کد خبر: 1199105
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۲ - ۰۴:۲۰
عبدالمجید میرزا عین‌الدوله از صدراعظمی مظفرالدین شاه تا نخست‌وزیری مشروطه‌خواهان
نیما احمدپور

جوان آنلاین: مروری بر تمامیت کارکرد چهره‌هایی، چون عبدالمجید میرزا عین‌الدوله، مانع پذیرش قضاوت‌های جزمی جریان غالب تاریخ‌نگاری مشروطه درباره آنان است. چه اینکه مشروطه‌خواهانی که روزی سخت‌ترین دشنام‌ها را نثار وی می‌کردند، پس از گذشت فتره‌ای، دو بار او را صدراعظم کشور کردند! آبان ماه از دو جنبه با نام عین‌الدوله پیوند خورده است، نخست مرگ وی در ۱۰ آبان ۱۳۰۶ و دیگری تشکیل کابینه آخر او در ۲۸ آبان ۱۲۹۶. از این روی در مقال پی آمده و با استناد به پاره‌ای تحلیل‌ها به کارنامه سیاسی وی در دو بخش پیش و پس از برقراری نظام مشروطیت پرداخته شده است. امید آنکه مفید و مقبول آید.

«عبدالمجید میرزا عین‌الدوله» در یک نگاه
در آغاز مقال، مروری بر آغاز و انجام زندگی «عبدالمجید میرزا عین‌الدوله» بهنگام می‌نماید. چه اینکه همین بازخوانی تا حدود زیادی فراز و فرود‌های سیاست‌ورزی او را نمایان خواهد ساخت. در تک نگاشته‌ای بر تارنمای پژوهشگاه مطالعات تاریخ معاصر ایران در این باره می‌خوانیم:
«عبدالمجید میرزا عین‌الدوله، فرزند سلطان احمد میرزا عضدالدوله و نوه فتحعلی‌شاه بود که در سال ۱۲۲۴ شمسی در تهران زاده شد. او از پنج سالگی، تحصیلات خود را نزد معلمین خصوصی آغاز کرد و مقدمات زبان فارسی و عربی را فرا گرفت. قدری هم تاریخ و جغرافیا و ریاضیات خواند. آن‌گاه تمام تلاش و فعالیت خود را در فراگرفتن خط نستعلیق به کار برد و به اندازه‌ای در این زمینه پیشرفت کرد که غالباً نوشته او با خط عبدالمجید درویش اشتباه می‌شد! در نوشتن رسائل نیز اهتمام زیادی به کار برد. در ۱۵ سالگی به خواست پدرش برای ادامه تحصیل وارد دارالفنون شد و فنون نظامی را آموخت. وی به مدت شش سال در دارالفنون در رشته‌های مختلف دانش‌اندوزی کرد و زبان فرانسه را نیز یاد گرفت. پس از کشته شدن ناصرالدین‌شاه و پادشاهی مظفرالدین‌شاه، عین‌الدوله حاکم تهران و سپس وزیر داخله شد. در ۱۲۸۲ خورشیدی به صدراعظمی هم رسید. با اعتراض علما و تجار که از روش استبدادی او به تنگ آمده بودند، در سال ۱۲۸۴ معزول شد و میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله به جای او صدراعظم شد. وی پس از آن مدتی در خراسان در املاک خود اقامت کرد. پس از رویارویی محمدعلی شاه با جنبش مشروطه‌خواهی او را به سرکوبی قیام تبریز مأمور کردند، ولی وی موفقیتی نیافت. عین‌الدوله هنگام فتح تهران خود را به مجاهدین تسلیم کرد و به همین دلیل به او آزاری نرساندند. او در دوره پادشاهی احمدشاه، دوبار در سال‌های ۱۲۹۴ و ۱۲۹۶، برای مدت کوتاهی رئیس‌الوزرا شد. وی چندبار نیز به حکومت آذربایجان گماشته شد که یک‌بار از سوی محمدعلی‌شاه در زمان استبداد صغیر و یک‌بار نیز از سوی آزادیخواهان پس از استبداد صغیر بود. به‌رغم عملکرد وی در زمان مشروطه و سنگ‌اندازی‌های وی، عین‌الدوله در دوران قحطی در ایران از کمک به مردم ستمدیده خودداری نکرد و بسیاری از املاک خود را در راستای کمک به مردم، در گرو تاجران و بازاریان قرار داد. عین‌الدوله همچنین هیچ‌وقت به سفارت روس یا انگلیس پناهنده نشد و همواره از بیگانگان دوری می‌جست. او در ۱۰ آبان ۱۳۰۶ هجری خورشیدی، در شهر تهران درگذشت....»

