کد خبر: 1185630
لینک کوتاه: https://www.Javann.ir/004yR4
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۰
ابوالفضل صفری

«برنتون ترنت» تروریست عامل کشتار کرایست چرچ نیوزیلند در مانیفست تروریستی خود می‌نویسد: «قبلاً تصور می‌کردم شتاب‌گرایی یک فریب مارکسیستی است، اما امروز آن را با ارزش می‌بینم [..]تغییر واقعی که باید آن را اعمال کنیم، فقط در قالب بحران بزرگ به وجود می‌آید، تغییر تدریجی هرگز موفق نخواهد بود، ثبات و آرامش، دشمنان تغییرات انقلابی هستند، بنابراین ما باید به هر شکل ممکن جامعه را بی‌ثبات و در درد، غرق کنیم [..]من برای افزایش شتاب به نوسانات آونگ تاریخ، بی‌ثبات‌سازی جامعه و قطبی‌کردن، این حمله [کشتار ۵۱ مسلمان]را انجام دادم.»
آنچه ترنت به عنوان شتاب‌گرایی (Accelerationism) از آن یاد می‌کند، یک مفهوم سیاسی و فلسفی پیچیده است. شتاب‌گرایی برآمده از اندیشه چپ است و مفروض اصلی آن، این گزاره است که برای رسیدن به تغییرات اجتماعی و سیاسی رادیکال، باید فرایند‌های موجود در یک سیستم را تشدید کرد تا آن سیستم دچار فروپاشی شود.
در جریان‌های چپ، این ادعا مشاهده می‌شود که با تسریع روند‌ها در جامعه سرمایه‌داری، تضاد‌های سرمایه‌داری تشدید و جامعه وارد یک سیستم پساسرمایه‌داری می‌شود. در مقابل، در جریان‌های راست غربی، از شتاب‌گرایی به این دلیل استقبال می‌شود که آن را چارچوبی برای تشدید تنش‌های اجتماعی برای بی‌ثبات کردن ساختار‌های سیاسی و اجتماعی موجود و فروپاشی سیستم‌های فعلی می‌دانند. بر این اساس، آن‌ها «خشونت» را بر هر تاکتیک و استراتژی دیگر ترجیح می‌دهند. از نگاه آن‌ها هر گونه تلاش برای کسب قدرت سیاسی از طریق صندوق رأی مردود است، مگر در مواردی که رأی آن‌ها به یک کاندیدا و پیروزی وی، منجر به تشدید تنش‌های اجتماعی- سیاسی در یک جامعه شود.
(مرور اظهارات زم درباره فعالیت‌های رسانه بدنامش در انتخابات ۱۳۹۶ قابل تأمل است). آن‌ها «خشونت» را راه اصلی برای رسیدن به «فروپاشی کامل» می‌دانند، بدون آنکه درباره جایگزین سیستم فعلی برنامه خاصی داشته باشند. بستر اصلی فعالیت آنها، شبکه‌های اجتماعی بوده و برای ارتکاب خشونت هم نیازی به گروه سازمان‌یافته‌ای ندارند، «گرگ‌های تنها» که از طریق رسانه‌های آنلاین جذب شده و آماده ارتکاب جنایت شده‌اند، برای پیش‌بردن استراتژی خشونت جهت بحران‌آفرینی کافی هستند.
«ویلیام پیرس» یکی از چهره‌های مشهور حامی شتاب‌گرایی در یکی از آثارش اظهار می‌دارد: «یکی از اهداف خشونت، وادار کردن مقامات دولتی به انتقام‌جویی و افزایش سرکوب است، این وضعیت موجب گسست بخشی از جامعه از مسئولان و ایجاد همدلی میان آن‌ها و تروریست‌ها شده و از سوی دیگر، ناآرامی‌ها و ترور‌ها سبب از بین رفتن احساس امنیت در مردم و متزلزل شدن اعتقاد آن‌ها به شکست‌ناپذیری دولت‌هاست.»
