۱- اگر عدالت را به درستی معنا کنیم، یعنی هر خلقتی در عالم در همان جایگاهی قرار دارد که آفریننده و خالق آن، مقدر و معین کرده است، بنابراین بیعدالتی یعنی برهمزدن نظم و قوانین آفرینش و زیروروکردن قواعد و اصول آرامش. ازاینرو، «یکی از بزرگترین خطاهای تفکر غربی در مورد مسئله زن، همین عنوان «برابری جنسی» است. عدالت یک حق است، [اما]برابری گاهی حق و گاهی باطل است، چرا باید انسانی را که از لحاظ ساخت طبیعی
- چه از لحاظ جسمی، چه از لحاظ عاطفی- برای یک منطقه ویژهای از زندگی بشر ساخته شده، از آن منطقه ویژه جدا کنیم، به منطقه ویژه دیگری که برای یک ساخت دیگر، برای یک ترکیب دیگری خدای متعال آماده کرده بکشانیم؟ چرا؟ این چه منطق عقلایی دارد، چه دلسوزیای در این هست؟ چرا باید کاری که مردانه است به زن داده بشود؟ این چه افتخاری است برای زن که کاری را انجام بدهد که مردانه است؟... نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، نگاه انسان است. در مسئله انسانیت، سیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، اما قالبها دو قالب است: یک قالب برای یک کار و یک صنف کار است، یک قالب برای یک کار دیگر است، البته کارهای مشترکی هم وجود دارد. [آیا]این خدمت است که ما بیاییم یکی از این دو قالب را از منطقه اختصاصی خودش بکشیم بیرون، ببریم در منطقه اختصاصی آن قالب دیگر؟ این کاری است که غربیها دارند میکنند. خیلی از این کنوانسیونهای بینالمللی و جهانیشان ناظر به همین مسائل است. روی این فکر غلط، زندگی بشریت را تباه کردند، خودشان را تباه کردند، دیگران را هم میخواهند تباه کنند.» (امام خامنهای، ۳۰ فروردین ۱۳۹۳، بیانات در دیدار جمعی از بانوان).
۲- شعار «زن، زندگی، آزادی» نیز که به یک شعار ضدزن تبدیل شده است و در ماههای اخیر در ایران، دستخوش بهرهبرداریهای سیاسی نظام سلطه واقع شد، موجی از آمال و آرزوهای زنانی را فریاد زد که از قضا سالهاست این آمال از طرف سازندگان این شعار، زیر خروارها خاک، زندهبهگور شده است، زیرا از زمانی که عدهای به اسم آزادی، انقلاب جنسی را در غرب کلید زدند، زن از جایگاه امن خویش بیرون کشیده شد و وارد زندان امیال هوسآلود و فاسدکننده شد تا در چرخه اقتصاد فرهنگ لیبرالیسم، مهره اصلی برای استفاده نظام سرمایهداری غرب باشد. چنانکه دیدیم، صدها صنعت اقتصادی بر همین پایه شکل گرفت و روزبهروز رو به فزونی نهاد، از تولید انبوه لوازم متنوع آرایشی و پوشاک گرفته تا تجارت داروها و عملهای زیبایی و اینگونه شد که داستان غمانگیز اسارت زن در بندهای ظالمانه ازپیشطراحیشده نظام سلطه آغاز شده و همچنان ادامه یافته است. کرامت و شخصیت نابودشده زن غربی، ازدستدادن جایگاه فطری همسری و مادریاش، سردشدن و ازهمپاشیدگی کانون گرم خانوادهاش، رهاشدگی او در رنجهای تأمین معاش، مشکلاتش در به دستآوردن سرپناهی برای زندگی و از همه خفت بارتر، تبدیلشدن او به ابزاری جهت کامجویی عمومی، درآمدزایی برای نظام سرمایهداری، تبلیغات، ویترین تجاری جهت بردگی جنسی و همچنین تبدیلشدنش به یک نیروی ارزان کار که در یک رقابت نابرابر با مردان بر او تحمیل شده است، همگی از سیاست هویتزدایی از جنس زن و انحراف او از مسیر طبیعی خلقتش گواهی میدهند، حال آنکه، مسئله زن از مسئله خانواده قابل تفکیک نیست و خالق هستی او را مرکز رشد و تربیت انسان، نقطه کانونی مدیریت و آرامش خانواده و رکن اصلی زندگی و زایش قرار داده است.
۳- نظام سلطه که با هوچیگری، فرهنگ مبتذل خود را در جایگاه داور و مدعی وفاداری به این شعار نشانده است، در واقع به شهادت عقل و فطرت بشری در جایگاه متهم قرار دارد. به طور قطع، تنها قرائتی که به استناد آمار و اسناد موجود در مجامع بینالمللی و رسانههای جهان در دادگاه بزرگ افکار جهانی میتوان ارائه کرد، چیزی جز نابودی ارزش انسانی زن و تسخیر روح و جسم او از طریق یک جنایت خاموش بشری نمیتواند باشد. ازاینرو، فرهنگ منحط غرب به حقوق همه زنان تحت سلطه و نفوذ خود در سرتاسر جهان، بدهکار بوده و تجاوز بیرحمانه او به حق بشری زن، به راحتی قابل جبران نیست و زنان غربی کرامت انسانی خویش را از فرهنگ مبتذل حاکم بر جوامع خود طلبکارند. دراینباره در کلام حق رهبر حکیم انقلاب، چنین آمده است: «غربیها درباره جنس زن باید پاسخگو باشند، چون آنها به زن خیانت کردهاند. تمدن غربى به زن هیچ نداده است. اگر پیشرفت علمى، سیاسى و فکری اى هم در زنان دیده مىشود، مال خود زنهاست. در هر کشورى چنین پیشرفتهایى نصیب زنان شود- که در ایران اسلامى و در کشورهاى دیگر هم شده است- مال خود زنهاست. آنچه غربیها به آن دامن زدند و تمدن غربى پایهگذار خشت کج و بناى کجش بود، بىبندوبارى و ابتذال زنانه است. زن را به ابتذال کشانده و داخل خانواده او را هم اصلاح نکردهاند. مکرر در مطبوعات امریکایى و اروپایى، میزان بالاى زنآزاریها و شکنجهها و بىمهریها منتشر شده است. فرهنگ غربى در مورد زن و بىبندوبارى و به ابتذالکشاندن زنان آن مناطق، موجب شده است بنیان خانواده، سست و متزلزل گردد و خیانت زن و مرد به یکدیگر، در داخل خانواده چندان مهم شمرده نشود. این گناه نیست؟ این خیانت به جنس زن نیست؟» (امام خامنهای، ۳۰ شهریور ۱۳۷۹، بیانات در دیدار گروهی از بانوان).
۴- طبق کلام رهبر حکیم انقلاب، «اسلام، در مورد بینشى که نسبت به زنان و نقش بانوان در جامعه دارد نقش فردى، نقش خانوادگى، نقش سیاسى، نقش اجتماعى میتواند ادعا کند که همه ملتهاى مدعى باید از او پیروى کنند. اگر قرار باشد که در این زمینه، کشورهاى غربى پشت میز محاکمهاى قرار گیرند و پاسخ دهند، بدون شک آبرویشان خواهد رفت... درباره مسئله زن، اینها آمدهاند طلبکار نظام جمهورى اسلامى شدهاند! چرا؟ چون در نظام اسلامى، بر اساس معارف اسلام، بىبندوبارى راه ندارد و فساد و فحشا اجازه داده نمىشود.» (۱۴ خرداد ۱۳۷۶، بیانات در مرقد مطهر امام خمینى (رحمتالله علیه))؛ و اینک در عصر حاضر، این زن مسلمان جمهوری اسلامی ایران است که هویت و کرامت انسانی خود را در سایه تعالیم بلند و مترقی اسلام و حریم و پوشش اسلامی باز یافته است، با پیشرفتهای شگفتانگیز خویش در همه عرصههای زندگی فردی و اجتماعی با رشد معنوی و حفظ پوشش عفیفانه خود، فرهنگ غرب را که پیشرفت را در مادیگرایی و برهنگی تفسیر کرده، به چالشی تمدنی در افکار جهانیان کشانیده است.
پژوهشگر مطالعات اجتماعی