آنچه درباره «عین الدوله» نمی‌گویند!
در تاریخ‌نگاری فاتحان مشروطیت، تنها از تکبر و استبداد ذاتی عین‌الدوله سخن رفته است بدون آنکه اولاً: به عرف صدارت در آن دوره اشاره و مثلاً بین او و علی‌اصغرخان امین‌السلطان مقایسه شود و ثانیاً: از تلاش‌های اصلاحی او در مدت تصدی نیز سخنی به میان آید. آزیتا لقایی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در ایضاحی بر این مهم آورده است:
«عین‌الدوله در اوضاعی جامه وزارت بر تن کرد که دیگران حاضر به قبول این مهم نبودند. با عزل امین‌السلطان از صدارت، همگان انتظار داشتند تا همه چیز از مدار اصلی خارج شود و آشوب همه جا را فراگیرد، اما چنین نشد و عین‌الدوله به رغم مخالفت‌ها و دسایس گوناگون، با اقتدار بر اریکه وزارت تکیه زد و به اصلاح امور پرداخت. با تشکیل مجلس نرخ ارزاق، قدمی مثبت جهت تثبیت قیمت‌ها برداشت. تشکیل مجلس حفظ صحت نیز اقدام دیگر او بود. وظیفه این مجلس، نظافت شهر تهران، تمیز نگه داشتن آب آشامیدنی مردم، ساختن رختشویخانه، دفع زباله، رسیدگی به وضع حمام‌های عمومی و مسائلی از این قبیل بود. اصلاحات او در زمینه مالی چند جانبه بود. عین‌الدوله برای افزایش درآمد و کاهش مخارج، ابائی نداشت که شاه را نیز در تنگنا قرار دهد و از بخشش‌های بی‌مورد او جلوگیری کند. فی‌المثل فرمان عشرت‌آباد را که شاه به پاس رقصی به رقاصه‌ای یهودی داده بود، پس گرفت و اگر کسی جرئت می‌کرد و از شاه خلعت و فرمانی بی‌اذن عین‌الدوله می‌گرفت، مؤاخذه می‌شد. صورت دربار را مشخص کرد و از خرج آن کاست. به پرداخت حقوق و مستمری‌ها نظم بخشید و دست تقلب مستوفیان را کوتاه کرد. مالیات‌های تازه بر اراضی بست و تفاوت عمل را حذف کرد. همه حکام ولایات را برای نوروز به تهران فراخواند تا از آن‌ها تضمین بگیرد که با اصلاحات او مخالفتی نکنند و اگر حاکمی شرایط عین‌الدوله را نمی‌پذیرفت، از حکومت عزل می‌شد. برای نظارت بر کار حکام، یک مفتش از طرف شاه، یکی از طرف عدلیه، یکی از طرف تجار، یکی از طرف صندوق و یکی از طرف کابینه قرار داد تا احتمال خودسری و تعدی حکام را کاهش دهد. دفتر کابینه را تشکیل داد که فرامین حکام از آنجا صادر شود. خزانه‌داری کل را تأسیس کرد که در هر ولایتی شعبه‌ای داشت. اصلاحات او، خصوصاً اصلاحاتی که منجر به قطع منافع مادی افراد می‌شد، دشمنان فراوانی برایش به وجود آورد. شبنامه‌نویسی علیه عین‌الدوله آغاز شد و او را تهدید به مرگ کردند! سلطان عبدالمجید میرزا عین‌الدوله علاوه بر نخوت و تکبر و استبدادی که بدو منسوب می‌دارند، ویژگی‌های شخصیتی دیگری نیز دارد که حتی مخالفانش هم نمی‌توانند آن‌ها را انکار کنند. عدم وابستگی‌اش به دو قدرت انگلستان و روسیه، خصوصیت بارز اوست. عین‌الدوله در دوره صدارتش، هیچ امتیازی به خارجی‌ها نداد و برای حفظ استقلال