در شورش‌های ۱۴۰۱ ایران می‌توان ظهور و بروز ترجمان شتاب‌گرایی را مشاهده کرد. در واقع آنچه به عنوان شکل جدید تروریسم از پاییز ۱۴۰۱ به این سو در ایران رخ داده است، معلول استفاده از ایده شتاب‌گرایی در جریان راست فاشیستی از سوی سازمان‌های اطلاعاتی غربی- عبری- عربی برای بحران‌سازی و بی‌ثبات‌سازی ایران است. خشونت گسترده و عمیق، ویژگی مهم و بارز شورش‌های ۱۴۰۱ بود؛ خشونتی که در به آتش کشیدن نیرو‌های انتظامی و بسیجی با ترکیبات بنزین و اسید، بریدن گلوی نیرو‌های حافظ امنیت، انجام عملیات‌های تروریستی، قهرمان‌سازی از تروریست‌ها و اشرار آدم‌کش، حمله به بانون محجبه، خشونت‌های کلامی و هتاکی‌های به اصطلاح نخبگان آن دانشگاه کذا مشهود بود؛ خشونتی که خط قرمزی برای آن وجود نداشت و از تهدید به ترور و قتل افراد غیرهمسو تا وعده جنگ مسلحانه داخلی و سوریه‌سازی ایران تا حمایت از تجزیه‌طلبی تا تقاضای بمباران کردن ایران را دربرمی‌گرفت.
در شورش‌های ۱۴۰۱، اتوپیایی برای به خیابان کشیدن نیرو‌های شورشی وجود نداشت، آنچه تبلیغ می‌شد، صرفاً خشونت و متوسل‌شدن به هر روشی برای نابود کردن یک سیستم و یک کشور بود. هرگونه عادی‌سازی وضعیت کشور برای جریان شورشی، خطر حیاتی تلقی می‌شد و با خشونت به آن واکنش نشان می‌دادند. تشدید تنش‌های اجتماعی، سیاسی، مذهبی و قومیتی با توسل به اقدامات تروریستی، خشونت‌های کلامی و هتاکی‌های سازمان‌یافته علیه مقدسات و نیرو‌های مسلمان و حتی غیرهمسو به شکل قابل‌توجهی در دستور کار شبکه شورش قرار داشت.
فراتر از همه اینها، شبکه شورش، فروپاشی جامعه ایران، نظام جمهوری اسلامی ایران و ایران عزیز را امری ضروری برای تغییر زندگی نیرو‌های شورشی و رسیدن به یک سیستم جدید معرفی می‌کرد؛ سیستم جدیدی که البته واقعیت خارجی هم نداشت. در شکل میدانی نیز اگر روزگاری «کانون‌های شورشی» حول نظم فرقه‌ای محوریت داشتند، در جامعه شبکه‌شده ۱۴۰۱ و در اغتشاشاتی که سیاه‌لشکر آن از دل موسیقی‌های زیرزمینی و کلوپ‌های بازی و کافه‌ها تأمین می‌شد، «گرگ‌های تنها» بیش از کانون‌های شورشی می‌توانستند مؤثر باشند، بر همین اساس، افراد شورشی برای ارتکاب اقدامات تروریستی به شکل فردی تهییج و تحریک‌شده و اقداماتی مانند هتاکی علیه روحانیت تبلیغ می‌شد.
اگرچه شورش ۱۴۰۱ شکست خورد، اما مقابله با این ایده ضرورت دارد. آنچه باطل‌کننده مکر بحران‌آفرینان حول شتاب‌گرایی است، اقناع جامعه در خصوص روشن بودن آینده و مقابله با جریان‌ها و گروه‌هایی است که منافع‌شان به القای در بن‌بست بودن جامعه و کشور گره خورده است.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
شهروند
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۲۸
0
1
سلام. تحلیل دقیقی بود مخصوصا نتیجه گیری آن جالب بود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
نام:
ایمیل:
* نظر:
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار