اختصاصی جوان آنلاین: به بهانه این موضوع و مخاطرات ناشی از گروگانگیری مخاطبین با اخبار حاشیهای «جوان آنلاین» گفتگویی با دکتر اکبر نصراللهی، رییس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه و نویسنده کتاب راهنمای پوشش خبری داشته است. او ریشه اصلی اخبار حاشیهای را کمرنگ شدن مرجعیت رسانه و نبود قوانین جامع در فضای مجازی میداند.
در چند روز اخیر کمتر کسی است که خبر خانم معلم قائم شهری را نشنیده باشد. فارغ از این ماجرا و درست یا غلط بودن آن و همچنین فارغ از واکنش مسئولان سوال مهمی در این زمینه مطرح میشود و آن این است که مشکل اساسی در کجاست و انتشار اخبار حاشیهای چه بر سر افکارعمومی میآورد؟
با افزایش ضریب نفوذ اینترنت و رونق استفاده از شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر، با پدیده سلبریتیها و بلاگرها مواجه شدیم و این افراد در نبود قوانین جامع در کشور، اغلب مشغول به انتشار «شبه خبر» هستند. به زعم بنده سلبریتیها هم میتوانند به عنوان تهدید و هم به عنوان فرصت به حساب بیایند؛ آنها هم میتوانند سبک زندگی فاخر را رواج دهند و هم اثر منفی بگذارند؛ بنابراین آنها را باید به رسمیت شناخت و برخورد مناسب داشت، اما بدیهی است زمانی که قوانین در زمینه فعالیت در شبکههای مجازی جامع نیست افرادی فعالیت میکنند که به جای منافع عموم به فکر منافع فردی هستند. نتیجه اینکه موارد و رویدادهای حاشیه بر متن غلبه پیدا میکند.
علت اینکه اکنون با سونامی وقایع حاشیهای و سونامی سلبریتیها رو به رو هستیم این است که رسانههای رسمی کار خود را به درستی انجام نمیدهند در چنین فضایی مردم اعتمادشان به رسانهها کم شده و بلاگرها میدان دار میشوند و نتیجه این مساله امنیت روانی مردم را در مخاطره قرار داده و مردم را در اخبار حاشیهای غرق میکند. در چنین فضایی خبر اصلی حبس و گرفتار افراد نادرست و غیرحرفهای میشود.
هرچند در همه جای جهان اخبار حاشیهای و خبر افراد معروف، همیشه جذاب بوده، اما این خبرها الزاما مفید نیست. در بحرانهای اخیر نیز دیدیم که کم سوادترین سلبریتیها و بلاگرها لیدر جریانات بوده اند؛ افرادی که خود را دانا و عقل کل میدانند. مردم باید بدانند که یک بلاگر در حوزه خاصی تخصصی دارد و این مهم در گرو افزایش سواد رسانهای است تا مردم به نوعی به تقوای مجازی برسند و بدانند که هر پستی را نباید به اشتراک گذاشت و هر شخصی را نباید دنبال کرد.
آیا تمایل به پذیرش خبرهای خوب در جامعه کاهش یافته است؟
همیشه خبرهای منفی دنبال کنندگان بیشتری داشته است. مثلا در شرایطی که در یک روز همه هواپیماها بدون مشکل در حال رفت و آمد هستند، اما اگر تنها یک هواپیما با مشکل رو به رو شود اخبار متعددی از آن را خواهیم شنید. همینطور درباره دعوای دو نفر در خیابان نیز همین گونه است و به طور کل گرایشهای انسانی، ارزش خبری، شهرت و برخورد از موارد مهم در ارزش گذاری خبری است.
ثمره این ضرائب غیرواقعی چیست و چه باید کرد؟
نکته مهم در اینجا مساله اعتمادسازی است. اعتمادزایی اگرچه زمانبر است، اما از دست رفتن اعتماد به یکباره صورت میگیرد؛ بنابراین اینکه رسانههای رسمی کشور بتوانند دوباره مرجعیت خبری داشته باشند و اعتمادزایی کنند زمانبر است. بدون شک اقدامات تاخیری و دیرهنگام و تناقضات رسانهها و مسئولان، مردم را دچار سرگردانی میکند. در چنین شرایطی هر چقدر هم درست اطلاع رسانی شود به دلیل وارونگی افکار عمومی، اقبال برای پذیرش خبرهای رسمی کم میشود؛ بنابراین رسانهها برای ایجاد اعتماد، باید مسئولانه عمل کنند. متاسفانه شاهد بودیم که مردم در بسیاری از شرایط مهم و خطیر کشور بسیاری از نیازهای خبری خود را از رسانههای معاند و ناآشنا و بدون شناسنامه پیگیری میکنند.
امروز اگر کسی شبکه بی بی سی و ایران اینترنشنال را دنبال کند اینگونه تصور میکند که خیابانهای ایران درگیر جنگ است و همگی زنان در اجبار و زور حجاب دارند. این در حالی است که بخشی از مردم ایران را همین افرادی تشکیل میدهند که در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضور داشتند یا بخشی دیگری که در جشنوارهها و کنسرتها آزادانه حضور دارند و شادی میکنند. اما چرا
رسانههای معاند این گونه بی محابا دروغ میگویند، زیرا میدانند اعتماد به رسانههای داخلی کمرنگ شده است؛ بنابراین راهبرد اعتمادسازی، راهبرد بازآرایی و بازدارندگی رسانه ای، کنش گری فعال و روایت گری اول در جهاد تبیین لازم و ضروری است.
نتیجه سواد رسانهای کم این گونه میشود که میبینیم که در برخورد با بلاگر معلم قائمشهری گفته میشود که حاکمیت با شادی مخالف است، اما واقعیت آن است که با نگاهی به وضعیت جشنوارهها و کنسرتها میبینیم که مخالفتی با شادی وجود ندارد. موضوع این است که هر کجای دنیا و در هر نظام آموزشی معلمی بخواهد شعری را با دانش آموزان کم سن و سال تمرین کند که در آن به ترویج خشونت و موارد غیراخلاقی پرداخته میشود با آن برخورد صورت میگیرد؛ بنابراین مقررات بلاگری و رسانهای باید مشخص شود.