استعفا و برکناری به خاطر اشتباه یا غفلت یا سهلانگاری مدیریتی در ایران مرسوم نبود. حتی برخی گارد میگرفتند که «مگر الگوی ما ژاپن است که چنین کنیم»! جوان آنلاین: استعفا و برکناری به خاطر اشتباه یا غفلت یا سهلانگاری مدیریتی در ایران مرسوم نبود. حتی برخی گارد میگرفتند که «مگر الگوی ما ژاپن است که چنین کنیم»! به ویژه اگر یک مدیر خودش شخصاً اشتباه و غفلت نمیکرد و نیروی زیرمجموعهاش مرتکب خطا میشد، دیگر طلبکار هم میشد و زیربار استعفا که نمیرفت، مدیر ارشد هم او را برکنار نمیکرد. اما فارغ از اینکه استعفای مدیری که یک خطای نابخشودنی در زیرمجموعه او اتفاق میافتد، در کدام کشورها مرسوم است یا نیست، چنین کاری احترام به مردم است. واضح است که گاهی مدیر ارشد مستقیماً نقشی در خطای عوامل خود ندارد و حتی نمیتواند در یک دوره مدیریتی عوامل خود را برای روش درست کار و برخورد با مردم آموزش دهد، اما او «مسئولیت» گرفته است و در مسئولیت او چنین چیزی یعنی اشراف بر عملکرد تمامی زیرمجموعه، به شکل ضمنی وجود دارد. جان رفته جوان دانشجو «احمد بالدی» دیگر نه با استعفای شهردار و مدیران شهرداری اهواز و فرمانداری و نه با هیچ اقدام تنبیهی دیگر، بازگشتنی نیست، اما باقیماندن آنان بر سر کار بعد از چنین خطای فاحشی، پذیرفتنی و بخشودنی نیست. به ویژه اینکه هر کس با برخی رفتارها در شهرداریها و بخشهای خدماتی دولتی آشنا باشد، میتواند احتمال زیاد بدهد که توسل به زور برای تخلیه یک دکه، چهبسا برای واگذاری آن دکه به یکی از آشناها باشد! به هر حال هرچند بعید است که این استعفاها نیز خودبهخودی باشد و بیشتر احتمال میرود که از فرد خواستهاند که استعفا بدهد، این رفتار باید در کشور نهادینه شود و هر مدیری بداند وقتی مسئولیتی بر عهده میگیرد فقط وقایع خوشایند را به حساب خود نمیگذارد و باید پای این گونه حوادث تلخ هم باشد و جواب پس بدهد
حادثه تلخ مرگ «احمد بالدی»، دانشجوی ۲۵ ساله اهوازی، در جریان درگیری با مأموران شهرداری منطقه ۳ اهواز که برای پلمب و تخلیه اغذیهفروشی پدرش به پارک زیتون رفته بودند، بار دیگر نحوه برخورد و عملکرد نیروهای اجرایی شهرداریها را در کانون توجه افکار عمومی و مسئولان قرار داد. این حادثه غمانگیز که در نهایت به استعفای شهردار و سرپرست فرماندار اهواز و برکناری چند مقام شهری انجامید، ضرورت بازنگری جدی در شیوه جذب، آموزش و نظارت بر رفتار مأموران اجرایی شهرداریها را به روشنی آشکار کرد.
این حادثه تلخ که سرانجام به استعفای شهردار اهواز و برکناری تعدادی از مدیران شهری انجامید، اکنون وارد مرحلهای حساس در دستگاه قضایی شده و قرار است با سرعت و دقت مورد رسیدگی قرار گیرد. با این حال، آنچه از این واقعه و حوادث مشابه در شهرهای دیگر – همچون ضرب و جرح شدید یک دستفروش در قزوین به دست مأموران شهرداری – بهروشنی میتوان دریافت، اینکه شهرداریها برای جلوگیری از وقوع این حوادث لازم است در شیوه جذب و بهکارگیری کارکنان خود، بهخصوص مأموران اجرایی معیارهای خود را اصلاح کنند و مواردی همچون اخلاق و تجربه را در نظر بگیرند. این حوادث نشان میدهد مأموران باید آموزشهای رفتاری و روانشناختی ببینند و اجرای احکام تخریب یا جمعآوری، تحت نظارت مددکاران اجتماعی صورت گیرد.
حادثه مرگ دلخراش دانشجوی اهوازی به روز دوشنبه ۱۲ آبان برمیگردد که تعدادی از مأموران شهردای اهواز برای پلمب و تخلیه اغذیهفروشی پدرش به پارک زیتون رفته بودند.
آن روز، مأموران شهرداری منطقه ۳ اهواز همانند برخی از همکاران دیگرشان در شهرهای مختلف که هرازگاهی حادثهای غمانگیز و گاه دلخراش را رقم میزنند، باعث وقوع حادثه تلخی شدند که در جریان آن پسری ۲۵ ساله با اقدام به خودسوزی به کام مرگ رفت. مأموران شهرداری که معمولاً در مواجهه با این حوادث هیچ آموزشی ندیدهاند و توان مدیریت صحنه را ندارند، تلاش میکنند با قوه قهریه و استفاده از زور بازو موضوع را حل کنند و همین حادثهها گاهی ضرر و زیان و معنوی جبرانناپذیری را بر جامعه تحمیل میکند که با کمی تأمل و با بهکارگیری افراد آموزشدیده و باتجربه از سوی مسئولان مربوطه به راحتی میتوان از وقوع این حوادث جلوگیری کرد.
آغاز حادثه
مأموران شهرداری اهواز در روز حادثه برای تخلیه اغذیهفروشی پدر احمد به همراه چند خودرو و جرثقیل وارد پارک میشوند. آنها قصد دارند اغذیهفروشی را همراه تعدادی از واحدهای صنفی که مجوزشان تمدید نشده، جمعآوری کنند. احمد و مادرش داخل اغذیهفروشی هستند و تلاش میکنند مأموران شهرداری را از تخریب آنجا منصرف کنند، اما نتیجهای نمیگیرند و مأموران اصرار دارند به هر شیوهای که شده کارشان را تمام کنند. آنها فریاد میزنند این مکان محل کسب و کار پدری است که هفت عضو یک خانواده را نان میدهد، اما باز هم فایدهای ندارد و گوش مأموران شهرداری بدهکار حرفهای آنها نیست. احمد و مادرش میگویند هنوز مجوز آنها پایان نیافته و به آنها فرصت بدهند تا با پیگیری از طریق قانون این دکه را سرپا نگهدارند. اصرار و ممانعت آنها، اما منجر به بازداشت مادر احمد میشود، ولی احمد همچنان تلاش میکند از تخریب دکه پدریاش جلوگیری کند. او برای منصرف کردن مأموران تهدید میکند اگر از آنجا دور نشوند با بنرینی که از قبل آماده کرده، اقدام به خوسوزی میکند.
ببینم چطور میسوزی
آنطور که شاهدان عینی اعلام کردند و برخی از روزنامهنگاران پس از این حادثه توئیت زدند، مأموران شهرداری به جای مدیریت و کنترل صحنه، آتشافروز معرکه میشوند و به پسر جوان میگویند «فندک خدمتتان بدهیم، خودت را بسوزان، ببینیم چطور میسوزی». پسر جوان وقتی با تمسخر کارکنان شهرداری روبهرو میشود، تصمیمی را که نباید را بگیرد، میگیرد و در کمال ناباوری و در مقابل چشم تعداد زیادی از رهگذران و کارکنان شهرداری و اهالی آن محل، دبه بنزین را روی خودش خالی میکنند و کبریت میزند. آتش سرتاپای پسر جوان را میگیرد و دقایقی بعد عوامل اجراییات آتش را خاموش میکنند. پیکر سوخته و نیمهجان احمد به بیمارستان منتقل میشود و در نهایت روز سهشنبه ۲۰ آبان پس از چند روز او بر اثر سوختگی ۷۰ درصدی فوت میکند.
اظهارات پدر احمد
جاهد بالدی (عبدالسیدی) پدر احمد قبل از فوت پسرش درباره روز حادثه میگوید: «عیالوارم و شش فرزند دارم. معیشت ما از این مغازه است که ۲۰ سال پیش از شهرداری اجاره کردیم و حالا میگویند باید تخلیهاش کنید. احمد آن روز کلاس داشت و باید ساعت ۶ از دانشگاه برمیگشت، ولی استادش نیامده بود. با مادرش تماس گرفت و گفت یک دقیقه دیگر به منزل میرسد، اما دیر کرد و نیامد. مادرش نگران میشود و به مغازه که فاصله خیلی کمی با منزلمان دارد، میرود و میبیند که تعداد زیادی از مأموران شهرداری آنجا هستند و درگیری رخ داده است. احمد وقتی با مأموران شهرداری که میخواستند مغازه را خراب کنند، مواجه میشود از آنها درخواست میکند که این کار را نکنند، ولی آنها نمیپذیرند. بعد از در پشتی به داخل مغازه میرود. مأموران برق را قطع میکنند و او در داخل میماند و همانجا روی خودش بنزین میریزد و میگوید میخواهم خودم را آتش بزنم و مأموران به او میگویند، آتش بزن ببینیم.»
واکنشها
خبر خودسوزی پسر دانشجو با واکنشهای زیادی در فضای مجازی در سطح محلی و ملی روبهرو شد. از همان ابتدای حادثه، تعدادی از بستگان و شهروندان اهوازی با حضور در مقابل بیمارستانی که پسر جوان در آن بستری شده بود، رسیدگی سریع به این حادثه را خواستار شدند. آنها شهردار اهواز را به خاطر بهکارگیری افراد بیکفایت و بیتجربه در این حادثه مقصر دانستند و خواهان استعفای او شدند.
دستور قضایی
پس از این حادثه در همان بدو رسیدگی به این پرونده، دادستانی شهرستان اهواز اعلام کرد که شهردار منطقه۳ و مسئول اجرائیات شهرداری بابت این موضوع بازداشت شدهاند و تحت نظارت قضایی قرار دارند. امیر خلفیان، دادستان عمومی و انقلاب اهواز پس از این حادثه گفت: این جوان اهوازی یک مغازه متعلق به شهرداری را در اطراف پارک زیتون اجاره کرده بود. با انقضای مهلت قرارداد و با توجه به اینکه طرح گسترش این پارک در دستور کار شهرداری اهواز بوده، در چندین مرحله از ناحیه شهرداری به این جوان تذکر داده شده و از او خواسته بودند مغازه را تخلیه و به شهرداری تحویل دهد که متأسفانه این جوان به این موضوع توجهی نمیکند و از تخلیه مغازه خودداری میکند.
وی افزود: در همین رابطه گزارشی از سوی شهرداری به معاونت حقوق عامه دادستانی اهواز واصل شده و معاون دادستان اهواز نیز به کلانتری محل دستور میدهد که تخلیه این واحد با رعایت کامل موازین قانونی، حقوقی، شرعی و حقوق شهروندی، صیانت از اموال نامبرده در زمان مناسب و بدون هیچگونه تنشی انجام شود. شهرداری بدون توجه به تأکیدات مقام قضایی، شروط تعیین شده و به صورت خودسرانه و در زمان نامناسب مجدداً برای تخلیه این واحد به محل مورد نظر مراجعه میکند. دادستان اهواز ادامه داد: این جوان ظاهراً از قبل مقداری بنزین را تهیه و در مغازه نگهداری میکرد که متأسفانه حین عملیات تخلیه مغازه، اقدام به خودسوزی میکند. وی گفت: براساس فیلمهایی که دوربینهای مداربسته از محل حادثه ضبط کردهاند، آتش بلافاصله به دست عوامل اجرائیات شهرداری خاموش و این جوان به مراکز درمانی منتقل میشود.
خلفیان با تأکید بر اینکه شهرداری در این حادثه براساس دستور مقام قضایی عمل نکرده است، تصریح کرد: برای شهردار و مسئول اجرائیات شهرداری قرار نظارت قضایی صادر کردیم و در حال حاضر از حضور در محل کار خود محروم هستند تا به تخلفات آنها رسیدگی شود.
استعفای شهردار
در حالی که همچنان واکنشهای از سوی اقشار مختلف مردم و مقامات پس از این حادثه ادامه دارد و همه خواهان رسیدگی دقیق و سریع به این حادثه هستند، پدر احمد در مراسم ترحیم فرزندش گفت تا وقتی رضا امینی، شهردار اهواز و یکی از مدیران او به نام امید شمس از شهرداری استعفا ندهند، پیکر فرزندش را تحویل نخواهد گرفت.
همچنین پیرو این حادثه و به دستور رئیسجمهور، جلسه شورای تأمین استان خوزستان برگزار شد و در اطلاعیهای از استعفای رضا امینی، شهردار اهواز خبر داده شد. در همان اطلاعیه، برکناری معاون خدمات شهری شهرداری، شهردار منطقه ۳، معاون شهرداری منطقه ۳ و مسئول اجرائیات شهرداری نیز اعلام شد.
استانداری خوزستان نیز در اطلاعیه خود نوشت: «به اطلاع هماستانیهای گرامی میرساند، شهردار اهواز از سمت خود کنارهگیری کرده و تغییرات در برخی بخشهای اجرایی شهرداری اعمال شده است.»
فرماندار هم برکنار شد
در پی این حادثه علاوه بر استعفای شهردار و برخی از مقامات این مجموعه، عبدالعظیم شمخانی هم که به مدت دو ماه سرپرست فرمانداری اهواز بود از سمتش برکنار شد. سیدمحمدرضا موالیزاده، استاندار خوزستان طی حکمی علی بویری را به عنوان سرپرست فرمانداری اهواز منصوب کرد.