جوان آنلاین: سالهاست شاکله اصلی تیم ملی فوتبال ایران را لژیونرها تشکیل میدهند. سالهاست کادر فنی تیم ملی چه ایرانی و چه خارجی امیدشان به بازیکنانی است که به دور از فوتبال پرحاشیه و ضعیف داخلی «لژیونر» شدهاند. شعارهایی نظیر جوانگرایی و توجه به بازیکنان داخلی هم همه نخنما شدهاند. همه خوب میدانیم که با وجود تمام این سروصداها طی دو دهه گذشته اردوی تیم ملی با چنین حرفهایی آغاز شده، اما به محض نزدیک شدن به مسابقات بازهم این لژیونرها بودهاند که استخوانبندی و ترکیب اصلی تیم ملی را تشکیل دادهاند، حتی اگر ناآماده بودند.
فوتبال ملی ایران سالها با این لژیونرها خود را آقای آسیا مینامد، هر چند این آقایی تاکنون به جز حضور بیدردسر در جام جهانی عایدی دیگری برای فوتبال و ورزش نداشته و دریغ از یک قهرمانی یا موفقیت قابل توجه ولی نکته این است که امروز فوتبال ملی به جایی رسیده که حتی روی لژیونرهایش هم نمیتواند حساب چندانی باز کند. نگاهی به عملکرد لژیونرهای فعلی فوتبال ایران به خوبی ثابت میکند دست کادر فنی تیم ملی چقدر خالی است. لژیونرهای ایران امروز فقط در خارج از ایران حضور دارند، تعداد زیادی از آنها نیمکتنشین، مصدوم و دور از میدان هستند یا در تیمهایی حضور دارند که حتی نامی از آنها هم شنیده نمیشود. با همه این تفاسیر لژیونرها همچنان مورد توجه کادر فنی تیم ملی هستند، البته که چارهای هم جز این نیست چراکه به بازیکنان شاغل در لیگ هم نمیتوان امید چندانی بست. تیم ملی برای فیفادی پیش رو خود را آماده میکند و فهرست تیم اعلام شده و بازهم شاهد حضور لژیونرها هستیم؛ لژیونرهایی که دیگر تفاوت چندانی با بازیکنان شاغل در لیگ خودمان ندارند و شاید اگر خوب دقت کنیم حتی ضعیفتر از آنها هم باشند، فقط تفاوتشان در این است که با چشمآبیهای اروپایی قدم میزنند یا در کشورهای حاشیه خلیجفارس به جای فوتبال بازی کردن گشتوگذار میکنند.
سردار اسیر مصدومیت
مهاجم گلزنی که امیر قلعهنویی روی گلهایش حساب میکرد، به این زودیها نمیتواند پا به توپ شود. سردار آزمون از جمله لژیونرهایی است که در امارات روزهای سختی را سپری میکند. این بازیکن ایرانی همچنان عضو تیم شبابالاهلی است ولی مدتهاست اسیر مصدومیتهای مختلف شده و زیر تیغ جراحی رفته است. آزمون چند ماه از میادین دور بود و بعد از پشتسر گذاشتن مصدومیتش دوباره پا به توپ شد. او تنها سه بازی برای شبابالاهلی انجام داد تا اینکه با آسیبدیدگی شدیدتری مواجه شد؛ شکستگی نازکنی و پارگی تاندون مچ پا. این اتفاق در تمرین تیم اماراتی رخ داد و باشگاه با تأیید این خبر، شوک بزرگی به تیمملی داد. سردار در سوئیس زیر تیغ جراحی رفته و با توجه به میزان مصدومیتش، حداقل باید پنج تا شش ماه زمان برای ریکاوری و گذراندن دوره نقاهت سپری شود تا این مهاجم دوباره پا به مستطیل سبز بگذارد. از دست دادن اردوهای تیمملی هم برای سردار گران تمام میشود و هم برای تیمملی. در روزهایی که تیم کشورمان با هدایت امیر قلعهنویی شرایط خوبی ندارد و با ضعفهای زیادی از جمله مشکل گلزنی مواجه است، غیبت آزمون به ضرر تیم کشورمان است. باتوجه به شدت مصدومیت این بازیکن، او قطعاً تا پایان سال ۲۰۲۵ دور از میادین خواهد بود. در فیفادی فروردینماه بود که سردار آزمون برای آخرینبار به تیمملی دعوت شد. بازی با امارات و ازبکستان برای مسجل شدن صعودمان به جامجهانی حساسیت زیادی داشت و آزمون در بازی با امارات یک گل زد و در مصاف با ازبکها نیز یک پاس گل به مهدی طارمی داد. این چهارمین فیفادی آزمون است که به دلیل مصدومیت جایی در تیمملی و اردوی ملی نخواهد داشت. با درنظر گرفتن مدتزمان دوران نقاهت این بازیکن، احتمالاً سردار در فیفادی فروردین (مارس ۲۰۲۶) و در صورت برطرف شدن مصدومیت، میتواند در فهرست دعوتشدههای قلعهنویی قرار بگیرد.
