌ووی بوسنی از سوی بمبی که یکی از اعضای گروه دست سیاه به نام گاوریلو پرنسیپ مقابل اتومبیل آن‌ها انداخته بود، به قتل رسیدند. پس از این حادثه دولت اتریش ادعا کرد صربستان در این کار دخالت داشته است، بنابراین تقاضای انجام تحقیقاتی با شرکت نمایندگان اتریش و تحویل اعضای گروه دست سیاه را مطرح کرد، اما دولت صربستان تقاضای آنان را نپذیرفت و با حضور نمایندگان خارجی نیز مخالفت کرد. این مخالفت باعث شد تا دولت اتریش به صربستان اعلان جنگ دهد. روسیه به عنوان متحد سنتی صربستان، دست به بسیج نیرو‌های خود زد و این مسئله موجب نگرانی امپراتوری آلمان، متحد امپراتوری اتریش- مجارستان شد، به همین خاطر دولت آلمان به متحد روسیه یعنی فرانسه حمله کرد، البته نیرو‌های آلمانی برای سرعت بخشیدن به روند حمله، از خاک بلژیک برای حمله به فرانسه عبور کردند. تجاوز آلمان به خاک بلژیک، باعث شد امپراتوری بریتانیا به عنوان ضامن استقلال این کشور، به آلمان اعلان جنگ دهد، البته پیش از این حادثه تروریستی، گروه دست سیاه در چین نیز فعالیت‌های تروریستی داشت، حتی پکن را محاصره کردند و عده‌ای را کشتند و چین را به صورت نیمه‌مستعمره درآوردند. این گروه‌های تروریستی که بسیار هم خطرناک هستند، در تمام کشور‌ها وجود داشته‌اند. در ایتالیا، رئیس مملکت را گرفتند و کشتند! در آلمان نیز گروهی به نام بادرماین هوف وجود داشت که اقدامات تروریستی انجام می‌دادند. در ژاپن هم گروه تروریستی وجود داشت. در خصوص سابقه تروریسم، کتاب‌های خوبی نوشته و بعضاً به فارسی هم ترجمه شده است. مثلاً دکتر بهاالدین پازارگاد در این زمینه کتابی دارد به نام «مکتب‌های سیاسی» یا کتاب «نیکلای دوم، لنین، استالین: آخرین روز‌های سلطنت رمانف‌ها و انقلاب اکتبر ۱۹۱۷»، تألیف دکتر ناصر صادقی نیز منبع معتبری است یا کتاب سه جلدی «سرگذشت خاندان رمانف» اثر میشل دو سن پیر که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و از سوی دانشگاه تهران چاپ شد نیز مناسب است. این کتاب‌ها درباره عملیات‌های تروریستی است. در ایران نیز ترور سوابق خود را دارد، اما پس از انقلاب، این فرایند حادتر و خشن‌تر شد.

علاوه بر ترور‌های مهمی که موجب جنگ‌های بزرگ شده‌اند، در ایران و جهان کدامین موارد از شهرت برخوردار شدند و می‌توانند به عنوان مثال مطرح شوند؟
از قرن نوزدهم، یکسری فعالیت‌های تروریستی در روسیه تزاری آغاز می‌شود چراکه تزار‌های روس، نفس مردم را گرفته بودند! بنابراین گروه‌هایی به نام اراده ملت، باکونین و نهیلیست‌ها تشکیل شده و به فعالیت‌هایی در جهت نابودی دولت می‌پردازند، به همین خاطر امپراتور نیکولای اول، عده‌ای از آن‌ها را که در سال ۱۸۲۵ شورش کرده بودند، سرکوب و عده‌ای را هم تبعید می‌کند. از جمله آن افراد، تئودور داستایوفسکی است، البته غیر از این گروه‌ها، گروه‌های دیگری هم در دنیا وجود داشتند که به هیچ چیز اعتقاد نداشتند و معتقد بودند باید دولت‌ها و تشکیلات اجتماعی را نابود کرد! همانگونه که معروف است، به این جماعت آنارشیست می‌گفتند. آرش در لغت یونانی، یعنی حکومت و آنارشی یعنی بدون حکومت یا زمامدار به سر بردن است، بنابراین حکومت آنارشیستی از مصائب اجتماعی معاف است! چراکه مسلک آنارشیسم، هر حکومتی را موجب مصیبت و بدبختی‌های جامعه و مردم می‌داند. طبق فلسفه آنارشیسم، هر قدرت سیاسی متمرکز، بدون استثنا منتج به بروز ظلم و ستمگری در جامعه می‌شود، بنابراین آن‌ها معتقدند باید حکومت را نابود و از این طریق جامعه را باز و راحت کرد! پیشوای آنارشیسم جدید در اوایل قرن نوزدهم، پیر ژوزف پرودون بود. پرودون فعالانه در انقلاب دوم فرانسه شرکت داشت و از تئوری‌پردازان اصلی آن بود. آنارشیست‌های اواخر قرن ۱۹ و آغاز قرن بیستم، معتقد بودند باید با شدت عمل، طغیان و به وسیله ترور پیشوایان مهم نظامی و سیاسی که صاحب قدرتی هستند که آنارشیست‌ها مخالف آن هستند، به هدف خودشان برسند. آنارشیسم، در نقطه مقابل توتالیتاریسم قرار گرفته است. تولستوی نیز مرام آنارشیسم را با حذف شدت عمل و طغیان قبول داشت. در روسیه تزاری، این گروه‌ها خیلی قدرت پیدا کرده بودند. اغلب اعضای این گروه‌ها، ترور و بمبگذاری می‌کردند.

ظاهراً در میان ترور‌های دنیا، ترور الکساندر دوم هم برای خود داستانی دارد؟
بله. از جمله ترور‌های معروف دنیا، ترور الکساندر دوم است. الکساندر دوم وقتی از یکی از کوچه‌های سن پترزبورگ عبور می‌کرده، وارد خیابانی می‌شود که پلی در آن قرار داشته است. الکساندر وقتی می‌خواهد از پل عبور کند، ناروزینکا یعنی تروریست‌ها، نارجکی به هوا پرتاب می‌کنند. نارنجک در اطراف امپراتور منفجر می‌شود و چند افسر و تعدادی از اسب‌ها کشته می‌شوند. پس از وقوع انفجار، امپراتور از کالسکه پایین می‌آید و می‌گوید: الهی شکر که اتفاقی برای من نیفتاد! در همین هنگام خانمی از کنار پل به بالا می‌آید و به الکساندر دوم می‌گوید: اعلیحضرتا زود است که شکر کنید! بعد بلافاصله نارنجکی کنار پای شاه می‌اندازد و دوپای امپراتور قطع شده و در اثر خونریزی‌های ناشی از آن، کشته می‌شود! این گروه‌ها بعداً و کم‌کم به این نتیجه رسیدند که برای ایجاد رعب و وحشت، مردم بی‌آزار را هم می‌شود کشت! خوف و وحشت که باشد، همه چیز بهتر از هم می‌پاشد! هدف این آنارشیست‌ها هم ایجاد رعب و وحشت بود. برای آنکه مردم را نسبت به دولت و به طور مشخص‌تر توانایی دولت، ناامید می‌کند.
