جوان آنلاین: دولتهای غربی از یک سو از طریق سانسور و کنترل شبکههای اجتماعی نظرات ملتهای خود را کنترل و کانالیزه میکنند و از دیگر سو رسانههای رسمی بزرگ را مانند یک پادگان نظامی در خدمت ایدئولوژی صهیونیسم به کار میگیرند و در این میان با هر ساز ناکوکی به شیوهای خاص مقابله میکنند. با این حال در نبرد اخیر غزه از میان همین رسانهها چهرههایی بودند که خود را از شجاعت اظهارنظر در بیان حقیقت محروم نکرده و بعضاً هزینه آن را نیز پرداخت کردند.
مراد سلیمانی، روزنامهنگار فرانسوی تونسی، درباره نقش رسانهها در وقایع غزه مینویسد: خبرگزاری فرانسه که از قدیمیترین رسانههای این کشور است در اقدامی جنجالی به کمپین نفوذ بر شبکههای اجتماعی و فشار بر رسانهها توسط صهیونیستها اشاره کرده و آورده است: «رسانههای منتخب راست که از بودجه عمومی تأمین مالی میشوند بهطور سیستماتیک و هماهنگ علیه حماس قلم میزنند و آن را به عنوان یک جنبش تروریستی معرفی میکنند، این درحالی است که نسبت به انعکاس اخبار واقعی سکوت کردهاند و اصل تروریسم را بیاهمیت جلوه میدهند. در واقع مدیران این تحریریهها و روزنامهنگارانشان در شرایط جنگ نوار غزه مقصر هستند.»
رسانهها سعی میکنند ظاهر را حفظ کنند
ابعاد سیاسی این افشاگری باعث شد خبرگزاری فرانسه توبیخ شود و پاسخگوی مطالبی که درج کرده باشد، چراکه در این افشاگری رسانهها متهم به موضعگیری سیاسی شدند و این خبرگزاری طبق مأموریت حرفهای خود تلاش میکند اخبار غزه را بدون قضاوت گزارش کند، بدون اینکه جنبشها، گروهها یا افرادی را مستقیماً با عنوان تروریست نام ببرد و این قانون برای تمام سیستم خبرنگاری و روزنامهنگاری مطرح است، اما اجرا نمیشود. بسیاری از دولتها جنبشهای مقاومت یا مخالف در کشورهایشان را به عنوان نهادهای تروریستی میشناسند، البته بعضی از جنبشها یا شخصیتهای مقاومت مانند نلسون ماندلا زمانی تروریست معرفی میشدند، که بعدها از سوی جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته شده و به بازیگران اصلی سیاسی کشورشان تبدیل شدند.
بیبیسی از جمله رسانههایی است که اخبار خود را روی «طوفان الاقصی» متمرکز کرده است. رسالت بیبیسی این نیست که آشکارا به مردم بگوید از چه کسی حمایت کنند و چه کسی را محکوم کنند، بلکه غیرمستقیم بدان میپردازد. مدیرکل این بنگاه خبری در یادداشتی به بخشهای تحریریه خود گفته است: «به ما مربوط نیست که یک گروه را تروریست اعلام کنیم، بلکه فقط زمانی که دیگران آن را مطرح میکنند ما آن را میگوییم.» این رویکرد بیبیسی به این معنی است که سعی میکند خود را علناً در مظان اتهام نزد افکار عمومی قرار ندهد، چرا که میداند اسرائیل تا چه اندازه در میان مردم انگلستان منفور است. برعکس سیاست دولتهای امریکا و اسرائیل که آشکارا عمل میکنند مقاومت حماس را جنبشی تروریستی میدانند و میگویند حماس در دایره گروههای مقاومت مردمی قرار نمیگیرد و تروریست است.
تلاش برای تفکیک حماس از فلسطین
در این میان بعضی مراکز رسانهای سعی میکنند مقابل فشار سیاستمداران و دولتهای متعهد به اسرائیل بایستند، زیرا باید همسو با مسیری باشند که تلآویو تحت عنوان «جنگ عمومی حماس و اسرائیل» میخواهد در تمامی شبکههای تلویزیونی به منزوی کردن حماس بپردازد. این شیوهای است که از سال ۲۰۰۷ در دستور راهبردی رسانهها قرار گرفت. به این صورت که رسانهها باید فعالیتهای حماس را سیاسی و جدا از فلسطین نشان دهند و آن را گروهی تروریست معرفی کنند، بدین وسیله زمینه تداوم استعمار اسرائیل و اعمال سرکوبگرانه و توسعهطلبانه آن را ایجاد کنند. برای همین رسانهها باید هر چیزی را با عنوان مقاومت یا نهضت آزادی در قالب جنبش تروریستی بیاورند. این اجبار برای رسانهها آنقدر قوی است که ماکرون، رئیسجمهور فرانسه اخیراً پیشنهاد ایجاد یک ائتلاف بینالمللی، مانند ائتلافی که با داعش میجنگید را برای نابودی حماس ارائه کرد؛ پیشنهادی که چندان مقبول نظر نیفتاد.
مقامات اسرائیلی تمام تلاش خود را به صورت نظامی برای تغییر سریع توازن افکار عمومی دنبال میکنند برای همین در ابتدای درگیری با حماس نزدیک به ۹ میلیون دلار برای راهاندازی کمپین و نفوذ گسترده در شبکههای اجتماعی و رسانهای، به خصوص در کشورهای فرانسه، انگلیس، امریکا و آلمان هزینه کردند تا نزد افکار عمومی تهاجم خود را مشروعیت بخشند و نسبت به کشتار مردم غزه مخالفتی صورت نگیرد. این کمپین فیلمهای تکاندهندهای از جنایتهایی را نشان میدهد و میگوید گردانهای القسام و مقاومت حماس علیه غیرنظامیان اسرائیلی در ۷ اکتبر انجام دادهاند همین باعث خشم اسرائیل و حملات آن شده است. وزارت امور خارجه صهیونیستها انتشار و مدیریت این فیلمها را به عهده دارد. گفتنی است، بودجه تعیین شده امکان هرگونه پیامهای تبلیغاتی در شبکهها، وبسایتها حتی خیلی از بازیهای ویدئویی آنلاین را هم ایجاد میکند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، آمار نمایش این فیلمها و بازیها در ۳۰ کشور از یک میلیارد فراتر رفته است.
هر پیام تبلیغاتی اسرائیلیها در شبکههای اجتماعی و اینستاگرام با شعار «حماس داعش» همراه است تا با تکرار، ارتباط دوستانه بین این دو نهاد را در اذهان عمومی ایجاد و تقویت کنند؛ پیامهایی با محتوای خشونت که به راحتی در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، در حالی که حماس را در شبکههای اجتماعی و اینستاگرام سانسور میکنند.
با وجود این بعد از کشتار هولناکی که در غزه انجام شد، تبلیغات مظلومنمایی اسرائیلیها روند سختی را دنبال کرد، چراکه برخلاف تصورشان، تظاهرات گستردهای در سرتاسر جهان برای درخواست آتشبس و محکوم کردن جنایت جنگی غزه برگزار شد و نقشههای آنها را برملا ساخت.
در ۱۷ اکتبر باسم یوسف، تهیهکننده و مجری تلویزیون مصری و فعال تبعیدی در امریکا در برنامه «بدون سانسور» پیرس مورگان، با استفاده از طنز سیاه و جوابهای صریح و کوبنده سعی کرد نکات مهمی از غزه را به مردم ارائه دهد. آن برنامه با اقبال خیلی خوبی مواجه شد و ۲۰ میلیون مخاطب در شبکههای اجتماعی داشت و به عنوان یکی از مؤثرترین برنامهها برای حمایت از فلسطینیان در غزه شناخته شد.
این مسئله نشان میدهد که میتوان برای از بین بردن افسانهها و دروغهای صهیونیستها کار رسانهای کرد. اسرائیلیها که بیش از هر زمان دیگری روی حامی خود امریکا حساب میکنند، از همان ابتدای شروع درگیری با کمک دولت امریکا انبوهی از مفاهیم و اسطورههای درست و غلط جامعه یهود را روی کار آوردند تا احساسات جهانی را در حرکتی معکوس به ترحم درباره اسرائیل وادارند، مثلاً اینکه جامعه یهود از تجاوزات رنج میبرد، اسرائیل حق دفاع از خود را دارد، حماس حملات را شروع کرد و...، اما اتفاقات نشان میدهد که همه چیز در حال تغییر است و هیچ استراتژی یا کمپین ارتباطی و رسانهای نمیتواند با دروغپردازی، حقایق را وارونه سازد و در برابر تصاویر هزاران کودک کشته شده در غزه مقاومت کند.