سرویس تاریخ جوان آنلاین: تدوینگر اثر در دیباچه خویش بر آن، پیدایش و حاکمیت این فرقه در آذربایجان را اینگونه توصیف کرده است: «در جریان اشغال ایران در ۱۳۲۰ شمسی توسط نیروهای نظامی روس و انگلیس به بهانه حمایت ایران از آلمانها در جنگ جهانی، روسها شمال ایران و آذربایجان را از آن خود کردند. با پایان جنگ در ۱۳۲۴، هر دو نیروی اشغالگر بنا بر توافقی ملزم به ترک خاک ایران شدند، اما روسها برای ایجاد جای پایی دائمی در ایران به تکاپو افتادند. آنان که سالها در تهران و سایر شهرها به تقویت حزب توده پرداخته بودند، در کردستان و آذربایجان نیز به تأسیس حزب و جمعیت کمونیستی دموکرات پرداختند. داستان از آنجا شروع میشود که میرجعفر پیشهوریِ اصالتاً خلخالی- که از ۱۶ سالگی به باکو رفته بود- پس از سه دهه همکاری با سازمانهای جاسوسی روسیه و مجذوب شدن در آموزههای بلشویکی و کمونیستی منطقه قفقاز، به ایران بازمیگردد و در سال ۱۳۲۴ به نمایندگی از مردم تبریز در مجلس چهاردهم انتخاب میشود، اما به دلیل سوابق مشکوک، تهران اعتبارنامهاش را لغو میکند. پیشهوری با خودرأیی و حمایت روسیه، به تبریز رفته و در شهریور ۱۳۲۴ به کمک همفکران خود، حزب دموکرات را- که همان حزب توده با گرایشات افراطی سوسیالیسم ترکی- آذری باشد- بنیان میگذارد و با تأکید بر زبان ترکی و قومیتگرایی، خود را وزیرالوزرای دولت ملی مستقل خوانده و کابینه تشکیل میدهد و در پی نوعی حکومت خود مختار برمیآید که رؤیای جداییطلبی از ایران را در سر دارد. جمعیت نامبرده در کمتر از یکسال و چند ماه پس از خروج روسها از کشور، با حمله نظامی ارتش دولت مرکزی ایران در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی و با همراهی مردم بومی مسلح آذربایجان، در کمتر از ۲۴ ساعت بهطور کامل از هم فروپاشید و سران آن متواری یا کشته شدند».
جعفریان در بخشی دیگر از مقدمه خویش، درباره زندهیاد آیتالله حاجمیرزا عبدالله مجتهدی و شروع خاطرهنویسی روزانهاش نکاتی را رقمی میکند. وی در این بخش آورده است: «مؤلف به دلیل سرشناسی خود و خاندانش، در نوشتن خاطرات حتیالمقدور خود را به منابعی که به نوعی درگیر آن رخداد بودهاند، میرساند. گاه این منبع، ملاقات چندین باره آیتالله با شخص پیشهوری است و گاه گپ و گفت با تعداد قابل توجهی از سران و مسئولان فرقه و گاه مشاهدات و مطالبی است که از مردم عادی و بومی منطقه و حومه به اطلاع ایشان میرسد و گاه نیز حاصل مشاهده مستقیم خودشان.
خاندان پدری آیتالله میرزاعبدالله مجتهدی تا پنج نسل، از خاندانهای مجتهدپرور و بنام تبریز بوده است. ایشان سالهای زیادی در قم به فراگیری علوم دینی میپردازد و پس از بازگشت به تبریز، مقبول علما، فرهیختگان و مجامع ادبی تبریز قرار میگیرند. ایشان در اوان ۴۰ سالگی و پختگی به گستردگی و خطرناکی جدایی همیشگی آذربایجان از ایران پی برده و نگارش خاطرات روزانه خود در باب احوالات آذربایجان و حومه را از ۱۲ آذر ۱۳۲۴ (چند روز پیش از روی کار آمدن رسمی فرقه دموکرات) تا ۲۱ آذر ۱۳۲۵ که با انحلال و نابودی کامل فرقه دموکرات مقارن است ادامه میدهد. مطالعه این اطلاعات برای پژوهندگان تاریخچه فرقه دموکرات ضروری و مفید به نظر میرسد».