سرویس جامعه جوان آنلاین: یکی از آسیبهایی که جوامع با آن روبهرو هستند، تکدیگری است. اگر بخواهیم از بالا به این مسئله نگاه و آن را بررسی کنیم، ریشههای آن را در حوزههایی همچون بیکاری، حاشیهنشینی، خانواده، تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش و حتی حوزههایی همچون سرگرمی و بازی و... که به ظاهر هیچ ربطی به تکدیگری ندارند، مییابیم و اگر از درون بخواهیم این مسئله را بررسی کنیم، باید به شیوه ها، علل توسعه آن در جامعه و جذابیت هایش برای متکدیان نگریست. آیا فرد متکدی واقعاً نیازمند و از کار افتاده است که در برابر دیگران دست گدایی دراز میکند یا اینکه فرد به دلیل پول و سرمایهای که از متکدیگری به دست میآورد، جذب این کار شده است؟ به عنوان مثال بیزحمت بودن این کار، یکی از جذابیتهای مورد توجه برای متکدیان آن است. پس باید جذابیتهای این آسیب اجتماعی بررسی شوند تا بتوانیم این جذابیتها را در حوزههای دیگر ایجاد کرده و از آنها در بحث تکدیگری بکاهیم.
فقه اسلامی این ظرفیت را دارد که بتواند مسائل جوامع را حل کرده و راهکار ارائه دهد. برای اینکه بتوان این آسیبها را با فقه پاسخ داد، نیاز است آسیبها به صورت دقیق و موشکافانه بررسی شوند. برای مثال اگر در همین حوزه تکدیگری به سراغ احادیث مربوط برویم، میبینیم این مسئله از چند جنبه و جهت بررسی شده است.
با نگاهی در آیات و روایات میبینیم که فرد نباید غیر از خدا دست گدایی در برابر دیگران دراز کند. در احادیث آمده است که گرسنگی از ذلت و خوار شدن در برابر دیگران بهتر است و اینکه شهادت کسی که دست گدایی دراز میکند، پذیرفته نمیشود چراکه این فرد در برابر دیگران دستش را دراز کرده و نفس خود را خوار کرده است و این شاید عاملی شود که در شهادت دادن او نیز اثرگذار باشد و شهادت دروغ بدهد. با چنین رویکردی تکدیگری وهن کشور اسلامی ماست.
البته خود روایات نیز استثنائاتی در این زمینه دارند. مثلاً بیچارهای که خونبهایی به گردنش است یا فردی که وام سنگینی به گردن دارد. در اینها نیز چیزی که قابل فهم است، این است که انسان برای اینکه زیر دِین کسی نباشد، میتواند از دیگران درخواست کند نه اینکه برای خودش پول بخواهد. این نگاه دین به متکدی است.
در چگونگی رفتار با متکدیان، آیات و روایات زیادی وارد شده است که اکثر آنها به پذیرش سائل توصیه کرده و گره باز کردن از کار دیگری را وظیفه مسلمین و به خصوص اغنیا میداند تا جایی که حتی به آنهایی هم که مال زیادی ندارند، توصیه میکند که کم کمک کردن بهتر از کمک نکردن است. از این آیات و روایات برداشت میشود که وظیفه مردم در جامعه این است که نباید بگذارند تکدیگری به وجود بیاید و این همان پیشگیری است که باید مردم بدان توجه کنند. حال برای نمونه یک روایت را بررسی میکنیم تا ببینیم وظیفه حکومت در برابر متکدیان و راهکار رفع این آسیب چیست؟
در روایتی آمده است که امام علی (ع) در زمان حکومت خود از محلی عبور میکردند که به پیرمردی که در حال گدایی بود برخورد کردند. امام فرمودند: این مرد کیست و چرا گدایى مىکند؟ جواب گفتند: «نصرانى است». امام (ع) فرمودند: تا آن زمان که قدرت کار کردن داشت از او کار کشیدید و اینک که پیر شده و قدرت کار کردن ندارد، از تأمین روزى وى دریغ مى ورزید؟ از بیتالمال زندگى او را تأمین کنید.
از این روایت چند نکته برداشت میشود. یکی اینکه اصل تکدیگری در نگاه دینی مذموم است، چراکه حضرت نسبت به آن واکنش نشان میدهند و دیگر اینکه فرد چه در زمانی که میتواند کار کند و چه در زمانی که از کار افتاده است حق گدایی کردن ندارد. چون در زمانی که میتواند کاری کند، باید کار کرده و دست نیاز برابر دیگری دراز نکند و در زمان از کار افتادگی وظیفه حکومت است که زندگی او را تأمین کند.
در این زمان این حاکمیت است که باید به دنبال رفع تکدیگری بوده و با آن مقابله کند. در این زمان این حاکمیت است که باید در این امر وارد شده و مداخله کند. به علاوه اینکه حکومتها باید فارغ از اینکه بدانند دین و مذهب یا گرایشهای سیاسی فرد چیست، برای امنیت خاطر شهروندان، تکدیگران را تأمین کرده و اجازه ندهند که زیبایی چهره شهر به دلیل حضور آنها به هم خورده و متکدیان باعث به خطر افتادن امنیت روانی جامعه شوند. پس بهتر است در مسائل اجتماعی ابتدا به دنبال پیشگیری رفته و از بروز آسیبهای آن جلوگیری کنیم.