کشور، دست به اقداماتی زد. بریگاد قزاق را که تحت نظر روس‌ها اداره می‌شد، زیر نظر مستقیم وزارت جنگ قرار داد. با تقاضای انگلیسی‌ها برای کشیدن خط تلگراف بین نصرت‌آباد سیستان و کوه ملک سیاه مخالفت کرد. تلاش روس‌ها و انگلیسی‌ها برای تطمیع او بی‌نتیجه ماند. نفرت عین‌الدوله از فرنگی‌ها به حدی بود که هنگام مسافرت شاه به اروپا - که وی از همراهانش بود- حاضر نشد از اتاق هتلش خارج شود! تکبرش در قبال فرنگی‌ها و سیاست تقویت حکومت مرکزی‌اش، مطلوب انگلیس‌ها و روس‌ها نبود، بنابراین کمر همت به تضعیف پایه‌های اقتدارش بستند. در جریان انقلاب مشروطیت که زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن پیش‌تر مهیا شده بود، مخالفان داخلی و خارجی عین‌الدوله همسو با هم در تضعیف او کوشیدند و موفق شدند فرمان عزلش را به دست آورند. در نتیجه از تلاش عین‌الدوله برای انجام اصلاحات، ثمری حاصل نشد....»

عین‌الدوله و موج قدرتمند مشروطیت ایران
بی‌تردید سربرآوردن مشروطیت، امری نبود که تنها معلول استبداد عین‌الدوله در دوره صدارتش باشد، بلکه از یک معضل تاریخی و دیرپا نشئت می‌گرفت. از این نکته نیز نباید گذشت که دولتین روس و انگلیس که از عین‌الدوله ناخشنود بودند، در مسیر عزل او کم به تلاش و تکاپو نپرداختند. لقایی در بخش دیگری از پژوهش خود در این فقره می‌نویسد:
«نارضایتی مردم از ناهنجاری‌ها و نابسامانی‌های متعدد، پایه‌های انقلاب مشروطیت را از مدت‌ها پیش پی‌ریزی کرده و تنها جرقه‌ای لازم بود تا انقلاب برپا شود. بهانه‌ای که در ۱۴ شوال ۱۳۲۳ ق، علاءالدوله حاکم تهران آن را به مخالفان داد. او به منظور کاهش قیمت قند، عده‌ای از تجار معتبر را شلاق زد! این اقدام خشم مردم را برانگیخت. در عرض چند روز درگیری‌ها چنان شدت گرفت که علمای تهران در اعتراض شهر را ترک کردند و به شاه‌عبدالعظیم رفتند. در این مرحله اساسی‌ترین خواست مهاجرین، تشکیل عدالتخانه بود. شاه پس از یک ماه مقاومت، در ذیقعده ۱۳۲۳ ق با صدور دستخطی خطاب به عین‌الدوله با تأسیس عدالتخانه موافقت کرد. در این مرحله رهبران جنبش چیزی بیش از عدالتخانه دولتی نمی‌خواستند، اما هرچه انتظار کشیدند از تأسیس عدالتخانه خبری نشد! بنابراین از هر سو، زمزمه‌هایی در اعتراض به خلف وعده شاه و دولت شروع شد. احتشام‌السلطنه پا درمیانی کرد و جهت حل مشکل، ترتیب ملاقات عین‌الدوله با آیت‌الله طباطبایی را داد. در این ملاقات عین‌الدوله متعهد شد ظرف چند روز عدالتخانه را برپا دارد. در ۴ ربیع‌الاول ۱۳۲۴ ق، عین‌الدوله مجلسی با حضور ۱۴ تن از وزرا، امرا، اعیان و اشراف تشکیل داد و اعلام کرد جهت اصلاح عدلیه و اجرای دستخط شاه، لایحه‌ای تنظیم شده که حضار باید نظرشان را درباره آن بگویند. این جلسه بی‌حصول نتیجه مطلوب به پایان رسید. مردم و روحانیون با وجود فشار‌ها باز