باز از جمله حملات تروریستی معروف، ترور جان. اف. کندی سی‌وپنجمین رئیس‌جمهور امریکا در جمعه ۲۲نوامبر۱۹۶۳، در ایالات‌متحده‌امریکا در شهر دالاس تگزاس بود. کندی هنگامی که با همسرش ژاکلین کندی سوار ماشین کروک بود، از سوی لی هاروی اسوالد از ناحیه صورت مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

ردپای ترور در تاریخ معاصر ایران، از چه زمانی به بعد قابل رصد است؟
در کشور ما هم گروه‌های این مدلی در ادوار مختلف وجود داشته‌اند. از جمله نخستین ترور‌هایی که در ایران انجام شده، ترور ناصرالدین شاه قاجار است. ناصرالدین شاه در سفرش به اروپا می‌بیند که ویلهلم دوم امپراتور آلمان راحت میان مردم رفته و در کافه و رستوران کنار آن‌ها می‌نشیند. او از مشاهده این آزادی و رفتار خوشش می‌آید، حتی در سفرنامه‌اش هم به این موضوع اشاره می‌کند. اعتمادالسلطنه هم در خاطراتش می‌نویسد: به آلمان که رفتیم، دیدیم امپراتور در میان مردم راه می‌رفت و با آن‌ها صحبت می‌کرد و هیچ کس مواظبش نبود! بنابراین وقتی به ایران بازمی‌گردد، به مناسبت پنجاهمین سال سلطنت که قرار است به حرم حضرت عبدالعظیم برود، به مأموران دستور می‌دهد که به مردم کاری نداشته باشند و حرم را برای او قرق نکنند! آن روز وقتی ناصرالدین شاه وارد حرم که می‌شود، زنی را گوشه حرم می‌بیند که روی زمین نشسته و شال بزرگی روی سرش انداخته است! زن به محض ورود شاه، نامه‌ای را بالا می‌آورد. زیر شال میرزا رضای کرمانی بوده که با شلیک یک گلوله به قلب شاه، او را می‌کشد! در حقیقت ناصرالدین شاه نمی‌دانست که در آلمان، پلیس مخفی وجود دارد و این پلیس‌های مخفی وقتی امپراتور در میان مردم راه می‌رود، مواظب جان او هستند. در مقاله‌ای خواندم که روزانه ۱۰ هزار نامه، برای روزولت رئیس‌جمهور وقت امریکا می‌آمده که از این تعداد ۴ هزار تای آن‌ها حاوی تهدید جانی او بوده است. بیشتر این نامه‌ها هم از طرف افراد دیوانه، غیرعادی یا شکست‌خورده نوشته می‌شد. در آن مقاله آمده بود که اداره سرویس مخفی وظیفه داشته تا در اطراف ماشین رئیس‌جمهور حرکت و این نامه‌ها را جمع‌آوری کند. مأموران نامه‌ها را برای انجام تحقیقات در خصوص نویسندگانش، به پلیس اف. بی. آی می‌دادند. زدن تیمسار رزم‌آرا در اسفند سال ۱۳۲۹ هم به خاطر آن رخ داد که مأموران تعلیم ندیده و به جای نگاه به مردم، به او نگاه می‌کردند و از این جنبه غفلت داشتند. بعد از ترور او، مأموران موظف شدند هنگام عبور شخصیت‌ها، به مردم نگاه کنند. یکی از این گروه‌های تروریستی در دوران رژیم گذشته، گروه موسوم به مجاهدین خلق بود. آن‌ها در آن مقطع، علت فعالیت‌های تروریستی‌شان را مبارزه با امریکایی‌ها عنوان می‌کردند. به الان نگاه نکنید که دربست، به خدمت امریکایی‌ها درآمده‌اند! حتی به همین خاطر ۱۰ افسر امریکایی را که هنوز ۲۴ ساعت از ورودشان به کشور نگذشته بود، ترور کردند! این ترور برای آن بود که به امریکایی‌ها بگویند، این دولت شاه آنطور که ادعا می‌کند در برقراری امنیت موفق نیست. این حکومت حتی نمی‌تواند جان مستشاران شما و غیرنظامیان را تأمین کند. شاید یکی از عللی که دولت امریکا نسبت به توانایی شاه ناامید شد، همین مسئله باشد. این سخنانی هم که پرویز ثابتی چندی قبل در خصوص تأمین امنیت کشور از سوی ساواک می‌زد، همه مهمل و دروغ بود. من شمرده‌ام که ساواک در ۱۸ مورد اشتباه عمل کرده و عدم‌توانایی داشته است، بنابراین در همان زمان، آبروی این نهاد رفته بود. کسی باور نمی‌کرد این اداره متولی تأمین امنیت، اینقدر بی‌عرضه است. مردم به شفافیت می‌دیدند که ساواک، حتی نمی‌تواند جان نخست‌وزیر کشور را هم حفظ کند. مجاهدین حتی افسران ساواک و رؤسای کمیته موسوم به مشترک ضدخرابکاری را هم می‌کشتند یا انفجار دو بمب در اسفندماه سال ۱۳۴۹ در میدان توپخانه که موجب فرار وزرا و نمایندگان و باعث آبروریزی حکومت شاه شد. امروز هم گروه‌های تروریستی نظیر «جیش‌العدل» در بلوچستان هستند که به پاسگاه راسک حمله می‌کنند و ۱۱ نفر از اعضای نیروی انتظامی را به شهادت می‌رسانند که واقعاً این رویداد تأسفبار بود.

