جوان آنلاین: راه، یکی از سه ضلع مثلث حوادث رانندگی است؛ ضلع سوم و شاید تعیینکنندهای که اگر ناایمن باشد، میتواند از رانندگی روزمره کابوس بسازد. مسیر ایمن، یعنی مسیری که از جان کاربران و سلامت وسایل نقلیه محافظت کند، اما واقعیت جادهها و خیابانهای ما چیز دیگری است. در بسیاری از مسیرهای شهری و بینشهری، چالهها و دستاندازها هر روز قربانی میگیرند، از خسارتهای سنگین مالی گرفته تا تصادفاتی که به قیمت جان شهروندان تمام میشود.
آزادراهی پر از خشم و چاله
کافیست مسیر آزادراه امیرکبیر از قم به سمت اصفهان را طی کنید تا عمق این ناایمنی را با پوست و استخوان خود حس کنید. رانندگان در میان فریاد و بدوبیراه، چرخهای خودروهایشان را از میان گودال و برجستگیهای پیدرپی عبور میدهند. مسیر پر از دستانداز و چالههایی است که میتواند به راحتی سیستم تعلیق خودروها را از کار بیندازد، اما، چون دست رانندگان به متولیان نمیرسد، سهمشان از اعتراض فقط همان ناسزاهایی است که در سکوت شب در آزادراه گم میشود. این تنها یک نمونه از دهها مسیر ناایمن کشور است، جادههایی که بهجای تسهیل تردد، به تهدیدی برای جان و مال شهروندان تبدیل شدهاند.
مسئولیتهای گمشده میان نهادها
بخش مهمی از سوانح رانندگی و خسارتهای وارده بر وسایل نقلیه برعهده شهرداریها، وزارت راه و شهرسازی است، اما در عمل، پیگیری حقوقی چنین خسارتهایی برای شهروندان تقریباً غیرممکن است. در نتیجه، خودروها آسیب میبینند، رانندگان متضرر میشوند و جانهای بسیاری در اثر سهلانگاری از دست میرود، بیآنکه نهادی پاسخگو باشد.
این موضوع در قلب پایتخت هم مشهود است. کافیست در یکی از بزرگراههای تهران رانندگی کنید تا با صحنهای تکراری روبهرو شوید؛ خودروی جلویی ناگهان تغییر مسیر میدهد تا از افتادن در چالهای عمیق جلوگیری کند، اما همین واکنش میتواند آغاز سانحهای مرگبار باشد.
وقتی آسفالت مهندسی ندارد
بیتوجهی به اصول فنی در ترمیم معابر شهری هم معضلی مضاعف است. سرقتهای مکرر دریچههای فاضلاب باعث شده شرکت آب و فاضلاب در بسیاری از نقاط از دریچههای سیمانی یا حتی آسفالت استفاده کند، اما این عملیات بدون هیچ نظارت مهندسی انجام میشود؛ نتیجه، تپههای کوچک آسفالتی است که همچون مانعی خطرناک وسط خیابانها قدعلم کردهاند. در چنین وضعیتی، کنترل خودرو برای رانندگان مختلف، بهویژه موتورسواران بسیار دشوار میشود. هر انحراف کوچک ممکن است به تصادف، مصدومیت و حتی مرگ بینجامد. این همان ترک فعل مدیریتی است که پیامدش میلیاردها تومان خسارت و دهها جان از دسترفته خواهد بود.
لکهگیریهایی که درمان نیست
مرمت معابر شهری معمولاً با روش «لکهگیری» انجام میشود، اما این اقدام، نه راهحل که آرامبخشی موقت است. در بزرگراهها به دلیل سرعت بالا، لکهگیری بهناچار سریع و سطحی انجام میشود. در خیابانهای درونشهری نیز که سرعت پایینتر است، گاهی ماهها طول میکشد تا چالهای ترمیم شود. در این فاصله، دهها خودرو آسیب میبینند و هزینههای سنگینی بر دوش مردم گذاشته میشود.
کابوس در روزهای بارانی
حال در وضعیت خشکسالی به سر میبریم، اما باید در نظر داشته باشیم بارش باران، وضعیت را وخیمتر میکند. آب باران، چالهها را میپوشاند و رانندهای که مسیر را نمیشناسد، ناگهان با ضربهای شدید روبهرو میشود. در بزرگراه آزادگان، بارها دیده شده که خودروها پس از افتادن در چالههای پرآب، کنترل خود را از دست داده و به گاردریل یا خودروهای دیگر برخورد کردهاند.
ضرورت پاسخگویی
حفاظت از جان کاربران راه، یک وظیفه قانونی است، نه لطف نهادها. شهرداریها و وزارت راه باید با نظارت مستمر، ترمیم اصولی و پاسخگویی شفاف از بروز این حوادث قابل پیشگیری جلوگیری کنند. چالهها شاید کوچک باشند، اما وقتی مسئولیت بر زمین بماند، همین چالههای کوچک میتوانند شهر را به چاهی از خسارت و مرگ بدل کنند.