انتظارات برآورده نشده در آتن
درست در بحبوحه اردوی تیمملی در تاجیکستان برای حضور در تورنمنت کافا بود که طارمی بعد از یکسال پرفرازونشیب در اینتر، با المپیاکوس به توافق رسید تا از سریآ به لیگ یونان برود، اما بعد از گذشت چند ماه همچنان روزهای پرماجرایی را در آتن سپری و در کنار درخششهای گاه و بیگاه، با بدشانسی و نیمکتنشینی هم دستوپنجه نرم میکند و هنوز به جایگاه ثابتی دست نیافته است، هرچند طارمی در این مدت نشان داده در همان اندک دقایق کوتاهی که فرصت بازی پیدا کرده نیز میتواند تأثیرگذار باشد، اما همچنان در جلب نظر مثبت سرمربی المپیاکوس برای حضور در ترکیب اصلی ناتوان است. طارمی تا به اینجای کار در پنج دیدار رسمی المپیاکوس در سوپرلیگ یونان، لیگ قهرمانان اروپا و جام حذفی برای تیم یونانی به میدان رفته که تنها در یک دیدار از ابتدا در ترکیب اصلی بوده، با وجود این، اما نه فقط دو پنالتی برای المپیاکوس گرفته و آنها را به گل تبدیل کرده که علاوه بر یک پاس گل، چهار گل هم به ثمر رسانده است. طارمی در نخستین حضورش برای المپیاکوس در جام حذفی اگرچه تنها ۲۰ دقیقه فرصت بازی داشت، اما دو گل به ثمر رساند؛ شروعی طوفانی که نشان داد هنوز همان غریزه گلزنی دوران پورتو را دارد، اما از آنجا که اغلب به عنوان یار تعویضی وارد میدان شده نتوانسته است آنطور که باید و شاید در ترکیب المپیاکوس خودنمایی کند. شاید به همین دلیل هم است که رسانههای یونان که گاهی از او تمجید میکنند و گاهی انتقاد، بارها این سؤال را مطرح کردهاند که «چرا نیمکت؟» مهاجم ایرانی المپیاکوس در لیگ قهرمانان اروپا، مقابل پافوس و آرسنال دقایقی محدود بازی کرد، هر چند سعی کرد چهره موفقی داشته باشد، اما همچنان با شرایط آرمانی فاصلهای زیاد دارد.
خیال قدوس راحت است
سامان قدوس، هافبک ایرانی- سوئدی حتی اگر خوب بازی نکند، نیمکتنشین باشد و از اروپا به امارات تبعید شود باز این فرصت را پیدا میکند تا در زمان حضور کارلوس کیروش و علاقه زیاد این مربی پرتغالی به بازیکنان دورگه شاغل در اروپا، پیراهن تیمملی کشورمان را در مسابقات مقدماتی جامجهانی ۲۰۱۸ به تن کند. قدوس در دو جامجهانی ۲۰۱۸ روسیه و ۲۰۲۲ قطر هم در ترکیب اصلی تیمملی قرار داشت و کارنامهاش با این دو حضور سنگین شده است. با در نظر گرفتن تفکرات قلعهنویی و ادامه مسیر قبلی، به نظر میرسد قدوس سال آینده سومین جامجهانیاش را هم تجربه کند، با این تفاوت که او حالا در باشگاه کلبای امارات توپ میزند. قدوس هم مثل بقیه وقتی دید جایی در فوتبال قاره سبز ندارد، پیشنهاد لیگ حاشیه خلیجفارس را رد نکرد. هافبک ۳۲ ساله با اینکه کارش را در سوئد شروع کرد ولی در تیم اوسترشوند فرانسه هم بازی کرد و از آنجا به تیم آمیان پیوست. عملکردش در این تیم فرانسوی هم خوب بود و مسیرش را برای حضور در لیگبرتر انگلیس هموار ساخت. سامان پنج فصل پیراهن تین برنتفورد را به تن کرد و بعد از یک بار تمدید قرارداد، باشگاه دیگر این قرارداد را تمدید نکرد. قدوس ۳۲ بازی در لوشامپوینه و ۵۱ بازی در لیگ جزیره انجام داده است. از آنجا که بازیکنان ایرانی زیادی در تیمهای اماراتی و قطری حضور دارند، قدوس هم ریسک نکرد و به جای بیکار ماندن به تیم اتحاد کلبا پیوست. مهدی قائدی و شهریار مغانلو هم آنجا بودند و او سومین لژیونر ایرانی کلبا لقب گرفت. این بازیکن در فصل جاری در هشت بازی (لیگ امارات، جام ریاست جمهوری و لیگکاپ) ۵۹۳ دقیقه در زمین حضور داشته و آمار نه چندان خوب یک گل زده و یک پاس گل را ثبت کرده است. با وجود این عملکرد ضعیف سرمربی تیمملی کماکان بر استفاده از قدوس اصرار دارد.