در هفته‌های پیشین، حادثه تروریستی کرمان روی داد. ارزیابی شما در این باره چیست؟
به نظرم ما برای جلوگیری از این وقایع تلخ، باید تمهیدات امنیتی گسترده‌تر و خلل‌ناپذیرتری داشته باشیم و فقط به شعار و محکومیت اکتفا نکنیم. یکی از سؤالاتی که باید به طور بایسته مطرح و به آن پاسخ داده شود، این است که آیا امکان نداشت از این گونه حوادث جلوگیری شود؟ خب مسلم بود که امسال، احتمال دارد افراد بیشتری در مراسم بزرگداشت شهید سلیمانی شرکت کنند. از سوی دیگر تهدیدات تروریستی هم نسبت به کشور ما زیاد است. امروزه در فیلم‌هایی که از پادشاه انگلستان منتشر می‌شود، چارلز سوم را می‌بینید که در خیابان آزادانه راه می‌رود و با مردم در ارتباط است. فکر می‌کنید او همینطوری و بدون هیچ‌گونه مراقبت در خیابان‌ها قدم می‌زند؟ تصور نمی‌کنید که مسیر پادشاه، قبلاً مورد بررسی و کنترل پلیس مخفی، سگ‌های نگهبان و موادیاب قرار گرفته است. زمانی که پادشاه برای پیاده‌روی به مقابل کاخ باکینگهام می‌رود، این مأموران از اطراف مراقب او هستند. عده‌ای از مأموران پشت سر جمعیت حرکت می‌کنند و عده دیگری از اطراف، حرکات مردم را تحت نظر دارند، بنابراین معتقدم باید وقوع چنین اتفاقاتی را از قبل پیش‌بینی کرد. اگر در کرمان و در آن محوطه‌ای که جمعیت انبوه حضور داشتند، گیت‌های بازرسی متعددتری وجود داشت و اطراف محوطه عبور مردم را محدود‌تر می‌کردند، شاید احتمال وقوع این حادثه کمتر می‌شد و مردم بی‌گناه به شهادت نمی‌رسیدند. همانطور که گفتم، از ابتدای جهان ترور، آدمکشی و حوادث غیرمترقبه وجود داشته است، منتها باید از آن‌ها درس گرفت و به استحکام شرایط امنیتی جامعه دست زد.

