سرويس ايران جوان آنلاين: ایران به خاطر داشتن اقلیمهای متفاوت، آب و هوایی غیر قابل پیشبینی دارد و در یک زمان هم میتوان شاهد بارش برف و باران در منطقهای از آن بود و هم وجود هوایی گرم و آفتابی در نقطهای دیگر. به همین خاطر نه تنها مشکلات استانهایش با یکدیگر فرق دارد بلکه نیازهایشان نیز متفاوت است. با این حال طی چند سال اخیر، برخی معضلات در کشور اپیدمی شده و تقریباً تمام استانها به نوعی با آن درگیر هستند. مثل کمبود آب، بروز گرد و غبار و گرفتاریهای تولیدات کشاورزی. هر چند کارشناسان راهکارهای زیادی برای رفع موانع و مشکلات موجود ارائه کردهاند، اما گویی مسئولان امر، عزمی برای اجرایی کردن آنها ندارند. از جمله این راهکارها میتوان به آبخیزداری اشاره کرد. کاری که نه تنها میتواند آبهای روان را جمعآوری و به حفظ منابع آبی زیر زمینی کمک شایانی بکند، بلکه از بسیاری از حوادث مانند سیلهای مخرب نیز جلوگیری میکند. جالب اینکه حالا یکی از کارشناسان مرکز مطالعات راهبردی غذا و کشاورزی دانشگاه تهران اعلام کرده با آبخیزداری میتوان برای ۲۵۰ میلیون نفر مواد غذایی تولید کرد. البته در بیتفاوتی به پروژههای آبخیزداری و به نتیجه نرسیدن آنها، همین بس که بدانیم ۹۰ درصد وسعت کشور تحت مدیریت و نظارت سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری قرار دارد و این سازمان خودش زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی است!
اواخر سال گذشته بود که اعلام شد از مجموع ۶۰ میلیون هکتار از عرصههای بیابانی و مرتعی کشور حدود ۲۵ میلیون هکتار مستعد عملیات آبخیزداری است. با اینکه گزارشها نشان میدهند طی ۳۰ سال اخیر و در جهت رفع معضل خشکسالی، جلوگیری از فرسایش بادی و هدر رفت آب حدود ۲ هزار طرح آبخیزداری در ۸ میلیون هکتار از عرصههای طبیعی کشور انجام شده، اما وقوع سیلهای اخیر و همچنین کاهش چشمگیر منابع آب زیرزمینی ثابت میکند، کم کاریهای زیادی در این حوزه صورت گرفته است. به جرئت میتوان گفت اگر تا چند سال پیش آبخیزداری چندان مورد توجه نبوده، اما امروز به یک نیاز مبرم تبدیل شده است. بنابر این بیشتر استانهای ایران درصدد اجرای طرحها و پروژههایی در این زمینه هستند تا به نوعی بخشی از مشکلاتشان را مرتفع سازند.
از پروژههای ۳۰۰ میلیاردی استان سمنان که در ۵۰ حوزه آبخیزداری آن به اجرا در آمده گرفته تا مازندران و گیلان که برای جلوگیری از وقوع سیل و تخریبهای ناشی از آن و اصفهان و بوشهر و هرمزگان و چهارمحال وبختیاری برای توسعه کشاورزی، و کرمان و سیستان و بلوچستان و خراسانشمالی و جنوبی هم برای تأمین آب مورد نیازشان طرحهای آبخیزداری را در دستور کار خود قرار دادهاند.
سازمانهای تودرتو و ناکارآمد
آمار وقوع سیل در کشور نشان میدهد که طی ۲۰ سال اخیر بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ سیل در استانهای مختلف به وقوع پیوسته است. بر همین اساس معاون آبخیزداری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور اعلام کرده ۴۵۰ شهر و ۸ هزار و ۶۵۰ روستا و آبادی ایران در معرض تهدید سیل قرار دارند. اتفاقی که با چند روز بارش بهاری در ابتدا سالجاری چنان چند استان و شهرها و روستاهایشان را به چالش کشید که هنوز هم مردم سیلزده این مناطق به زندگی معمولی خود بازنگشتهاند. دکتر مجید مخدوم فرخنده، عضو هیئت علمی دانشکده محیطزیست دانشگاه تهران با بیان اینکه نتیجه آبخیزداری علمی، محیطزیست پاک و سالم و عاری از هرگونه آلودگی دانست، میگوید: «در استانهای گلستان، لرستان و فارس اگر عملیات آبخیزداری انجام شده بود شاهد سیلابهای ویرانگر نبودیم.» وی با بیان اینکه حدود ۷۰ درصد بارش سالانه تبخیر میشود و در بدبینانهترین حالت میتوان این میزان تبخیر را به ۵۰ درصد تقلیل داد، ادامه میدهد: «براساس توان اکولوژیکی سرزمین، اگر عملیات آبخیزداری انجام شود و آب در خاک و سفرههای زیرزمینی ذخیره شود، دیگر رسوبی نخواهیم داشت تا نیاز به لایروبی و هزینههای بالای آن داشته باشیم.» این استاد دانشگاه میگوید: «در حال حاضر حدود ۹۰ درصد وسعت کشور زیر نظر سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور است و این سازمان خودش زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی است. رئیس این سازمان معاون وزیر جهاد کشاورزی بوده که اختیارش بسیار محدود است. درباره تغییر این ساختار جلسات بسیار زیادی برگزار شده و به نظر بنده بهتر است در سه مرحله وزارتخانهها و سازمانهای موازی با آمایش سرزمین و آبخیزداری ادغام شوند. در مرحله اول سازمان محیطزیست، جنگلها و مراتع کشور و بخش آب وزارت نیرو با یکدیگر ادغام شود. در مرحله دوم بخشهای مختلف آب وزارت جهاد کشاورزی ادغام شود و در مرحله آخر همه این سازمانها و بخشها با یکدیگر ادغام و سازمان مدیریت سرزمین تأسیس شود تا بخش مدیریت، برنامهریزی و اجرا با هم هماهنگ شود. مخدوم فرخنده مهمترین پیامد منفی تخریب آبخیز شمال کشور را ویلاسازی و ریختن فاضلاب به دریای خزر است که باعث آلودگی آب و مسمومیت ماهیهای دریا شده، میگوید: «جنگلها و پوشش گیاهی باعث میشود آب باران در خاک نفوذ کند و در سفرههای زیرزمینی ذخیره شود و مانع از تشکیل سیلاب و خسارتهای ناشی از آن شود.»
آبخیزداری هندیها را سیر نگه داشته
با استناد به مطالعات مؤسسه تحقیقات دیم وزارت جهاد کشاورزی، میتوان گفت ایران ظرفیت تولید غذا برای جمعیتی معادل ۲۵۰ میلیون نفر از طریق پرداختن به آبخیزداری و کشت دیم را دارد. در همین رابطه یکی از کارشناسان مرکز مطالعات راهبردی غذا و کشاورزی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه با آبخیزداری میتوان حداقل ۳۳ درصد آبهایی که با تبخیر و سیلاب هدر میرود را ذخیره کرد، ظرفیت تولید غذا برای ۲۵۰ میلیون نفر از این طریق را هم تأیید کرده و میگوید: «با آبخیزداری و استفاده از عملیات مختلف آن و بهرهمندی حداکثری از نزولات جوی تا پیش از تبخیر بدون اینکه منابع آبی کشور به خصوص آبهای زیرزمینی فشاری وارد شود، میتوان کشت دیم را گسترش داد.»
وی با بیان اینکه رشد کشاورزی و کشت دیم، در بیشتر کشورها وضعیت اقتصادی کشاورزان را بهبود بخشیده و به از بین بردن فقر کمک شایانی کرده است، تصریح میکند: «برای نمونه کشور هندوستان در زمینه تأمین امنیت غذایی خود به وسیله کشت دیم با انجام عملیات آبخیزداری و حفظ آب و خاک بسیار موفق عمل کرده است. این کشور با کشت دیم و مدیریت اراضی خود به خودکفایی در محصولاتی مثل تولید علوفه برای دام، پنبه، روغن زیتون و حبوبات دست پیدا کرده و این مسئله باعث رشد اقتصادی هندوستان شده است. در کشور هند حدود ۱۰۸ میلیون هکتار به کشت دیم اختصاص پیدا کرده که این میزان چیزی حدود ۷۵ درصد از کل زمینهای زراعی این کشور را شامل میشود.»
به هرحال اگر بدانیم به طور متوسط به ازای هر هکتار اراضی تحت طرحهای آبخیزداری، ۵۰۰ متر مکعب آب جدید تولید میشود و فقط در آتلانتای امریکا برای اجرای عملیات آبخیزداری یک میلیارد دلار اختصاص یافته و در ایران اعلام شده مشارکتهای مردمی شاهکلید رونق و توسعه آبخیزداری است، آنوقت مطمئن میشویم برای اجرا و به نتیجه رسیدن این پروژهها در کشور باید خلأ مدیریتهای درست و کارآمد را پر کرد، نه کار دیگری.