جهانبخش دیگر بیکار نیست!
در وصف عجایب فوتبال ایران همین بس که کاپیتان تیمملی بیش از ۲۰۰ روز در هیچ بازی باشگاهی حضور نداشت ولی هرگز جای ثابت خود را در تیمملی از دست نداد. دعوت همیشگی علیرضا جهانبخش از جمله انتقادات وارده به امیر قلعهنویی بود که خوشبختانه و به لطف عقد قرارداد با تیم تهجدولی و گمنام «دندر» بلژیک، بار سنگینی از روی دوش سرمربی برداشته شد. مهاجم ۳۲ ساله اگرچه در سالهای گذشته حضور فعالی در فوتبال اروپا داشت و عملکرد قابلقبولی به ویژه در لیگ هلند از خود به جای گذاشت، اما درست از ۳۰ فروردینماه دیگر در هیچ بازی باشگاهی به میدان نرفت. جهانبخش آخرینبار با پیراهن تیم هیرنفین در هفته سیویکم لیگ هلند به عنوان بازیکن تعویضی در نیمه دوم وارد زمین شد. در بازی بعدی تیمش با نایمخن نیمکتنشین بود و بعد از آن مصدوم شد. باشگاه هیرنفین هم با لژیونر ایرانی تعارف نکرد و به دلیل عملکرد ضعیف عذرش را خواست، به همین دلیل بود که جهانبخش ماهها بلاتکلیفی و بیکاری را تحمل کرد، البته این بازیکن چند پیشنهاد از پرسپولیس و یک تیم کرهای داشت ولی یا آن پیشنهادها واقعی نبودند یا اینکه جهانبخش قصد ماندن در اروپا داشت. انتخاب تیم قعرنشین ژوپیرلیگ (لیگ بلژیک) ثابت کرد این لژیونر تحت هر شرایطی بازی در قارهسبز را به بازگشت به ایران یا حضور در تیمهای آسیایی ترجیح میدهد. در هر صورت جهانبخش دیگر بازیکن آزاد نیست و این بهترین توجیه برای دعوت دوباره از این بازیکن پا به سن گذاشته است. بد نیست بدانید کاپیتان تیمی را انتخاب کرده که طی ۱۳ هفته لیگ بلژیک، فقط چهار امتیاز کسب کرده است؛ چهار تساوی و ۹ شکست. علاوه بر این سرمربی تیم ۳۲ ساله و با جهانبخش همسن است. احتمالاً این تیم اروپایی جهانبخش را به خدمت گرفته به این امید که موتور گلزنی بازیکن ایرانی دوباره روشن شود و انگیزه درخشش او با تیمملی باعث شود، جهانبخش دندر را از خطر سقوط و ماندن در قعر جدول نجات دهد.