قرائن دخالت سرویس اسرائیل در حادثه تروریستی کرمان را چه علائم و مواردی می‌دانید؟
ما همسایگانی داریم که به خاک ما نظر دارند و امکان اینکه اسرائیل به کمک آن‌ها بیاید و در این جریان دست داشته باشد، هرگز دور به نظر نمی‌رسد، البته یکی از کار‌های مهم سازمان اطلاعاتی موساد، همواره انفجار و ترور بوده است، به خصوص انفجار به وسیله تلفن. کتابی درباره جنایات موساد دارم که در آن مأموران این سرویس جاسوسی اعتراف می‌کنند که رهبران جبهه مقاومت فلسطین را به وسیله تلفن بمبگذاری‌شده در خانه‌های‌شان می‌کشتیم! زنگ تلفن که به صدا درمی‌آمد و آن را برمی‌داشتند، محل منفجر می‌شد! اسامی ۴۰ نفر از رهبران جبهه مقاومت فلسطین، در این کتاب آمده است. هیچ بعید نیست اسرائیل در این حادثه نقش داشته باشد. سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل، در منطقه دو پایگاه دارند. یکی کردستان عراق و دیگری جمهوری آران (آذربایجان دروغین). آنان از طریق این پایگاه‌ها به ایران می‌آیند و علاوه بر آن در داخل کشور هم نفوذی دارند. چند شب پیش در ویدئویی، بنیامین نتانیاهو را در جلسه‌ای با خانمی دیدم که می‌گفت: خبر‌های خوشی از کرمان رسیده است! البته اسرائیل ناشیانه وارد اینگونه عملیات‌ها نمی‌شود و آن را به شکلی کاملاً حساب‌شده و با تراشیدن واسطه‌های فراوان به انجام می‌رساند. مثلاً عملیات‌هایی نظیر بمباران محل استقرار مستشاران ایران در سوریه یا به شهادت رساندن یکی از مستشاران نظامی ما در عراق، می‌تواند از این قبیل پروژه‌ها باشد. در واقع اسرائیل به صورت نیابتی این گونه کار‌ها را انجام می‌دهد. این امکان هم وجود دارد که برای حادثه تروریستی کرمان، عده‌ای را استخدام کرده باشد. در واقع آن‌ها می‌خواهند نظم و امنیت زندگی ما به هم بخورد و از بین برود، ولی به طور کلی، بخشی از مشکل را از خودمان می‌دانم، چون ما در مناطقی که قرار است چنین مراسمی برگزار شود، حتماً باید مسائل امنیتی را رعایت می‌کردیم، حتی باید همواره سگ‌های مخصوص برای شناسایی مواد منفجره در دسترس داشته باشیم. علاوه بر آن باید به مردم آموزش داد که وقتی آدم مشکوکی را می‌بینند، به پلیس گزارش دهند، بنابراین ما باید بیشتر مراقب نواحی خطرناک و حساس کشور باشیم. تروریست‌ها پیش از حادثه تروریستی کرمان، پاسگاه انتظامی راسک را مورد حمله قرار داده و ۱۱ نفر از نیرو‌های امنیتی کشور را به شهادت رسانده بودند. بعد هم به تمام رسانه‌های جهان اعلام کردند ما ۵۰ نفر از مأموران امنیتی ایران را کشته‌ایم! هر چند در مورد تعداد مأموران دروغ گفتند، اما یک عده از بی‌وطن‌ها هم از این حرکت تروریستی تمجید کردند! ما مرز‌های طولانی داریم و برای جلوگیری از اینگونه حوادث، باید مهارت‌های‌مان را هر چه بیشتر و بیشتر به‌روز کنیم. ما همیشه منتظر هستیم که واقعه‌ای اتفاق بیفتد و بعد در پی رفع و چاره‌جویی آن برمی‌آییم! به هر حال تا زمانی که تهدیدات هست، باید آماده بود که این عملیات به نتیجه نرسد و دشمنان این مرز و بوم و مردم ناکام بمانند؛ و کلام آخر؟
شنیدم که برخی رسانه‌های خارجی پس از این واقعه، از حربه «کار خودشان است» استفاده کرده‌اند. این در حالی است که باید یکی از آن‌ها بپرسد: کدام کشور است که در هنگامه این همه دشمنی، بخواهد خودش با دست خود مملکتش را ناامن نشان دهد؟ و به دولت‌های متخاصم بفهماند که من قدرت دفاع از خود را ندارم؟ البته عملیات تروریستی در همه دنیا روی می‌دهد، اما تحلیل این عده آن هم در شرایط کنونی، عجیب و غریب است!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار