جوان آنلاین: ارزش ریال هر روز آب میشود. این را میشود از تازهترین گزارش مرکز آمار دریافت کرد. بر اساس این گزارش، شاخص قیمت کالاهای صادراتی در تابستان ۱۴۰۴ به رقم ۶/ ۳۲۰ در مقیاس ریالی رسیده که ۴۶ درصد بیشتر از تابستان ۱۴۰۳ است. این جهش، بزرگترین افزایش سالانه در سالهای اخیر به شمار میرود، اما همین کالاها وقتی با دلار سنجیده میشوند، تنها به عدد ۳/ ۱۰۵ رسیدهاند که فقط ۷/ ۰ درصد نسبت به میانگین یک سال گذشته رشد کرده و حتی ۹/ ۱ درصد نسبت به تابستان پارسال ارزانتر شده است. این شکاف عمیق میان ریال و دلار، روایتگر دو اقتصاد موازی است، یکی در داخل مرزها که تورم آن را بلعیده و دیگری در بازارهای جهانی که ثبات نسبی خود را حفظ کرده است. گزارش مرکز آمار بر پایه دادههای اولیه گمرک تهیه شده است و هنوز قطعی نیست، اما همین ارقام مقدماتی نیز نشان میدهند صادرکنندگان ایرانی در ریال سود کلان میبرند در حالی که در دلار همچنان رقابتی ماندهاند. این تحلیل، ۲۰ گروه کالایی را زیر ذرهبین برده و از پتروشیمی تا فرش دستباف را بررسی کرده است تا بگوید چرا برخی کالاها دو برابر شده و برخی دیگر حتی یک تومان هم تکان نخوردهاند.
اگر یک صادرکننده خشکبار، سال گذشته هر تن بادام را ۱۰۰ میلیون تومان روانه بازارهای خارجی میکرد، امسال همان بادام با همان کیفیت و همان بستهبندی، ۱۴۶ میلیون تومان ارزش دارد. این افزایش دقیقاً همان چیزی است که مرکز آمار ایران با عنوان تورم نقطه به نقطه ریالی اندازه گرفته است. این رقم، عددی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، چراکه به ما میگوید میانگین قیمت تمام کالاهایی که از گمرکهای ایران عبور میکنند، در یک سال نزدیک به نصف بیشتر شده است، اما اگر همان بادام را به دلار حساب کنیم، سال گذشته شاید ۳ هزار دلار بود و امسال ۳ هزار و ۵۰ دلار یعنی افزایشی کمتر از یک درصد دارد. اینجا دو جهان متفاوت در یک گزارش به هم گره میخورند به طوری که در یک جهان ریال در آن هر روز کوچکتر میشود و در جهانی دیگر دلار هنوز نفس راحتی میکشد.
مرکز آمار ایران این شاخص را با سال پایه ۱۴۰۰ محاسبه میکند، یعنی تمام قیمتها را به سال ۱۴۰۰ میسنجند که چقدر تغییر کردهاند. عدد ۶/ ۳۲۰ که برای تابستان ۱۴۰۴ اعلام شده، یعنی قیمتها بیش از سه برابر سال پایه شدهاند. این میانگین، وزنی است که بر اساس سهم هر کالا در کل صادرات تعیین میشود. پتروشیمی و محصولات نفتی وزن سنگینتری دارند، چون حجم صادراتشان بالاست. زعفران و پسته وزن کمتری دارند، چون حجمشان کمتر است. این وزندهی باعث میشود تصویر واقعیتری از تغییرات به دست آید.
تورم فصلی ریالی در تابستان فقط ۹/ ۰ درصد بوده است. یعنی از بهار تا تابستان، قیمتها تقریباً خوابیدهاند. این ثبات کوتاهمدت برای صادرکنندگانی که نگران نوسانهای ناگهانیاند، خبر خوشی است، اما وقتی چشمانداز را گستردهتر میکنیم، تورم سالانه ریالی به ۴۸ درصد میرسد. این عدد یعنی چهار فصل گذشته نسبت به چهار فصل قبلتر، نزدیک به نصف گرانتر شدهاند. پس روند گرانی، یک جریان پیوسته بوده است.
در سوی دلار، شاخص ۳/ ۱۰۵ نشان میدهد قیمتها فقط ۵ درصد نسبت به سال ۱۴۰۰ بالا رفتهاند. تورم فصلی دلاری ۳/ ۰ درصد، تورم نقطه به نقطه منفی ۹ /۱ درصد و تورم سالانه مثبت ۷/۰ درصد است. این اعداد کوچک برای کسانی که به بازارهای عراق، ترکیه و امارات چشم دوختهاند، آرامش میآورد. یعنی کالاهای ایرانی هنوز در قفسههای خارجی، گرانتر نشدهاند. خریدار خارجی همان مقدار قبلی را و گاهی حتی ارزانتر میخرد.
اما میانگینها همه حقیقت را نمیگویند. گروه ماشینآلات و وسایل مکانیکی با تورم نقطه به نقطه ۷/ ۱۰۴ درصد، پیشتاز گرانی ریالی است. یعنی یک دستگاه صنعتی که پارسال ۱۰۰ میلیون تومان ارزش داشت، امسال بیش از ۲۰۰ میلیون تومان قیمتگذاری میشود. این جهش، ریشه در گرانی قطعات وارداتی دارد. تولیدکننده داخلی مجبور است دلار بیشتری بپردازد و این هزینه را به قیمت نهایی منتقل میکند. گروه وسایل نقلیه هم در تورم فصلی ۸/ ۵ درصد جهش کرده است. احتمالاً خودروهای سواری یا قطعات یدکی که به کشورهای همسایه میروند، عامل این افزایشاند. در مقابل، محصولات معدنی تنها گروهی است که در تابستان کاهش قیمت فصلی حدود منفی ۳ /۲ درصد داشته است. سنگ آهن و مواد خام معدنی در بازار جهانی با افت تقاضا روبهرو شدهاند. چین کمتر میخرد، قیمت جهانی پایین میآید و صادرکنندگان ایرانی هم ناچارند ارزانتر بفروشند. گروه اشیای هنری، اما داستان دیگری با تورم نقطه به نقطه صفر درصد دارند. فرش دستباف، تابلوهای مینیاتور و ظروف قدیمی دقیقاً همان قیمت پارسال را دارند. بازار این کالاها سنتی است و خریداران خارجی قیمت را به دلار تعیین میکنند. صادرکننده هم ترجیح میدهد دلار را ثابت نگه دارد تا مشتری نرود.
این اعداد وقتی به زندگی واقعی میرسند، رنگ و بوی دیگری میگیرند. یک باغدار، پسته را کیلویی ۲۰ دلار میفروشد. پارسال هم همین قیمت بود، امسال هم همین قیمت است، اما وقتی دلار را به ریال تبدیل میکند، به جای یک میلیون تومان، یک میلیون و ۳۰۰ تومان میگیرد. سودش ۳۰ درصد بیشتر شده است بدون اینکه حتی یک درخت بیشتر کاشته باشد. این سود، صادرکنندگان را در تورم داخلی سرپا نگه میدارد. اما همین باغدار برای خرید سم یا ماشینآلات جدید، باید دلار بیشتری بپردازد. چرخه هزینه و درآمد ادامه دارد.
یا کارخانهداری که قطعات خودرو صادر میکند، قصه متفاوتی دارد. پارسال هر مجموعه قطعه را ۵۰ دلار میفروخت، امسال ۵۵ دلار، یعنی با افزایش ۱۰ درصدی در دلار میفروشد، اما در ریال، همان مجموعه از ۵ میلیون تومان به ۱۰ میلیون تومان رسیده است. او هم سود ریالی کلانی میبرد، اما بخشی از آن را باید صرف مواد اولیه گرانتر کند.
این شکاف ریالی و دلاری، سیاستگذاران را در دوراهی قرار داده است. افزایش قیمت ریالی، درآمد ارزی دولت را بالا میبرد، چون صادرکننده دلار بیشتری به سیستم بانکی تزریق میکند، اما ثبات دلاری نشان میدهد ایران هنوز نتوانسته است سهم بیشتری از بازار جهانی بگیرد. اگر قیمت دلاری بالا میرفت، یعنی تقاضا افزایش یافته بود، اما ثابت ماندن آن، یعنی خریدار خارجی همان مقدار قبلی را میخرد و مشکلات بانکی هنوز مانع گسترش بازارها شدهاند.
دادههای مرکز آمار مقدماتیاند و بر پایه آمار اولیه گمرک تهیه شدهاند. ممکن است چند ماه دیگر با آمدن اعداد قطعی، درصدها کمی جابهجا شوند، اما تجربه نشان میدهد تغییرات نهایی معمولاً جزئیاند. مثلاً در بهار امسال، تورم نقطه به نقطه ابتدا ۴۴ درصد اعلام شد و بعد به ۴۵ درصد رسید. یک درصد تفاوت در مقیاس کلان، تأثیر چشمگیری ندارد.
این اعداد مستقیماً به سفره مردم ربطی ندارد. ما پتروشیمی صادر نمیکنیم، اما غیرمستقیم، دلارهای تازهوارد میتوانند نرخ ارز را آرام کنند و آرامش ارز به معنی تورم کمتر در بازار داخلی است و نان، شیر و دارو گرانتر نمیشوند. البته این زنجیره همیشه کامل نیست. دولت گاهی دلار را برای واردات کالاهای اساسی نگه میدارد و به بازار آزاد نمیریزد، اما در بلندمدت، صادرات قویتر همیشه به نفع اقتصاد خانوار بوده است.
افزایش قیمت ریالی همچنین تولیدکنندگان را ترغیب میکند بیشتر صادر کنند. سود ریالی بالاتر، انگیزهای برای افزایش تولید و اشتغال است، اما اگر این گرانی فقط از ضعف ریال باشد و کیفیت کالا بالا نرود، در آینده مشتری خارجی را از دست میدهیم. رقبایی مثل ترکیه و امارات همین حالا در بسیاری بازارها جای ایران را گرفتهاند.
گزارش مرکز آمار در نهایت یک آینه دوطرفه است. یک طرف، تورم داخلی را نشان میدهد که کالاهای صادراتی را گران کرده است. طرف دیگر، ثبات نسبی در بازار جهانی را آشکار میکند. صادرکنندگان در این میان، مثل کسانی هستند که نیمی از وجودشان در آتش و نیمی در آب سرد است؛ سود ریالیشان بالاست، اما هزینههای دلاریشان سنگین شده است و مردم عادی هم امیدوارند این دلارها روزی به آرامش بازارشان برسد.