محبوب ژنرال، ناکام در باشگاه
مهاجم ایرانی تیم روسی به شدت مورد علاقه امیر قلعهنویی است و حتی عملکرد ضعیفش نیز باعث نمیشود از ترکیب اصلی تیمملی یا اردوهای ملی جا بماند. از محمد محبی صحبت میکنیم؛ بازیکنی که دو فصل پیش از استقلال رفت و روستوف مقصد جدید او شد. از آنجا که بازیکنان وطنی میدانند لژیونر شدنشان تا چه اندازه روی بحث دعوتشدن به تیمملی تأثیرگذار است، برای رفتن به خارج از کشور سرودست میشکنند. لیگ روسیه به رغم محدودیتهای بینالمللی بر ورزش این کشور، همچنان مورد توجه بازیکنان کشورمان است. محبی قراردادی سه ساله با روستوف دارد و یک فصل از این قرارداد باقی مانده است. بازیکن ۲۶ ساله برای حضور در جامجهانی انگیزههای زیادی دارد ولی برخلاف انتظارات اوضاع در تیم روسی به نفع او پیش نمیرود. محبی در این فصل از لیگ روسیه خیلی نتوانسته در ترکیب اصلی جای بگیرد یا نیمکتنشین بوده یا به عنوان یار تعویضی در زمین حضور پیدا کرده است. محبی در حالی در بازی روستوف- آکرون در زمین حضور داشت که تیمش با یک گل نتیجه را به حریف باخت. از سوی دیگر او در بازیهای اخیر روستوف هم بیشتر نیمکتنشین یا محروم بوده و مجموعاً دقایق کمی فرصت بازی پیدا کرده است. مهاجم ایرانی در ۱۶ بازی (لیگ و جامحذفی روسیه) این فصل مجموعاً ۹۴۵ دقیقه در رمین حضور داشته و آمار یک گل زده و یک پاس گل را به نام خود ثبت کرده است. برخلاف بازیهای باشگاهی، محبی وضعیت خوبی در تیمملی دارد چراکه بازیکن محبوب سرمربی است. او برای اولینبار از سوی مارک ویلموتس توانست پیراهن ملی را به تن کند و بعد از آن مورد غضب اسکوچیچ و کیروش بود تا اینکه با آمدن ژنرال بخت به او روی آورد. از آن زمان به بعد محبی ۲۸ بازی برای ایران انجام داده و برای تیم قلعهنویی ۱۰ گل زده و شش گل هم ساخته است. محمد محبی در فیفادی آخر در جدال با تانزانیا خوش درخشید و با گلزنی و گرفتن پنالتی، عملاً حضورش در فیفادی بعدی را نیز تضمین کرد.
مهره کلیدی شبابالاهلی
سعید عزتاللهی که طی سالهای گذشته به یکی از مهرههای اصلی شاب الاهلی امارات تبدیل شده، این فصل هم به عنوان یکی از بازیکنان کلیدی تیمش عملکرد قابل قبولی به نمایش گذاشته است؛ بازیکنی که اگرچه پست تخصصی او هافبک دفاعی است، اما این فصل در سیستمهای متنوع شباب در نقشهای متفاوتی، چون دفاع چپ یا حتی هافبک میانی و هجومی راهی میدان شده است. این فصل برای عزتاللهی با گلزنی مقابل اودینزه در دیداری تدارکاتی آغاز شد تا آمادگی بدنی این بازیکن را به رخ بکشد. با آغاز لیگ، عزتاللهی در هفته نخست در ترکیب اصلی و در پستی نامأنوس (دفاع چپ) بازی کرد و اگرچه نمایش درخشانی نداشت (نمره ۵/۶)، اما به مرور جایگاه خود را در میانه میدان پس گرفت. عزتاللهی در مجموع هفت هفته نخست لیگ امارات، در پنج دیدار به میدان رفت که عمدتاً فیکس بود و تنها یک مرتبه به عنوان یارتعویضی راهی میدان شد و سه کارت زرد دریافت کرد. او بهترین بازیکن ایرانی شاب الاهلی در هفته چهارم برابر النصر بود که در پست شماره ۱۰ (جلوتر از هافبک میانی و پشت مهاجم مرکزی) بازی کرد و با نمره ۵/۷ یکی از عوامل پیروزی تیمش شد. میانگین امتیازهای عزتاللهی در لیگ حدود هفت بوده و نشان از مؤثر بودنش و عملکرد قابل قبولش تا به اینجای کار دارد. در لیگ نخبگان آسیا، اما عزتاللهی کیفیتی به مراتب بالاتر از لیگ داشت. او در چهار مسابقه ابتدایی این رقابتها خوش درخشید، به طوری که برابر الاتحاد گلزنی کرد، مقابل نفصل قارشی پاس گل داد و با میانگین نمرهای نزدیک به ۶/۷ یکی از مؤثرترین بازیکنان شباب الاهلی بود. بهطور کلی، عزتاللهی در این فصل با وجود تغییر مکرر پستها، ثبات ذهنی و تاکتیکی خود را حفظ کرده و یکی از مهرههای مؤثر و قابل اتکای شباب الاهلی در میانه میدان بوده است.
بدشانسترین لژیونر ایران
بیتردید مهدی قائدی را میتوان بدشانسترین لژیونر فوتبال ایران در فصل جاری خواند. آخرین روزهای تیرماه که خبر ناگهانی امضای قرارداد سهساله مهدی قائدی با النصر دوبی منتشر شد، کمتر کسی تصور میکرد ستاره فصل قبل اتحاد کلبا تا این اندازه از میدان دور بماند؛ انتقالی پرسر و صدا که قرار بود سکوی پرتاب دوباره قائدی در فوتبال امارات باشد، اما تا به امروز تنها ۱۷دقیقه بازی و یک مصدومیت سنگین برای او به دنبال داشته است.
پرواضح بود که راه یافتن به ترکیب النصر کار سادهای برای قائدی نخواهد بود چراکه النصر جز او چهار وینگر چپ دیگر هم در اختیار داشت، به همین دلیل هم بود که قائدی در دو هفته ابتدایی لیگ امارات تنها ناظر بازیهای تیمش بود، اما هفته سوم سرانجام فرصت به او هم رسید اما...
قائدی در سومین هفته لیگ امارات مقابل الجزیره برای نخستینبار پیراهن النصر را بر تن کرد، اما در شرایطی که تنها ۱۷ دقیقه از حضورش در زمین بازی سپری شده بود به دلیل مصدومیت از ناحیه دوقلوی پای چپ تعویض شد؛ مصدومیتی که حالا بیش از سه ماه است او را خانهنشین کرده و هنوز هم مشخص نیست دقیقاً چه زمان میتواند به ترکیب النصر بازگردد. النصر که فصل را با امید زیادی آغاز کرده بود، پس از هفت هفته با کسب تنها هشت امتیاز و تفاضل گل منفییک در رتبه نهم جدول قرار دارد! آماری ضعیف برای تیمی که با جذب بازیکنانی، چون سانتوس، بوسعید، قائدی و توره، رؤیای قهرمانی داشت. در غیاب قائدی، یوکانوویچ بیشتر به عثمان بوسعید و جاناتان سانتوس فرصت داده، اما آنها نتوانستهاند کاری از پیش ببرند، به همین دلیل بعید نیست قائدی در بازگشت بتواند خیلی زود به ترکیب اصلی این تیم راه یابد، اما مسئله این است که هنوز هیچ کس نمیداند ستاره ایرانی این تیم چه زمانی میتواند به تمرینات گروهی بازگردد.
عملکردی که جای هیچ دفاعی ندارد
کلبا را میتوان حیاط خلوت فوتبالیستهای ایرانی خواند؛ تیمی که جایگاهی در بین مدعیان لیگ امارات ندارد، اما تعداد بازیکنان ایرانی آن قابل توجه است؛ بازیکنانی که در سالهای پایانی فوتبال خود ترجیح میدهند انتخابهایشان اقتصادی باشد تا فنی! هرچند دو فصل پیش، وقتی شهریار مغانلو سپاهان را به مقصد کلبا ترک کرد حضور در این تیم را فراتر از مسائل مالی خواند!
مغانلو در نخستین سال حضورش در جمع زردپوشان اماراتی عملکرد بدی نداشت، اما امسال برای او تا به اینجای کار آمد نداشته است، چراکه این مهاجم ۳۰ ساله در مجموع ۱۰ بازی رسمی که در لیگ، جام ریاستجمهوری و لیگ کاپ امارات انجام داده تنها یک گل به ثمر رسانده و این اصلاً عملکرد قابل دفاعی برای یک مهاجم نیست! خصوصاً که مغانلو در اکثر بازیها فیکس بوده و اگر سه دیداری که حضور نداشته را در نظر نگیریم، تنها در یک بازی به عنوان یار تعویضی راهی میدان شده است، اما فقط در هفته پنجم موفق به گلزنی شد و نمره ۹/۷ گرفت و در سایر بازیها میانگین امتیازش چیزی حدود ۴/۶ بوده و این برای یک مهاجم هدف اصلاً قابل قبول نیست. مغانلو در کار تیمی فعال است و در دوندگی و پرسینگ نقش مؤثری دارد، اما هنوز نتوانسته در فاز حمله آن مهاجم خطرناک سالهای حضورش در پرسپولیس و سپاهان باشد. از آنجا که کلبا هم با یک امتیاز از هفت بازی و هفت گل زده و تفاضل گل صفر، در رده هفتم جدول لیگ امارات قرار دارد، وظیفه سنگینی روی دوش مهاجم ایرانی این تیم برای حضور آن در جمع مدعیان و بالانشینان قرار گرفته و این کار مغانلو را دشوار کرده، خصوصاً که در فوتبال امارات صبر برای مهاجمان کوتاه است و اگر شهریار در هفتههای آینده به ریتم گلزنی نرسد، بیتردید جایگاهش در ترکیب اصلی به خطر میافتد.