مدتی منتظر اجرای دستخط شاه شدند، اما بیهوده بود. در ۱۷ جمادی‌الاول عین‌الدوله به رئیس نظمیه و رئیس قراولان خاصه دستور داد بدون سر و صدا میرزا نصر‌الله خان ملک‌المتکلمین، سیدجمال‌الدین واعظ و حاجی شیخ محمد واعظ را دستگیر و تبعید کنند. فردای آن روز شیخ محمد واعظ اصفهانی، از محله سرپولک عبور می‌کرد. نزدیک خانه قنبر علی‌خان، به میرزا احمد خان سلطان و ۲۰۰ نفر از سربازان فوج قزوین برخورد. میرزا‌محمد‌خان بنا به دستوری که داشت، شیخ محمد را دستگیر کرد. خبر دستگیری شیخ در شهر پخش شد. طلاب از هرسو به سمت سربازخانه سرازیر شدند. آیت‌الله سیدعبدالله بهبهانی پسرش سیداحمد را با عده‌ای از طلاب و سادات برای رهایی شیخ فرستاد. شیخ حسین ادیب‌الذاکرین کرمانی با کمک طلاب به سربازخانه حمله کرد و شیخ را از زندان بیرون آورد. در این درگیری، عده‌ای از مردم مجروح شدند و طلبه‌ای به نام سیدعبدالحمید کشته شد. این اقدامات، علمای تهران را خشمگین کرد. آیت‌الله سید‌محمد طباطبایی و پیروانش کفن پوشیدند و به مسجد آمدند. آیت‌الله سیدعبدالله بهبهانی، آیت‌الله شیخ محمدرضا مجتهد قمی و آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری همگی با همراهانشان به مسجد جامع رفتند. جز معدودی از علما، بقیه در مسجد جامع حضور داشتند. بازار‌های تهران بسته شد. حتی گروهی از زنان نیز کفن پوشیدند و ضمن نوحه‌سرایی و سینه‌زنی، سربازان را به باد دشنام گرفتند و در بازار‌ها به راه افتادند. عین‌الدوله شتابزده درصدد رفع مشکل برآمد و به میرزا اسمعیل خان ممتازالدوله دستور داد نظامنامه عدلیه را در روزنامه رسمی دولت چاپ کند. در ۱۹ جمادی‌الاول، روزنامه ایران کتابچه قانون عدالتخانه عامه را چاپ کرد. دولت دیر به فکر انتشار نظامنامه عدالتخانه برآمده بود. متحصنین مسجد جامع، خواسته‌هایشان فراتر رفته و علاوه بر تأسیس عدالتخانه، خواهان عزل عین‌الدوله هم بودند. دولت ابتدا سعی کرد با مذاکره و دادن برخی امتیازات به تحصن خاتمه دهد که بی‌نتیجه بود. پس رو به خشونت آورد. مسجد را محاصره کرد و مانع ورود مردم به آنجا شد. آب را به روی متحصنین بست و از ورود غذا هم جلوگیری کرد. با افزایش فشارها، روحانیون متحصن با کسب اجازه از مظفرالدین شاه تهران را ترک کردند و به قم رفتند تا از آنجا عازم عتبات شوند. تجار مخالف عین‌الدوله به محض خروج علما از تهران به اشاره آیت‌الله سید عبدالله بهبهانی به سفارت انگلستان پناه بردند! بدین ترتیب دو کانون مقاومت، یکی در قم و دیگری در سفارت انگلستان شکل گرفت. شاه تحت فشار داخلی و خارجی، سرانجام سر تسلیم فرود آورد و تن به سازش داد و مشیرالدوله را مأمور بازگرداندن مهاجرین قم کرد، اما پیش از حرکت او به سمت قم، عین‌الدوله در ۷ جمادی‌الثانی از صدارت استعفا داد، شاه به ناچار موافقت کرد....»

بازگشت به قدرت، در دوره حُریت و مساوات!
به هرروی عین الدوله کنار رفت، مشروطیت اعلام شد، محمدعلی شاه قاجار او را به سرکوب مجاهدان تبریز فرستاد و نهایتاً مشروطه خواهان تهران را فتح کردند. اما در دوره پادشاهی احمدشاه قاجار، او از جانب حامیان حریت و مساوات نیز مجدداً به حکومت آذربایجان رسید و هم دو بار نخست‌وزیر شد! هر چند عده‌ای برای این امر، بهانه‌هایی، چون تغییر رفتار عین الدوله و ناچاری سیاسی را ذکر کرده‌اند، اما اهل پژوهش چندان به آن‌ها وقعی نمی‌نهند. در مقالی بر تارنمای پژوهشکده مطالعات و پژوهش‌های سیاسی چنین می‌خوانیم:
«با وجود اینکه در برخی برهه‌ها، عده‌ای از سیاستمداران به دلیل استبداد ذاتی عین‌الدوله از حضور وی در سیاست ناراضی بودند، اما در زمان احمدشاه که کسی صدراعظمی را قبول نمی‌کرد، وی به این سمت انتخاب شد! مخبرالسلطنه هدایت در کتاب خطرات و خاطرات، درباره انتخاب وی به صدارت آورده است: احمدشاه اواخر ۱۲۹۳، در اثر استعفاى مستوفى، ناگزیر در اجراى ابراز تمایل نمایندگان، فرمان صدارت را به نام میرزا حسن‌خان مشیرالدوله صادر کرد و او هم مشغول کار شد. او پس از ۴۰ روز، در اثر کارشکنى هاى وزرای مختار روس و انگلیس، از کار کناره گرفت. در آن هنگام و همزمان با کوشش وزرای مختار، سلطان احمدشاه تن به خواسته آن‌ها داد و فرمان صادر کرد، ولى سفیر عثمانى و شارژ دافر آلمانی پس از اطلاع از این موضوع، شاه را تحت فشار قرار داده و حتى او را تهدید نمودند که ممکن است شاه به وسیله قواى ژاندارم ربوده شود! شاه نهایتاً تمکین کرد و قرار شد تا رئیس الوزرایى را انتخاب کند که قادر به حل مشکلات باشد. در اجراى فرمان احمدشاه، مجلس شوراى ملى در روز دوازدهم اردیبهشت ۱۲۹۴، جلسه‌ای خصوصى تشکیل داد. نخست عده‌اى از نمایندگان از بحران شدیدى که دامنگیر مملکت شده بود، سخن راندند. آن‌گاه چند نام براى رئیس الوزرایى برده شد تا سرانجام نمایندگان به اتفاق آرا به زمامدارى سلطان عبدالمجید میرزا عین‌الدوله ابراز تمایل نمودند... برخی افراد مانند سیدحسن تقی‌زاده در کتاب مجلس ملی ایران و دکتر مهدی ملک‌زاده در کتاب تاریخ مشروطیت ایران، علل و جهات این انتخاب را توجیه کرده‌اند و هر دو نتیجه گرفتند که در آن ایام بهتر از این انتخاب ممکن نبود. دکتر ملک‌زاده می‌نویسد: عین‌الدوله مردی بسیار وطن‌پرست بود و هرگز زیر پرچم خارجی قرار نگرفت و در آن ایام، بهترین شخص برای رئیس‌الوزرایی بود....»

عین الدوله پس از کودتای ۱۲۹۹
از نکات جالب و کمتر مورد توجه تاریخی این است که رضاخان سوادکوهی پادشاه بعدی ایران مختصر سواد خواندن و نوشتن خویش را از عبدالمجید میرزا عین‌الدوله فرا گرفته بود. به رغم این وی و همپیمانانش پس از کودتای ۱۲۹۹، با این صدراعظم سابق قجر از در مهر در نیامدند و او را به زندان افکندند! مشهور است که عین‌الدوله در پایان حیات و به رغم ثروت فراوان خویش به تنگنای مالی و افلاس خورده و بخش مهمی از مال و مکنتش را از دست داده بود. او در انزوا و شرایط دشوار، بدرود حیات گفت. منبع پیشگفته در این موضوع نیز شرحی به ترتیب پی آمده داده است:
«صدراعظم مستبد مظفرالدین شاه پس از امضای فرمان مشروطیت به خارج از تهران تبعید شد و در این تبعید بود که قزاقی به نام رضاخان در گروه همراهی کننده وی به محل تبعید قرار گرفت. رضاخان در زمان تبعید عین‌الدوله به وی نزدیک شد و از وی قدری سواد خواندن و نوشتن آموخت. خروج اجباری از تهران سبب شد تا در وقایع پایتخت نقشی نداشته باشد. به همین دلیل احمد کسروی نیز درباره حضور مجدد وی در عرصه سیاست در زمان محمدعلی شاه، در کتاب تاریخ مشروطه ایران آورده است: عین الدوله پس از عزل از صدارت، به فریمان و سپس مازندران تبعید شد و در جریان فوت مظفرالدین‌شاه و تاجگذارى محمدعلى میرزا در تهران حضور نداشت. این تبعید و دورى از مرکز، قریب دو سال طول کشید تا این‌که پس از به توپ بستن مجلس و تعطیل مشروطیت، محمدعلى میرزا او را به تهران احضار کرد و با اختیارات کامل، والی‌گرى آذربایجان را به او سپرد. در آن ایام آذربایجان محور مقاومت و مخالفت با محمدعلى‌شاه بود. عین الدوله محمد ولى‌خان تنکابنى سپهدار و میرزا على‌خان ارشدالدوله را همراه خود نمود. سپهدار فرمانده کل قوا شد و ارشدالدوله، فرماندهى فوج مخصوص را عهده دار گردید... به هر روی عین‌الدوله که در زمان تبعید در فریمان بر گردن رضاخان حق معلمی داشت، در زمان کودتای ۱۲۹۹ هجری از سوی دولت مربوطه زندانی شد. البته اگرچه در ظاهر این زندانی شدن به دلیل عدم پرداخت مالیات توجیه شد، اما به نظر می‌رسید بازداشت عده‌ای از سیاستمداران با نفوذ قاجار از سوی سیدضیاء‌الدین طباطبایی و رضاخان سردار سپه برای تحت فشار قرار دادن احمدشاه بود. در آن دوره شمس‌الدوله به توقیف برادرش عین‌الدوله اعتراض کرد و در نامه‌ای به عضدالملک نوشت: دستگیری عین‌الدوله حتی اگر به فرمان شاه یا صدراعظم باشد، خلاف دولت‌خواهی است، چراکه او مالیاتش را پرداخته و در عین کناره‌جویی از مردم، مطیع اوامر دولت بوده است. او از مخاطب خواسته تا با توجه به کهولت و بیماری عین‌الدوله، وی را آزاد کنند تا در منزلش از او پرستاری شود و این‌که او همیشه در اطاعت از اوامر دولت حاضر خواهد بود....»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار